رو مبل نشسته بودم با گوشیم یه داستان در مورد سکس ضربدری تو سایت شهوانی رو داشتم میخوندم
همسرم مهدیه صدام کرد
: علی بیا آشپزخونه کمک کن این گوشتهایی که خریدیم رو تکه تکه کنیم
-باشه
گوشی رو روی مبل گذاشتم رفتم جلوش نشستم چاقو رو تیز کردم . با دست کوچلو و سفید و تپلش گوشت رو گرفته بود و منم می بریدم تکه گوشت رو طوری گرفته بود احساس کردم از کیر گرفته .
: علی حواست کجاست کم مونده بود دستمو ببری
-شرمنده حواسم به دست خوشگلت بود
النگو ها رو تو مچ سفیدش تکونی داد و گفت : مگه تا حالا ندیده بودی
-تو این مدت ۴ سالی که ازدواج کردیم نمیدونم چرا برای اولین بار دستت خوشگلت منو تحریک کرد
: برو دستتاتو بشور یه آبی هم به صورتت بزن مثل اینکه تب داری یه لبخند خوشگلی هم به لبهاش نشست و دوتا چال گونه ش تو صورت گردش خودشو نشون داد
رفتم دستامو شستم اومدم دوباره گوشی رو برداشتم
و محتوای سایت رو نگاه می کردم من اغلب قسمت عکس های کاربرهایی که عکس های زنشون رو گذاشته بودن نگاه می کردم
یه عکس توجه منو خیلی جلب کرد که یه کاربر از بدن خانمش گرفته بود و بیش از صد نفر بهش امتیاز داده بودن آخه اندامش درست مثل اندام مهدیه من بود
قد ایستاده کوتاه و سفید رنگ سینه های بزرگ و کون پرحجم و گرد صورتش دیده نمی شد ولی رنگ موهاش قهوه ای با مش طلایی بود چندین عکس بود تو یک جا هم کیر شوهرش تو کس زنه که اسمش ستاره معرفی کرده بود .دخول کرده بود
من هم تو ثبت نظرات از خانمش تعریف کردم و گفتم : نوش جونت اندامش درست مثل اندام خانم منه
کاربر که اسمش حمید بود آنلاین بود و به نوشته من لایک زد
دو دقیقه بعد یک پیغام تو قسمت پست وارد شد
رفتم منوی پست رو باز کردم پیغام از طرف حمید بود
نوشته بود: تو عکس خانم منو دیدی اگه ناراحت نشی می خواستم اندام خانم شما رو ببینم که مثل ستاره هست یا نه؟
من پیغام دادم : الان تو گوشی ندارم ولی برات می فرستم
چندتا عکس دیگه از خانمش برام فرستاد که در حال کردن زنش با نفر سوم بودن .
من: مرسی عکسات عالیه . فقط می خواستم بپرسم چطور زنت با نفر سوم مشکل نداره
حمید: اولش همشون ناز می کنند ولی یه کم اصرار کنی پایه میشه راستی دوست داری ضربدری کنیم
من: شماره ای دی تلگرامم … هست بیا اونجا چت کنیم
حمید: باشه
رفتم تلگرام که یه آی دی بهم سلام فرستاد
منم جوابش رو دادم و در مورد قد و اندازه و دور باسن زنهامون صحبت کردیم و چند تا هم از کیرهای خودمون عکس گرفتیم به هم تبادل کردیم
حمید: اوف چه کیر بزرگی داری چند سانته چه رنگ قشنگی داره قهوه ای براق
من: ۱۸ سانته البته کلفت هم هست ولی تو عکس بزرگتر دیده میشه مال تو چند سانته
حمید: ۱۵ سانته ولی فکر کنم از مال تو کلفتر باشه
من: اره خب ولی چرا کیرت این طوریه
حمید: چطوریه
من: دو رنگه هم سفید و هم قهوه ای
حمید: مادرزادیه پوستم پیتیریازیس داره البته موثری نیست
من: چه جذابش کرده
حمید: دوست داری تو کس زنت ببینیش
من: الان زوده نمی تونم قول بدم باید آمادش کنم
حمید: ببین ستاره و من پایه هستیم اگه می خوای مخ زنتو بزنم شماره ای دی تلگرامش رو بده من ، من برات آمادش می کنم
من: اسم از من نباید بگی اونطوری به من بد بین میشه
