...قسمت قبل

سلام از تمام دوستان که نظر دادن ممنونم چه خوب چه بد 😘

از فردای اون روز من هم خوشحال بودم هم درد داشتم خوشحال که دارم سیسی واقعی میشم و درد چستیتی البته شکوفه خیلی بهم می رسید ،دستگاه لیزر کوچیکشم بهم داده بود ،برام پماد هم خریده بود تا پوستم صاف باشه . یک هفته بود چستیتی بسته بودم و ارضاء نشده بودم چون یاد نداشتم پروستاتمو تحریک کنم و به شدت حشری شده بودم جوری که نوک سینه هام حساس شده بود ولی به شکوفه چیزی نگفتم خجالت میکشیدم بازم ولی بعد دو هفته دیگه نتونستم رفتم جلو شکوفه التماسش میکردم چستیتی رو باز کنه ، شکوفه گفت چی شده مگه ، سرم و انداختم پایین گفتم دو هفته شده نتونستم ارضا بشم ، شکوفه بغلم کرد گفت فدات بشم دختر خوش گلم چرا نگفتی بهم . رفت تو اتاقش زنگ زد به یه نفر نیم ساعت حرف میزد بعد اومد گفت بیا بشین نشستم کنارش گفت یادته گفتم دوستم از ترکیه دوتا کادو برات داره گفتم اره ،گفت ببین این دوست قدیمیه منه عاشق سیسی تا بهش گفتم چستیتی میخوام فهمید میگه سیسی از کجا گیر اوردی من هنوز چیزی بهش نگفتم درباره تو ولی اون میگفت بلده پروستات تحریک کنه آخه خودش دکتره. این چند وقته ام راستش گفت بهت کار نگیرم خودت میای.
الانم بهش زنگ زدم داشت بال در میورد گفت بگو یه کم دیگه تحمل کنه تا بدنش مثل یه دختر حساس بشه. یک هفته دیگه تحمل کردم که داییم اومد از شانس گند من یک هفته ام اون ماندگار شد جلوش خیلی نمیومد چون نوک سینه هام قشنگ معلوم بود می ترسیدم شک کنه. بعد رفتن داییم دقیق چهار هفته بود چستیتی بسته بودم و ارضاء نشده بودم ظهر شکوفه گفت لباس بپوش بریم بیرون یادت نره دختری ها باز یه نیش خند بهم زد و گفت دوش مقعدی یادت نره ،
خلاصه یه شلوار لی مشکی سایز ۹۰ ،با یه هودی مشکی پوشیدم شکوفه ام یه کم آرایشم کرد منم کلاه هودی انداختم رفتیم تو راه صد بار بهش گفتم کجا میریم آخر اعصبانی شد ولی نمی گفت کجا . تا رسیدیم دم در یه مطب که تازه فهمیدم نوشته بود دکتر لاله متخصص زنان تو آسانسور که داشتیم می رفتیم شکوفه گفت ببین این نمی دونه ما فامیلی تو ام چیزی نگو . رسیدیم مطب کسی نبود در زدیم ،در باز شد یه خانوم تقریبا ۳۵ ساله خوشگل ،موهای طلایی، قد بلند در باز کرد با شکوفه دست داد تا منو دید گفت پس پانیز جون شماری اره منم سرم پایین بود از خجالت، بغلم کرد گفت خجالت نکش عزیزم بیا داخل ، رفتیم داخل گفت عزیزم تو برو پشت پرده لباست در بیار معاینت کنم منم رفتم می شنیدم لاله از شکوفه میپرسید از کجا پیداش کردی چقدر نازه این پشت پرده از این تخت های مخصوص که میخوان ورژن زن ببینن و جای پا داره بود من که تا حالا از اینا ندیده بودم 😅 لباسام در آوردم و نشستم رو تخت که لاله اومد گفت عزیزم خجالت نکش پاهامو گرفت
گذاشت روی جای مخصوص خودش حس جالبی بود پاهات هوا باشه ، یه نیش خندی زد گفت چه دودول نازی داری چستیتی که اذیتت نمیکنه گفتم تا هفته قبل چرا ولی الان نه ، گفت آفرین پس دیگه مثل پسرا نیستی ،دست کش دستش کرد و با یه مایع ای چرب کرد هم دست کش هم سوراخ منو و شروع کرد انگشت کردن من و انگشتش میچرخاند تا پروستاتمو دقیق پیدا کنه
که شروع کرد خندیدن گفت شکوفه بیا ، تا شکوفه اومد گفت ببین هنوز دو ثانیه نشده پروستاتشو پیدا کردم آبش سرازیر شده دختر خوب ، بعد که آبم اومد ،رفت از تو کوششی دیلون آورد شکوفه گفت اینم کادو دوم ، کرد داخلم
و ویبرشو زد ده دقیقه نشد که باز این اومد ،لیلا شکوفه ام انگار از دیدن من داشتن لذت میبردن ، با ارضاء شدن دوباره من لیلا دیلون برداشت جمع کرد گفت ، این پیش من باشه بهتره و زد زیر خنده .شکوفه گفت لباساتو بپوش منتظرتم و شروع کرد با لیلا حرف زدن وقتی اومدم بیرون منو شکوفه رفتیم و لیلا ام دم در یکی زد رو کون من تو راه شکوفه میگفت لیلا خیلی ازت خوشش اومده ولی نمی دونه تو کی هستی ،لیلا تنها زندگی میکنه خیلی دوس داشت تو باهاش باشی .

ادامه...

نوشته: علیرضا