رفته بودم پلی استیشن بخرم

1395/05/12

سلام، من برای اولین بار میخوام یه داستانی بنویسم که از اولش تا آخرش حقیقته
اگه جمله بندیم غلط بود یا غلط املایی داشتم من ببخشید
روزهای آخر فروردین ماه پارسال بود، منظورم سال 94
داداشم میخواست برای پسرش یه پلی استیشن 2 بخره، من به من گفت میتونی بری بازار یا توپخونه برام یه تمیز و سالمش پیدا کنی؟ من وقت گشتنش ندارم، منم گفتم یه روز که از سرکار زدم بیرون سوار مترو میشم میرم توپخونه دنبالش میگردم، تو سرکار به همکارام موضوع گفتم یکیشون گفت چرا میخوای تا اونجا بکوبی بری (از شمال غرب تهران تا مرکزش) گفتم پس کجا برم؟ گفت برو با گوشی تو سایت دیوار بگردی سالم و قیمت مناسب پیدا میکنی، منم گشتم یه پنج شش موردی پیدا کردم مخصوصا اونایی که از غرب و شمال غرب تهران بودنو انتخاب کردم
به چندتاشون زنگ زدمو رفتم دیدم،قیمت‌ها تا 150 تومن بودش
یکی دیگه باز تو دیوار دیدم که هم جعبه داشت و هم نسبتا به پلی استیشن های قبلی که دیده بودم تمیزتر بودش ولی منزلشون تو انتهای خیابان فاطمی روبروی پارک لاله و هتل لاله بودش، زنگ زدم یه خانومی گوشی برداشت سلام علیک کردیم قرار شد بعد از پایان تایم طرح ترافیک ساعت 8 شب برم دستگاه ببینم راستش از صدای خانومه هم کمی خوشم اومد و دوست داشتم چهرشم ببینم، ساعت 7:30 رسیدم دم خونشون زنگ زدم به گوشیش گفت من خودم تو راهم پانزده الی بیست دقیقه دیگه میرسم دم خونه منم ماشین جای خوب پارک کردمو شروع کردم به شنیدن آهنگ، دیدم بعد از بیست دقیقه دیدم گوشیم زنگ خورد برداشتم خانومه بود با خط خونشون زنگ زده بود کمی معذرت خواهی کرد گفت اگه امکان داره ساعت هشت و ده دقیقه برم دم خونشون منم مثل بچه سربزیر آدم گفتم چشمو گوشی قطع کردم یه دفعه فکری زد به سرمو شماره موبایلشو تو گوشیم سیو کردمو رفتم تو تلگرام ببینم عکسی از خودش گذاشته یا نه؟ دیدم سه تا عکس از خودش گذاشته و انصافاً با اون حال که عکسای قشنگی گذاشته بود ولی سرسنگین و با متین گذاشته بود، نزدیکای ساعت هشت و ده بود که دیدم خودش دوباره تماس گرفتو گفت بیام دم منزلشون، منم در ماشین بستم یه دستی به لباسم کشیدمو رفتم زنگشون زدم،آیفون برداشت خودم معرفی کردمو در برام باز کردو رفتم تو، خونشون طبقه سوم بود، رفتم با آسانسور بالا در آسانسور که باز کردم دیدم در خونشون نیمه بازه، زنگ زدم اومد دم در تعارف کرد رفتم تو،بعد از سلام و احوال پرسی دیدم بابت معطل کردن من دوباره داره ازم معذرت خواهی میکنه و منم ازش معذرت خواهی کردم که بد موقع مزاحمشون شدم، با