آره همیشه نقش مریض آمپول خور رو داشتم و کوس کونمو دستمالی می کردن منم خوشم میومد

↩ Hasti2021
اره خیلی حال میداد

منم بچه بودم بازی میکردیم با دختر عمو و دختر خاله فقط در حد کنجکاوی بود

↩ Kavem
تعریف کن

تا دلت بخاد دکتر بازی کردم مچمم‌ گرفتن😂😂

تا دلت بخاد،،،،،
یه دختر همسایه بود
یه کمد دیواری بزرگ داشتیم
می‌گفت خجالت میکشم
بریم تو کمد تاریکه ،،،،،
دکتر هم از خدا خواسته،،،

زیاااااد

همه از این نوع خاطرات دارن مگه میشه کسی خاطره ای نداشته باشه 😄😄😄😄

↩ Hasti2021
خوب چرا الان نمیکنی بازی

چرا حالا بازی نمیکنی

سلام
سال نو شما هم مبارک
بله با دختر عمه هام و دختر عمو و دختر دایی
شلوار هم دیگه را در می‌آوردیم و آلت همدیگه را برسی میکردیم 😁

↩ Kavem
چرا من رو بلاک کردی؟

↩ Hasti2021
چه جذاب💦💦

اره یادش بخیر چند تا دختر رو بهشون آمپول زدم یبار داداش یکیشون اومد ترتیب خودمو داد😂

↩ Hasti2021
بازی کنیم یه امپول گوشتی بزنم بهت عزیزم

اون زمان خونواده ها بچه زیاد داشتن کنترل کردنشون سخت بود هر کدوم ی طرف بودن خونه ها حیاط داشت انباری داشت زیر زمین داست هزارتا سوراخ سمبه داشت میشد رفت توش هر کاری کرد و خیلی کارها هم می کردیم که دکتر بازی پیشش چیزی نیست

↩ امیرamir021
دردم میاد

↩ Arshed23
چه پروفایل خشنی
چشم هر چی شما بگی

↩ horny_pls
دمتگرم دختر تو عجب پیش فعالی بودی 😂

↩ Hasti2021
حسابی ماساژ میدم اولش تا درد حس نکنی

آررره با دوستم که دختر بود و جفتمون میدونستیم چیکار میکنیم اولش ادا در میاوردیم از کونش مثلا امپول میزنیم بعد میگفت خوب نشدم اقای دکتر و بر میگشت کصشو بوس میکردم خوب میشد😂😂😂دکتر خوبی بودم با بوس و بغل شفا میدادم

منو پسر همسایه دکتر بازی داشتیم که اون هی دامنو میزد بالا تا معاینه کنه دیووث 😁

ن بیا بازی کنیم😅

منم دگتر بودم کص همسایمون رو معاینه میکردم اونم دول منو😅😂

منم بزرگ شدم فهمیدم چه خبره

با خواهرم بازی میکردیم

↩ جاوید جاوید
چه بازی؟
کامل بگو

↩ Hasti2021
پروفایلم کجاش خشن فسقلی

↩ جاوید جاوید
میشه خصوصی پی بدی

تو بچه‌گی هرموقع من و دختر عموم با هم بودیم کارمون همین بود تا دلت بخواد اینکارو کردیم اما یه بار لو رفتیم دهنمون سرویس شد دیگه بعدش ما رو با هم تنها نذاشتن

دکتر بازی یکی از بازی های جدایی ناپذیز ما بود

پشت بوم یکی از فامیلامون یه کپر مانندی بود انباری بود. میرفتیم…آمپول واقعی گیر اورده بودیم.بدون سرسوزن. خم میشد . میزدم آمپولو رو لپ کون بی مووش …آمپولو زمین میزاشتم.کیرم که سیخه سیخ بود رو میژاشتم دم سوراخ طرف و طرف میرفت کماااااااااا

آی خاطره دارمااااااا