وقتی نادر شاه افشار هندوستان را فتح کرد .عزم لشکرکشی به چین نمود.
اما فرماندهان و مشاورانش ،وی را از این امر منصرف کردند.و نادر مغموم نزد همسرش رفت.وقتی همسرش علت اندوه نادر را جویا شد . این چنین پاسخ داد . برای عزت یافتن نزد هندیان،باید چین را که افسانه ای تر از هند است فتح میکردم …
و امروز من:
افسوس که تو نه فتح شدنی بودی و نه افسانه ای تر از تو وجود داشت.
وثمره اون فتح و فتوحات و قتل و غارت ها ، فتح سرزمین مان به دست ضعیف تر از خومان یعنی افغانستان و آذربایجان و…
وثمره قتل و غارت ها نیز الان داریم به عینه می بینیم
وچقدر درست و بجا فرموده شاعر شیرین سخن :
از مکافات عممممل غافل مشو گندم از گندم بروید ، جو زجو
بعدش هم برای عزت یافتن نزد چینیان باید جایی که از چین افسانه ای تر بود رو فتح میکرد. و این حلقه تا فتح سیارات دیگه بدست نادر شاه ادامه پیدا میکرد.
آخر سر هم دشمنان نادرشاه، یه مندلورین رو میفرستادن در ازای چنتا شمش فلز بسکار سر نادر شاه رو ببره.
ولی جدا از کسشرای باحالی که گفتم (اعتراض داری؟) ، همون نادر احمق با فتح هند، راه رو برای استعمار هند به دست بریتانیا باز کرد. و همون استعمار باعث از دست رفتن خاک افغانستان و بخشی از پاکستان از ایران شد.