روان‌شناسی (دیدگاه زیگموند فروید درباب وجود شهوت در کودک)

1402/10/22

زیگموند شلومو فروید (۱۹۳۹-۱۸۵۶) پزشک و روان‌پزشک اتریشی بود که او را بیشتر به‌سبب پایه‌گذاری مکتب روان‌کاوی (Psychoanalysis) می‌شناسند.
در کتاب «کتاب‌هایی که دنیا را تغییر دادند» نوشته‌ی رابرت بی. داونز، در فصل پانزدهم به زیگموند فروید اشاره شده است. در صفحات ۳۱۲ و ۳۱۳ این کتاب آمده که فروید شهوت را در تمام جنبه‌های تمدنِ انسانِ مدرنْ حی و حاضر می‌دانست. تکه‌ی زیر را از این دو صفحه برگرفتم:

یکی دیگر از مفاهیم فرویدی مفهوم لاتینی لیبیدو یا شهوت است. لیبیدو نیرویی روانی است و دارای ذاتی جنسی. در قاموس فروید «شور جنسی» معنایی وسیع‌تر از معنی متعارف این کلمه دارد. به‌سخن دیگر، فروید همه‌ی فعالیت‌های انسانی را معلول لیبیدو و در نتیجه جنسی می‌داند. به‌اقتضای لیبیدو یا شور جنسی، خردسالان از مکیدن انگشت و پستانک و دفع پنجال لذت می‌برند و سالمندان تن به روابط جنسی بهنجار یا نابهنجار می‌دهند. حتی فرهنگ گرانمایه‌ی انسانی ــ علوم و هنرها و قوانین و ادیان ــ نیز چیزی جز تجلیات لیبیدو نیست. مفهوم لیبیدو فروید را بر آن داشت تا همه‌ی مناسبات انسانی، حتی پیوند فرزند و والدین، را امری جنسی بینگارد و همین رأی جنجالی عظیم برانگیخت. بنابر رأی او، هرنوزادی در آغاز براثر مکیدن پستان مادر کامروا می‌گردد و از این‌رو به مادر وابسته می‌شود. سپس نوزاد نرینه به مادر علاقه‌ای جنسی می‌یابد و از رقیب خود، پدر، نفرت می‌یابد. اما نوزاد مادینه به پدر مهر می‌ورزد و با مادر رقابت و دشمنی می‌کند. به‌بیان دیگر، هم پسر و هم دختر در چنگال عواطفی پیچیده و مزاحم گرفتار می‌شوند و روان‌هایشان دچار عقده می‌گردد. از مادردوستی و پدرستیزیِ پسر عقده ادیپ و از پدردوستی و مادرستیزیِ دختر عقده الکترا می‌زاید. این دو عقده میراثی‌اند که از انسان‌های نخستین برای ما مانده‌اند: در سپیده‌دم زندگی انسان، جوان ابتدایی از اقتدارات و امتیازات پدر خود، خداوندگار خانواده، به رشک افتاد و چون فرصت یافت، بر وی شورید و او را کشت و بر مادرش تسلط یافت و یکه‌تاز گردید. اما خاطرات پدر روانش را به درد انداخت. پس به جبران پدرکُشی برخی از خوشی‌ها را بر خود حرام گردانید و تن به قیودی داد و با این محرمات و قیود جامعه و فرهنگ کنونی را پدید آورد.
فروید از معاینه و معالجه‌ی صدها بیمار بدین نتیجه رسید که غریزه‌ی جنسی بیش از غرایز دیگر در شکل‌گیری شخصیت مؤثر است.

پانویس: اُدیپ نام یکی از شخصیت‌های افسانه‌ای یونانی است که پدر خویش را کشت و با مادر ازدواج کرد؛ لیکن از کرده‌ی خود پشیمان شد و خویشتن را کور کرد و کشت. الکترا نیز دختری بود که مادرش را کشت. آقای فروید عقده‌ی ادیپ را برای پسران، و عقده‌ی الکترا را برای دختران به‌کار برده است.

برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2024-01-12 23:25:08 +0330 +0330

ممنون.
البته این نظریه مخالفان زیادی دارد. با این حال نکات زیادی هم برای اندیشیدن هست.

2 ❤️

2024-01-12 23:51:13 +0330 +0330

اگه وقتشو داری حتما این سخنرانی ها رو گوش بده
خیلی جالب هم شخصیت فروید را نقد میکنه هم اون نظریاتش را با علم الان می سنجه
https://www.youtube.com/watch?v=cCR8-nu4jLc

1 ❤️

2024-01-13 00:04:50 +0330 +0330

باهاش 1.000.000 درصد موافقم.

1 ❤️

2024-01-13 00:55:02 +0330 +0330

چیزا دارکی میگفت

1 ❤️

2024-01-15 01:42:56 +0330 +0330

یادم نیست کجا خوندم، جامعه آماری که فروید مطالعه کرده صرفا از طبقه مرفه زمان خودش بوده نه همه ی اقشار جامعه

1 ❤️







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «