خواهر زنم را کونی کردم
اسم من کامرانه قدم ۱۸۰ و وزنم ۹۰ کیلو سایز کیرم ۱۷ سانته ولی کلفته ، خانومم اهل عبادته و زیاد اهل سکس نیست و در ماه دو تا سه بار بیشتر سکس نداریم . بر عکس من بیش از حد شهوتی هستم . و باعث شده که به خواهر زنم سمیه نگاه سکسی داشته باشم . چند سال قبل خواهر زنم سمیه ۱۷ساله به علتی به مدت یکسال اومد خانه ما و از روز اول سعی کردم که باهاش رابطه برقرار کنم . ولی متاسفانه ظاهرا پا نمیداد. چندین بار توی حمام در حین حمام شاهد حمام کردنش بودم چون پنجره ای به حمام همیشه باز بود و من کاملا واضح حمام کردن تا اصلاح کردن موهای کصش را دید می زدم . سینه هاش گرد و سفت و چون لاغر بود کصش باریک و لبه های کس بیرون زده بود هر وقت خانمم سرکار می رفت و من در خانه بودم او به حمام می رفت و تقریبا هر روز حمام میکرد و من هم او را تماشا میکردم متوجه شدم که او فهمیده که من نگاهش میکنم ولی هیچ عکس العملی نشان نمیده وقتی مطمئن شدم که فهمیده و اهلش است . یک روز که حمام بود من از قبلش قرصی با دوز بالا خورده بودم و حسابی کیرم کلفت شده بود لخت شدم و آرام وارد حمام شدم در حال شستن موهای شامپو زده اش بود که از پشت بغلش کردم و دستام را روی سینه هاش گذاشتم محکم در بغلم گرفتمش و چون کیرم سفت شده بود کیرم لیز خورد لای پاهاش . یک جیغ کوتاهی کشید و برگشت دید منم گفت ولم کن و شروع به تقلا کردن کرد بهش گفتم اگر بخواهی مقاومت کنی از کس میکنمت و پرده ات را میزنم ولی اگر عاقل باشی در حد کردن از کون و پستان خوری کارم که تمام شد دیگه باهات کار ندارم . وقتی متوجه شد که راهی جز تسلیم نداره و مقاومت کردن به ضررشه گفت هرکاری میخواهی بکن ولی با کصم کاری نداشته باش . بهش گفتم من را کاملا با صابون بشوره . بخصوص کیرم را ، شروع به صابون زدن به بدنم و من هم لذت میبردم از اینکه به بدنم دست میزنه . رسید به کیرم و حسابی کیرم را با صابون دست کشید . بهش گفتم الان کیرم را باید توی دهانت کنی پس خوب بشورش. خیلی دست کشید تا حدی که نزدیک بود آبم بیاد بهش گفتم بسه و زیر دوش قرار گرفتم و بعد از کیرم را بهش گفتم ساک بزنه . چند دقیقه ای ساک زد گفت دهانم ترش شد و بدش اومد . بعد از اون نشاندمش روی چهار پایه حمام و شروع کردم به خوردن سینه هاش بهم گفت سست شدم میتونم کف حمام دراز بشم. درازش کردم و پاهاش را باز کردم و کیرم را لای کصش گذاشتم و حین خوردن سینه هاش کیرم را لای کصش حرکت میدادم در حدی که آبش از کصش راه افتاد همزمان لای کصش کیر داغم را می کشیدم و سینه هاشو میخوردم یه دفعه دیدم شروع کرد به لرزیدن و کیرم از آبش لیز لیز شد . بهش گفتم چهار دست شد و وازلین توی حمام بود سر کیرم زدم و مقداری هم در سوراخ صورتی کونش زدم. و با انگشت اول یکی و کم کم دو و سه انگشتی توی سوراخ کونش عقب جلو کردم وقتی دیدم باز شده آروم آروم سر کیرم را به داخل سوراخ کونش فشار دادم تا با کلی زحمت سر کیرم را داخل فرستادم و آرام و مرحله ای در حدی که قابل تحمل باشه و ایجاد درد نکنه تا آخر توی کونش فرستادم کمی صبر کردم تا سوراخ کونش به کلفتی کیرم عادت کنه و آرام آرام عقب و جلو کردم پنج دقیقه بعدش آبم اومد و همشو توی کون سمیه خالی کردم . بعد از اون کیرم خوابید ولی چون دوست داشتم بهش حسابی حال بدهم بهش گفتم کف حمام دراز بکشه و شروع کردم به کس خوری و با دستام پستانش را می مالیدم ده دقیقه بعدش متوجه شدم که شروع کرد به لرزیدن و پاهاشو جمع کرد و تشکر کرد و بهم اصرار کرد که آبروم را نبری و بین خودمون بمونه . احساس رضایت داشت. و گفت تا حالا اینقدر لذت نبرده بود و اولین بارش بود که همچنین لذتی را حس میکرد. از آن روز به بعد دیگه به خانمم برای نزدیکی اصرار نمی کردم . و هر وقت با سمیه تنها بودم از کون او را صفا میدادم و پستان خوری و کص خوری می کردم. تا سال بعدش که از پیش ما رفت سینه هاش سایزشون دو برابر شده بود. یاد اون روزها بخیر کس خوشمزه ای داشت. الان همدیگر را می بینیم ولی فرصت سکس نداریم .
