كمى پنجره به رويم بگشا
من از هجوم اين همه ديوار
يخ زده ام
در سكوت سايه ها
از انتظار وعده هاى ديدار
از وحشت صياد هاى خاموش
از فريادهاى در خود شكسته
از دست دلم
كه فرار بايد بكنم
من مانده ام
در هياهوى ثانيه هاى بى ساعت
دلتنگيم را قدم مى زنم
روى ردپاى تو
در هواى تو
كه چه بى انتها و طولانيست
امیر_وجود
↩ kojo
کاش میگفتی چیست؟
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست…
↩ Don.yam
تا یار برفت صبر از من برمید
وز هر مژهام هزار خونابه چکید
گوئی نتوانم که ببینم بازش
«تا کور شود هر آنکه نتواند دید»
↩ kojo
به تو که میرسم، مکث میکنم…
انگار در زیباییات چیزی جا گذاشتهام…
مثلا در صدایت آرامش،
یا در چشم هایت زندگی…
نیما یوشیج
↩ Don.yam
با عشق آنسوی خطر جایی برای ترس نیست
در انتهای موعظه دیگر مجال درس نیست
کافر اگر عاشق شود بی پرده مومن می شود
چیزی شبیه معجزه با عشق ممکن می شود
↩ kojo
چه کسی غیر تو دستان مرا میگیرد
من همانم که تو غمگین بشوی میمیرد
میثم جلالی
↩ Don.yam
به دیدارم بیا هر شب
در این تنهایی تنها و تاریکِ خدا مانند
دلم تنگ است
بیا ای روشن، ای روشنتر از لبخند
شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهیها
دلم تنگ است
↩ kojo
گاهی میرویم
نه از سر میل به رفتن،
که از سر بیفایدگیِ ماندن…
↩ Don.yam
در دیدۀ دل جلوه گرت می بینم
هر لحظه بشکل دگرت می بینم
هر بار که در دیدۀ دل می گذری
از بار دگر خوبترت می بینم
↩ kojo
هم از سکوت گریزان، هم از صدا بیزار
چنین چرا دلتنگم؟! چنین چرا بیزار
فاضل نظری
↩ Don.yam
بی او چه بر تو می گذرد سایه ای شگفت
جانت ز دست رفت و تو بی چاره زنده ای …
↩ kojo
صدایی به رنگ صدای تو نیست
به جز عشق نامی برای تو نیست
قیصر امین پور
↩ Don.yam
گر کلید قلب تو باشد شبی دردست من
میگشایم عاشقانه قلب خود را جا کنم
می برم در ماسوا از بند آزادت کنم
وادی شعر تورا با عشق تو معنا کنم
این دل آرام تو می باشد چه پرجوش و خروش
با دف و تنبورو نی امشب چه شوری پاکنم…
↩ kojo
بی قرارت چو شدم رفتی و یارم نشدی
شادی خاطر اندوه گزارم نشدی
تا ز دامان شبم صبح قیامت ندمید
با که گویم که چراغ شب تارم نشدی
شفیعی کدکنی
↩ Don.yam
چشمهساری در دل و
آبشاری در کف،
آفتابی در نگاه و
فرشتهای در پیراهن،
از انسانی که تویی
قصهها میتوانم کرد …
↩ kojo
قیامتم که به دیوانِ حَشر پیش آرَند
میانِ آن همه تشویش در تو مینگرم…
سعدی
↩ Don.yam
ما ز هر صاحب دلی یک رشته فن آموختیم
عشق از لیلی و صبر از کوه کن آموختیم
گریه از مرغ سحر، خودسوزی از پروانه ها
صد سرا ویرانه شد، تا ساختن آموختیم!!!
↩ kojo
گرچه او هرگز نمیگیرد، ز حالِ ما خبر
دردِ او هر شب خبر گیرد، ز سر تا پایِ ما
صائب_تبریزی
↩ Don.yam
آتش عشق بهشت است، میندیش و بیا
زهر غم راحت جان است، مپرهیز و بنوش
بخت بیدار اگر جویی با عشق بساز
غم جاوید اگر خواهی، با شوق بجوش
↩ Don.yam
یک لحظه نقاب از رخ زیبات براندند
صد دلشده را زان رخ تو کار برآمد
یک زمزمه از عشق تو با چنگ بگفتم
صد ناله زار از دل هر تار برآمد
↩ kojo
با تو اگر چه دور
با تو اگر چه دیر،
از بیتو بهتر است…
افشین_یداللهی
بسیار زیباست مهربانو 🌹🌹🌹
در خلوتم خیال تو دلداریم دهد
ای همنشین خیالم ز خود بگو 😔
دیزل مکس
↩ Don.yam
میسوزم از تبی که دماسنج عشق را
از هرم خود گداخته زیر زبان من
تشخیص درد من به دل خود حواله کن
آه ای طبیب درد فروش جوان من
↩ diesel max
مرا دردیست اندر دل که درمان نیستش یارا
امیرخسرو_دهلوی
↩ kojo
دلتنگی چیز بدی نیست،
یادگار کسانیست که بسیار دوستشان داریم،
اما از ما دورند، خیلی دور…
↩ Don.yam
جان پس از عمری دویدن لحظهای آسوده بود
عقل سرپیچیده بود از آنچه دل فرموده بود
عقل با دل روبهرو شد صبح دلتنگی بخیر!
عقل بر میگشت راهی را که دل پیموده بود
↩ Don.yam
مرا دردی بود کان هم تویی دردم ودرمانم
و میترسم به لطف درد درمانم ز درمانم 🌹🌹🌹
دیزل مکس
↩ kojo
عشق آن است که
هزار بار دوستت داشته باشم
و هربار حس کنم اولین باری است
که دوستت دارم.
نزار_قبانی
↩ Don.yam
عشق میگوید دل و دلبر یکیاست
عقل حیران دست بر سر میزند
دل بهجان نقش خیالش میکشد
مهر مهرش نیک بر زر میزند
↩ diesel max
یا چنان نمای که هستی، یا چنان باش که مینمایی
عطار