حمید: نگران نباش
من: ای دی تلگرامش … هست ولی نباید اسمی از من بگی فقط چتهاتو برام اسکرین شات کن ببینم
حمید: باشه فردا این موقع جواب می دم
شام خوردیم رفتیم اتاق خواب بخوابیم
مهدیه تو سکس هیچ کم برام نمی گذاشت و ما معمولا بصورت ۶۹ اول کوص و کیر همدیگه رو می خوردیم و در حالتها و پوزیشنهای گوناگون با هم سکس می کردیم
حتی مهدیه از کون هم به من نه نمی گفت و همیشه دوست داشت من اونو خشن بکنم و وقتی داگی می کردم موهاشو به عقب می کشیدم و تند تند براش تلمبه می زدم مهدیه عاشق سکس خشن بود ولی من بیشتر اوقات برای اینکه زود انزال نشم خشن نمی کردم
مهدیه تو سکس خیلی داغ بود برای اینکه من ارضاش کنم مجبور بودم دفعات سکسم رو به تعداد ۲ یا سه برسونم
اون شب هم بعد از ساک زدن به حالت داگی خوابوندمش کیرمو کردم تو کس تنگ و کوچلو و تپلش براش تلبمه آروم می زدم ،که یاد کیر حمید افتادم وبرای اولین بار انگشت شصتم رو لیس زدم و تا تهش تو کونش فرو کردم با حرکت کیرم و انگشتم تو کونش اونو می گاییدم بعد انگشت شصتم رو در آوردم دوتا انگشت اشاره و فاک رو به هم چسبوندم وارد سوراخ کونش کردم مهدیه حسابی حشری شده بود با سوراخ کونش انگشتهای دستم رو فشار می داد و آه و ناله بلندی می کرد برای اولین بار بود که مهدیه داد میزد معمولا صدای اممم یواشی تو سکس زمزمه می کنه
ولی ایندفعه اه و ناله بلندی می کشید
-عشقم چطوره خوشت میاد
: اهه اره خیلی خوبه کاش دوتا کیر داشتی اوووف بکن
-دوتا انگشتمو تو کونش می چرخوندم و تلمبه می زدم
: هیچ کس دوتا کیر نداره عشقم ولی اگه خواستی تجربش کنی یکی دیگه برات گیر میارم
-اوف خیلی عالیه جوون منو بکنید کاش دوتا شوهر داشتم
به حالت خوابیده به پشت دراز کشیدم اونم برعکس رو کیرم نشست و خوابیدسینه های سفتشو به زانوهام
چسبوند من از پشت فقط کونش رو می دیدم
دوباره انگشت شصتم رو هم کردم تو کونش و اه و نالش بیشتر شد فهمیدم که خیلی از کیر دوم خوشش میاد
من اون شب دوبار باهاش سکس کردم و دفعه دوم آبم رو تو کونش خالی کردم
مهدیه همیشه دوست داشت بعد از خالی کردنم، آبم رو که تو سوراخش می ریختم حالت چمباتمه رو کیرم می نشست و آبم رو رو کیرم دوباره تخلیه می کرد
ظهر بود از سر کارم تو مغازه ادویه فروشی بر می گشتم که یه پیغام از تلگرام به من رسید برگشتم مغازه و سریع تلگرام رو باز کردم
حمید : سلام علی آقا عکسهای چتم رو گذاشتم بخون البته خودم رو بهش ستاره معرفی کردم
ستاره: سلام مهدیه خانم خوبی
مهدیه: سلام بجا نیاوردم

ستاره: ستاره … هستم همکلاسی تو دانشگاه
مهدیه: نمی شناسم نمی دونم شاید یادم رفته باشه . امرتون
عکس خانم رو فرستاده بود نوشته بود: مگه نشناختی؟
مهدیه: نه اتفاقا نشناختم
مهدیه: نشناختم شاید از نزدیک ببینمتون بشناسم چکار دارید؟
مهدیه: ای دی من رو از کجا پیدا کردید
ستاره: تو یکی از کانالهای آموزش خیاطی عکس شما رو دید و شما رو شناخت
عکس دوم رو باز کردم
مهدیه: سلام ستاره جون میشه یه کم بیشتر خودتو معرفی کنی
ستاره: بابا مهدیه چقدر خنگ شدی یادت نیست تو کلاس های شیمی باهم نشسته بودیم؟
ستاره: ازدواج کردی یا نه؟
مهدیه: بله ازدواج کردم اسم شوهرم علی هست مغازه ادویه فروشی داره تو چی ستاره؟
ستاره: بله منم ازدواج کردم اسم شوهرم حمید داندانپزشکه
مهدیه: یه عکس از خودت میدی ببینمت ؟
یه عکس فرستاده بود که حالت ایستاده و فقط شورت و سوتین تنش بود
مهدیه: 😍😍☺️
ستاره : مثل اینکه خوشت اومد میشه یه عکس برام بدی خیلی وقتی میشه ندیدمت دلم برات تنگ شده
مهدیه یه عکس با روسری برای فرستاده بود
صحفه بعد رو نگاه کردم
ستاره: ای جونم چقدر ناز و تپل شدی ازدواج خیلی خوشگلترت کرده تپل شدی
مهدیه: بله با علی خیلی خوشبختم برام کم و کسری نمیزاره
ستاره: منم خیلی خوشیختم راستی عکس شوهرم رو میزارم ببینی شاید بشناسی اخه اونم همکلاسی ما بود
یه عکس آپلود شده بود اتفاقا حمید خیلی خوش تیپ و جذاب بود
مهدیه: نه نمی شناسمش ولی نوش جونت خیلی خوشتیپه
بعد مهدیه عکس من رو فرستاده بود
مهدیه: اینم شوهرم علی هست
ستاره: بزنم به تخته شوهر تو هم خیلی خوش تیپه
و هم دوست داشتنی
مهدیه : مرسی
ستاره: دوتا عکس می فرستم می خوام نظرت رو بگی فقط خواهش می کنم ناراحت نشی
مهدیه: چه عکسی
عکس بعد
ستاره دوتا عکس از سکسش با حمید فرستاده بود که تو یکی داشت ساک می زد و تو یکی هم حالت داگی به حمید کوص می داد
مهدیه: متوجه نشدم چرا اینو فرستادی
ستاره: ببخشید فقط یه سوال داشتم از کسی نتونستم بپرسم چون این موضوع رو نمیشه با دوست و آشنا میان گذاشت
مهدیه: چی؟
عکس بعد:
حمید و من مثل فیلمهای پورن یا سوپر هرکاری می کنیم . از بعضی ها من شنیدم اینکار خوب نیست روابط زوجها رو خراب می کنه؟ می خواستم نظر تو رو بدونم
مهدیه: چرا باید خراب کنه ؟ ما هم اینکار رو می کنیم
ستاره: واقعا؟ حرفت رو باور نمی کنم
مهدیه: باور کن اگه خواستی میدم علی چند تا عکس می گیره فردا برات می فرستم فقط باید قول بدی که به کسی نشون ندی
عکس بعد
ستاره: حتما تو هم عکس ما رو به کسی نشون نده ولی میتونی داشته باشی
مهدیه: ولی چه حرفه ای عکس انداختید؟
ستاره: مرسی ما وقتی سکس می کنیم گوشی رو تو تایم میزاریم و پوز سکس می گیریم و عکس می گیریم خوشت میاد مهدیه جوون
مهدیه: عالیه منم امشب امتحان می کنم
چند تا دیگه عکس از خودشون فرستاده بود
عکس بعد
دوتا عکس هم از کیر دو رگه حمید فرستاده بود
مهدیه: ببخشید چرا کیر شوهرت این رنگیه
ستاره: خوشگلیش به اینشه تو هم از خودت بفرست
مهدیه: الان ندارم شب می فرستم
ستاره: الان کجایی
مهدیه: تو آشپرخونه چطور مگه
ستاره: اگه تنهایی یه عکس از نانازت بگیر ببینمش
عکس بعد
پنج تا عکس از کوص و کونش و چوچولش و اندامش براش فرستاده بود
عکسها تموم شده بود و ستاره از مهدیه خداحافظی کرده بود
با خودم فکر کردم مهدیه جنبه شو داره ولی بازم باید احتیاط کنم تا ازم دلخور نشه
رفتم خونه ،مهدیه رفتارش یه کم تغییر کرده بود و مدام یه چیزی می گفت و می خندید
: مهدیه چیزی شده امروز خیلی خوشحالی
-علی خیلی دوست دارم میخوام بعد از نهار بهترین سکس عمرم رو با هات بکنم
: ای جووون، فدات دلم خواست به چه مناسبتی؟
-به مناسبت عشقمون باشه؟
: چشم عشقم هر چی تو بگی
با عجله نهار رو تموم کردیم و به اتاق خواب رفتیم
مهدیه: دوست دارم اولش چند تا پوزیشن عکس سکسی بگیریم و بعد فیلم سکس مون رو ضبط کنم؟
