عصر طلایی داستان علمی تخیلی ( ایکاروس )

1403/01/13


آثار ماندگار در «عصر طلایی داستان علمی تخیلی» :
بدون آثار برجسته‌ی این دوران، ژانر «علمی تخیلی» نمی توانست آن‌گونه که اکنون آن را می شناسیم، وجود داشته باشد.
در طول دورانِ موسوم به «عصر طلایی داستان علمی تخیلی»، این ژانر، هم در میان مخاطبین و هم منتقدین، به محبوبیتی کم‌نظیر دست یافت. در این برهه، که به شکل معمول از اواسط دهه‌ی 1930 تا اوایل دهه‌ی 1960 در نظر گرفته می شود، تعدادی از تأثیرگذارترین آثار ادبیِ قرن بیستم با بینش های فرهنگی و اجتماعیِ ارزشمند خلق شد.
در این مطلب به شکل خلاصه به برخی از آثار ماندگار متعلق به «عصر طلایی داستان علمی تخیلی» می پردازیم—آثاری که جذابیت و تأثیرگذاری خود را همچنان حفظ کرده‌اند.

۱. کتاب «پایان کودکی» اثر «آرتور سی. کلارک»
در ژانر «علمی تخیلی»، هجوم بیگانه ها معمولا با اتفاقات بد همراه است، اما در این رمان ماندگار از «آرتور سی. کلارک»، رسیدن نیروهای استعمارگرِ فرا-زمینی، انسان ها را با مسائلی بسیار غیرمنتظره‌تر از چیزی که قبلا تصور می کردند، روبه‌رو می کند.
این موجودات بیگانه که خود را «اربابان» می نامند، به انسان ها می گویند که قصد دارند دورانی جدید از صلح را برای زمینی ها به ارمغان آورند—چرا که انسان ها پس از آشوب «جنگ جهانی دوم» و پیامدهای ریز و درشت «جنگ سرد»، کاملا به این دورانِ صلح نیاز دارند. جامعه‌ای که بیگانگان به وجود می آورند، مانند یک «آرمان‌شهر» به نظر می رسد، البته با تاوانی بزرگ برای انسان ها.

۲. داستان «جوانی» اثر «آیزاک آسیموف»
برای نقد و بررسیِ آثار و تأثیرگذاری های «آیزاک آسیموف» به صدها صفحه نیاز خواهیم داشت—نویسنده‌ای که بخش بزرگی از تصورات ما از دنیای «رباتیک» و همین‌طور مفاهیم مربوط به «خودآگاهی» و «اراده آزاد» را در «عصر طلایی داستان علمی تخیلی» به وجود آورد.
تقریبا همه‌ی آثار او را می توانیم در این فهرست قرار دهیم، و مجموعه داستان «راه مریخی» که رمان کوتاهِ «جوانی» را در خود جای داده، یکی از همین آثار است. داستان «جوانی» به پسر یک اختر‌شناس می پردازد که پس از مواجهه با دو حیوان عجیب، درمی یابد که آن ها موجودات بیگانه هستند. غافلگیری های پرتعدادِ روایت که یکی پس از دیگری از راه می رسند، نشانگر توانایی های کم‌نظیر «آسیموف» در خلق داستان های هیجان‌انگیز است.

۳. کتاب «من افسانه‌ام» اثر «ریچارد ماتیسن»
داستان های مربوط به «خون‌آشامان» مدت ها پیش از اثر ماندگار «ریچارد ماتیسن» در سال 1954، وجود داشتند اما «ماتیسن» از طریق ترکیبِ مشخصه های مرسوم در ژانر «وحشت» با نگاهِ تحلیلی‌ترِ مرسوم در ژانر «علمی تخیلی»، نام خود را به عنوان نویسنده‌ای نوآور مطرح کرد.
کتاب «من افسانه‌ام» به تلاش های آخرین انسان روی زمین برای زنده ماندن می پردازد، پس از این‌که یک بیماری فراگیر باعث شد مردم جهان به موجوداتی خون‌آشام و شب‌گرد تبدیل شوند (اگرچه کلمه‌ی «ومپایر» در داستان استفاده نمی شود). این داستانِ مردی تنها است که مجبور می شود بینش ها و باورهای سابق خود را دوباره مورد ارزیابی قرار دهد، و «ماتیسن» به شکلی هنرمندانه و باورپذیر، انزوای طاقت‌فرسای شخصیت اصلی خود را برای مخاطبین به تصویر می کشد.
کتاب «من افسانه‌ام» اقتباس های زیادی را در طول سال ها تجربه کرده است، اما تأثیرات این رمان صرفا به این اقتباس ها محدود نمی شود. در حقیقت، می توان تأثیرگذاری «ماتیسن» در داستان های مربوط به «خون‌آشامان» را با «برام استوکر»، خالق رمان «دراکولا»، مشابه در نظر گرفت.

۴. کتاب «روز تریفیدها» اثر «جان ویندهام»
«جان ویندهام» داستان های برجسته‌ی زیادی خلق کرد، از جمله «فاخته های میدویچ» و «کراکن برمی خیزد»، اما داستان «روز تریفیدها» در میان آثار او از درخششی خیره‌کننده برخوردار است. داستان این اثر—گونه‌ای آدمخوار از یک گیاه بیگانه، تلاش می کند تا بر زمین سلطه یابد—احساسی هیجان‌انگیز از تشویش را به مخاطبین منتقل می کند. «ویندهام» به شکلی کاملا باورپذیر، و با استفاده از تجارب شخصیِ خودش در زمان بمباران هوایی بریتانیا در طول جنگ جهانی دوم، فروپاشیِ جامعه را به تصویر می کشد.

۵. کتاب «مناجاتی برای لیبوویتز» اثر «والتر ام. میلر جونیور»
ارتباط میان انسان ها، یکی از تِم های رایج در ژانر «علمی تخیلی» بوده، و یکی از آثاری که به شکلی درخشان به این تِم می پردازد، کتاب «مناجاتی برای لیبوویتز» اثر «والتر ام. میلر جونیور» است. در این رمانِ «پسا-رستاخیزی»، گروهی از راهبان در تلاش هستند تا آخرین باقی‌مانده ها از علم و دانشِ نژاد انسان را حفظ کنند، پس از این که یک جنگ اتمی، باعث به وجود آمدن واکنشی شدید نسبت به تکنولوژی، و شکل‌گیریِ جنبشی به نام «ساده‌سازی» شد.
این راهبان، از نوشته ها و مطالبی که هیچ درکی از آن ندارند (اغلب چیزهایی ساده مانند فهرست های خرید)، نگهداری می کنند چون امید دارند که سرانجام، روزی در آینده، جهان دوباره آماده‌ی پذیرشِ میراثی خواهد بود که نسل های گذشته از خود بر جای گذاشتند.
کتاب «مناجاتی برای لیبوویتز» همچنین به کاوش در تنش های میان کلیسا و حکومت، و چگونگیِ گسترش این تنش ها در طول قرن هایی سرشار از خشم و تردید می پردازد.

۶. کتاب «پرونده‌ای درباره وجدان» اثر «جیمز بلیش»
کشیشی «یسوعی» به نام «رامون روییز-سانچز»، عضو گروهی چهار-نفره از دانشمندانی است که وظیفه دارند به سیاره‌ی «لیثیا» بروند و ساکنین آن را مورد مطالعه قرار دهند. آن ها در این سیاره درمی یابند که ساکنین «لیثیا»، موجوداتی صلح‌طلب و عقل‌گرا هستند و اگرچه مذهب یا باور مشخصی ندارند، چارچوب های اخلاقیِ استواری را برای خود به وجود آورده‌اند.
این موضوع، ذهن «روییز-سانچز» را به خود مشغول می کند، چون وجود چنین تمدنی، در تضادی آشکار با آموزه های کلیسای کاتولیک قرار دارد. این رمان از «بلیش» در سال 1959، پس از گذشت دهه ها، همچنان اثری بحث‌برانگیز در نظر گرفته می شود.