یه لباس معمولی ولی قرمز رنگ و شلوار سفید بود و دور سرش با حوله حموم پیچیده بود قشنگ تابلو بود که رفته بود حموم، من منتظر شوهری، فرزندی، مادری، پدری، بلاخره یکی بودم که تو اون خونه باشه، دیدم هیچ کس نیست و خودش تنهاست، خیلی مهربون و ناز صحبت میکرد،منم ازش پرسیدم که میتونم بلاخره دستگاه ببینم یا نه که با هم رفتیم دم تلویزیون و میز تلویزیون و دستگاه روشن کرد و یهو اومد بی مقدمه پیشم رو مبل نشست، راستش کمی جا خوردم ولی ادای آدمای باکلاس در اوردم که انگار بیخیال این کارام، خلاصه دستگاه امتحان کردیمو خیلی هم عالی و در حد نو بود جعبشم بغل میز بود، گفتم این دستگاه واسه کیه؟ گفت برای داداشمه، گفتم داداشت الان کجاست و میدونه دستگاه میخوای بفروشی؟ گفت داداشم الان نزدیک چهار ماهه که با مادرم و خواهر کوچیکم رفتن فلاند و اونجا زندگی میکنند منم اینجا چون کارم اداریه و کار میکنم مجبور شدم بمونم، منم از کارم گفتمو که مثل خودش تو اداره کار میکنمو خلاصه یه چند دقیقه ای با هم دردودل کردیم، رفتیم سر قیمت گفت من گذاشتمش تو دیوار 150، قیمتشم همونه منم گفتم قیمت پایین هم من سراغ داشتم، من نهایت 100 بدم، رفتیم تو فاز ایرانی بازی و چونه زدن، تو حالت چونه زدن بودم که یه دفعه با دستش دستمو گرفتو گفت شما 150 بده من از خجالت شما در میام، باور کنید انگار با بتن دهنمو بست، باورم نمیشد که این حرکت پیاده کرد چون اصلا بهش نمیخورد هیچ رقمه این کاره باشه، منم از یه طرف داغ کرده بودم و از طرف دیگه از ترس ریده بودم به خودم نمیدونم چرا؟ ولی ترس داشتم، دستم با دو دستش گرفتو گفت چرا دستت انقدر سرده، گفتم والا یه حرفی زدی که از تو داغم کردو از بیرون فریزم کرد شروع کرد به خندینو منم کمی آروم شدم، برگشتم گفتم چجوری میخوای از خجالتم بیای بیرون، نه گذاشت نه ورداشت یهو بلند شد نشست رو پاهامو گردنمو بغل کردو گفت من راستش نمیدونم چرا از تو خوشم اومده، منم به شوخی گفتم دل به دل راه داره، باز زد زیر خندهو گفت خوردنو دوست داری؟ منم خودمو زدم یه نفهمی مثل یه گاوی که هیچی حالیش نیست گفتم منظورتو نفهمیدم! باز زد زیر خنده گفت دوست داری برات بخورم؟ گفتم چیو؟ خندیدو گفت واقعا نمیدونی یا منو ایستگاه کردی؟ ایندفعه من خندیدمو گفتم نه شما کمی ایستگاه شدی، باز خندیدو گفت جوابمو ندادی؟ گفتم خانوم البته که دوست دارم، هم دوست دارم برام بخورن و هم دوست دارم حسابی بخورم، باورنمیکنید قشنگ خوشحالی رو تو چشماش دیدم، جفتمون خر کیف شده بودیم انگار به خر کارخونه تیتاپ نشون داده باشن، همونطوری شده بودیم، برگشتم گفتم یلدا خانوم یه سوال؟ گفت بپرس، گفتم واقعا به این پنجاه تومن نیاز داری که میخوای این حرکت بخاطرش انجام بدی، البته ببخشید ازتون میپرسم؟ باز خندید گفت نه، یه بار بهت گفتم بازم بهت میگم، من نمیدونم چرا ازت خوشم اومده! بخاطر همین بحث پول ادامه دارش کردم تا با هم کمی باشیم، منم دیدم اینطوری داره میگه بغلش کردمو یه بوس نازو خوشگل از لباش گرفتم و تو بغلم شروع کردیم به مالیدن همو لب گرفتن، بعد که لباسای هم در اوردیمو منم تو در اوردن لباسش حسابی بهش حال داده بودمو همه جاشو سانت به سانت خورده بودمو نوازش کرده بودم گفتم با 69 حال میکنی گفت خیلی، هنوز شورتامون تو تنمون بود، باورکنید انقدر داغو شهوتی شده بود که وقتی از رو شورتش کوصشو با دهنم کمی خوردمو لیسیدم از لذت زیاد اورگاسم شد و بی حال دراز کشید، رفتم کنارش دراز کشیدمو گفتم اگه دوست داری و حالش نداری ادامه ندیم،یه به صورتم نگاه کردو پرسید نه من هنوز باهات کار دارم، من خوابوند رو کاناپشون شورتم کشید پایینو با دست کمی با کیرم ور رفتو هی زبون میزدو قربون صدقش میرفت منم با اون حال که خیلی داشتم حال میکردم ولی راستش داشتم به این فکر میکردم که آخه اصلا به قیافش نمیخوره که اهل این کارا باشه، بعد کیرمو شروع کرد به خوردنو میک زدن، منم دیدم اینطوری نمیشه کشیدم بالا برعکس خودم کردمشو به حالت 69 شروع کردیم به خوردن هم، اول از لای شورت براش شروع کردم به خوردن، بعد از تنش در اوردمو شورع کردم به نحو عالی و حرفه ای براش خوردن، دیگه کیرمو نمیخورد فقط گرفته بود دستش و چشماشو بسته بود دقیقا این صحنه یادمه، فقط اههههه و اوووه میکردو ناله های آرومی میزد واقعا کوصش تمیز بود خیلی نازو خوردنی بود با اون حال که رنگ کوصو کونش برنزی و سبزه بود ولی واقعا تمیزو دوست داشتنی بودش، دیدم بازم داره اورگاسم میشه چوچوله نرمشو کردم دهنمو محکم شورع به مکیدنش کردمو دور سوراخ کونشو با آب کوصش خیس کردمو انگشتم آروم میکردم توشو بازی بازیش میدادمو در میوردمو دوباره تکرارش میکردم، وقتی برای بار دوم که اورگاسم شد آبش قشنگ تو دهنمو زیر چونم حس کردم، بیخیال خوردن شدمو بغلش کردمو تو بغلم قربون صدقش رفتم، بیست و هشت سالش بود دختر بود و پرده داشت، با دوست پسراش چند باری سکس از پشت داشت ولی خیلی بدش میومد از پشت سکس کنه، میگفت مجبوری دادم بهشون. بهم گفت تو که هنوز ارضا نشدی، قرار بود من بخورمتو بهت حال بدم انگار قضیه برعکس در اومد، منم گفتم اشکال نداره دیدن لذت اورگاسمت به من بیشتر حال داد، گفت میخوای از پشت بدم بشی؟ گفتم نه اگه حالشو داری فقط برام بخور تا بشم اگه نکه ادامش ندیم، دوباره اومد بغلم کردو با خنده لبامو خوردو گفت دوست دارم ارضا شدنتو ببینم خیلی وقته آب کیر از نزدیک ندیدم دلم واسه بوی گندش تنگ شده، اومد لای پاهام خوابیدو من که دراز و لخت عینه تارزان رو زمین افتاده بودم، شورع کرد با کف دستش سر کیرمو مالوندو یهو کرد تو دهنشو مشغول خوردنش شد منم واقعا داشتم لذتش میبردم، یواش یواش بعد از سه چهار دقیقه دیدم دارم میشم اشاره کردم که داره میاد در اوردو برام جق زدو آبم که اومد ریخت کف دستشو هی میخندید بعد آروم مالیدش رو سینشو با دستش تا بالای نافشو مالید، بعد گفت میخوام برم حموم میمونی تا بیام، گفتم تو برو حموم من میرم دستشویی، گفت زود میام پنج دقیقه ای جفتمون اومدیم بیرون، من لباسامو پوشیدم اونم لباس راحتی خواب پوشید اومد باز بغلمو بوسم کردو بوسش کردم،دستگاه گذاشتش تو جعبش و درش چسب زدو داد دستم منم از تو کیفم 150 در اوردمو بهش دادم دیدم باز خندیدو بهم گفت آقا پسر 100 کافیه گفتم نه اصلا راه نداره باید بگیریش ولی با زور 100 برداشتو گفت همین کافیه، ساعت نگاه کردم دیدم یک ربع به ده شبه گفتم یلدا فردا باید بری سرکار؟ گفت آره، باید هشت اداره باشم، گفتم که تو امروز به خاطر من از شام شبتم موندی، باز خندیدو گفت بخاطر تو!!! نه اگه موندم بیشتر بخاطر خودم بی شام موندم، گفتم تو که پنجاه تومن قبول نکردی بخاطر پلی استیشن، ازت خواهش کنم این پنجاه تومن بگیری برای سفارش شامت قبول میکنی، یه نگاه به چشمام کردو صورتو لبامو بوسیدو گفت از دست تو، باشه این پنجاه تومنم بر میدارم برای شام شبم و باز خندیدو گفت تو خیلی باحالی منم بغلش کردمو گفتم باحالی از خودته عزیزم، یه دونه باشی یلدا خانوم، گفتم میتونم باحات در ارتباط باشم؟ گفت هرموقع بخوای، منم باز بوسش کردمو باهاش خداحافظی کردمو اومدم بیرون، تا خونه فقط خنده های نازو قشنگش جلوی چشمام بود، تا پنج ماه باهاش ارتباط داشتم نه ارتباط سکسی فقط در حد تلفن فقط یک بار با هم رفتیم پارک چیتگر دوچرخه سواری بعد متاسفانه مادرش با پدرش از فلاند اومدنو بردنش پیش خودشون اونجا، الان فقط تو اینستاگرام باهاش در ارتباطم، هیچ وقته هیچ وقت این خاطرش از ذهنم پاک نمیشه، واقعا دوست داشتنی و خانوم بودش، این پلی استیشن برادر زادم خاطره خوبی برام بجا گذاشت، ببخشید سرتون درد اوردم، اینم از یکی از خاطرات رومانتیک و سکسی بود که داشتم و برای اولین بار اینجا گذاشتم، پاینده باشید، بای
نوشته: daini sisili