-پس برو گوشیت رو بیار تنظیم کن ببینیم چه خوابی برامون دیدی؟
رفت گوشی رو آورد و روی میز آرایش قرار داد
ما لخت شدیم و مهدیه یه میک آپ خوشگلی کرد
دوربین رو رو ۲۰ ثانیه گذاشت کیرمو تو وسط لباش گذاشت درحالی که به دوربین نگاه می کرد یه عکس انداخت بعد رو تخت خواب به پشت خوابید پاهاشو برد بالا با دوتا دستش زیر زانوهاشو گرفت درحالی که من وسط کوصش رو لیس میزدم عکس گرفت
بعد حالت داگی خوابید کیرم رو کردم تو کوصش یه عکس از پشت گرفت همون حالت کیرم رو تا نصفه کردم تو کونش عکس انداخت چندتا عکس هم از کیرم و کص خودش گرفت و گوشی رو تو حالت ضبط ویدئو گذاشت و ما با ساک و لیسیدن و انواع مختلف پوزیشن سکس کردیم .
من که خودم می دونستم که این عکسها رو می خواد بفرسته زیاد ازش سوال نکردم
فردا تو مغازه بودم که باز تلگرام زنگ اعلان خورد
بازش کردم حمید چند تا عکس برام فرستاده بود همشون رو دانلود کردم که دیدم بله عکسهای ما رو به حمید فرستاده بود
عکس اول
مهدیه: سلام ستاره خوبی
ستاره: مرسی گلم
مهدیه: ستاره جوون منم چند تا عکس گرفتم
ستاره: وای چه عالی خیلی دلم می خواد ببینمشون
تمام عکسهای دیروز ما رو به ای دی که اسم ستاره.حمید روش گذاشته بود ارسال کرده بود
من: واقعا خیلی زرنگی
حمید: مرسی امروز از خانومت دعوت می کنم نظرت چیه؟
من: خوبه ولی اگه ناراحت نمیشی یک خونه دربستی اجاره کنیم تا حرف و حدیث پیش نیاد
حمید: هرطور که راحتی به خانومت بگو خونه ماست تا شک نکنه راستی برای کی قرار بذاریم؟
من: برای پنجشنبه شب خوبه فرداش هم تعطیله
حمید : باشه من فعلا
من: بای
شب تو خونه نشسته بودم داشتم تلویزیون نگاه می کردم مهدیه هم با گوشیش چت می کرد چون انگشتهاش رو تاچ گوشی تند تند حرکت می کرد فهمیدم دره چت می کنه
من: با کی داری چت می کنی
مهدیه: با دوستم که اسمش ستاره هست هم دانشگاهیم بود
من: سلام برسون
مهدیه: علی من و تو رو برای روز پنجشنبه دعوت کرده بریم؟
من: والا نمی دونم هرطور صلاح می دونی
مهدیه: شوهر خیلی خوبی داره مثل اینکه دندانپزشکه
من: آها
گوشی رو گذاشت کنارش و اومد چسبید با من
دستاشو دور گردنم حلقه کرد و نشست رو پاهام
مهدیه: یه چیزی بگم راستشو می گی؟
من: صددرصد
مهدیه: تا حالا به فکر تنوع بودی؟
من: در چه موردی
مهدیه: خب معلومه دیگه با یه خانم دیگه ؟
من: همه آدمها تنوع طلب هستن منم یکی
مهدیه: یعنی خیانت با تنوع فرقی برات نداره؟
من: ببین خیانت اون هست که بدون اطلاع همدیگه انجام بگیره ولی اگه یکبار تو به من یا من به تو اجازه بدم جهت تنوع مشکلی نداره از نظر من
البته نظر خودت چیه؟
مهدیه: منم همینطور فکر می کنم البته کار به عادت نکشه
من: برای مثال اگه این مهمونی من و دوستت و تو و شوهر اون باهم تبادل داشته باشیم حست چیه؟
مهدیه: اگه خودت اجازه بدی انجام میدم اگه ندی که نه
من: اینایی که دعوت کردن مطمئن هستن؟
مهدیه: بله آدمهای شریفی هستن
من: باشه میریم بهش بگو پنجشنبه میریم
دو سه روز گذشت و ما به آدرسی که داده بودن رفتیم
دم در یکم استرس داشتیم مهدیه گفت بیا بی خیال بشیم یکم دلم شور می زنه
من: نه بابا اینا تدارک دیدن زشته
در رو زدم یه خانم رنگ گندمی با موهای شرابی رنگ شده و آرایش تو همون رنگ زده بود در رو باز کرد
-سلام اسم مهدیه جوون خوش اومدید
مهدیه: ممنون ستاره جان زحمت دادیم
وارد خونه شدیم حمید چند پله اومد پایین و خوش آمدگویی کرد و با من و مهدیه دست داد
ستاره: علی آقا برید اتاق بغلی لباسهاتون رو عوض کنید لباس راحتی بپوشید خونه خودتونه خجالت نکشید
رفتیم اتاق مهدیه یه تاب بنفش کوتاه از روی سوتین قرمزش پوشید و یه شلوارک لی بالای زانو پوشید
مثل اینکه اونارو تازه خریده بود من ندیده بودمشون
منم یه شلوارک سیاه پوشیدم و یک تی شرت سفید پوشیدم وارد سالن پذیرایی شدیم
حمید هم یه شلوار شمعی خاکستری و یه تی شرت خاکستری اسپرت تنش بود ستاره هم یه دامن سفید تنگ بالای زانو و بلوز یقه هفت قرمز تنش بود دگمه ها تا سینه باز بود و خط سینه قشنگش خودشو نشون میداد
همون دو ثانیه ورود من و حمید خانمهای همدیگه رو وارسی کردیم
رو کاناپه نشستیم ستاره رفت شربت و شیرینی آورد خوردیم
حمید: اهل مشروب هستید
من: اگه باشه بله
رفت چند تا گیلاس آورد ستاره خم شد گیلاسها رو تا نصف پر کرد وقتی نم شده بود کونشو طرف من قمبل کرده بود که می خواست منو تحریک کنه اندام خیلی ظریف و نازی داشت کونش گرد و کمرش نسبت به ستاره باریک بود ولی سینه های مهدیه بزرگتر از ستاره بود
ستاره گیلاسها رو آورد رو میز گذاشت و ما هرکدوم یه گیلاس برداشتیم و به سلامتی همدیگه خوردیم
من: ستاره خانم بیایید رو زمین بشینیم مبل خیلی رسمی میشه
حمید گیلاسها و سینی و ویسکی رو آورد پایین گذاشت و ما اومدیم پیش هم نشستیم
من و حمید روبرو نشستیم و خانمها یک در میان پیش ما نشستند
طوری بود که ستاره وسط من و حمید بود و مهدیه هم از سمت راست وسط من و حمید بود
یه پیک دیگه هم خوردیم ستاره دستشو آورد گذاشت رو ران من و به چشمهام خیره شد
من: ستاره چی چشمهای قشنگی داری
حمید از صورت مهدیه گرفت بطرف خودش برگدوند
حمید: چه صورت خوشگل و جذابی داری مهدیه جوون
من دستمو بردم رو سینه ستاره گذاشتم یه فشار کوچیک بهش دادم ستاره یه آه نازکی کشید و به شوهرش نگاه کرد
حمید: شروع کنیم؟
من: باشه فقط جلوگیری یادمون نره؟
ستاره رو بطرفم کشیدم و تو حالت نشسته لب تو لب شدیم
حمید هم مهدیه رو بطرف خودش کشید و رو زمین خوابوند و تاحالت خوابیده لب تو لب شدن
من دستمو از پشت به باسن بزرگ و خوش فرم ستاره می کشیدم با دستم به لمبه های کونش چنگ می زدم
صدای آه و ناله مهدیه بلند شده بود حمید لب مهدیه رو می خورد و با یه دست دیگش از زیر شلوارک کوص مهدیه رو می مالید
من بلوز ستاره رو در آوردم یه بدن رنگ کرمی رنگ به سوتین مشکی . سرمو وسط چاک سینش بردم و چاک سینش رو لیس زدم و با دوتا دستام سینه هاشو با کف دستام فشار می دادم آه نازکش تو گوشم نجوا می کرد دستشو برد رو کیرم که داشت یواش یواش بلند میشد کرداز ختنه گاه کیرم گرفته بود و با فشاردستش برام جق می زد
مهدیه اختیار بدنش رو به حمید داده بود و اونم از روی لباس سینه های ۸۵ مهدیه رو گاز می گرفت مهدیه هم یه هوففف زیبایی از سینش میداد بیرون حمید رو بیشتر تحریک می کرد
ستاره گردن درازتری نسبت به مهدیه داشت وقتی لبام رو دور گردش می چرخوندم با دستش فشار بیشتری به کیرم میداد که فهمیدم که نقطه ضعفش گردنش هست
