دیروز خیلی اتفاقی گذرم افتاد به یه تاپیک قدیمی مال حدود ده ماه پیش که من اونجا ی کامنت گذاشته بودم:
اینکه تاپیک چی بود و من چرا این کامنتو گذاشته بودم رو کاری نداریم…
فقط خواستم بگم دقیقا یادمه من وقتی این کامنتو گذاشتم مامانم بود اما کمی بعدتر دیگه نبود!
میخوام یچیزیو دلی بهتون بگم…به پدر مادراتون بگین که عاشقشونید!آره بهشون بگید که عاشقشونید و دوستشون دارید که اگه نگید حسرت نگفتنش مث من تا همیشه باهاتون میمونه…هر چقدرم گاهی اوقات میرن روی مختون و درکتون نمیکنن رو بیخیال شید اینام واسه اولین باره زندگی میکنن و خیلی جاها ممکنه ناخوداگاه و به نیت خیر اذیتتون کنن اما یادتون نره فقط اینا از ته دل خوب آدمو میخوان حتی به غلط…
من همین حسرت را برا پدرم دارم. روح مادرتان در آرامش… 🙏
در ضمن پیشاپیش سالگرد مادرتون تسلیت میگم. 🖤🖤🖤↩ Parinaz_
ایشالا که همیشه شاد باشی پریناز جان غم رو دور کن از خودت هر چقدرم که سخت باشه
قلبم درد گرفت،،،،،،
از اینکه جرات گفتنش رو داری،
کیف کردم،
دمت گرم
امیدوارم ، هیچ کس این حسرتی رو که داری میکشی،
تجربه نکنه
بله دقیقا.منم وقتی پدرم فوت شد تازه فهمیدم پشت و پناه ینی چی
روحش شاد و در بهترین جای بهشت.
بله گل دختر، پدر و مادر آخرین سنگر هر بچه ای هست. من تو دوران دعوا و متارکه تنها پناهگاهم خونه بابا بود، با اینکه خودم خونه داشتم ولی تو خونه بابا احساس امنیت میکردم
↩ Parinaz_
مرسی عزیز دلم
این راهی است که همه میریم دیر یا زود. فقط باید حواسمون باشه درگیر طول زندگی نشیم، عرضش مهمتره. تا میتونیم به همه عشق بدیم، قبل اینکه برن از پیشمون بگیم که دوستشون داریم
جالبه تو هم مثل خانومم خردادی هستی
بسوزی خرداد
تاپیکاتو خوندم
نمیدونم چرا اینجایی
خیلی رومانسی
امیدوارم به نیتت برسی
↩ Parinaz_
دوست داشتید تاپیکم رو بخونید
خوشحال میشم نظرتون رو بدونم