👍 1
👎 3
24016 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

551214
2016-08-03 00:45:31 +0430 +0430

بیشتر شبیه به فانتزی بود تا خاطره! ;-)

0 ❤️

551220
2016-08-03 02:18:50 +0430 +0430

جق دار

0 ❤️

551226
2016-08-03 05:45:48 +0430 +0430

تو همه ی داستانای سایت آقا ننه دختره یا پسره یا مردن یا مسافرت یا رفتن تشییع جناره یا عروسی بعدش خونه خالی میشه همو میکنن. آقا یکم واقع بین باشید دیگه این چیزا تکراری شد.

0 ❤️

551227
2016-08-03 06:23:22 +0430 +0430

جویستیکاش سالمه؟؟؟

0 ❤️

551249
2016-08-03 10:06:18 +0430 +0430

چند سال پیش یکی از بچه ها از من ش…مار.ه ج…خونه خواست چون نداشتم زن…گ زدم از یکی گرفتم باورتون نمیشه 3 بار زن…گ زد اخرشم اونی که شم…اره داده بود زن…گ زد معرفی کرد تا راه دادن. اینکه یک دختر که شغلش هم اون نیست به همین راحتی یک نره خرو ببره خونه و همون اولش زرتی سکس بده خیلی بعیده اونم از دخترای ایرانی که وقتی میخوان بدن هم 1000 جور نازو افاده دارن اینی که نوشتی منو یاد جریانی انداخت که چند سال پیش رو اینترنت خوندم یک پیرمرد که نگهبان یک کارگاه دور افتاده تو کرج بوده عکس یک موتور سیکلت خوشگل رو گذاشته بوده رو نت با قی…مت پایین وقتی مشتری میومده اگر سیبیل بوده میپیچوندتش اگر پسر کم سنو بچه خوشگل بوده میگفته بفرمایین ته کارگاه موتورو ببینید بعدم زورگیری کونشون میزاشته!! میگن با یک عکس موتور 2 سال تموم کون مفت میکرده تا اخر با شکایت یکی از قربانیهاش ریختن گرفتنش!! البته اون قدیمی بوده با موتور سیکلت طعمه هاشو میکشونده کارگاه ظاهرا جدیدا با پلی استیشن کون بلند میکنن!!!

0 ❤️

551260
2016-08-03 11:00:36 +0430 +0430

داستان کم و بیش ایراد داشت و نویسنده یکم هول‌هولکی جمعش کرده بود . البته اینم یه موقعیته مثل هزاران موقعیت دیگه که برای سکس پیش میاد . گاهی وقتا یه سکس با چند ماه مقدمه‌چینی اتفاق میفته ، گاهی در لحظه و خیلی غیر منتظره . خود من هم تجربه کردم و کسای دیگه هم ممکنه تجربشو داشته باشن.
روی طرفم با دوستاییه که اومدن نظر کارشناسی میدن و میگن اینجور اتفاقا و سکسای بدون مقدمه توی کهکشان راه‌شیری اتفاق نمیفته و اگه کسی ادعا کرد همچین اتفاقی براش افتاده باید مطمئن بود از یه کهکشان دیگه اومده … چون اینجا دخدرا اصلا از این کارا نمیکنن و اصولا حشریت تو وجودشون نیست و هرکی بخواد با یه جنس مؤنث سکس داشته باشه ، بدون ردخور باید شیش ماه الی یه سال وقت بذاره تا بتونه این موجودات آسمانی رو راضی به سکس کنه…
آقای عزیز بجای این نظرات ارزشمند بهتره کمتر کف‌دستی بزنی تا چشمات سو داشته باشن و بتونی واقعیتای دور و ورتو ببینی. این که شما همچین تجربه‌ای نداشتی و کسی بهت پا نداده دلیل نمیشه فکر کنی همه مث خودت فقط میشینن اینجا داستان میخونن و جق میزنن…

0 ❤️

551262
2016-08-03 11:10:57 +0430 +0430

در ادامه پست قبلیم باید اضافه کنم بنده خودم دو بار تا حالا تجربه سکسهایی داشتم که در مجموع کمتر از یه ساعت مقدمه‌چینی داشتن و محض اطلاع بعضی دوستانم باید عرض کنم اتفاقا هیچکدوم جننده پولی هم نبودن و از تو خیابونم پیداشون نکردم .
یه مورد پرستار بیمارستانی بود که دوستم اونجا بستری بود و یه مورد دیگه ، دوست دختر قبلی یکی از دوستام بود که تازه ازش جدا شده بود و ظاهرا دوستم شدید تشنه‌ گذاشته بودش این اواخر که درنهایت به یه سکس منتهی شد که از لحظه دیدارمون تا رفتن روی کار حدود یه ساعت زمان برد . علاقه‌ای به نوشتن داستانم ندارم که بیام اینجا با آب و تاب تعریفشون کنم

0 ❤️

551277
2016-08-03 16:22:10 +0430 +0430

به عنوان فانتزی یه جقی بد نبود
کمتر بزن واقعی تر میشه
قوه تخیلت بد نبود ولی کیری بود

0 ❤️

551279
2016-08-03 16:35:57 +0430 +0430

دولوخگوی خائن مردیم و یه داستان خوفه خوف نخوندیم دیجه

0 ❤️

551312
2016-08-04 00:05:55 +0430 +0430

دوستان این داستان دروغ نبود، واقعا اتفاق افتاد برام، نه تخیلی نه دروغی
عین حقیقت نوشتم،واقعا حقیقت
ولی باز هم نظراتتون برام محترمه

