یه جنده حشری زیر چادر زنم بود(۵ و پایانی)

1402/04/21

...قسمت قبل

سلام دوستان گلم قسمت آخر از سری داستان های من و زنم الهه
ممنون که تا اینجا داستانمو خوندید و نظر دادید
احمد مخصوصا تو که زیر همه داستانا فحش میدی مرسی که همشو خوندی
سوار آسانسور شدم قلبم داشت تند تند میزد یه شورت زنم تو دستم بود و یه شورتش تو پام یعنی رسما کاکولدی رو حس کردم و کیرم از داشتن یه زن داغ و حشری داشت میترکید از طرفی هم نمیتونستم قبول کنم محمد با زنم کاری کرده باشه. ولی اونور هم کیرم چرا شق شده بود؟
آسانسور رسید و شورت الهه رو گذاشتم تو جیبم و رفتم سمت ماشین . نشستم تو ماشین و همینجوری الهه رو نگاه میکردم من با این زن میخوام چیکار کنم؟
الهه کفت چیه زل زدی بهم گوشی رو گرفتی؟ گفتم آره گوشی رو دادم و راه افتادیم سمت رستوران. تو راه ساکت بود و الهه هی ازم می پرسید چی شده؟ چرا یهو ساکت شدی؟ من کاری کردم که ناراحتت کردم؟ گفتم نه عشقم خوبم حالم خوبه کجا بریم؟ تو نظر بده
الهه گفت راستش دوست دارم مست کنیم
گفتم دیوونه اینجا ایرانه ها تو خیابون مشروب نمیفروشن ااهه گفت خب میخوای بریم خونه زنگ میزنیم غذا میارن. گفتم آخه قرار بود بریم رستوران. گفت حالا بعدا میریم رستوران شب تولدت مست کنیم . گفتم باشه هرچی تو بگی تو راه خونه یه عرق گرفتم رفتم سوپری یکم مزه خرید کردم و رفتیم خونه . الهه مانتوش رو درآورد و سریع وسایل رو آماده کردیم و نشستیم به خوردن. پیک اول و دوم خوردیم و پیک سوم گفتم سلامتی شورتت خندید و یه جون کشید لبامو بوس کرد گفت تو پاته دیگه پیک رو خورد هی میخوردیم و لب بازی میکردیم و من همش تو فکر این بودم که چجوری بفهمم وقتی نبودم تو آتلیه چیکار میکردن
الهه کم کم داشت مست میشد بلند شد موزیک گذاشت و شروع کرد به رقصیدن موقع رقص براش چند تا پیک سنگین ریختم و رفتم باهاش رقصیدن حسابی حشری شده بودیم یه آن یه فکری زد به سرم یه فکری زد به سرم
پیرهنشو دادم بالا و کص وکون لختش افتاد بیرون گفتم جووون شورتت کو؟ الهه که قشنگ مست شده بود یه نیشخند زد و گفت شورت نپوشیده بودم عشقم تو که میدونی من با تو بدون شورت میرم بیرون داشت لبمو میخورد دستمو بردم تو جیبم از جیبم شورتشو درآوردم و گفتم پس این چیه؟
الهه تا شورتش رو تو دست من دید یه چند لحظه شوک شد و گفت این چرا دست توئه؟. از کجا برداشتی؟
گفتم وقتی رفتم گوشی رو بگیرم رو کاناپه آتلیه بود حالا تو به من بگو اونجا چیکار میکرد؟ شورتتو چرا درآوردی؟
گفت این مال من نیست. آوردم جلو صورتم بو کشیدم گفتم ببین بوی کص تورو میده پس مال توئه
الهه گفت نمیدونم شاید از تو کشو برداشتی
دستمو بردم لای پاش گفتم رفتنی خودم دیدم که اینو پوشیدی خودمم از رو کاناپه برداشتم شورت زنمو میشناسم بگو من رفتم ماشینو جابجا کنم چی شده؟. همینجوری که داشتیم حرف میزدیم یه شهوت عجیبی وجودمو فرا گرفته بود الهه دستشو برد سمت کیرم و کیرمو گرفت دید کیرم سیخ شده یه نیشخند زد با چشای شهلا یه لب ازم گرفت گفت : حالا توکه شورت زنتو تو آتلیه پیدا کردی چرا راست کردی؟ بابا یکم غیرتی شو لامصب. کس دیگه جای تو بود میزد دهن محمدو سرویس میکرد ولی تو شورت زنت رو برداشتی و اومدی بیرون؟ یعنی اینقدر بی غیرتی رضا؟
آهان یادم رفته بود آقا کاکولد تشریف دارن از دستمالی شدن زنش لذت میبره. حالا که اصرار داری این شورت منه نمیدونم شایدم تو راست میگی من خیلی وقته شورتامو زیاد نمیپوشم یادم رفته بیشتر تو میپوشی بهتر میدونی شورت رو ازم گرفت و گذاشت تو سرم گفت جایگاهش اینجاست رو سرت. حالا که اصرار میکنی یه پیک دیگه بریز ببینم یادم میاد وقتی رفتی چی شد یا نه.
دوتا پیک ریختم خوردیم و الهه بیشتر مست شد و شروع کرد به تعریف. از اولش که وارد شدیم محمد خیلی هیز نگام میکرد وقتی داشتیم عکس میگرفتیم محمد هی خودشو میچسبوند بهم هی میمالید منو توام که هیچی نمیگفتی بهش البته یادم نبود جنابعالی دوست داری . منم یکم حشری شده بودم دوست داشتم یکم کرم بریزم محمد و حشری کنم ولی مثل اینکه شوهرم بیشتر حشری شده بوده.
وقتی گوشیت زنگ خورد رفتی محمد اومد سمتم و منو چسبوند به خودش گفت اول دیدمت فهمیدم کصت میخاره انقدر جلو شوهر بی غیرتت خودتو مالیدی بهم که کیرم داره میترکه تا شوهرت بیاد وقت داریم.
بهش گفتم چی میگی آقا من متاهلم شوهرم الان میاد ولم کن. منو محکم گرفته بود تو دستاش گفت یا شل میکنی کارمو بکنم یا عکساتو پخش میکنم تو اینستا. منم ترسیدم عکسامونو پخش کنه آبرومون بره راستش رو بگم یکمم کصم یجوری شده بود بی اختیار رفتم سمت لباش و از هم لب گرفتیم خیلی حشری شده بودم رضا خیلی یه حس عجیبی داشتم شهوت کنترل منو گرفته بود دستش نمیدونستم دارم چیکار میکنم یکم لبامو خورد و و پیرهنمو داد بالا رفت لای پام شورتمو از پام درآورد و رفت سراغ کصم و شروع کرد به مالیدن کصم گفت جوون چه آبی انداخته کصت جنده خانم یه همچین کس جنده ای رو که کنار شوهرش اینجوری جنده بازی در میاره باید گایید.
من مست کرده بودم و داشتم از زبون زنم جنده بازی و دستمالی شدنش رو میشنیدم و شهوت تو کل بدنم موج میزد الهه دستشو انداخت رو کیرم و گفت جوووون چه راستی کردی شوهر جونم
الهه به تعریفش ادامه داد
محمد رفت سراغ کصم و شروع کرد به خوردن کصم واقعا خیلی حرفه ای میخورد کصمو من هی بهش میگفتم بسه دیگه الان شوهرم میاد. محمد گفت بذار بیاد یه همچین شوهری دوست داره زنشو دستمالی کنن منم دیدم داره راست میگه تو دوست داری گذاشتم کارشو بکنه و مثل سگ کصمو میخورد. یهو صدای زنگ در اومد و محمد هول کرد سریع بلند شد خودشو جمع و جور کرد منم یادم رفت شورت پام نیست سریع رفتم دستشویی انقدر هول کردم شورتم جا موند نپوشیدم بعدشم که تو اومدی
منکه شهوت کل وجودمو گرفته بود بهش گفتم چرا هول کردی ترسیدی؟ اونکه هنوز نکرده بودتت
الهه گفت جوون یعنی انقدر؟ یعنی تو ناراحت نشدی کصمو یکی دیگه خورده؟ جوونم قربون شوهر کس کشم برم من
اگه میدونستم اینقدر دوست داری میذاشتم کارشو ادامه بده بنده خدا کیرش همینجوری سیخ موند. من زیپ شلوارمو باز کردم گفتم عوضش الان خودم میکنمت. کص الهه خیس آب شده بود من همینجوری کیرمو گذاشتم در کصش و رفت تو الهه یه آه بلند کشید و شروع کردم به تلمبه زدن
الهه ناله میکرد و میگفت قربون شوهر کاکولد خودم برم من
