سلام
بالاخره تصمیم گرفتم داستان خودمو خواهرمو بگم ، شاید ی تعدادی فحش بدن که زیاد مهم نیست اما امیدوارم بقیه لذت ببرن و بهم کمک کنن.
شاید خیلی طولانی بشه اما به خوندنش می ارزه .
من ی پسر ۲۰ ساله و خواهرم الان ۲۵ سالشه ، پوست سبزه ، قیافه معمولی ، کون بزرگ و سینه های ۸۵
اوایل که با جق آشنا شده بودم ، شاید ده سالم بود و خواهرم پنج سال ازم بزرگتر ، از همون اول خودمو بهش نزدیک میکردم ، به بهونه خاله بازی و …
فک کنم بار اول بود ، باهم خاله بازی میکردیم که بهش گفتم تو زنم باش منم شوهرت ، یکم به بهونه زن و شوهر بازی کردیم که گفتم وقت خوابه ، دراز کشیدیم ( ظهر معمولا خانواده ما میخوابیدن ) کنار بقیه ، از پشت بغلش کردم ، کیرم حدودا ۱۰ سانتی میشد (چیزی که یادم میاد) میمالیدم بهش و اون خودشو به خواب زده بود . تا آبم اومد (آبم نمیومد یجورایی حس ارضا بود ولی آب نداشتم ) به پشت خوابیدم بلند شد رفت اتاق خودش .
چند بار همین اتفاقای کوچیک افتاد ، تا حدی ک راحب این چیزا هم حرف میزدیم . گذشت تا وقتی من گوشی گرفتم و اونموقع تلگرام فیلتر نبود ، رفیقام برام سوپر میفرستادن
ی روز ظهر وقتی همه خواب بودن دستم تو شرت بود داشتم جق میزدم دیدم داره نگاهم میکنه ، نگاهش کردم دیدم دستشو کرد تو سوتینش و خندید ، منم کیرمو زیر شلوار تکون دادم و خندیدم ، اینجا رو شاید باورتون نشه و حق دارید چون خودم اون لحظه باورم نمیشد ، ی سینشو درآورد انداخت بیرون منم کیرمو درآوردم شروع کرد خندیدن و بدون اینکه سینشو بزاره داخل رقت اتاق خودش من بعدش رفتم داخل اتاق دیدم کف اتاق نشسته ،داشت با گوشیش کار میکرد مثلا ، پاهاشو باز کرده بود (دامن داشت ) زیر دامن تا جایی ک دیده میشد هیچی نداشت ، رفتم جلوش نشستم سینه شو داده بود داخل، دستمو گذاشتم رو سینش اصلا نگاش نمیکردم و هیچ حرفی نمیزدیم دامنو یکم دادم بالا دیدم شرتش زیر کونشه ی کص گوشتی ، بر خلاف پوستش سفید سفید و بدون ی دونه مو ، همینجوری داشتم نگاه میکردم ، گفت منتظر چی هستی مگه همینو نمیخای گفتم به مامان نمیگی (خایه کرده بودم) خندید ، دستشو گذاشت رو سرم و سرمو برد نزدیک کصش
آروم ی بوسش کردم (همه رو از سوپر یاد گرفته بودم) بعد شروع کردم لیس زدن و خوردن ، با همون بوس اول آه و اوهش شروع شد آخرش سرمو محکم فشار داد به کسش و منو به پشت انداخت ، کیرم خیلی بزرگتر از حد معمول بود شروع کردن خوردن و کون خودشو انگشت میکرد ، جوری کیرمو میخورد انگار روزی ده تا کیر میخوره خیلی حرفه ای بود تو اون سن ، آخرش ک اون حس ارضا دوباره اومد سرشو کنار زدم بدون هیچ حرفی از اتاق رفتم بیرون
این رابطه تا الانم ادامه داره ، اگه دیدم لذت بردین ازش ادامشو و رابطه بعد از طلاقش هم مینوسم براتون
نوشته: جاهل
اولین دیس تقدیمت شد تا بدونی همیشه دستت توی شورتت هست و ده سالته اینجا دست توی شورت بیای بچه ها با فحش شورتت رو پاره میکنن
خوب کس کشا اینجا سایت شهوانی هستش و اینجا هم کسی ویلیام شکسپیر نیست که متن ادبی بنویسه و تو هر سایتی با مضمون پورنو گرافی فانتزی های عجیب غریب و غیر قابل باور هم تو داستانها یا فیلم هاشون هست مثل پورن هاب و اگر هر کسی اینجا این سایت را نمی شناسه پس حتما آخونده پس اگر کسی از نظر فکری با داستان پورنو مشکلی داره میتونه نخونه یا اگر کسی هم میتونه داستان خوبی بنویسه بیاد و بنویسه بجای کسشر گفت به بقیه.
مستر جاهل داستان باحالی بود ولی خیلی کوتاه بدون آب و تاب
شما یک آماتوری توصیه اینه چند تا از کارای پر طرفدار سایت و بخونی برای سری بعد حرفه ای تر بنویسی
بی غیرتی افتخار نیست ننگه
اینایی که اینجوری داستان مینویسن و میگن طولانیه همونایی هستن که میگن تا صبح داشتم تلمبه میزدم😂
با همه جاهلیتت دست " اسپیدی گونزالس " رو از پشت بستی اون با ابنکه به اسیپدی ( به زبان غسپانیایی یعنی سریع فرز) معروفه
اینقدر تو کس کردن سربع نیست که تو در دهسالگیت بودی!
وقتی دستت تو شورتت بود نوشتی بعد چون زودانزالی فک کردی طولانی شده ها؟
کلا ۱۰ پاراگراف نبود تو به این میگی طولانی ؟حتما برا سکس هم همینقدر طول میکشه ارضا شدنت کصمغز