میشه زنت بشم؟

1403/01/22

این یه خاطره هست نه داستان .اسم ها واقعیه
من رضا۲۸سالمه کم مو بدون ریش تیپم خیلی عادی .راستش من متاهلم ولی به شدت اخلاقم زنونس.دسته خودمم نیست. از وقتی هم که یادم میاد تو کف یه مردم که کیرش کلفت ودراز باشه.حتما میگی خب چرا ندادی!؟خبر اولا شهرمون خیلی کوچیکه دوما اعتمادکردن واقعا سخته.خلاصه که واقعا فکر اینکه یه مرد منو بکنه دیووونم میکرد.
گذشت و گذشت تواین گروه هاوپیج های گی وسکسی اطراف که همیشه چت میکردم،به یه مرد برخورد کردم که واقعا اعتمادم رو جلب کرد وبعدازچندماه که هم چت میکردیم و هم تلفنی صحبت،گفت: رضا یه شب بیا پیشم،یا بذار من بیام پیشت.آخه از هم دور بودیم و جفتمونم متاهل وآبرودار.حسابی توفکرسکس با مهدی بودم که یروز که حسابی حشری و مست بودم. واسه شام رفته بودیم خونه ی پدر خانمم.
آخر شب خانمم گفت: عزیزم من امشب خونه بابام میمونم که ابجیم هستن و قول گرفتی که بمونم.منم تو دلم گفتم اخ جون چه بهت گفتم پس من میرم که خستم و خوابم میاد خدافظی کردم و سریع اومدم خونه و پیام دادم؛سلام مهدی جان کجایی؟؟
بعدازچنددقیقه جواب داد:سلام جاااانم چیه عزیزم؟چی میخوای؟ گفتم: فقط بگو میتونی همین الان حرکت کنی بیای پیشم؟
مهدی:جاااان!!!الان؟؟مگه تنهایی؟
من:اووووففف اره الان خانمم رفت تا فردا هم نمیاد.
مهدی:اره میخوام یه بهونه جور میکنم.
اخه تو داروخونه کار میکرد.
هنوزچنددقیقه نگذشت که مهدی پیام داد:رضاا خودتواماده کن راه افتادم.
وااای دل تودلم نبود،سریع رفتم حموم و حسابی تر تمیز کردم و همون یه ذره ریش و مو رو مثل آینه صاف کردم.اومدم بیرون خودمو خشک کردم با روغن مخصوص پوستم رو ماساژ دادم تا نرم بشه .بعد هم کامل صورتمو پنکک زدم و با ریمل و سرمه و خط چش و…قشنگ دخترونه کردم و یه رژ صورتی خیلی ملایم رو لبام کشیدم و تاپ شلوارک خانمم رو پوشیدم.اوووف خدایی ناز شده بودم .تشک و پهن کردم و منتظر آقا مهدی موندم.بعد از نیم ساعت گوشیم زنگ خورد.
داشتم صدای ضربان قلبمو میشنیدم!!! الو سلام خوبی جانم؟
مهدی:سلام عزیزم من میدون اول شهرتونم. بیام کجا؟
من:مستقیم بیا مدرس۶ داخل شو حدودا ۱۰۰متربیای پلاک …در سفیده بازش میکنم بیا تو.
وااای چقدر داغ و مست شده بودم.صدای در که بسته شده رو شنیدم و فهمیدم بعدازچندسال چیزی که میخواستم جلومه…
درب ورودی و بازکردن اومد داخل تا پرده رو کنار منو دید،گفت:رضاا بیشعور تو چقدر خوشگلی!!! آخ چه کونی!!! منم از تعریف هاش حشری ترمیشدم و خوشم میومد.اومد جلو بغلم کردن ازته دل لپام و لبم بوسید باسنم فشار داد.دلم میخواست درجا بگم:مهدی بکن توکونم نمیتونم تحمل کنم بخدا.
مهدی یکم قد کوتاه بود سنش به۳۷ سال میخورد.قیافه خیلی معمولی و ته ریش ولی؟کیرش رو تو عکساش که می فرستاد خیلی بزرگ بود.
همینجور که تو بغلش بودم دستموبردم روشلوارش که یهو جا خوردم!!! واقعا بزرگ بود.بزرگتر از عکسش حتی .شق شق بود
گفت: رضا خوبه؟ گفتم:عالیه وااااای میترسم جانشه توکونم مهدی!!!
گفت: قول دادی بذاری بکنم تووش؟
گفتم:معلومه دیوونه
هنوز میخواستم حرف دیگه ای بگم که منوخوابوندروی تشک و تاپ شلوار مو درآورد و شروع کرد به خوردن سینه هام.
که دیگه حالم دسته خودم نبود…اخخخخ آییییییی…بخوررر…جووووون
بعد لبام بوسید همزمان کیرش از شلوارش بیرون آورد تا بخوره به بدنم.
وااااای عجب کیرکلفتی…اوووووفففف
همش میگفت: تو که از خانم منم تمیز و خوشگل تری اوووف چه کون قشنگی اوووففف.
زبونشو ازرولباسم کشید پایین دورگردنم و خوابوند منو به شکم و همونجوری لیسم میزد تا وقتی زبونش رفت تو سوراخم.
من که چشام وبسته بودم وتودنیای دیگه ای داشتم حال میکردم. فقط آخخخ آخخخ میکردم از لذت زیاد هیچی حالیم نمیشد.گفتم مهدی جان بذارش دهنم دیوونم کردی.اونم بدون معطلی کیرش واورد سمت دهنم وچرخیدوخودشم کونم ولیس میزد.واااای واسه اولین بار(البته غیر از دوران نوجوانی)کیربه این بزرگی میدیدم.اخ لبام گذاشتم روکیرش خواستم بخورمش ولی اون قدرکلفت بودکه اذیت میشدم.چند بار سعی کردم تا تونستم سر کیرشو بخورم!!! گفت: رضا پس چجوری میخوای بکنیش توکونت؟ گفتم مهدی جان حتی اگه گریه کردم که نکن،تو کارتو انجام بده.
دوباره کیرش تو دهنم گذاشتم که یواش یواش بخورم که مهدی محکم تلمبه زد تو دهنم که میخواستم خفه شم.اونوقت راحت تر شد برام حسابی داشتم ساک میزدم براش که دیگه داشت آبش میومد.گفت : رضا قمبل کن اون کون دخترونتو که میخوام جرش بدم. منم قشنگ پاهامو باز کردم و یه بالش دادم زیرم تا حسابی قمبل بشه بعد با پیشاب خودم حسابی سوراخ کونم ولیز کردم.اوووووووفففف کیرشو گذاشت رو سوراخم واااااااااایییییی دقیقا همون چیزی بود که میخواستم .یکم فشارش داد که دردم اومد گفتم: مهدی جان یواش تر…گفت هنوزکه سرش نرفته توکونت جنده، ودوباره فشاردادولی محکم.که یهوباسوزش شدید کیرش تا تهش رفت توکونم وازدردزیاد جیغ زدم مهدی گفت:جااان صداتم دخترونس کیرم تو دهنت
وتلمبه هاش و شروع کرد که آخ آخم بلند شد،وای چقدر بزرگ بود. هربار به زور میکردش تاته توکونم که وقتی می کشیدش به سمت بالا نفسم بند میومد از درد،نمیتونستم تحملش کنم گفتم بسه درش بیار بزار لاش.اونم اصلا حالیش نبود محکمتر میکرد که دیگه از درد زیادواقعی زدم زیرگریه.
ولی عین خیالشم نبود،تازه بیشتر حشری شد خوشحال بود که اشکمودرآورده
ولی من از درد زیاد و سوزش مخصوصا چندسانت آخر کیرش که تازه می خواست جاش کنه واقعا شهوتم جاش و به پشیمونی داده بود!!! ۵دقیقه تلمبه هاش واقعا وحشیانه شد من از ته دل گریه میکردم که یادمه درآورد کیرش و گفت:رضا؟ بخدا فکر کردم خوشت میاد…!!! منم با گریه گفتم: توروخدا نکن بسمه بخدا خیلی بزرگه…گفت: میدونم عزیزم حتی بعداز اینهمه سال خانمم نذاشته ازکون بکنمش چون نمیتونه تحملش کنه.بعدبوسم کردوگفت: رضا کونت خیلی زنونس توروخدا یواش بکنم؟ منم که یکم دردش برام عادی شده بود و اونجوری التماسم کرد گفت:باشه فقط یواش .
دوبااره کیرش وگذاشت روسوراخم ویوااش فشارش میدادتا بره توکونم که گفتم :بیشتر نکن توش که خیلی درد داره…!!از شدت لذت داشتم درد سوزش کیرکلفتشو بجون میخریدم که یهو بایه آخ گفتن:کیرشو فشار داد تاته توکونم که با تموم جونم جیغ زدم ولی محکم منو گرفته بود گفت: رضا بخدا ازکونت داره خون میااد ولی بذارآبم بیاد فقط…وتاجایی که قدرت داشت منوگرفته بودوتوکونم میکردکیربزررگشو که شاید۲دقیقه نگذشت،آبش روتوکونم خالی کرد و بیحال شد.
وقتی کشیدش بیرون هنوزداشت آبش میومدکه من اومدم لبام ووبذارم روکیرش دیدم یه ذره خون روشه گفتم :پردمو برداشتی؟ولباموگذاشتم رو کیرش لیس زدم براش چون کیرش داشت شق میشد،قشنگ تو دهنم جاش کردم و ساک میزدم براش.
اوووووفففف من که آبم نیومده بودخیلی حشری بودم همونطوری میخوردم ولیسش میزدم تابعدچنددقیقه دوباره جون گرفت و حس کردم داره بزرگ میشه و طولی نکشید که دیگه سر کیرشو به زورمیتونستم بخورم.
مهدی گفت: رضا جان دوباره شق شد اگه اذیت میشی بکنم توش؟
گفتم: پرسیدن داره؟! مال خودته حالا که پردشو زدی…
مهدی هم بدون معطلی کیرشو که هنوز خیس بود بدون هیچ رحمی گذاشت روسوراخم وبا تمام زورش فشار داد که تا عمق وجودم رفت.
آخخخخخخخخخخ چه درد خوشمزه ای اخخخخخخ فقط داشتم مثله زنم آه وناله میکردم براش. گفتم مهدی جان:؟ میشه زنت بشم؟!!

نوشته: دندان یخی


👍 12
👎 18
31801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

979222
2024-04-10 23:27:39 +0330 +0330

اینم یه حماسه ی دیگه از یه جقی بزرگ سال

2 ❤️

979235
2024-04-11 00:08:26 +0330 +0330

یارو با ۴۰ سال سن کون کردن بلد نبود؟یهو بچوپونی تو؟کسخلین؟کون جنده که چند سال داده هم نباید یهو جا کنی اون کسه که یهو تا خایه میتونی بکنی توش

3 ❤️

979254
2024-04-11 00:49:30 +0330 +0330

ترنس چیه جناب عالی ملجوق تشریف دارید

1 ❤️

979282
2024-04-11 02:39:42 +0330 +0330

😍 😍 😍

0 ❤️

979313
2024-04-11 07:04:29 +0330 +0330

بيچاره اونايى كه كونو دست ناوارد ميدن ،كدوم كسخلى قبل از اماده كردن كون با روان كننده كونو ميكنه؟
سكس و واسه لذت ميكنن نه درد،
البته تا اينا نباشن قدر مارو نميدونين😂😂

0 ❤️

979322
2024-04-11 09:05:18 +0330 +0330

چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده که

1 ❤️

979332
2024-04-11 13:03:02 +0330 +0330

نمی دونم راسته یا دروغ ولی اگه راسته کونی هستی یا زن نگیر یا بچه دار نشو خیلی سال پیش یه شاگرد داشتم باباش مثل تو بود همه مردهای اون روستا کرده بودنش بقیه بچه ها خیلی پسرش رو اذیت می کردن آخرشپسرش ترک تحصیل کرد . یا زن شو یا مرد بمون

0 ❤️

979374
2024-04-11 23:42:27 +0330 +0330

یارو سه سال تمام هر روز و شب به من کون میداد اما با این وجود هربار که یه دفعه همه شو خواستم بکنم توش به نصف نرسیده نا خود آگاه از زیرم میپرید بیرون و قشنگ چند دقیقه عین مار به خودش میپیچید
من نمیدونم چی گیرتون میاد از این همه اغراق

1 ❤️

979405
2024-04-12 02:11:47 +0330 +0330

چه کون پر درد رنجی 🤣🤣🤣

1 ❤️

979408
2024-04-12 02:26:00 +0330 +0330

منم همیشه زیرخواب خوشگلا میشم
زن معین شدم

1 ❤️

979453
2024-04-12 12:49:21 +0330 +0330

شما بگید چرندیات!! من خیلی خلاصه وار ولی واقعیت وگفتم🙏🙏

1 ❤️

979993
2024-04-16 18:46:09 +0330 +0330

دوست صمیمیم تازگیا لاپام میذاره اسم مامانشو صدا میزنه بهم میگه منو به عشق مامانش لخت کرده

1 ❤️

980384
2024-04-19 17:34:17 +0330 +0330

تا قسمتی ریمل زدی و خط چشم کشیدی یهو از جذابیت افتاد

1 ❤️