کادو تولد شوهرم کص دستمالی شدمو میدم بهش بکنه ولی حیف که به محمد کس ندادم رضا کیرش بزرگ بود از کیر تو بزرگتر بود دوست داشتم بهش بدم خوب بکن منو بکن حشرمو خالی کن بکن منو کص کش. همینجوری که الهه داشت تعریف میکرد من آبم اومد مست و بی حال افتادم روش
الهه با ناراحتی گفت اه من ارضا نشدم دلم میخواست بکنی منو رضا دلم کیر میخواد کیر میخوام رضا از اون کیر سیاها که عکسشو فرستادم برات یه کیر جوون
من که حرفای الهه دوباره داشت حشریم میکرد کیرم داشت قلقلکش میومد و دوست داشتم الان یکی بود الهه رو میکرد یه تنها چیزی که فکر میکردم گاییده شدن زنم جلو چشمم بود یهو یه فکر زد به سرم
در گوشش گفتم واقعا کیر جوون میخوای؟.
الهه کصشو میمالید و میگفت آره آره میخوام کیر میخوام.
رفتم گوشی خونه رو برداشتم شماره نصاب ماهواره رو از موبایلم درآوردم زنگ زدم به اشکان چند تا بوق خورد جواب داد خودمو معرفی کردم و گفتم دوباره ماهوارمون خراب شده وقت داری بیای درستش کنی؟ اونم سریع قبول کرد و گفت تا نیم ساعت دیگه میاد. ماهواره رو گذاشتم رو شبکه پورن رفتم سیم آنتن رو از پشت دستگاه قطع کردم
تلفنو قطع کردم الهه همونجوری کصشو میمالید میگفت جون با آتیش داری بازی میکنی رضا من الان حشریه عالمم
رضا واقعا مطمئنی؟ دوست داری ببینی دارم به کس دیگه کص میدم؟ دوست داری یکی دیگه زنتو بگاد؟
گفتم مگه تو دوست نداری؟ یه مکث کرد گفت بیا کمو بخور تمیز کن تا ببینی خوشم میاد یا نه.
داشتم کصشو میخوردم الهه گفت اینجا باشی پسره زیاد راحت نیست نمیتونه خودشو نشون بده تو برو تو اتاق از لای در نگاه کن ببین خوشم میاد یا نه
رفت تو اتاق و یکی از شورت های بندی خودشو آورد و کیر منو که خوابوند به زیر و محکم بندای شورت رو گره زد که نتونم راست کنم گفت تا آخر کار این تو تنت باشه
بند و بساط عرق رو جمع کردیم و الهه شورت رو از تو سر من درآورد پوشید و با همون لباسا یه چادر سر کرد و منتظر اشکان منم تو اتاق درو جوری تنظیم کردم که بتونم ببینم
زنگ در خورد و الهه درو باز کرد من قلبم تند تند داشت میزد
اشکان اومد داخل سلام و احوالپرسی کردن اومدن تو پذیرایی اشکان داشت الهه رو برانداز میکرد پرسید شوهرتون نیستن؟ ماهواره چش شده ؟
الهه یه باد انداخت زیر چادرش قشنگ لباس زیر چادرش مشخص شد گفت والا از ظهر قطع شده نمیدونم چشه رضا رفت تا یه جایی برمیگرده گفت من باشم شما تشریف میاری
اشکان گفت خیلی ام عالی رفت نشست رو مبل کنترل هارو برداشت و شروع به کار کرد الهه رفت نشست بغل دستش پاش رو انداخت رو پاش چادرو انداخت رو شونه ها و اشکان برگشت یه چند ثانیه نگاش کرد الهه چادر رو کشید رو سرش گفت وا آقا اشکان آدمو یجور نگاه میکنی آدم خجالت میکشه خوبه حالا چادر سرم هست و شوهر دارم وگرنه وای از دست شما جوونای هیز
اشکان گفت ببخشید منظوری نداشتم شرمنده بلند شد گفت بزار کابل آنتن رو بررسی کنم ببینم قطع نشده باشه
رقت سمت ماهواره گفت ااا این قطع شده که کابل رو وصل کرد و تصویر اومد رو شبکه پورن یه زنه با سوتین و شورت داشت رو خودش روغن میریخت ماساژ میداد
اشکان برگشت سمت الهه دید الهه چادر رو زده کنار لش کرده رو مبل و داره خودشو میماله به اشکان گفت تو که اینقدر هیزی حالا من سکسی ترم یا اون زنه؟
اشکان سریع گفت شما. الهه گفت آفرین پسر خوب
اشکان آروم آروم رفت سمت الهه و الهه بهش گفت تو که خوب دید میزدی نترس دست بزن ببین چجوریه
اشکان دستشو برد سمت سینه الهه ‌سینه هاشو گرفت تو دستش. من تو اتاق از لای در شاهد جندگی زنم بودم و کیرم تو اون شورت تنگ داشت میترکید شهوت از سرو کولم بالا میرفت و عجیب داغ بودم
اشکان داشت سینه های زنمو میمالید و زنم مثل یه پورن استار خودشو گذاشته بود در اختیار اشکان. یکم سینه هاشو مالید و رفت سمت لبای زنم و شروع کرد لب گرفتن و مالیدن سینه هاش. یکم که لبای همو خوردن الهه دست انداخت زیپ شلوار اشکان رو درآورد و گفت جووون من به رضا میگم کیر جوون یه چیز دیگست اون میگه نه
اشکان گفت کیر جوونم تو کس زن جنده داش رضا بخور کیرمو جنده جون و زنم شروع کرد به ساک زدن کیر اشکان خیلی حرفه ای و پر صدا کیر اشکان رو میخورد سیخ کرد کیرشو. واقعا الهه راست میگفت کیر اشکان از کیر من بزرگتر بود.
الهه بلند شد و شورتش رو درآورد پرت کرد سمت در اتاق خواب به اشکان گفت کس زن جا افتاده دوست داری؟
زیاد کار نکرده فقط یه هشت سالی به شوهرم دادم چند بارم شیطونی کردم اشکان گفت قربون کس جا افتادت برم من
افتاد رو کس الهه و شروع کرد به خوردن کس الهه
زنم داشت آه و ناله میکرد و میگفت بخور بخور کصمو که خوب باید بکنیش
من آروم درو باز کردم و شورت الهه که افتاده بود حلو در اتاق رو برداشتم و سریع برگشتم و شروع کردم به بو کردن شورتش. من واقعا عاشق بوی کس زنمم ساعتها سرمو بردم لای پاش و کصشو بو کردم
اشکان یکم کس الهه رو خورد و بلند شد با تف به کیرم شروع کرد به گاییدن زنم منم تو اتاق خواب شاهد جنده شدن زنم بودم الهه ناله هاش بلند شد و تند تند نفس میزد و میگفت بکن جون بکن منو تخم سگ بکن شوهرمو دست به سر کردم بهت کس بدم اشکان جوون از اون روز چشمم مونده بود روت بکن منو
اشکان ،با فشار تو کس زنم تلمبه میزد ‌و میگفت همون شب جلو شوهرت اون همه جنده بازی در آوردی باید میکردمت حالام دیر نشده کیرم تو کصت
الهه رو بلند کرد و حالت داگی دوباره شروع کرد به گاییدنش
موهاش رو از پشت گرفته بود و مثل اسب تو کس زنم تلمبه میزد که یه دفعه الهه یه جیغ کشید لرزید و ارضا شد افتاد زمین اشکانم رو کون زنم جق زد و آبشو ریخت رو کونش
منم غرق شهوت از رو شورت بندیم کیرمو که چسبیده بود لای پام داشتم میمالیدم
الهه بلند شد دستمال برداشت خودشو تمیز کرد. اشکانم بلند شد خودشو تمیز کرد بعد شروع کرد به لباس پوشیدن گفت العانه که شوهرت پیداش بشه من دیگه برم ماهواره ام درست شد بازم خراب شد حتما بهم زنگ بزن اصلا خودم هر هفته میام ماهواره رو برات تنظیم میکنم. الهه چادر رو سرش کرد و گفت دستت درد نکنه خیلی خوب تنظیم شد شوهرم بیاد حتما خوشش میاد اشکان لباساشو پوشید و قبل رفتن یه لب زنم گرفت رفت و درو بست.
من از اتاق اومدم بیرون و با الهه چشم تو چشم شدم چند ثانیه همو نگاه کردیم الهه نشست رو مبل به من گفت بیا
رفتم پیشش بندای شورت رو باز کرد بهم گفت جق بزن
من بدون اینکه چیزی بگم یه تف زدم کف دستم و شروع کردم به جق زدن و به سرعت آبم اومد
حس بردگی و کاکولدی و زنم رو همزمان حس کردم
الهه بلند شد گفت حالا شدی یه شوهر خوب اینم کادوی شب تولدت و رفت سمت حموم

پایان

نوشته: رضا


👍 31
👎 8
46701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

937388
2023-07-13 00:00:49 +0330 +0330

قشنگ بود

1 ❤️

937390
2023-07-13 00:17:16 +0330 +0330

عالی بود همه چیش به اندازه و مفید برای همه اون غیرتیها که تا کلمه اخرمیخونند و احرش فحاشی میکنند. که البته فقط بخاطر اینه که با داستانت ابشون اومده. و ارضا شدن و اعصابشون خورده که چرا اول با این داستان شروع کردند و ابشونو اوردی

دممت گرم اگه شد حتما ادامه بده
و خسته نباشی

4 ❤️

937394
2023-07-13 00:29:41 +0330 +0330

احمد بیل فحشش بده خوشش اومده 😁

1 ❤️

937407
2023-07-13 01:16:48 +0330 +0330

از تبریز
نفرسوم با تجربه رازدار دیر ارضا و ماساژورم
زوج های عزیزی ک تمایل به اشنایی بیشتر رو دارن در خدمتم
ایدی تلگرام در صورت نیاز
@massagertabriz

0 ❤️

937418
2023-07-13 02:57:03 +0330 +0330

احمد ک نیست ولی خودم زن جندتو و خودتو گاییدم

2 ❤️

937448
2023-07-13 07:36:26 +0330 +0330

قسمت اخر رو تر زدی و در ضمن باید خودتم کون مبدادی تا جذاب تر بشه

1 ❤️

937451
2023-07-13 07:59:21 +0330 +0330

عالی بود دستت درد نکنه هرچند واقعی نبود ولی حسش رو خوب نوشتی دمت گرم

2 ❤️

937466
2023-07-13 10:11:31 +0330 +0330

حالا مجلوغ بی عرضه بی رگ نگفتی از کدوم احمد تشکر کردی ؟؟
خدایی نوبری تو الدنگ مشنگ با زن هرزه هر جایی خودت .
اینجا نصاب ماهواره زیاد داریم ، هم دیگه لازم نیست بری تو کوچه خیابون زنت بدی هم تو خونه خودت هست ، آخر کارم دوستان اجازه تمیز کردن کیرشون بهت میدن که بوی کص زنت نصیب دهنت بشه و شرت زنتم سرت میکنن تو هم کلاه جدیدت بالاتر بده حال کن جلقت بزن .

0 ❤️

937473
2023-07-13 11:30:52 +0330 +0330

به نظر داستانت واقعیه،دمت گرم.
یه سری بچه اوبنه ای هم که از کون دادن خوششون میاد کاکولدارو بدنام کردن و چون خودشون لاشین همرو مثل خودشون کونی و لاشی میدونن ، اونارو ولشون کن.🤚

1 ❤️

937474
2023-07-13 11:34:29 +0330 +0330

عالی بود لطفا بازم این داستانها بنویس

1 ❤️

937586
2023-07-14 04:02:59 +0330 +0330

ممنون از احمد🤣🤣🤣🤣

2 ❤️

942310
2023-08-14 19:20:31 +0330 +0330

عالی نوشتی

1 ❤️

951012
2023-10-04 00:08:16 +0330 +0330

پیش منم بیا یه سر بزن خوش میگذره بهت

1 ❤️

966049
2024-01-10 18:26:22 +0330 +0330

قشنگ بود

0 ❤️