نوشته: کامران
آری تو راست میگویی ولی کوس نه نه آدم دروغگو وکوس نه نه کسی که باور کند ای کیر ۱۷ سانتی کلفت
خانمت رو سرکار یکی دیگه ازش کار میکشه ربطی به مذهبی بودنش نداره
ینی کسی که مذهبی باشه سکس نمیخواد؟ بعدشم وازلین تو حمام آماده داشتی؟ هرجایی بخوای سکس کنی یهو به اذن خدا وازلین واست ظاهر میشه؟
دوستان حتی درحد کامنت گذاشتن هم وارنشید.داستان ضعیف باشه ارزش نظردادنم نداره.
یعنی خیلی شیک ومجلسی دخترنوجوان که تاحالا سکس نداشته بدون هیچ حرف اضافه دراز کردن وخیلی راحت بدون درد وچیزی کون تنگ ایشون روباکیر۱۷ سانتی وکلفت بازکردن.
دوست عزیز اینا فقط تصورات موقع خودارضایی میتونه باشه واصلا قابل بیان وداستان نویسی نیست.چون خودت باهاش حال کردی قرارنیست همه هم مثل شما خوششون بیاد.
سایت ماشالله پرشده از گی و یاداستان های مزخرف اینچنینی که هرشب داره قطارمیشه.وباعث ضعیف شدن محتوی کل سایت میشه.کاش کمی کنترل شده وبا بازخوانی نشربدن داستان هارو
تو دیگه چ جوری پات وا شده اینجا.
ازت خواهش میکنم شهوانی رو ترک کن.
ای بدبخت ساده زنی که خواهرشوهر اینطوری با تو تنها بزاره مطمن باش بیرون وقت نداره شلوارو بالا بکشه اولیش هم حاج آقای محل
ای کیر اسب حضرت ابوالفضل به همراه گرز رستم در دهانت سه خط از کصتانت را خواندم سپس تصمیم گرفتم بر چهره سنگ خلا مانندت بشاشم
« بهش گفتم چهار دست شد » 😕
چرا کاری میکنی وسط داستان سکسی آدم یاد غول مورتال کامبت بیفته
فقط به ما بگو بین مان آن پنجره دقیقا کجا بوده آن که شما هروقت می خواستید بین مان ! باز بوده آن😁
ناش دختری که باکره هست لبه های کوسش اویزوان نمیشه معلومه قبلا کوس دختر ندیدی واگه زنتم شب اول دیدی لبه کوسش اویزان بود پس حتم بدون تااون تهش انداختن بهت .خخخخ 😏 😏 بعدشم فکر کنم این کوس خلی جقی بودن جوونا به متاهلا هم سرایت کرده وکوس گویی مد شده
با اختلاف نفر اول هستی خودت نمیدونی تو چی دیگه!؟با همین فرمون ادامه بده تا یه کله برات پیدا کنیم،فکر کنم زیر ۲۰ ساله باشی.
کسخل ابن کسکش نگفتی داماد سر خونه هستی که خواهر زنت هر روز حمام می کنه و تو جاکش هم از پنجره نگاه می کنی و پشماش را هم اصلاح می کنه تو هنوز مشغول تماشایی؟ هیچ دیوثی توی اون خونه نمی گه زنت رفته سر کار تو قرمساق موندی توی خونه که چی بشه؟ بچه کونی برو قنطوره جای دیگه ببند که باورت کنن
آری آری یادش به خیر چه دورانی بود روزی چهار بار نیز من زنت را میگاییدم
ای بنده ی خدا از برای شادی مردم کنعان
به مصر برو
و نزد یوزارسیف شو
و بگو قدحی گندم به من بدهید
تا از گرسنگی نمیریم
اگر بر تو ندادند
بگو زن مذهبی دارم آن را در قبالش پرداخت میکنم
و باز اگر ندادند از داخل خورجین اسبت سریع وازلین را
بیرون بکش و بگو اگر گندم ندهید شما رو از کس و اکر گندم بدهید شما را از کون خواهم کرد
و باز اگر ندادند به کنعان بازگرد
و به گوه خوردنت ادامه بده
و اینک کیر مان را در می آوریم تا با آن دهانت را پر نمایم و سپس در دستان پر توان جلقی خودت قرارش دهیم تا برا مان آبش را بیاوری و جمع آوری کنی و ببری برای همسره گرامی نشان بدهی
جاکش الممالک
کاملا کس شعر بود
دلیل ندادن خانمت هم اینه که دول کوچیک و زود ارضا و جقی هستی برا همین به بقیه عشرت میکه
شما ظاهرا اهل کشور دوست وهمسایه افغانستانی،من اصلا نژاد پرست نیستم ولی این خارکسده بازی‌ها توی همان کشور خودت جواب میده،اینجا مملکت شیرهای پیر ،گرگهای جوونه ،درسته که جون ارزون آرزو گرونه،ولی فقط این کسشعرها توی کشور خودت جوابه
من موندم چه قرص دوز بالای خوبی بوده که یکم بهش دست زده تا کیرشو بشوره داشته آبش میومده و بعدشم با 5 دقیقه تلنبه زدن آبش اومده
فکر کنم این طرف اونقدر شل کمره که بدون قرص فقط دختره بهش نگاه کنه آبش میاد!
تو لخت رفتی بزور تهدید کردیش بعد اون اصرار کرده آبروشو نبری؟ برو چند دست جق بزن آروم بشی کسخل!
بعد اون یکسال التماس میکردی نرو سمیه
اگه بری من باید بزارم لای درز دیوار
خط اول که نوشتی «خانومم اهل عبادته و زیاد اهل سکس نیست و در ماه دو تا سه بار بیشتر سکس نداریم» ادامشو نخوندم
آخه فلج مغزی کی همچین چیزی بهت گفته
تو احتمالا یه بچه ده دوازده ساله ای که دیدی یکی از اقوامت روی خواهرزنش نظر داره و از این جریان واسه خودت داستان درست کردی
ای کیرم در دهانتان با این داستان نوشتنتان انسان گمان میکند که فردوسی طوسی داستان نوشته
تا اونجایی که نوشته بودی پنجره حمام همیشه بازه خوندم خندم گرفت😂😂آخه من نمیدونم از این خونه ها کجاست که من هیچ وقت ندیدم با ۴۰ سال سن
کامی جقی نگفتی زنت اهل چه عبادتی هستش که بیرون صفا میکنه و به تو پا نمیده جالبه تو همیشه تو خونه هستی جالبه نه بعد سگ حشری ولی با زور قرص دوز بالا سکس میکنی دیدی ریدی
,فکرکنم هنوز در سن ۱۳ سالگی بسر میبری خان
وقتی دستت تو خشتک باشه و درحال جق بنویسی هم اسم داستان رو اشتباه مینویسی هم اینجوری تخیلی و فضایی میشه دیگه
1-اسم داستان:پنجره حمام و خواهرم که باعث بیغیرتی وکونی شدن من شد
داستان واقعیت اینه بیغیرت👇🏻
2-اون پنجره که همیشه بازه و تو میری پشتش وایمیستی و جق میزنی که همون پنجره بالای حموم از پشت بوم خونتونه.
3-اون وازلین رو هم خواهرجونت از ترس مامان مذهبی و سختگیرتون توی حموم گذاشته دم دستش باشه واسه وقتیکه دوست پسرش میاد کونش رو صفا بده اذیت نشه.
4-هروقتم که مامانت خونه نیست و آبجیت چشم مامان مذهبیتون رو دور میبینه به دوست پسرش میگه بیاد کونش رو صفا بده و خارشش رو کم کنه
توی شاسکول رو هم میفرسته دنبال نخود سیاه
ولی اون بدبختا که نمیدونن توی بیغیرت بدو بدو میری بالا پشت بوم و از اون پنجره ای که همیشه بازه یواشکی فیلم سوپر خواهرت با دوست پسرش رو میبینی و جق میزنی
5-دوست پسر خواهرت که مچت رو در حال جق و دید زدنشون پشت اون پنجره میگیره،بخاطر اینکه میفهمه تو بی غیرتی و آبروی خواهرت و مادر مذهبیتون رو نبره باهمون وازلینِ توی حموم کون خودت رو هم صفا میده
🤣🤣🤣🤣🤣
کیرم تو داستانت دفعه اول چهاردستو پا داخل نمیره اسکل
کونی جان زنت سر کار به کسی دیگه میده کوس وکونشوو صفا بدن . برا همینه پیشت نمی‌خوابه آبله خیال کردی زرنگی نه کونی جان یکی دیگه زنتوو صفا میده.اره.اینقدر هم تعریف کیرت رو نکن معلومه اندازه هسته خرما نمیشه آنا زنت به کسی دیگه نمیداد
نظرات جدید داستان‌ها
- خلاصه و کوفت. خلاصه و درد. خلاصه و سرطان...
- غلط نگارشی تو یه متن بلند طبیعیه اما دیگه نه سومین کلمه داست...
- حسی ک داشتی رو درک میکنم ،ولی ی چیزیو بگم این ک گفتی ابش تو ...
- خیلی جون بوو زودته ادامه ش بفرست آخرش چه ت که وا امید؟...
- توش موندم همه زنا شدن صد وهفتاد خو پس این همه خانوم توخیابون...
- ای همشهری عزیزم.ایام به کامت بشه
- خو بچه کونی تو رفته بودی مسافرت دوستت تو کونت بوداحتمالا یکی...
- چرا کسی ب اینا رسیدگی نمیکنه داستان هارو نصفه میزارن...
- چرا داستان نصفه نیمه مینویسین یا ننویس یا مینویسی کاملش کن ن...
- کیر
- عالی
- آخه کونی تو با ۱۴ سال سن رفتی مسافرت ، چجوری تو اون سن توی ش...
- ازغلط های داخل داستان فاکتور بگیریم حتی تیتر هم غلطه تخم سگ...
- ببین گل احمق خودتی فهمیدی 😒😒
- در اینکه این جور ادمهای کونی وحیوونی هستن شکی نیست ولی تو در...
- دیوونه
داستان‌های تازه
- عاشق چادرم من
- پسرخوانده (۱)
- وقتی رفتن تو دستشویی دخترونه کار دستموم داد
- دکتر رینوپلاست و خواهرم سپیده (۱)
- اطلس سبز (۳)
- سراسر لذت،سراسر شهوت (۳)
- دختر خاله تمیز
- من واقعی آیدا (۱)
- مداح محل کونم گذاشت
- دختر ماهروی همسایه
- دوست دختر گوشتی
- زبون کیری
- گی دو طرفه در جوانی
- برادر شوهر و مسافرت (۱)
- پیرمرد خیلی شهوتی
- ژاله عشق بچگیام
- جهان سوم
- کس دادنم به اون قد بلند
- به عشقمون سوگند (۲ و پایانی)
- با عمه نفیسه (۱)
- محمدعلی و داداشش
امشب کمر همت بستین که کصشعر تفت بدین؟این اراجیف رو خودتون باور میکنید.