هیجانی ترین یا دلهره اورترین و پر استرس ترین خاطرات سکسیتونو بگید

1403/02/21

خاطرات سکسی پر استرستونو بگید.مکانش یا تو چ شرایطی بودین و یا اتفاقات جالب چ طنز چ بد و ب فاک رفتن

خودم تو چادر درحالی ک دو نفر بغل دستم خواب بودن

1280 👀
1 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2024-05-10 05:12:42 +0330 +0330

شرایط درون چادر تحت کنترله،،، استرس از بیرونه چادر

0 ❤️

2024-05-10 05:19:41 +0330 +0330

↩ Glass.diamond
احتمالم داشت هر لحظه یکی بیاد تو چادر خب

0 ❤️

2024-05-10 05:25:11 +0330 +0330

↩ قد.بلند.لاغر.
فکر کن تو پارک یا ساحل نزدیک شیر آب باشی ساعت دو تازه دارن ظرف میشورن ملت

0 ❤️

2024-05-10 05:26:43 +0330 +0330

↩ Glass.diamond
یکم دیگ پیش بری شک میکنم توعم اونجا بوده باشی🤣🤣

0 ❤️

2024-05-10 14:57:54 +0330 +0330

↩ قد.بلند.لاغر.
ما که قابل نیستیم کنار خوبا باشیم بزرگوار

1 ❤️

2024-05-10 15:11:16 +0330 +0330

شب بعد کار حدود ساعت 10:30 11 تو ی کوچه پرتردد تو ماشین با همکارم ک خانم بود درحال چیپس و ماست خوردن بودیم
قرار بود فقط چیپس بخوریم و ی کم حرف بزنیم و بریم ولی نمیدونم چی شد ک کار ب بوس و ساک زدن رسید🤔😑😂
از استرس اینکه کسی نبینه و آبرومون نره کمرم خشک شده بود😂☠

0 ❤️

2024-05-10 15:18:39 +0330 +0330

زیاد بوده…کلا سکس پراسترس و هیجان و دوس دارم برا همین فانتزیم فلشینگه

0 ❤️

2024-05-10 15:32:52 +0330 +0330

نصف شب ساعت ۳ پاشدم رفتم خونه دوست دخترم تو حیاطشون از دیوار و حفاظش بالا رفتم پیام دادم بیا بیرون.همه جا تاریک اومد بیرون دم ورودی خونه لخت کرد از کون باهاش سکس کردم.فک کنم از فاصله ۵ متری با مادر و داداشش اینا پر استرس ولی هیجانی.

0 ❤️

2024-05-10 16:43:14 +0330 +0330

↩ Glass.diamond
عزیزی

0 ❤️

2024-05-10 16:44:58 +0330 +0330

↩ Trevor Davis
ای بابا حیف شد ک فقد ساک😥بعدا کارو جمع کردی یا ن😁

1 ❤️

2024-05-10 16:45:36 +0330 +0330

↩ Hot.man.wife
قشنگ میدونم چی میگی فقد من عشق بازیش بوده رو کار نشد بریم

0 ❤️

2024-05-10 16:45:59 +0330 +0330

↩ abcxyz0000000
بله حس خوبیه ولی امااان از روزی ک ب فاک برع ادم

0 ❤️

2024-05-10 17:02:43 +0330 +0330

↩ قد.بلند.لاغر.
آره بعد از اون ی چند باری باهم بودیم ولی پراسترس‌ترینش همون شب تو ماشین بود🖐🏻

0 ❤️

2024-05-10 17:18:50 +0330 +0330

تقریبا 12 سالم بود وقتی امتحانات پایان سال تموم میشد یا من خونه عموم میرفتم یا پسر عموم میومد خونه ما و کلا روز و شب ولو بودیم توو خونه و منو پسر عموم باهم بازی میکردیم و 2سال اختلاف سنی داشتیم ک من کوچیکتر بودم. یه بار که من خونه عموم بودم شب بود، خونشون ویلایی بزرگ بود یه دستشویی داشتن انتهای ویلا
رفتیم اونجا سکس کنیم نزدیکای ساعت 3ونیم 4 صب بود و من در حال دادن بودم ک عموم اومد ،با چک و لگد و فوش مارو برد خابوند، صب اول وقت هم منو برد خونه خودمون. بعد از اونم تا مدتها نرفتم خونه عموم و دیگه با پسر عموم سکس نداشتم.
رابطه منو پسر عموم تقریبا از 9سالگی شروع شده بود، چون طولانی بود نگفتم .

0 ❤️







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «