پنج شیش سال پیش بود که یبار مادرم رفت یه مسافرت چند روزه و پدرمم صبح تا شب سر کار بود ، اونموقه ها وقتی خونمون خالی میشد فیلم پورن پلی میکردم و شروع میکردم به جق زدن
یه همسایه دیوار به دیوار توی آپارتمانمون داشتیم که از اون خانواده های مذهبی هشت سیلندر بسیجی بودن و زن خانواده هم به شدت فضول بود ، البته اونموقه ها فضولی کردن و اینکه سر مردم تو کون همدیگه باشه مرسوم بود و همه سرشون تو زندگی بقیه بود .
یبار فیلم پلی کردم و مشغول جق زدن بودم که یهو با کلی داد و بیداد در خونه رو کوبیدن ، با ترس و لرز و استرس در رو باز کردم و دیدم زن همسایه و شوهرش با داد و هوار دارن فحش میدن بهم ، زنه میگفت ما اینجا نماز میخونیم و دختر داریم بعد تو دختر میاری تو این ساختمون ؟ شوهره هم میگفت زنگ زدیم بابات داره میاد و به پلیسم گفتیم بیاد تا اعدامتون کنن. همون لحظه هم شوهره یه چک محکم زد زیر گوشم که همونجا اشکم در اومد .
کسخلا وقتی صدای پورن رو شنیده بودن فکر کرده بودن دختر آوردم خونه ، از اونجایی که اونموقه بچه بودم و اصلا نمیدونستم چی به چیه حسابی از ترس رنگم پریده بود و فکر میکردم واقعا قراره بخاطر فیلم دیدن اعدام شم و زدم زیر گریه ، از اون طرفم زن و شوهر وایساده بودن دم درمون و از جاشون تکون نمیخوردن که به خیال خودشون دختره فرار نکنه و فکر میکردن شیر شکار کردن و منتظر بودن لوح طلایی فضولی و خایمالی رو بگیرن منم هر چی التماس و گریه زاری میکردمو میگفتم به بابام نگید گوششون بدهکارنبود . اولش میخواستن بیان داخل خونه بزور ولی یکی دو تا از همسایه ها که با صدای داد و فریاد اومده بودن بیرون منصرفشون کردن و گفتن بذارید باباش بیاد و پلیسم بیاد دختره رو بگیره که بعدا نتونن از شما شکایت کنن واسه ورود زوری به خونشون ، ولی همچنان زنه نمیذاشت در خونه رو ببندم و همش با خنده و خوشحالی تهدیدم میکرد که قراره اعدامتون کنن و از این کسشرا
فکرشو بکنید یه پسر بچه پونزده شونزده تو اون لحظه چه حالی پیدا میکنه از ترس ، رنگم مثل گچ سفید شده بود و داشتم مثل چی گریه میکردم و کم مونده بود بشاشم به خودم از ترس ، زن و شوهر همسایه هم با دیدن اون حالم انگار داشتن لذت میبردن و زنه همش میگفت بگو اون دختره سریع لباس بپوشه بیاد بیرون تا خودمون نیومدیم تو ، شوهره هم از یقم گرفته بود و توی چهارچوب در نگهم داشته بود و نمیذاشت تکون بخورم
خلاصه بعد از بیست دقیقه پر استرس بابام که قبلا بهش زنگ زده بودن و گفته بودن پسرت دختر آورده خونه و ما هم مچشونو گرفتیم سراسیمه خودشو رسوند خونه ، دم راهرو که رسید متوجه جای چک روی صورت من که بشدت قرمز شده بود روی صورت مثل گچ سفیدم و دست همسایه که نگهم داشته بود شد ، ازم پرسید کسی جز تو توی خونست ؟ منم که اون لحظه زبونم بند اومده بود فقط با اشاره سرم گفتم نه
در همون حین همسایه داشت با آب و تاب واسه بابام داستان رو تعریف میکرد که یهو بابام جوری خوابوند زیر گوشش که برق از چشماش پرید ، بدبخت تا بیاد بفهمه چیشده چک بعدی محکم تر از قبلی نشست تو صورتش ، زنش سریع فرار کرد خونشون و در رو بست ولی شوهره تا همسایه ها بیان و جداشون کنن زیر کتکای بابام له شده بود ، وقتیم جداشون کردن بابام بلند بلند شروع کرد به فحش دادن به زن و بچه طرف . بابام آدم شر و لاتی نبود ولی آدمیم نبود که بتونه همچین چیزی رو هضم کنه و چیزی نگه .
خلاصه بعد از اون پلیس اومد و از اونجایی که دختری در کار نبود و همسایه هم منو زده بود نتونست ازمون شکایت کنه ، از طرفی هم چون ما مدیر ساختمون بودیم و اینام همسایه های تخمی بودن و تهمت الکی زده بودن هیچکدوم از همسایه ها واسشون استشهاد امضا نکردن و نتونستن کاری از پیش ببرن ، بعد از اون ماجرا هم تا یکی دو ماه بابام بدجوری از طرف کینه شتری گرفته بود و تا میومد خونه در خونه همسایه توی راهرو بلند داد میزد صالحی زن و بچتو گاییدم ، همسایه هم هیچکاری از دستش بر نیومد و خودشو میزد به نشنیدن چون نه زورش به بابام میرسید نه هیکل و قد و قوارش به بابام میخورد، کل هنرشون خایمالی و زیر آب زنی و ضعیف کشی بود که اونم دیگه جواب نمیداد
خلاصه بعد از سه چهار ماه که دیگه همه همسایه ها فهمیده بودن بابام هر روز طرفو فحش میده و اونم کاری از دستش بر نمیاد همسایه ها با پوزخند بهش نگاه میکردن ، اینام که چون بشدت مذهبی و به قول خودشون غیرتی و ناموس پرست بودن از شدت شرمساری مجبور شدن از ساختمون ما اسباب کشی کنن و برن
این ماجرا شاید الان عجیب باشه و کسی جرأت نکنه توی زندگی دیگران دخالت کنه ولی تا همین پنج شیش سال قبل یه چیز خیلی عادی بود که یه همسایه فضول حتی باعث اعدام یه نفر بشه سر دختر بازی و این داستانا
دم بابات گرم،بهش افتخار کن،واقعا واکنشش قابل تقدیر هست❤️✌🏽🕊
همون موقع باید به جرم تهمت زدن و افترا و ادعای حیثیت از این زن و شوهر فوضول شکایت میکردی و تا زنش را نمی گاییدی ول کن نبودی ، هم خودت هم بابا یه کوس سیر از زن همسایه میکردین ،خلاصه صالحی کوس زنت را گاییدم ، کی میشه نسل این جاکشا از ایران مون منقرض بشه که پدر همه را در آوردند
منتظر بودم قصه سکس بابات و زن همسایه هم بخونم که توی از لای در یواشکی تلمبه زدنا را میبینی و بابات پشت سر هم میگه صالحی زنتا دارم میگام😜
دم بابات گرم که این طوری پشتت درومده . من.ارزو به دل موندم یه بار پدرم طرف من.رو.بگیره .
ب بابات افتخار کن دستشو ببوس بابای خارکصه ما اول مارو میزد قبل اینکه بدونه داستان چیه بعدش ک میفهمید بی گناهیم بازم میزد ک چرا زودتر نگفتی …
اولا صرف حضور یک زن یا دختر یا زن غریبه در محل زندگی جرم نیست. حتی حکم زنا هم اعدام نیست. برای اثبات زنا هم سه نفر باید در حین انجام رابطه حضور داشته باشن. و کلا یک سری شرایط داره که عملا قابل اثبات نیست. که اگر هم اثبات بشه حکمش اعدام نیست.
همسایه خیالی شما هم صرفا به خاطر همون فحش ناموسی به راحتی می تونست شکایت کنه.و البته اگر واقعا مذهبی بود می دونست باید شما رو در حین انجام سکس گیر بندازه.
در کل ایراد فنی داره قصه شما.
نکته آخر هم اینکه فضولی واقعا درد بزرگی محسوب میشه و امیدوارم هیچ کسی گرفتار همسایه فضول نشه
↩ nasrin1980new
اولا که گوه میخوری فاز وکلای دادگستری رو میگیری در حالی که سر از کون خر نمیشناسی
دوما گوه میخوری اکانت فیک دختر میسازی در حالی که از لیست کسایی که فالو کردی معلومه یه پسر جقی مفنگی هستی
سوما گوه میخوری اصلا زیر تاپیک من نظر میدی جقی متوهم
خودت از بس گه اضافه خوردی و خالی بستی فکر میکنی همه مثل خودتن
از لحن صحبتت هم معلومه محمد امین جقی هستی که از بس ریدن بهت حالا با اکانت دختر اومدی تا کمتر قهوه ایت کنن
حالام اگه میخوای ایراد فنی باقی نمونه مادرتو بفرست تا کامل ایراداتشو رفع کنم جقی بدبخت
به نظرم پیداش کن به تمام سوراخای موجود توی چهارچوب خانواده شون فرو کن
↩ معشوقه پیانو
انقدر هول کرده بودم کامپیوترو کلا از برق کشیدم رفتم دم در
گوه خوردی باصدای بلند پورن نگاه میکنی، دختره کجاست لاشی…!!! 😂
صالحی جان هرجا هستی از همین تریبون اعلام میکنم
کس خاره جد و آبادت
امواتتو گاییدم زن کسده
دم بابات گرم
خوب کاری کرد دیگه این صالحی تا آخر عمر نکبت بارش سرش تو کونش میمونه
دقيقا اينجور مواقع اگه خانواده پشت آدم باشن هيشكي هيچ غلطي نميتونه بكنه
دم باباتم گرم كه صالحي رو گاييده😂😂👌🏻
ایول، حال کردم، خدا به بابات سلامتی بده، دمش گرم ♥️♥️
زن صالحی را گاییدم کصکش حرومزاده
ریدم به قبر پدر صالحی و صالحی درست کن
↩ azarakhsh 60
این کسخل خان اسمش محمد امین هست
از کونسوزی یه مدت میومد زیر تاپیکام دری وری مینوشت که عکسات با استناد به فلان مسئله فیکه یا فیلمات با در نظر گرفتن اونیکی مسئله فیکه
از بس خرابش کردم الان دیگه با اکانت زن اومده که مثلا کمتر خرابش کنن
فقط فهمیدم پدرمثل یک کوه پشت بچشه دم بابات گرم حال کردم
ای ول بابات بهترین کارو کرد
در ضمن صالحی کون لقت و کص ننت🤭🤭
اولا که دم بابات گرم ، دوما صالحی زن و بچه ات رو گاییدم
صالحی حتی اگر همین الان هم این پیامو میخونی،زن و بچتو گاییدم که سرت تو کون بقیه نباشه