دلم میخواست یه رفیق سگحشر بکن داشتم که سیر نمیشد
هر روز زیرش میخوابیدم و نفسمو بند میآورد
بعدم میرفت تو نخ مامانم و شروع میکرد به زدن مخش
تا اینکه یه روزی وقتی میرفتم خونه صدای مامانمو میشنیدم که داره گاییده میشه
من هستم بیا باهم رفیق شیم تا فانتزیت ب حقیقت بپویوتدع اگ دوس داری اشنا شیم خصوصی پیام بده صحبت کنیم عزیزم
بیا من هستم اول هم خودت رو میکنم وقتی عکس مامانت رو نشون دادی و رفیق شدیم میرم سراغ مامانت که ببینی مامانت چطوری لذت میبره
عزیزم اگه واقعا چنین حسی داری میتونیم باهم شروع کنیم.
دوستان این ادم فیکه ، عکستونو هم میگیره یهو میگه کیسم نیستی
↩ son0099
عه سنتم که خوبه همونیای که میخوام چرا اوکی نیستی خب
↩ alista
من الان چند ماهه دوستم رضا رو میکنم لحظه ریختن آبم بهش میگم مامانتو میخام بلند میگه نه ازم ناراحت میشه