0 ❤️

551332
2016-08-04 06:50:17 +0430 +0430

بگو بخدا

0 ❤️

551424
2016-08-04 20:37:04 +0430 +0430
NA

چه عجب یه دختری پرده داشت بابا. اخه چاقال گفتی پرده نداره که داستانت قابل باور باشه؟

0 ❤️

551426
2016-08-04 21:12:06 +0430 +0430

برنامه بازار چه برنامه توپیه لامصب

0 ❤️

551430
2016-08-04 21:31:32 +0430 +0430

روی صحبتم با دوستان عزیز همیشگیم نیست فقط میخوام این تا…پا…له رو فرو کنم تو همون چاه مست…راحی که زبونشو ازش در اورده پس برای کسی سوء تفاهم نشه!!

دخترا مثل ما انسانن و حشری هم میشن اما واقعیت اینه که حشریت مرد ها خیلی بیشتر از زنهاست برای همینه که بیشتر مواقع مردها دنبال بلند کردن زنان. تو ایران یک گرسنگی جنسی همه گیر وجود داره طوری که یک دختر جوون قیافه اسب ابی رو هم داشته باشه از صبح که از خونه میاد بیرون ماشین براش بوق میزنه موتوری مزاحمش میشه اشغ…الای کس ندیده ای مثل تو که تنها سکسشون وقتایی بوده که کسی کونشون گذاشته ولی به اندازه جیمز باند ادعا دارن (نمیدونم فیلمای قدیمی جیمز باندو دیدین یا نه به هر کی میگفت سلام تو همون برخورد اول طرفو…) مثل کیسه زب…اله سر هر کوچه ای چندتاشون هست مزاحمش میشن پس وقتی اینقدر نازکش داره طبیعتا ناز هم میکنه. بخواد هم به کسی بده حد اقل چند روز یا یک هفته میزاره نازشو. بکشن بعد بده که طرف فکر نکنه ج…ند…س!! دخترای ایرانی طبیعتشون ناز کردنه حتی خودفرو…شی هم که میکنن اونطوری که در پست قبلیم گفتم 3 بار دوستم تلاش کرد بار سوم اونم با معرفی شدنش از طرف شخص ثالث تونست وقت بگیره ازشون بره وگرنه راه نمیدادن میگفتن اشتباه گرفتی مزاحم نشو!! اونم کسی که شغلش اینه!! سطل دوم گ.ه…ی که خوردی راجع به خود من بود نه اینکه شعور فهمیدنش رو داشته باشی ولی هرکسی میاد اینجا مثل توی منجلیق برای خود ارضایی نیست مثلا خود من تاحالا هرگز داستانی رو چه به فارسی چه به زبانهای دیگه نخوندم که تحریکم کنه پورن به اون صورت نمیبینم اما سریالهای خیلی صحنه دار مثل کالیفرنیکیشن بلک سیلز یا گیم اف ترونز و… زیاد دیدم و میبینم حتی اونم برام تحریک امیز نیست فقط اینکه یک دختر خوشگل جلوم وایساده باشه حتی با لباس کامل برام تحریک امیزه . متن و نوشته تحریک امیز نیست برای همینم هیچ وقت متوجه نشدم چرا بعضیا سکس چ…ت میکنن کی برد خودشونو دستمالی میکنن و خوندن نوشته های طرف مقابل براشون تحریک امیزه .از کسایی که اونکارا رو میکنن انتقاد نمیکنم هر کسی یک جوره و همه برای من قابل احترام البته فقط تا زمانی که حدشونو بدونن… دلیل اومدن من به این سایت تو این 3 سال خوندن کامنت های زیر داستانهاست که بعضیاشون به شدت منو میخندونه چه اون درجه یکهایی مثل اف بوی که هنوز اینجان چه اونایی مثل تکاور که دیگه نیستن (چقدر باحال بودن) بخش های دیگه سایت نمیرم چون برام جذابیتی نداره. درضمن چون به خاطر کارم خارج زیاد میرم تو 3 سال گذشته 2 بار پاسپورت عوض کردم به جز ایران عزیز 14 تا کشور دیگه رو هم دیدم پس مطمئنا بیشتر از تو کون بچه دا…ه.اتی تجربه داشتم و بهم پا دادن بد بخت من شهر هایی رفتم که تو حتی اسمشونم نشنیدی!!

