خاطرات دانشگاه آزاد

1401/10/02

سلام اسم ها و مکان ها رو به دلیل عدم شناسایی تغیر میدم
خاطراتی که براتون می نویسم‌کاملا واقعی و برای زمان مجردیمه اگه خوشتون اومد از سکس های الان با همسرم رو هم براتون می نویسم
من دانشجوی رشته معماری دانشگاه آزاد بودم. تو رشته ما هم کس فراوونه ترم یک از یه دختر خوشگل سفید نام شقایق خوشم اومد به رونای سفید سینه های کوچیک نوک صورتی و کس صورتی تر
باغ ما نزدیک دانشگاهامون بود هر روزی که ما کلاس داشتیم با هم یه سکس توپ می کردیم کم کم سکس برامون عادی شده بود و کمتر از هم لذت می بردیم من فکر جدایی بودم و شقایق هم همینطور یه روز که تو باغ نشسته بودیم شقایق برای تحریک من یه فیلم سوپر گذاشت که توش دو تا پسر ترتیب یه دخترو می دادن منم‌داشتم نگاه می کردم شقایق که خیلی حشری شده بود گفت خیلی دوست دارم دو نفر همزمان بکننم همونجا کیرم راست شد تا تونستم ترتیب شقایقو دادم اون روز ۳ بار آبم اومد بار آخر فقط هوا اومد😂
منم از این مدل فیلما خیلی خوشم اومده بود و با هم نگاه می کردیم یه روز به شوخی گفتم شقایق دوست داری با رفیق بردیا ترتیبت رو بدیم اونم به خنده و شوخی گرفتو گفت آره دوس دارم تو بکنی و کیر بردیا رو بخورم وقتی دید که من جدی تر شدم خودشو زد به ناراحتی و ادا تنگا رو در آوردن ولی من بیخیال نشدم هفته بعدش به رفیق گفتم ما داریم میریم باغ جوج بزنیم تو هم بیا
شقایق هم همیشه تو باغ شلوارک و تاپ‌ می پوشید اون روز بهش گفتم سوتین نبند عرق سوز میشی اونم گوش کرد موقع ذغال درست کردن بردیا چشم از سینه های شقایق که از بقل تاپ معلوم بود بر نمی داشت بعد ناهار که سنگین شدیم یکم دارز کشیدیم شقایق سرش رو گذاشته بود رو سینه من بردیا هم سیگار می کشید منم به طور محسوس سینه های شقایق رو می مالیدم گاهی هم روناش رو فشار می دادم سیگار کشیدن بردیا که تموم شد گفتم میای کمکم یه سر اگزوز گرفتم برا ماشین اونو ببندیم رفتیم‌ و مشغول بستن شدیم من یه ملافه انداختم زمین تا بتونم روش بخوابم سر اگزوز رو ببندم بردیا هم نشسته بود کنارم شقایق هم هی بردیا رو اذیت می کرد و سربه سرش می ذاشت بردیا هم یهو عصبی شد افتاد دنبال شقایق که انتقام بگیره من پا شدم تشویق می کردم می گفت بگیر دهنشو سرویس کن نمی زاره ما کار کنیم بردیا شقایق گرفت بلند کرد خوابوند زمین قلقلکش می داد انقدر قلقلکش داد که شقایق جیش کرد بیچاره انقدر خجالت کشید سریع دیوید سمت ماشین تا شلوارشو عوض کنه می خواست خودشو بشوره از من آب خواست منم دیدم این بهترین موقعیت برای اجرای نقشمونه به بردیا گفتم داداش اون آبو ببر برای شقایق اونم خودش زد کوچه علی چپ و با خنده رفت سمتش دلداریش می داد دیدم جفتشون دارن می خندن من اینور خندم گرفته بود شقایق به بردیا گفت چشماتو ببند شلوارمو در بیارم بردیام همیجوری شیشه دستش بود چشاشو بست آبو داد شقایق گفت می خوای آبو بریزم تو خودتو بشوری شقایق یه نگا بهم انداخت با یه چشمک بهش فهموندم حله بردیا داشت آب می ریخت از قصد هی آبو می ریخت رو پیرهنش شقایق گفت کوری مگه چشاتو باز گفت بردیام بچه پرو چشاشو باز خیلی خون سر آبو می ریخت رو کس صورتی دوست دخترم شقایق هم خیلی خونسرد داشت رو کس و روناش دست می کشید از حرکاتشون فهمیدم بردیا بهش گفت پشتت خاکیه برگرد تمیز کنم دیدم کسکش داره آبو می ریزه رو کون شقاشق دستشم برده قشنگ‌داره می مالوندش کارشون که تموم شد جفتشون با خنده اومدن سمت من یه سیگار روشن کردیم کشیدیم کیرم شقایق نشسته بود رو پای من منم از پشت گردن و گوشاشو می مالیدم می دونستم این کار حشریش میکنه هی خودش رو روی پام تکون می دادم تا کسش رو روی کیرم قرار بده یه آخه کوچولو گفتو فهمیم الان وقته دستمو بردم سمت سینه هاشو شروع کردم مالیدن بردیا هم چت زده بود رو ما هیچی نمی گفت دگمه شلوارشو باز کردمو دستمو بردم سمت کسش خیسه خیس شده بود بردیا جلو ما رو زیر انداز نشسته بود شقایق دولا شد رو کیر بردیا و درآوردش شروع کرد به خوردن منم داشتم کون شقایق رو می مالیدم وقتی از کیر خوردن سیر شد پاشد لباسشو در آورد کس و کونشو به حالت داگی کرد طرف بردیا اونم شروع کرد لیسیدن کس و کون شقایق من اصلا خوشم نمیومد کس شقایقو بخورم آخه خیلی ازش آب میومد وقتی کس لیسی بردیا تموم شد بهش گفتم کس یا کون قشنگ ریده بود فکر نمی کرد امروز بتونه بکنه آخه خودش دوست دختر داشت اونام بچه خونگی بودن فقط باهاشون در حد ساک و لب بازی پیش رفته بود خیلی قاطعانه بهم گفت کس منم تو دلم گفتم خاک تو سرت انقدر کس داده که کسش گشاد شده عوضش شقایق خیلی کون نمی داد منم از خدا خواسته
بردیا خوابید زیر شقایق روش منم رو شقایق با یه حرکت بردیا کیرشو فرستاد تو من بدبخت کیرم له شد تا تونستم کیرمو بکنم تو کونش من اصلا کیرمو تکون نمی دادم بردیا داشت وحشیانه تلمبه می زد که یهو گفت پاشید آبم داره میاد شقایق هم تو حس بود گفت بریز توش قرص می خورم بردیا تا آبش اومد جوری شد که انگار کوه کنده منم که کیرم گذاشته بودم تا جا باز کنه شروع کردم جلو عقب کردن تا آبم اومد ریختم تو یه ذرشم ریخت رو بردیا😂 که صداش در اومده اون روز ۲ بار دیگه هم باهم سکس کردیم کلا بعد اون روز تا پایان ترم هر روزی که کلاس داشتیم می رفتیم باغ ترم بعد هم من با شقایق سر یه چیز بیخود کات کردم ببخشید که طولانی شد و اگر خیلی سکسی نبود اگه خوشتون اومده بگید بازم براتون تعریف کنم بگید دوست دارید داستان بعدیم در مورد سکس با دوست دخترام باشه یا همسرم

نوشته: روهام


👍 10
👎 6
40501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

907801
2022-12-23 02:33:17 +0330 +0330

نمیدونم چرا یاد Diego اون انیمیشن مکزیکی افتادم 😶😆

0 ❤️

907893
2022-12-23 20:28:59 +0330 +0330

کمتر جق بزن عزیزم…

0 ❤️