۷. کتاب «حکایت های مریخی» اثر «رِی برَدبِری»
«نیویورک تایمز» در مورد «ری بردبری»، خالق آثاری ماندگار همچون «فارنهایت 451» و «مرد مصور»، نوشت: «نویسنده‌ای که در وارد کردنِ داستان علمی تخیلیِ مدرن به جریان ادبیِ غالب، بیشترین نقش را دارد.»
«حکایت های مریخی» که در سال 1950 از به هم پیوستن چندین داستان کوتاه به وجود آمد، به کاوش در تأثیرات بلندمدتِ اقامتِ گروهی از آمریکایی ها در مریخ می پردازد، و پیامدهای آن بر زندگی ساکنین بومی این سیاره را مورد بررسی قرار می دهد. «ری بردبری» با تخیل کم‌نظیر و درک عمیق خود از مسائل پیچیده—همچون نهادهای نظامی-صنعتی، استعمار، نژادپرستی، و سانسور—تجربه‌ای فراموش‌نشدنی را برای علاقه‌مندان به ژانر «علمی تخیلی» رقم می زند.

۸. کتاب «جنگاوران اخترناو» اثر «رابرت هاینلاین»
این رمان متعلق به سال 1959 که یک اثر «علمی‌تخیلی-نظامیِ» کلاسیک به شمار می آید، داستان مردی جوان به نام «خوان ریکو» را پی می گیرد که برای خدمت در ارتش ثبت‌نام می کند و مجبور به نبرد با بیگانگانی عنکبوت‌مانند موسوم به «حشرات» می شود.
این داستان کلاسیک از «رابرت هاینلاین» موفق به کسب «جایزه هوگو» شد، تصویری آینده‌نگرانه از فناوری را ارائه کرد، و به چشم‌اندازهای زیر-ژانرِ «علمی‌تخیلی-نظامیِ» وسعت بخشید. همچنین، فیلمی با همین نام در سال 1997 با اقتباس از کتاب «جنگاوران اخترناو» ساخته شد.

۹. کتاب «شمشیر ریانون» اثر «لی براکت»
«لی براکت»، نویسنده‌ای با جوایز ادبی متعدد، و با لقب «ملکه‌ی اُپرای فضایی»، امروزه احتمالا بیشتر به خاطر فیلمنامه هایش در آثاری کاملا جدا از قلمرو ژانر «علمی تخیلی»—فیلم هایی همچون «خواب گران» و «ریو براوو»—شناخته می شود. با این حال، او اولین زنی بود که در فهرست نهاییِ نامزدهای «جایزه هوگو» قرار گرفت، و آثار او همچون کتاب «شمشیر ریانون» هنوز در میان علاقه‌مندان به دنیای «علمی تخیلی» از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.
می توان گفت اغلب آثار «لی براکت» به یک میزان در ژانر «فانتزی» و ژانر «علمی تخیلی» قرار می گیرند، و مخاطبین در داستان های او با صحنه هایی همچون نبرد با شمشیر در مریخ، زنان اشرافی در مأموریت، و تصاویری کاملا خیال‌انگیز از پادشاهی های بیگانه مواجه می شوند.

برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2024-04-01 16:07:45 +0330 +0330

امیدوارم این مقاله در جهت افزایش سطح ادبی و علمی سایت برای دوستان مفید باشه .
چند سالی است که دیگه کتابهای سی کلارک و آسیموف رو در کتابفروشی ها نمیشه دید و هر روز کتابهای روانشناسی زرد و انگیزشی بی ثمر بیشتر و بیشتر داره چاپ میشه و این باعث میشه نوجوانهای ما با کتاب بیگانه بشن . بعد دولت میاد میگه سرانه مطالعه پایینه !

5 ❤️

2024-04-01 16:32:27 +0330 +0330
  • پایان کودکی در دو جلد چاپ شد شوک آخرش که میبینی ابرموجودات در واقع شیطان رجیم بودن فوق العاده بود والبته پایانش به معنای کلمه شاهکار

  • جوانی یه کتاب کوچک جیبی است بچه ها سفینه رو برده بودن به انباری!!

-8 فوق العاده است این کتاب! مترجمش احتمالا یه نسبتی به من داشته دو خط ترجمه کرده سه تا تیکه انداخته و چهار تا کسعشر گفته! متن ترجمه شده بسیار با قلم من همخوانی داره یعنی اگر نوشته های من رو خونده باشید فکر میکنید اینو من نوشتم!! هرچی تیکه ایرونی بلد بوده چپونده تو کتاب نویسنده بدبخت!!

از عکس هایی که گذاشتی مجموعه بنیاد رو دارم 16 تا کتاب یکی از یکی شیرین تر واقعا نمیشد کتاب های آسیموف و آؤتور سی کلارک رو زمین گذاشت مخصوصا مسابقات تسلیحاتی که راجع به یه کلوپ از نویسنده هاس که دائم در حال کل کل کردن و تیکه بار هم کردن هستند نمونه مشاهبش در آثار آسیموف باشگاه معما است که تعدادی مرد از اقشار مختلف جامعه توش عضون و مدام در حال ضایع کردن همدیگه ان!! دورانی که برق هر شب میرفت و تلویزیون 2 تا کانال بیشتر نداشت ایتنرنت و ماهواره نبود دوستی هم نداشتم این کتاب ها منو بزرگ کرد. یادش بخیر…

2 ❤️

2024-04-01 16:45:49 +0330 +0330

ممنون از زحمات شما👏👏👏👏👏

1 ❤️

2024-04-01 16:45:55 +0330 +0330

ایکاروس جان ممنون از تاپیک ارزشمندت … خیلی از کتابها به صورت رایگان در نت هست …در حقیقت زیاد نگران چاپ این کتابها نباش بلکه مشکل اصلی اینه که مترجمین عزیز دیگه تمایلی به ترجمه این کتابها ندارند و متاسفانه ترجمه ماشینی هم هنوز به حدی نرسیده که جایگزین بشه … البته خوشبختانه در دنیای سینما ژانر علمی تخیلی بسیار مورد توجه قرار گرفته و بسیاری از فیلمهای پر فروش از این دسته هستند و این خودش نشان میده در دنیا عده زیادی دنبال افکار جدید و ایده های نو هستند و قاعدتا این به گشور ما رخنه میکنه … و متاسفانه سینمای ایران با این ادعا حتی یک اثر مطرح در این زمینه ارائه نداده و شاید بشه گفت اصولا فیلم سازهای ما سواد ساخت چنین آثاری را ندارند هر چند زمینه فنی ساختش هم در ایران چندان فراهم نیست

1 ❤️

2024-04-01 20:33:47 +0330 +0330

یه مجموعه کتاب دیگری هم است بنام سه گانه ی سه پایه ها اثر جان کریستوفر
بهمراه پیش درامدش کتاب نگهبانان
به شخصه اینها رو خیلی دوست داشتم

2 ❤️

2024-04-01 20:35:08 +0330 +0330

کتاب جالب دیگر هم کتاب سریعتر از نور محمد علی حسنین هست
اون رو هم خیل دوست دارم
ممنون از تاپیک ارزشمندتون یکی از متفاوت ترین ها هست

2 ❤️

2024-04-01 21:03:43 +0330 +0330

↩ shahx-1
پنجم ایتدایی بودم که کتاب مأموریت فراموش شده ( اثر ایزاک آسیموف ) رو به صورت قاچاقی از کتابخونه مدرسه گرفتم و در خانه پنهانی خوندمش . لابلای کتاب های درسیم میگذاشتم و وانمود می کردم دارم درس می خونم ! بی نظیر بود ، تنها چیزی که من رو از اون مدرسه هولناک و نونوایی نفرت انگیز دور می کرد همین کتاب ایزاک آسیموف بود . اما زود لو رفتم و مجبور شدم کتاب رو ناتمام پس بدم به کتابخونه . من هم به تلافی این احکام غیر انسانی بر علیه خودم ، در یک سلسله اقدامات تلافی جویانه در تمام گلدانهای خانه ادرار ریختم و خیلی زود آنها را خشک کردم ! سالها بعد که بزرگ تر شدم و دستم به جیب خودم رفت اون کتاب رو از انتشاراتش سفارش دادم به صورت پستی . و بعد با ولع تمام از اول شروع کردم به خوندش …
هیچ وقت فراموش نمی کنم کتابهای ژول ورن رو ، دنیایی که منو به فراتر از محل زندگی و مدرسه و محیط غیر استاندارد زندگی می برد …

1 ❤️

2024-04-01 21:05:48 +0330 +0330

↩ shahx-1
اتفاقا من هم این کتاب جنگاوران اخترناو رو خوندم ، خیلی خوب بود . فیلمش رو هم دیدم قبلا اونم عالی بود

1 ❤️

2024-04-01 21:06:43 +0330 +0330

↩ kojo
سپاس از حضور شما 🌹 🙏

2 ❤️

2024-04-01 21:09:12 +0330 +0330

عاصم اف یا اسیموف واقعا چیز دیگه ای بود

2 ❤️

2024-04-01 21:46:11 +0330 +0330

↩ alone_live2000
اصحاق عاصم اف به ادبیات علمی تخیلی رنگ و بوی هیجان و معماهایی از جنس نئو نوآر بخشید . 🌹

