اگه همچین تجربه ای هم داشتی تعریف کن
فانتزیه بابا البته شاید واقعی باشه( چتو نمیگم ) ولی یک در میلیونه
دوران دانشجویی یه همخونه داشتم که با یه دختری دوست بود. اینا با هم خوب بودن و سکسشون هم به راه بود، اینطور که دختره به دوستم گفته بود خونواده اش گیر نیستن و داداشش هم در جریان رابطه اشون بود.
ولی یه مشکل اساسی داشتن. اونم اینکه دختره داداشش همیشه توی اولویتش بود. یعنی میگفت با داداشم دارم میرم مهمونی و دوستم رو میپیچوند. یا مثلاً میگفت بیرون نمیام داداشم خونه است.
یا مواقعی که با هم بودن اگه داداشش زنگ میزد خیلی با ناز و عشوه و قربون صدقه ای با هم حرف میزدن.
دوستم معتقد بود این سر و گوشش می جنبه و با یه پسر دیگه است و داداشم داداشم میکنه فقط پوششه.
تا اینکه یه بار به دوستم گفتم شاید واقعا داداششه. دوستم گفت مگه میشه یه همچین چیزی؟
آخه کی با داداشش میره پارتی یا دل میده قلوه میگیره یا انقد رله است؟
گفتم شاید این باشه. یه تستی بزن.
بعد ازون تا چند وقت تو سکساشون دوستم اسم داداشش رو میآورده که کاش داداشت الان اینجا بود، کاش جلو داداشت با هم سکس میکردیم، کاش داداشت ببینه ابجیش چه سینه ای داره و … و به دختره گفته بود من فانتزی سکس برادر خواهر دارم.
بعد ازون دختره هم اعتراف کرده بود که منو داداشم با هم سکس نداریم. ولی با هم حموم میریم.
موقع هایی که مهمونی میریم نمیگیم خواهر برادریم میگیم دوست دختر دوست پسریم.
سکس چت های همدیگه رو میخونیم.
عکسای سکسی خودمون با پارتنرمونو به هم نشون میدیم. چند باری هم کنار هم خود ارضایی کردیم.
خلاصه یه رابطه سافتی بینشون برقرار بود.
تقریبا تا پایان دوره دانشجویی اینا با هم بودن ولی بعد ازون به خاطر بعد مسافت کات کردن.
↩ Oleg
البته موضوع فقط سکس نیست اینکه خواهر برادر اینقدر با هم راحت باشن و مشکل نداشته باشن خیلی خوبه خودش