سکس با مهوش

1392/08/11

سلام خدمت همه برو بچ شهوانی اسمم مستعاره داريوش يه رفيق داشتم كه بدجور كس تور ميكرد بايه خانم دوست بود و هميشه مياوردش خونه ما كاراشو ميكرد هرسه باهم راحت بوديم حتي يه بار داشت ميكردش كه صداش بدجور خونه رو برداشته بود من ناراحت شدم و از خونه زدم بيرون مهوش عاشق رفيق من بود اما اون واسه سكس مهوش رو ميخواست چند بار هم به طور جدي از هم جدا شدن كه هر وقت اينجوري ميشد مهوش بهم زنگ ميزد و گلايه ميكرد از رفيقم كه اينجوره اون جوره منم ميومدم وسط و كارو درست ميكردم اونم تشكر ميكرد و ميگفت جاي داداشمي منم ميگفتم اره جون عمت اگه نه به خاطر رفقيم بود تاحالا جرت داده بودم خلاصه خيلي تو كفش بودم يه خانم خوشگل باچشماي مشكي و بزرگ قد حدود 175 وزن 75 كون طاقچه اي كه ميشد پاگذاشت روش رفت بالا لامپ عوض كرد سينه هاش هم 75 بود پوستش سفيد بعداز مدتها به گوشم خورد كه با رفيقم بهم زده تازه دو سه روزي از از سال 91 گذشته بود بهش اس دادم و حالو احوالشو جويا شدم انگار منتظر شنيدن چيزي بود از طرف من منم بهش پيشنهاد دوستي دادم وچند لحظه هر دو گنگ شديم كه بهم گفت باشه ولي الان كه تو از من دوري منم به خاطر كارم از اون دور بودم كه فرداش تماس گرفت گفت ميخوام بيام پيشت منم از خوشحالي تو كونم عروسي شد گفتم در خدمتم بفرما منم تنها زندگي ميكردم قبل رسيدن خونه رو مرتب كردم و قليون ميوه اي اماده كردم خودم سيگار ميكشم خلاصه يه مشت خرة پرت اماده كردم كه تماس گرفت گفت ادرس بده اومدن دم در يه پرايد سفيد داشت تايه دختر ديگه هم باحاشه كه حالم گرفته شد اومدن تو سلام كردم سه تايي توخونه بوديم كه اون دختره كه اسمش اشرف بود لقمه چرب نرمي هم بود رفت بيرون كه بحرفه با شب كنش ما افتاديم جون هم و مشغول لب گرفتن واقعا لباش داغ بود منم كه بي جنبه زود كيرم چماق شد شهوت فضا رو پر كرده بود منم داشتم ميتركيدم كه بابسته شدن در خونه كنار كشيديم دوستش بهمون گفت اخي بد موقه مزاحم شدم كه هر سه خنديديم اومديم نهارو خورديم بعدش زديم به دل طبيعت دستش تو دستم بود انگار اتيش خلاصه غروب بر گشتيم بساط كباب راه انداختيم جاتون خالي بعدش مهوش تكيه زده بود به ديوار منم سرمو گذاشته بودم رو شكمش باهم يواشكي حال ميكرديم دوستش هم اونور نشسته بود با موبایلش بازي ميكرد كه موقه خواب شد منو مهوش باهم زير يه پتو باهم لبو لوچه رد بدل ميكرديم اونقدر داغ شده بوديم كه هر دو خيس عرق بوديم من لباسامو در اورده بودم فقط يه شرت تنم بود از مهوش خواهش كردم لخت شه ولي خجالت ميكشيد چشماشو بست خودم لباسشو در اوردم افتادم به جون سينه هاش بدجور ميخوردم عين قحطي زده ها اونم منو به خودش فشار ميداد نفس عميق ميكشيد تو تاريكي سر كيرمو گذاشتم دم كسش و يه فشار دادم تو كه با ناخون هاش بهم فشارد داد كه من وحشي شدم يه ده دقيقه بكوب قيام كردم كه ابم اومد تو كسش خالي كردم و تو بغل هم خوابيديم تا صبح. با تشكر داريوش


👍 0
👎 1
62239 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

403171
2013-11-02 14:24:23 +0330 +0330
NA

‏‎ ‎ریدی با این داستان تعریف کردنت :|

0 ❤️

403172
2013-11-02 17:24:56 +0330 +0330

كير تمام سربازان وظيفه ي كشور دوست و برادر ( آنگولا ) تو كونت عاغاي اسمه مستعار .ميپرسي چرا ؟ يك دليل واسه هفت پشتت بسه . دوستت راه براه زنه رو ميآورده خونتون ؟ اونوقت زنك با پرايد اومده و ازت آدرس خواسته تا بياد پيشت ؟؟
راستي كير تو سوادت !

0 ❤️

403186
2013-11-02 18:03:34 +0330 +0330
NA

این چی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

403173
2013-11-02 18:39:52 +0330 +0330
NA

Farid rid be halet khosham umad,damet garm agha farid,badam ke ja kesh in chi bood?faghat khasty ta abet naumade dastano tamoom koni bad beri wc berizish.khak bar saret

0 ❤️

403174
2013-11-02 18:42:35 +0330 +0330
NA

دقیقا فرید به نکته مورد نظر من اشاره کرد پس دیگه توضیح نمیدم فقط کیرم تو دهنت محض احتیاط.

جاکش بیسواد با اون نوشتنت ان آقا اصلا سروته نداشت.

0 ❤️

403175
2013-11-02 19:18:18 +0330 +0330

اوه اوه چه بوی بدی میاد :D
فکر کنم یه نفر اینجا خراب کرده =))
استیو درست گفت باهاش کاملا موافقم :)) :))

0 ❤️

403176
2013-11-02 19:59:58 +0330 +0330

جدیدن جای شربت تو داستانا قلیون مد شده!

0 ❤️

403177
2013-11-02 20:53:36 +0330 +0330
NA

کاری به غلط های املاییت و نگارشیت ندارم، فقط تو به من بگو که آیا با نقطه ، این علامت و می گم . پدر کشتگی داری؟
مرتیکه یه نفس زر زدی بی وقفه. یه نقطه می گذاشتی خودت یه نفس تازه کنی، ماشالله به این ریه سیگاری !!

0 ❤️

403178
2013-11-02 23:52:30 +0330 +0330
NA

چی نوشته بودی؟؟؟ حالم بهم خورد!

0 ❤️

403179
2013-11-03 00:01:06 +0330 +0330

یک ساعت مقدمه چینی کردی،وقتی رسیدی به سکس،میگی کردم تو کسش ابمو ریختم توش…همین…قربونم بری الهی با این داستان سکسی نوشتنت

0 ❤️

403180
2013-11-03 00:57:52 +0330 +0330
NA

خب دوستان که مستفیض نمودن نویسنده رو، فقط میخوام بگم جون هر کی دوست داری نقطه هم بذار. سر و ته جمله ها گم شد من الان قوزفیش (به روایتی دیگر گوز پیچ) شدم!

0 ❤️

403181
2013-11-03 00:58:53 +0330 +0330
NA

یک نکته ی دیگه هم در مورد اسم داستان: یاد این شعر افتادم: مهوش، پریوش، غلط کرد…

0 ❤️

403182
2013-11-03 01:23:31 +0330 +0330
NA

افتضاح بود بعد موقه یعنی چی ؟

0 ❤️

403183
2013-11-03 01:54:44 +0330 +0330
NA

خوب کاری کردی.

0 ❤️

403184
2013-11-03 06:05:16 +0330 +0330
NA

اسم مستعارت داریوشه؟؟؟؟
فکر کنم اسم اصلیت هم داریوش باشه
کافیه زبانت رو با دست بگیره و اسمت رو تلفظ کنی تا متوجه دلیل انتخاب پدر و مادرت چیه:دی

0 ❤️