0 ❤️

551433
2016-08-04 21:37:21 +0430 +0430

راجع به اون 2 موردتم اولیش: پرستارا از صبح تا شب 1000 تا دکتر مهندس مدیر و ادم حسابی میبینن به گفته همسر رضا دوستم که پرستاره میگه حالم از پسر های ایرونی به هم می خوره بس که دختر ندیدن تا میان بیمارستان چشمشون به چند تا دختر میوفته مثل کنه میچسبن به ایستگاه پرستاری با کاردک هم نمیشه تراشیدشون!!! پس اینقدر بد بختو تنها نیستن که بخوان هر اس…کلی مثل تو از در میاد تو زرتی شلوارشون رو بکشن پایین بگن بفرما!!! ((هیچکی هم نه دخترای ایرانی)) احتمالا داشتی فیلم سوپر پرستار میدیدی جوری با شدت جق میزدی که بدنت به عقبو جلو متمایل میشده سرت هی پشت سر هم میخورده به دیوار پشت سرت ضربه مغزی شدی فکر کردی جریانات توی فیلم برای خودت اتفاق افتاده!! مورد دوم: همه میدونن تو ایران هر پسری با هر دختری دوست میشه ازش سکس میخواد ممکنه پ…و…ل خرج نکنه توجه یا محبت کافی نکنه یا حتی وفادار نباشه ولی تو هر فرصتی سعی میکنه طرفو بکشه خونه خالی یا حتی وقتی تو پارکه اگر کسی نباشه لبو دست مالیو … خلاصه پسر ایرونی از سکس نمیگذره اصلا اهلش نباشه دوست دختر نمیگیره مثل اینکه بری چلو کبابی گارسون بگه چی میل دارید بگی گشنم نیست خب طرف میپرسه گشنت نیست برای چی اومدی اینجا!! حالا ممکنه بعضی دخترا فکر کنن پسرایی که ش…م.ار…ه میدنو میوفتن دنبالشون هدفشون عشقه!! ولی بقیه میدونن همه این دعواها سر چیه!!! اگر اینکه میگی دوستی داشتی که دختره تشنه بوده سکس میخواسته دوستت کارشو راه نمی انداخته حقیقت داشته باشه فقط 2 حالت داره یا طرف مثل خودت ابنه ای بوده دوست دختر گرفته بوده که کو…نی بودنشو تو محل پنهان کنه یا مثل بابات ناتوانی جنسی داشته و بچه دارم نمیشده که دختره میخواسته بعد این دست بهش نمیزده!!! حالا این مطلب که کسی که اینقدر بی ش…رفو بی مرام باشه که اینهمه دختر تو خیابونن به دوست دختر دوستش نظر داشته باشه باید شاش…ید به خودشو مرامش به کنار!! احتمالا اتفاقی که افتاده این بوده که به دوست دختر دوستت ش…م…ار…ه دادی اونم به دوست پسرش گفته طرفم اومده در خونتون مثل سگ کونت گذاشته. درسته از لحظه ای که در زده تا وقتی اومده بالا فرو کرده تو کونتو ابشم ریخته تو حلقت یک ساعت نشده پس سکس سریع هم داشتی!! کلام اخر یک دفعه دیگه راجع به پستهای من زر اضافه زدی میام اینجا خواهرو مادرو نامستو میکنم تو چاه مستراح!!!

0 ❤️

551681
2016-08-07 06:15:50 +0430 +0430

کصکش عنبچه ورداشتی طومار اندازه کیر قاطر که تو کس مامانت گیر کرده دادی بیرون که ثابت کنی به همه بچه‌های اینجا کون دادی ؟
حرومزاد لجن‌خور کون‌لیس برو یه سر به مامان‌جون بزن دردشه . مادرجننده وقتی تو داشنی با کس مامی‌جون تیله‌بازی میکردی کل خاندانتو قاچاقی از مرز ترکیه رد میکردم برن کاباره‌های هلندو آباد کنن . مامانت خاطره زیاد داره ازش بپرس.
عنبچه کون‌زاده خایه‌خور کیرلیس . برو دسته‌کلنگو از کون بابات بکش بیرون بعد اینجا گوزگوز کن . به اندازه تمام موهایی که روی کیر و خایه‌هام روییده فحش برای تمام آبا اجدادت دارم پس بذار به سن تکلیف برسی بعد بیا کیر بلیس .
منم چون وقت ندارم عنبچه‌های کون‌نشوری امثال تو باشی رو بدم دفه بعد خوار مادرتو بفرست یه دور برام بلیسن تا وقت بدم بیای کیر نوچه‌هامو یه زبون بزنی خارشت کمتر شه .
حالام بدو برو ننه جونت کارت داره . برو ببین چی تو سولاخای اندرونی بیرونیش جا مونده اینجا رو بذار واسه اهلش .

0 ❤️

551682
2016-08-07 06:31:06 +0430 +0430

کصکش یه‌قرونی صب تا شب میشینه اینجا کیر بقیه رو لیس میزنه آخر شبام میره قاشق چنگالای خونشونو تا دسته میکنه تو کونش فک کرده اینجوری حقارتای خونوادگیشو میتونه گه‌مالی کنه .
جننده زاده چون تازه راه‌افتادی تاتی‌تاتی کردن یه توصیه میکنم آویزه کونت کن که اساسی به کار خودت و نسلهای ابنه‌ای بعداز خودت میاد : باهرکی خواستی دربیفتی و واسش کیر بلیسی ، اول نوک کیرشو یه زبون بزن زیر خایه‌هاشو یکم بو بکش ، پشمای کیرشو یکی دوبار به دهن بکش ببین چند‌چندی . یه‌دفه ته حلقتو بچسبونی به کله‌کیرش ممکنه دیگه مامان جونتم نتونه از زیر کیر نجاتت بده بعد خودشم مجبور میشه بیاد بخوابه کنار خوشگل‌پسرش التماس کنه از حلقش درار بچم خفه شد . اونوقته که زجه بزنه وای پسرم فدای کیر شد ، وای پسرم جوونمرگ شد .
پس اگه نمیخوای زجه‌های مامانتو ببینی و درحالی که زیر کیر داری جون میدی ازش بخوای حلالت کنه ، به توصیه‌م خوب فگر کن . به نفعته بچه جون

0 ❤️

551683
2016-08-07 06:39:00 +0430 +0430

اینم اطمینان داشته باش به اندازه تمام سلسله‌خاندانت کیر واسه گاییدن عزیزانت دارم . پس یه‌بار دیگه گوزتو وسط جمع ول نده که وحشتناک بد میشه .
اونایی که منو میشناسن میدونن از عنمالی کردن مرده و زنده و آبا و اجداد حرمزاده‌های کونپرستی مث تو یه‌قرونی ابایی ندارم . حالا اگه شبای جمعه واسه آبا اجدادت خیلی دلتنگ میشی اعلام کن تا از خجالت تک‌تکشون با اسم و فامیل درام .
کون‌بچه لاشی‌زاده نواربهداشتی‌خور امروز وقتمونو حروم کردی مادرتو نمودم به هفتادو دو شیوه سامورایی

0 ❤️