ستاره: عزیزم پاشو جلو صورتم ویستا ببینم چی داری؟
پاشدم و از کش شلوارک و شورتم گرفت همزمان هردوشو پایین کشید کیرم مثل فنر دو سه با بالا پایین شد از ته کیرم گرفت لباشو دور کیرم غنچه کرد شروع کرد به سا ک زدن و هم من به اون دو نفر نگاه می کردم که حمید دامن مهدیه رو داده بود بالا و شورتش رو در آورده بود و کوص مهدیه رو با ولع لیس می زد
مهدیه دستاشو رو سینه های بزرگش گذاشته بود و صورتش رو به طرف چپش گرفته بود و چشماشو بسته بود و داشت حال می کرد
حمید و ستاره خیلی خوب ما دوتا زوج رو می خوردن واقعا تو کارشون حرفه ای بودن
کیرم به انتهای بزرگی رسیده بود طوری که ستاره برای خوردنش دهنش رو بیشتر باز می کرد و تا نصب کیرم تو حلقش می کرد و در می آورد
من: ستاره پاشو رو مبل دراز بکش اون کوص قشنگتو بخورم اونم خوابید شلوارک و شورتشو در آوردم
کوص تپل شو باز کردم و چوچولشو لیسیدم
وقتی لیس میزدم با دوتا دستاش منو تو کوصش فشار میداد و آه و ناله بلندی می کشید دیگه صدای ستاره از صدای مهدیه بلند تر بود
حمید مهدیه رو بصورت ۶۹ بطرف خودش کشید خودش زیر مهدیه قرار گرفت مهدیه تا کیر دو رنگ حمید رو دید یه جوووون بلندی گفت و شروع کرد به ساک زدن .مهدیه وقتی به کیر کلفت حمید ساک می زد به چشمک هم به من زد . منم با چشمک و لبخند جوابشو دادم
دو سه دقیقه هم ما براشون خوردیم تو همون حالت من ستاره رو لخت کردم و حمید هم مهدیه رو لخت کرد و خودم هم لخت شدم دیگه وقت گاییدن بود زنها با عشوه می گفتند : کیررررر کیرررر می خوایم
من پاهای ستاره رو که به پشت رو کاناپه خوابیده بود باز کردم کیرمو با فشار وارد کوص ستاره کردم کوصش حسابی داغ داغ بود تا به ته کوصش رسید پاهاشو دور کمرم به صورت حلقه قفل کردمن رو سینش افتادم و شروع کردم به تلمبه زدن
ستاره: اوففف چی بزرگه کوصم پرشد جووون
من: جووون مال خودته
ستاره: اه اه چه حال میده چی سرش بزرگه
داشتم براش یواش یواش تلمبه میزدم
حمید هم روی زمین رو مهدیه دراز کشیده بود پاهای مهدیه رو انداخته بود روی شونش و با فشار تلمبه میزد
چشمهای مهدیه سفیدی گرفته بود با هر با تلمبه حمید یه آه بلندی می کشید
مهدیه: آااااه جرم بده
حمید: جووون چشم
مهدیه: کیر کلفتتو دوست دارم تند تند بکن
حمید: وحشی می خوای
مهدیه: آره عشقم وحشی می خوام وحشییی
حمید سرعتشو دو برابر کرد صدای شلاپ شلاپ کوص و کیر اونا بیشتر به گوش می اومد
ستاره: عشقم هرطور دوست داری بکن فقط زود نریزی ها
من: نه نترس تا خودت نخوای نمی ریزم
ستاره: اوففف بکن کوصم رو پاره بکن
حرفهای سکسی ستاره خیلی بیشتر تحریکم می کرد و من تندتر تلمبه زدم اونم سرعت آه و نالش رو بیشتر کرده بود
تو گوش ستاره گفتمومهدیه از دوبل خیلی خوشش میاد تو چی؟
اونم با حرکت تایید سرش گفت خوشش میاد من منتظر بود تا اونا تغییر حالت بدن تا برم پیش مهدیه تا اونو به آرزوش برسونم
ستاره رو به حالت داگی کنار اونا قرار دادم و از کمرش گرفتم و شروع به تلبمه زدن کردم حمید هم یه سیلی به کون زنش میزد مهدیه رو می گایید
اونا هم تغییر حالت دادن حمید پایین خوابید مهدیه روی کیر حمید نشست روی کیرش مثل اسب نشسته بود و سوار کاری می کرد .
موقعیت خوبی بود من کیرم رو از کوص ستاره بیرون کشیدم رفتم پشت مهدیه نشستم با فشار به کمرش اونو روی حمید خوابوندم یه کم سوراخ کونش رو لیس زدم بعد کیرمو تو کونش فشار دادم که رفت توی کونش .
مهدیه: اااه ای جووون منو بکنید
ما دوتایی دوتا سوراخ مهدیه رو می گاییدم مهدیه تو اوج لذت و شهوت بود ستاره هم اومد پیش من سینشو به لبام چسبوند و من سینه هاشو مزک میزدم
و هم تو کون مهدیه تلمبه می زدم
پنج دقیقه ما مهدیه رو بصورت دوبل کردیم و مهدیه تو بغل حمید ارضا شد و بدنش به شدت به لرزه افتاد روی حمید ولو شد
ستاره: جووون حالا نوبت منه
ایندفعه من خوابیدم و ستاره روی کیر من نشست و حمید کیرشو تو کون ستاره جا داد و همزمان شروع کردیم به تلمبه زدن
ستاره: اوفففف شوهرهای عزیزم بکنیدم
ناله ها و التماس ستاره تمومی نداشت مهدیه اومد با کوصش رو صورتم نشست کوصش رو تو صورتم می کشید
حمید دوستی سنه اای مهدیه رو فشار می داد و تو کون زنش تلمبه می زدصدای ستاره بیشار شبیه جیغ شده بود
من: آبم داره میااااددددد
ستاره: تو کونم خالی کن آتیش گرفتم اوفففف
من یه دادی کشیدم چشماممو بستم کیرمو تا ته فشار دادم همش رو تو کون ستاره خالی کردم ستاره هم هم زمان ارضا شد چشماشو بست و یه حالت لرزیدن کرد
حمید رفت مهدیه رو داگی خوابوند کیرشو تو کون مهدیه کرد و شروع کرد به تلمبه های محمکم زدن.
هر تلمبه که میزد چند سانت جلو پرت میشد و خودشو بطرف عقب کیر حمید می کوبید
بعد حمید کون مهدیه رو بغل کرد یه فریادی کشید و تو کون مهدیه ارضا شد بغل همدیگه خوابیدیم و زن همدیگه رو بوسیدیم
بعد نوبتی رفتیم دستشویی و خودمون رو شستیم
مهدیه: خیلی خوب بود خیلی خوش گذشت
حمید: اگه شب بمونید بیشتر خوش می گذره
ستاره: می مونید؟
من: اگه مهدیه بخواد می مونیم
همه به سمت مهدیه نگاه کردیم اونم با عشوه گفت می مونیم
حمید: واقعا تا حالا همچین کیفی نکرده بودم مهدیه و ستاره خیلی عالی بودن
من: ما هم عالی بودیم
همه خندیدیم
شام خوردیم و کلی صحبت کردیم
شب خوابیدن لخت مادر زاد شدیم رفتیم روی تخت خوابیدیم و به صورت دو به یک خانمها رو بصورت دوبل کردیم چون قرص تاخیری خورده بودیم حدود دو ساعت بصورت انواع مختلف سکس کردیم .
و اون روز بیاد ماندنی تموم شد و ما به خونمون برگشتیم
الان یک ماه از اون روز گذشته و ستاره و حمید به مسافرت رفتن ما منتظریم دوباره برگردن و دوباره با هم خوش باشیم
خوش باشید

نوشته: بهنام