1 ❤️

2024-04-01 21:48:04 +0330 +0330

↩ _observer
سپاس از حضور ارزشمندت دوست گرامی🌹
نکات بسیار مهم و مفیدی رو عنوان کردی که تا به حال از این بعد نگاه نکرده بودم به این مساله . ممنونم که دیدگاهم رو به این افق گسترده تر کردی 🙏

2 ❤️

2024-04-01 21:48:48 +0330 +0330

↩ thani amir kabir
سپاس از حضورت و معرفی این کتابهای مفید 🙏 🌹

2 ❤️

2024-04-01 21:49:31 +0330 +0330

↩ thani amir kabir
حضور ارزشمندت رو قدردان هستم دوست گرامی 🌹 🙏

2 ❤️

2024-04-02 00:38:54 +0330 +0330

↩ ایکاروس
اونو داشتم ریک و لونا. کارات کارات است چون کارات است بقیه چیزها کارات نیستند چون کارات نیستند پس کارات نیستند!!

پی نوشت : نونوایی نفرت انگیز؟؟؟؟؟؟؟

1 ❤️

2024-04-02 00:39:57 +0330 +0330

↩ thani amir kabir
کوه های سفید شهر طلا وسرب برکه آتش!! واقعا زیبا بود اون قسمتی که در موزه به دیدن دخترها رفت اشکم در اومد

1 ❤️

2024-04-02 01:09:45 +0330 +0330

↩ shahx-1
یادش بخیر ، مرد شهری که آخر سر معلوم شد کیه .
پی نوشت : نونوایی نفرت انگیز همون نونوایی بربری محل ما بود که با تنور گازوئیلی و کاملا سنتی کار می کرد و من هر روز ساعتها در صف نون بودم . آرزو داشتم که صدام یک موشک به این نونوایی و یکی هم به مدرسه لعنتی مون بزنه یا اینکه خامنه ای بیاد و مثل رضاشاه نونوا رو بندازه توی تنور اما هیچ وقت هیچ اتفاقی نیوفتاد و سالها گذشت و من دچار سندروم ترس از صف نونوایی شدم .

1 ❤️

2024-04-02 01:11:08 +0330 +0330

↩ shahx-1
این جمله چقدر منو یاد کلام امام می ندازه :
دانشگاه باید دانشگاه باشه …

1 ❤️

2024-04-02 15:38:49 +0330 +0330

↩ shahx-1
فکر میکردم که اتفاق خاصی با اون دختر براش رقم میخوزه ولی وقتی توی موزه اون رو دید یه حالی شدم

2 ❤️

2024-04-03 01:18:28 +0330 +0330

↩ ایکاروس
من فکر کردم اون نونوایی که ریک و لونا رو گروگان گرفتو میگی!! 😛

1 ❤️

2024-04-03 08:05:34 +0330 +0330

↩ shahx-1
نه خیر ! 😂 😂 😂 . نونوایی محل ما که هیچ وقت نه خامنه ای اومد نونوا رو بندازه توی تنور ، نه صدام حسین موشک بهش زد !

1 ❤️

2024-04-03 18:44:43 +0330 +0330

↩ ایکاروس
از نظر روانشناسی دشمنیت با نونواهای بی نوا به جریان همون کتاب در کودکیت بر میگرده!! بابا جان اون لونا رو ول کرد فقط ریکو میخواست!! کلوچه هم بهشون داد!! 😛

1 ❤️

2024-04-03 20:46:05 +0330 +0330

↩ shahx-1
حالا دیگه رسما رشته نانواروانشناس به زیر مجموعه علم روانشناسی اضافه شد ! مرحوم فروید الان در صف نون بربری آخرت منتظره تا نوبتش بشه 😂
البته با این نظریه روانشناسانه مخالفم ، مشکل من با نانوایی زمانی حل میشه که یا روح صدام حسین بیاد یه نونوایی رو منفجر کنه یا خامنه ای بیاد یه نونوا رو بندازه توی تنور ! اینجوری فانتزی کودکی من حل میشه فقط 👍

0 ❤️







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «