شیطنت های هیجان انگیز (فقط متن(اونم زیادش))

1402/09/28

سلام میخوام از کارهای هیجان انگیزی که کردم توضیح بدم و خیلی قرار هست پرحرفی کنم در حدی که مغزتون رو بخورم یادمه تو سن ۱۹ سالگی فکرم خیلی شدید دنبال انواع رابطه جنسی بود هر چیزی رو سعی میکردم امتحان کنم و دیگه خود رابطه جنسی برام مهم نبود فقط دیوانه اون هیجان خاص بودم. یکی از چیزهایی که باعث میشد از هیجان منفجر بشم این بود که پارتنرم از من برای رسیدن به ارضای سنجی خودش استفاده بکنه، میخواستم ببینم وقتی کسی از من برای ارضا جنسی استفاده میکنه چکار میکنه پس برای اولین بار توی همین سایت با حساب قبلیم دنبال پارتنر فقط جنسی گشتم (برای اینکه احساسات کسی رو خدشه دار نکنم گفتم که من نه گی ام نه دنبال دوست میگردم فقط پارتنر برای سکس) و خیلی سریع یکی رو پیدا کردم باید بگم واقعا عالی بود اون لحظه ای که اون من رو بلند میکرد و توی من ارضا میشد باعث میشد قلبم تند تند بزنه با اینکه حتی یکبار ارضا نشدم اما تجربه شدیدتری از این شیطنتم میخواستم پس ایندفعه دنبال یک گروپ سه نفره گشتم و بازم توی همین سایت تونستم سه نفر که باهم رفیق بودن رو پیدا کنم (میگم چرا سه نفر😉) و دوست داشتم قبل از رفتن برای سکس، یکبار دور هم جمع بشیم و باهم دیگه حرفای جنسی بزنیم اما موافقت نکردن پس خیلی سریع قرار سکس گذاشتیم و رفتیم… وااااای واقعا تجربه متفاوتی بود اینکه چند نفر همزمان از بدنم استفاده کنن، یادتون هست گفتم سه نفر😏 یکی از پشتم مشغول بود یکی از جلو صورتم و نفر سوم منتظر میموند تا نوبتش بشه 🤣 اینکه اون منتظر میموند و همش به رفیقاش درخواست نوبت میکرد منو بیشتر به وجد میاورد منم کلی تحریکشون میکردم تا کسی دلش نخواد تماشاچی بمونه (البته نمیذاشتم دوتایی داخل بکنن چون درد داشت) کار به جایی رسید که نفر سوم منو لیس میزد و گاز میگرفت، آخرا یه چیز جالبتر اومد توی ذهنم اونم اینکه با یکیشون حال کنم و دوتای دیگه تماشا کنن چون خسته بودن با زبون بازی راضیشون کردم و انجامش دادم، اینکه دو نفر من رو تو لحظه ای که کسی ازم استفاده میکنه تماشا کنن خیلی هیجان انگیز بود😁 بعد از تموم شدن این ماجرا حتی با فکر کردن بهش حسابی ذوق میکردم. یه جور کنجکاوی جدید اومد توی ذهنم اونم این بود که من کاملا تحت کنترل و اختیار کسی باشم چون تا الان همه چیز رو من توی سکس پیش میبردم و اگر یک لحظه توی سکس آروم میگرفتم حتی کسی حرف هم نمیزد پس دنبال یک پارتنر جنسی خیلی هات و سلطه گر گشتم اما با اینکه من گفته بودم من نه گی ام (و نه حتی میدونم توضیح دقیقش اصلا چی هست و اهمیتی هم نمیدم) و نه دنبال دوست میگردم اما این کسی که پیدا کرده بودم بدجوری درگیر شده بود که برام خارج از درک بود فکر میکرد من دوستش هستم و قرار هست توی موفقیت هاش شریک باشم تماس میگرفت و حرف هایی در مورد آینده میزد (من واقعا از تماس بدم میاد بیشتر با چت کردن و صحبت کردن چشم تو چشم کنار میام) منم گفتم که به کل اشتباه متوجه این قضیه شدی و خورد تو پرش از ناراحت شدن اون منم بدجوری ناراحت شدم (واقعا دوست ندارم باعث ناراحت شدن کسی بشم) و باعث شد یک حس خیلی بد توی این شیطنت های جنسیم درست بشه که کلا بیخیال شدم و تا الان که ۲۴ سالم شده دیگه هیچ حس و هیجانی نسبت به رابطه جنسی ندارم.
در کل این بود داستان های پرهیجانی که داشتم😘 خاطرات هیجان انگیز شما چی بوده؟🧐

11 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2023-12-27 00:58:52 +0330 +0330
واقعا دوست ندارم باعث ناراحت شدن کسی بشم

آفرین پسر باشعور. کاش تمامی انسان‌ها چنین بودند

2 ❤️

2023-12-27 01:02:22 +0330 +0330

↩ پسر ساکت
خیلی ممنون عزیزم

1 ❤️

2024-02-10 20:35:01 +0330 +0330

یه دوره ای هست که آدمیزاد یه حسی داره که، اسمی نداره ولی دلت میخواد لذتی تجربه کنی که می‌دونی می‌تونه اتفاق بیافته، حالا تو راه آسونتر رو انتخاب کردی و مستقیما درخواست کردی…
ولی لذتش وقتی با شخص خاصی که روش کراشی یا بهش علاقه داری اتفاق می‌افته یه حس و حال غریبی داره که نگو…
مخصوصا اگه رابطه ی ممنوعه باشه…

1 ❤️

2024-02-10 22:32:08 +0330 +0330

↩ Hector kabir
با حرف شما موافقم من اون دوره به کسی از نظر عاطفی علاقه ای نداشتم هدفم فقط پاسخ به کنجکاوی بود باید بگم هنوز هم به کسی علاقه عاطفی ندارم اما یه مدتی هست دوست دارم به کسی محبت کنم یا نیازهای عاطفی همدیگه رو برطرف کنیم ولی خودم رو کامل برای شروع کردن نمیدونم

0 ❤️

2024-02-10 22:43:07 +0330 +0330

↩ Hector kabir
در مورد حرفی که شما زدید منو یاد شعرهای بانو نجمه زارع انداخت، چند بیت برای شما میزارم امیدوارم خوشتون بیاد
فضای خانه که از خنده های ما گرم است
چه عاشقانه نفس میکشم! هوا گرم است
بگو دومرتبه این را که دوستت دارم
دلم هنوز به این جمله ی شما گرم است
بیا گناه کنیم عشق را… نترس
خدا هزار مشغله دارد، سر خدا گرم است
من و تو اهل بهشتیم، اگرچه می گویند
جهنم از هیجانات ما دوتا گرم است
به من نگاه کنی شعر تازه می گویم
که در نگاه تو بازار شعرها گرم است

0 ❤️

2024-05-04 16:07:09 +0330 +0330

اوووف خوش بحالت چه تجربه هایی رو پشت سر گذاشتی من که حسودیم شد بهت

1 ❤️

2024-05-04 17:44:40 +0330 +0330

↩ 40021402111
نظر لطفتون هست کوچیک شماییم
بیشتر همین سایت بود که کمک کرد

0 ❤️







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «