تا حالا با دختر یا زن باحجاب سکس کردین.
از اینایی که شدیدا مذهبی هستن ولی پاش بیوفته بدجور حشری هستن
من خودم تو کف ی نفرم .خیلس مذهبیه دوس دارم زیر کیرم اه و ناله کنه
صبای قم فوتبال بازی میکردیم هر روز از تهران با ماشین خودم میرفتم تا قم بر میگشتم یه روز رفیقم بی کار بود گفت منم باهات میام یه بادی به کلم بخوره این خوارکسده از اون کوس بازای قهاره
بعد عوارضی دوتا زن چادری یکی سن بالا یکی کم سن (بعدا فهمیدیم مادر دخترن) دست تکون دادن رفیقم گفت سوارشون کن اینا تهشون باد میده وگرنه این همه ماشین
اقا سرتونو درد نیارم به قدری اینا جنده بودن و حشری طوری شد که بهمون امون ندادن تا قم تو همون راه دختره اومد جلو بقل دست من رفیقم رفت پشت ننشو کرد بعد منو دختره رفتیم عقب رفیقم نشست پشت فرمون مادره هم نشست جلو یه راند ما رفتیم
از اون به بعدم رفیقم ۲ روز تو هفته که سر کار نبود باهام میومد قم میرفتیم خونشون
واقعا چادریا کوسای خیلی حشری هستن
بله به مورد شهر ما به خانم مداح معروف بود که چند وقتی رابطه داشتم و شدن حشری بودنش باعث شد کم بیارم و دیگه نرم سراغش از بس اذیتم کرد موقع سکس
یه مشتری چادری داشتم بخانوم تقریبا جوان ۳۰وچند ساله بعد چن سال که میومد و میرفت مغازم مشتری دائمیم بودن و یوقتهایی هم از طریق واتساپ فروشگاه سوالات کاریشونو میپرسیدن که ابراز علاقه کرد و یجورایی حرفشو بهم زد که تهش به سکس از عقب و جلو ختم شد تقریبا یه سالی ادامه داشت این قضیه
من فتیش دختر چادری دارم و واز شانس خوبم تا حالا 80 درصد رل زدن و رابطه هام با چادریا بوده بیشترشونم متاهل بودن واقعا خدای حشریتن اینا هیچ دختری همچین حالی به آدم نمیده
دوتا چادری خیلی مذهبی هستن تو جمعهایی میرم
لامصبا خیلی خوشگلن
چهجوری میشه فهمید پا میدن یا نه
یا خودشون چه جوری چراغ سبز میدن
↩ شبگرد خسته دل
همکار بودیم باهم خیلی هم خوب بود فقط سنش زیاد بود
من یه بار برام اتفاق افتاده
من توی یه مطلب کار میکنم که دستیار پزشکم یعنی تمام درمان های رو میدونم
و بعضی روز هوایی که دکتر نیستش من به جاش مطب رو اداره میکنم چند ماه پیش منشی ما چون دانشجو بود و دانشگاه ش تموم شده بود از مطب رفت و من شدم هم دستیار هم منشی
یکی از همین روز ها دکتر رفت مسافرت برا یه هفته و من موندم و مطب
مثل همیشه هم کارم رو انجام میدادم تا به روز یه زنی یا بهتره بگم یه دختری بیست پنچ ساله خیلی با حجاب اومد منم درمانش رو انجام دادم آخر کار بهم گفت که فقط خودت توی مطب هستی من رو راست گفت دکتر رفته مسافرت برا یه هفته و فقط من اینجام
بعد گفت باشه بعد از. دو دقیقه برگشت گفت که ساعت کاریتون تا چنده منم گفتم معمولا بین نه تا نه نیم که دیگه کم کم باید تعطیل کنم و کار شما هم دیگه تموم شده بشیند سالن تا بیام با شما حساب کنم
اون بلند شد اما نه به قصد رفتن نزدیکم شد منم پشتم بهش بود وانمود کردم که هواسم نیست تا دیدم یه دستی اومد سمت جلو شلوارم من همون لحظه مثل کسی که برق سه فاز بهش وصل کرده باشن خشکم زد بعد گفت که چه خوب ما دوتا تنهاییم چرا سالن حساب کنیم همینجا حساب کنیم بعد از گفتن این حرف برگشتم سمتش و…
و دیگه خودتون میدونید که چی شد
درضمن چون تازه جابهجا شده بودیم هنوز دوربین نداشته بودیم
هم دانشگاهی محجبه داشتم حتی دخترا هم موهاشو ندیده بودن
سگ حشر بود
یه بار بردمش خونه خالی، زیر چادر مثل جندهها آرایش کرده بود.
خودش رفت دستشویی خودشو تمیز کرد، اومد کیرمو کرم زد گفت بکن تو کونم
ولی روسریشو برنداشت