سلام و عرض ادب
اول از خانوم مهربانم بگم
زهرا ۳۰ ساله سفید چهره ای کاملا معمولی با کون بزرگ
خودم
مرتضی ۳۳ قد و هیکلی معمولی سفید با کیر کوچک و بدنی بدون مو مدل افغانی و مفعول بیغیرتم روی زهرا خانوم همسر دوست داشتنی من
من عاشق کون دادنم و اوایل ازدواج خیلی غیرتی بودم روی زهرا
از سن ۱۶ سالگی کون دادم تا ۳ سال پیش که ازدواج کردم و بعد ازدواج تمام کردم این کارهارو دو سال از ازدواجمون که گذشت زهرارو فرستادم شمال خونه یه مادرش چند روزی بمونی
شب هوای جق زدن به سرم زد رفتم تو کانالهای گی تلگرام شروع کردم چت کردن تو گروه همه چی آزاد شهوتم زد بالا سوراخ کونم مثل قلب شروع کرد به تپیدن
عکس کیر میفرستادن دیوونه میشدم منم چندتا از کونم عکس گرفتم و فرستادم یه نفر از پرند شروع کرد به پیام دادن حدود ۵۰ سال داشت اسمش عبدی بود و کیر واقعا کلفتی داشت ۱۶ سانت بود ولی کلفت و گوشتی شروع کردیم عکس دادن و چت کردن که گفت بیا من تنهام تو پرند زندگی میکنم
اونقدر کونم میخارید که یک ساعت راه تا پرند رفتم
آدم خوش برخورد و خوبی بود یه مقداری شکم داشت پشمالو بود و سبزه
نشستم کنارش پذیرایی کرد صحبت میکردیم دستش روی پام بود میمالید و لب میگرفت دستمو بردم سمت کیرش و شروع کردم به مالیدن خیلی سفت و کلفت شده بود داشتم دیوونه میشدم درش آوردم بیرون واااای
سریع خم شدم و همشو کردم تو دهنم مزه ی کیرش عالی بود شروع کردم خوردن وسط ساک زدنم گفت زن داری گفتم آره گفت بچه گفتم نه جواب میدادم و ساک میزدم
عبدی ؛ زنت چند سالشه خوشگله
خوشم نیومد ولی شهوتی بودم
گفتم گفتم ۳۰ و خوبه بد نیست میخوای چیکار میپرسی
عبدی ؛ دوست داشتی الان اینجا بود کون دادن شوهرشو میدید
گفتم نه خوشم نمیاد صحبت کنم
بعد چند دقیقه ساک زدن منو خوابوند کمی کرم زد دم سوراخ کونم و سر کیرشو گذاشت و شروع کرد فرو کردن خیلی کلفت بود کمی طول کشید تا سرشو بکنه تو دررررد بدنمو فرا گرفته بود ولی شهوت همرو به لذت تبدیل کرد کم کم شروع کرد به کردن و من مثل زنها ناله میکردم
خوابید روم در حال کردن گفت حال میده گفتم بله خیلی
عبدی ؛ نگفتی اسم خانومت چیه
گفتم زهرا
عبدی ؛ کیرم چطوره خوب حال میده بهت
اره خیلی حال میده بهترین کیری که تا بحال دیدم
عبدی ؛ حیف نیست زهرا با این کیر لذت نبره
چیزی نگفتم ولی یجوری شدم لذتم دو برابر شد
عبدی ؛ فکر کن زهرا اینجا بود و میدید شوهرش زیر کیر چطور ناله میکنه دوستداری کون دادن شوهرشو ببینه
از لذت داشتم بال در میاوردم اولین بار بود بیغیرتی رو حس میکردم ولی نمیدونستم چی بگم فقط سکوت کردم و لذت میبردم
عبدی ؛ میدونم که دوسداری زهرا اینجا بود تا شوهر بیغیرت شو میدید که چطور کون میده دوست داری زهرا هم مزه این کیرو بکشه زن جنده ی کونی نمیخوای زنتو به من نشون بدی عکس زهرا خانوم جنده ی خودمو میخوام ببینم تو گوشیت عکسشو داری
بی اختیار گفتم آره دارم همینجوری که نرم کیرشو تو کونم عقب و جلو میکرد دستمو دراز کردم سمت گوشی قفل گوشی و باز کردم و یکی از عکسهای بیرون رو نشون دادم همینجوری آب بیغیرتی از کیرم روانه شده بود واقعا لذتی بالاتر از بی غیرتی نیست عکس زیاد داشتم همه جوره با حجاب بی حجاب مجلسی و … ولی لخت مادرزاد نداشتم
شروع کرد ورق زدن و نگاه کردن سرعت تلمبه زدنش بیشتر و بیشتر میشد نفس نفس میزد
عبدی ؛ جون چه زنه سفیدی داری کسکش بی غیرت زهرا فقط برای منه کیر من لیاقت زنه جندتو داره تو فقط برای کون دادن به دنیا امدی زنتو میخوام زنت مال منه
بکن منو بکن دیوونم میکنی کیرتو میخوام
عبدی؛بی غیرت زن جنده بگو زنتو برام میاری بگو زنت جنده ی منه بگو زهرا کیر منو میخواد
صدام در اومد از لذت آره زهرا جنده ی توعه کیر کلفت تورو میخواد من بی غیرتم نمیتونم زهرارو بکنم فقط کیر تو ارضاش میکنه
سرعت بالا رفت کونم از شدت تلمبه هاش می خواست جر بخوره
عبدی ؛ کونی بیغیرت کیرم تو کس زنه جندت زنتو جلو چشمت میکنم زهرا جنده ی منه جرش میدم
تند و تندتر شد یهو کیرشو تا ته کرد توی کونم محکم فشار میداد پاشیدن آب و نبض زدن کیرشو تو کونم احساس کردم
از روم بلند شد و دراز کشید روی مبل اوج شهوت بودم انگشتمو کردم توی کونم شروع کردم مالیدن کیرم و فکر گاییدن زهرا توسط عبدی یک دقیقه نشد آبم جوری فوران کرد و لذتی که تا بحال تجربه نکرده بودم
ارضا که شدم خجالت میکشیدم لباسهامو پوشیدم خداحافظی کردم و سریع رفتم
فردا عکس شرت و لباسهای سکسی زهرارو فرستادم
دیوونه بی غیرتی شده بودم
عکسهای لخت زنم و وسط سکس میگرفتم میفرستادم
دوست داشتم ببینم که عبدی جلوی من زنمو میکنه
تو سکس از نفر سوم میگفتم اولش تعجب میکرد بعد کم کم لذت میبرد
من هر ماه یک یا دوبار به عبدی کون میدادم
چند باری با شورت و لباس سکسی زهرا کون دادم
دیگه تو سکس نفر سوم تو فانتزی منو زهرا بود بیرون میرفتیم لباسهای سکسی میپوشید بعد چند ماه شماره ی زهرارو عبدی از من گرفت پیام میداد به خانومم اولش زهرا اهمیت نمیداد ولی کم کم شروع کرد جواب دادن
تا اینکه عبدی یه روز همه چیو گفت عکس هارو براش فرستاد ولی زهرا به من چیزی نگفت
بعد مدتی وسط سکس حرف از نفر سوم بود که گفت دوست دارم یکی دو تامونو با هم بکنه میخوام کون شوهرم بزاره یکی با کیر بزرگ مثل عبدی
یهو خشکم زد ساکت موندم کیرم خوابید از ترس
زهرا گفت چند وقته میدونم
بیغیرت کونی دوست داری زنتو غریبه بکنه کون میدی بعد شمارمو میدی به بکنت که منو بکنه
چند روزی حرف نزدیم من از خجالت اون از عصبانیت
کم کم با هم خوب شدیم باز حرف نفر سوم و کون دادن من و رفتن کیر غریبه به کس زهرا تو سکسمون جاری شد و راضی شد عبدی بیاد خونه و مزه کیره کلفتشو بچشه
یه شب دعوتش کردم هم کون من گذاشت هم کون زهرا زن سکسی من وقتی کیرشو از کون زنم بیرون کشید و سوراخ گشاد زهرا رو دیدم بی اختیار آبم پاشید اره من بی غیرت ترین شوهر دنیام و بهش افتخار میکنم
نوشته: Moritor
خب کونی بودی و … گوه خوردی زن گرفتی ، قبل ازدواج به زنت میگفتی کونی بیغیرتی ، دوست داشت قبول میکرد ، نمیکردم به پشم کصش نبودی .
به نظر من اینکه یکی کون بده حتما نباید بی غیرتم باشه ، خود من زن دارم ولی تا الان دوبار کون دادم به غریبه ، ولی رو زنم بدجور غیرتیم
این جمله آخرت واقعا درسته
اره من بی غیرت ترین شوهر دنیام و بهش افتخار میکنم
خدا قوت پهلوان
عالی بود . من دوبار خوندمش . حس تو رو دوس دارم . دوس دارم منم تجربهش کنم
آقا این داره راست میگه چون عبدی رو من میشناسم همشهریمه 😂 😂 😂 😂
کونی هستی به عبدی کون دادی حتی با لباس زنت ولی شماره زهرارو دادی و جفتتون کرد دیگه تخیلی بود
من فکر میکنم دروغ بود و زاییده ذهن نویسنده بود داستان ولی اگر خاطره بود واقعا اثبات کن منتظر جوابتم
کونی های متاهل نهایت لذت رو میبرن نوش جونت کونی من. کاش منم بکنتون بودم بقول عمام کصکشا من کونی نیستم ولی کونی های متاهل رو دوست دارم
ای جونم عزیزم از این حس لذت ببر من خیلی امثال شماها رو دوس دارم، میخوام شماها رو به اوج شهوت و لذت و حشری ت برسونم
منم مفعولم از پرند،دوتاییم و به پرندیا کون میدیم
غیرت اینه که نذاری کسی از زنت سواستفاده کنه لذت جنسی ی نیازه
فقط من واقعا نمیتونم متوجه بشم چرا باید کسی زن بگیره و بعد روش بیغیرت باشه… فلسفه ازدواج بگا میره