سلام سال ۸۹ یه دانشگاه توی همدان قبول شدم و رفتم کاردانی بخونم، اوایلش چندتا از دوستام با همکلاسیا دوست شدن ولی من هنوز اون دختری که میخواستمو پیدا نکرده بودم و همیشه میگفتن توام یکی پیدا کن،بعد از دوماه تقریبا یه دختره بود از نیم رخ دیدمش و یه دل نه صد دل عاشقش شدم و با یکی از دخترای کلاس صحبت کردم که شمارشو برام بگیره یا یه قرار واسم جور کنه ، وقتی رفتم باهاش سر قرار گفت من باهات دوست نمیشم و با یکی دوست میشم از خودم بزرگتر باشه، دیدم راهی نداره و شمارشو گرفتم و گفتم حرفام یادم رفته و بعدا بهت پیام بدم مشکلی نداره گفتش نه، شب رفتم خونه پیام دادم گفتم و با شوخی و جوک باهاش صمیمی شدم و هرشب دیگه بهم زنگ میزد و کلی میخندیدیم، خیلی خوش استایل و خوشتیپ بود و خیلی به رژیم و غذا خوردنش اهمیت میداد و همیشه بدنش خوشبو بود و عطر تنش بهترین عطر بود، واسه اینکه بیشتر ببینمش رفتم دورو بر خونشون یه خونه دانشحویی گرفتم و دیگه همیشه قبل اینکه بره خونه تو یه کوچه که نزدیک خونشون بود کلی بغلش میکردم و لباشو میبوسیدم ، یه روز بیرون بودیم و همدان خیلی هواش سرد بود و خونه ما نزدیکتر بود از خونه خودشون تقریبا دویست متر و گفتم مریم میای بریم خونه کنار بخاری و گرمت بشه بعدش بریم گفتش اره و من اصلا اون لحظه ب هیچی فکر نمیکردم و خیلی دوسش داشتم، رفتیم کنار بخاری و دراز کشید و پاهاشو داد سمت بخاری دوتا جوراب شیشه ای از اینایی که سفیدی پاش توش معلوم بود داشت و شلوارش یه کم رفته بود بالا و سفیدی ساق پاشو میدیدم و من خیلی پاهای خوشگل و مخصوصا با جوراب کوتاه رو دوس دارم، وقتی اون صحنه رو دیدم یه جوری شدم و منم رفتم کنارش دراز کشیدم و اروم بغلش کردم ولی حس کردم بدش نمیاد و اخه خیلی وقت بود با هم دوست بودیم و همو دوس داشتیم لبامو بردم سمت گردنش و همش بو میکشیدم و میبوسیدمش، و دستمو بردم سمت سینه اش و دیدم یه کم تکون خورد که من راحت تر بتونم بهش دستب بزنم ولی همچنان همو نگاه نمیکردیم و فهمیدم اونم دوس داره ادامه بدم و منم یه کم پرروتر شدم و دستمو بردم رو شلوارش و یه کم خواستم زیپشو باز کنم دیدم یه کم مقاومت میکنه و بعدش دستمو کشیدم و گفتم بیشتر حشریش کنم و بعدش خودش اجازه بده، خیلی مالیدمش و بعدش اومدم بین پاهاش و لبای همو محکم گرفتیم و من دیگه دیوونش شده بودم و لای پاش بودم و کیرمو بشار میدادم روی شلوارش و سفتیشو میزدم روی کوسش و اونم پاهاشو دورم قفل کرده بود و گاها پاشو میوردم جلوی دهنم و ازروی جوراب توی دهتم میزاتشم و دیوونش کرده بودم و تنمون داغ شده بود بعدش خیلی حشری بودم ارضا شدم توی شلوارم و ولی ب روی خودم نیوردم و ادامه دادم ولی کم کم کمار کشیدم و گفتم دیرت نشه،اونم گفت اره و خلاصه حاضر شد و بردمش سمت خونشون وقتی برگشتم خونه یه ریز به هم پیام میدادیم و میگفتیم چقد خوب بوده و دیوونم شده بود و منم دیوونش بودم، تا شب پیام دادیم وگفتم بهش فردا صبح بیاد خونه و اونم قبول کرد چون خیلی خوشش اومده بود، صبش اومد خونم و رفت کنار بخاری و یه شلوار تنگ سورمه ای و دوتا جوراب سفید خوشگل و استایل خوشگلش جلوم بود و داشت خودشو گرم میکرد و منم از پشت رفتم بهش چسبیدم تا بهش خوردم کیرم سفت سفت شد گفتم بهش تو همین حالت بمون و شلوارشو کشیدم پایین و دیدم واسم شلوار میشکی از اینایی که توری هستن پوشیده بود و واسم لباس سکسی پوشیده بود و منم شلوارشو کشبدم پایین و از روی اون توری سرمو گدآشتم لای باسنش و اونم دستاشو زده بود ب دیوار و داشتم زبونمو میدادم توی کونش و هنوز از روی لباس بود و کم کم شلوار و شرتو کشیدم پایین بوی کونشو دوس داشتم و خیلی حشریش بودم و اونم کونشو ب صورتم فشار میداد و دیگه کاملا دوس داشتم زبونمو تو کونش بکنم، گفتن بهش بیاد بخوابه و اومدیم روی تشک من و کنار هم خوابیدیم و لباشو محکم گرفتم و اونم همراهی میکرد و سینه هاشو همزمان میمالیدم و پاهاشو به هم میچسبوند و داشت دیوونه میشداروم رفتم پایین و شلوارشو کامل ار پاش در اوردم و شرتش خیس خیس شده بود، جوراباشو گذاشتم پاش بمونه و دستمو گذاشتم زیر زانوهاش و پاهاشو جمع کردم رو شکمش و همزمان لبامو چسبوندم به کوسش و زبونمو از پایین سوراخ کونش تا بالای کوسش میوردم ولی دقیق نمیدونستم کجای کوسشو باید بخورم که حساس تر باشه و بهتر باشه بهش گفتم کجاشو بخورم و با دستش سرمو برد سمتش و گفت همینحا و منم ادامه دادم بوی کوسش یه جوری بود برام عجیب بود بوش ولی کم کم عادت کردم بهش و زبونمو کامل چرخوندم توی کوسش و کامل ابشو میخوردم و بعدش شروع کردم همزمان که داشتم میخوردمش انگشت اشارمو کردم توی سوراخ کونش و بازش کردم ، بهش گفتم روی شکمش بخوابه و سر کیرمو خیس کردم و سر کیرم خیلی کلفته گفتم بهش دردت میگیره ولی اروم ایحکارو میکنم که خوش بگذره بهت، سرشو گذاشتم لای باسنش و دیدم خیلی گرمای کیرمو دوس داره و داره بهش خوش میگذره و چشماشو بسته بود و منم اروم اروم سر کیرمو فشار میدادم ب سوراخش و اونم یه کم دردش میگرفت و سر کیرم جا نمیشد، یه کم بیشتر فشار دادم و کله کیرم رفت تو و یه صدایی داد و تق انگار راهشو باز کرده بود و صداش بلندتر شد و یه کم اذیت شد ولی من دیگه حرکت نکردم و کونش داشت کیرمو میمکید و خودش با سوراخ کونش داشت سوراخشو عادت میداد به کیرم، بعد چند دقیقه سرمو گذاشتم لای گردنش و شروع کردم ب تکونای ریز دادن و با هر بار تکون دادن یه کم کیرمو حلوتر میبردم و تا حایی رسید که دیگه کیرم کامل توش بود ، انگشتمو گذاشتم تو دهنش و یه کم خشن تر تکون دادم دیدم خیلی خشن دوس داره و بیشتر بهش فشار اوردم و با دستم کتکش میزدم و همزمان محکم تر میکوبیدم توی کونش و ، داگی وایساد واسم و سرمو بازم گذاشتم لای کونش و بوی کونش و کوسش توی اتاق پخش شده بود و یه اب گرم و بوی کونش و همه چی دیوونم کرده بود، کیرمو گذاشتم دم سوراخش و با فشار هولش دادم رفت تو و یه اه دیگه کشید ، یادم رفت بگم یه ترامادول نصفه خورده بودم واس همین دیر ارضا میشدم و اولین بارم بود ترا میخوردم، کم کم داشتم ارضا میشدم گفتم بهش ابمو بریز توش گفتش نه ولی من شیطنت کردم و بیشتر ابم که خالی شد بعدش کیرمو اوردمب یرون و بقیشو ریختم روی کونش، دیگه کاملا دیوونم شده بود و کنارش خوابیدم و انگشتمو توی کوسش کردم و بعدش همزمان دوتا انگشتی کردم تو کوسش و کوسش خیس خیس بود گفتم اینبار میخوام از جلو بکنم گفتش نه و اینا گفتم تو که جلوت اوپنه و اگه نبود دوتا انگشتم الان خونه اومده بودن بیرون، و بعدش یه کم راضی تر شد و گفتم من دوست دارم و میخوام با هم تجربه بیشتری بدست بیاریم و خوشیمون بیشتر بشه و حرفایی که موقع سکس ادم میزنه و اصلا هیچ معنی نداره فقط واسه کردن طرفشه، لبامو گذاشتم روی گردنش و اومدم روی شکمش و اروم همش اومدم پایینتر و اینبار همزمان دوتا انگشت توی کوسش و دوتا انگشت توی کونش کردم خیلی ازش اب میزد بیرون و کوسش کاملا خیس شده بود و همش داشت خودشو بدنشو میچرخ ند و فهمیدم بدنش سفت شده و داره ارضا میشه خیلی حشری شده بود و گفت بهم بکن دیگه دارم دیوونه میشم و منم کیرم که سفته سف بودش و گذاشتم رو کوسش و اروم فشارش دادم اولین بارم بود داشتم کوس میکردم و حسش اصلا قابل وصف نبود و کیرم رفته بود توی کوس خیس و مکنده اش و خیلی حالم خوب بود، همزمان سینشو گرفتم وکیرمو تو کوسش عقب و حلو کردم و دیدم نزدیک ارضا بشم کیرمو کشیدم بیرون گفتم داگی وایسا از کون بکنمت و پشتشو بهم کرد و از کون گاییدمش و دیگه کاملا جنده من شده بود و هرچی میگفتم گوش میداد و از کونش بیرون کشیدم میزاشتم توی کوسش و از کوسش میزاشتم توی کونش و اینبار دیگه نگفت ابتو نریز و کامل کمرمو خالی کردم توی کونش و داغیشو حس میکرد و میگفت چقد خوبه، و همونجوری ک کیرم تو کونش بود افتادم روش و گفتم خیلی دیوونتم و اونم همینو ب من گفت ، از اون به بعد دیگه هرروز میومد و روزی سه بار میکردمش و داستانشو براتون تعریف میکنم
امیدوارم خوشتون اومده باشه

نوشته: مهراد