زن همکارم رو راضی کردم با زنم لز بزنه (۱)

1401/02/24

👎
سلام من ریس بودم تو شرکت و با همکار کارمندم با هم رابطه خانوادگی داشتیم خیلی به خاطر شرایط کاریمون رابطمون بیشتر شده بود…
همکارم تریاکی بود منم هر ار چند گاهی چند تا بس تفریحی همراهیش میکردم بیشتر مواقعی که قصد داشتم زنمو بکنم بعد مهمونی…
بعد از مدتی متوجه شدم زنش که وارد اتاق خصوصی و مخصوص کشیدن شوهرش برای پذیرایی میشه رفتارش تغییر کرده و طولی نکشید بعد چند مهمونی کار من و زن کارمند کشید به رابطه تلفنی…انگاری یه حسی به شوهرش گفته بود اون با من قاطی شده سعی میکرد به عناوین مختلف با بزله گویی و تعارف به زنش که شما هم بیاین پای بساط پیشمون بشینین میخاست وارد رابطه با زنم بشه و یه جورایی تلافی بشه…منم بدم نمیومد اما زنم پا نداد گفت نه…چی میگی…
زد بیرون…
اولین رابطمون بین من و رن همکار که به هم قول داده بودیم فقط سکس عاشقانه باشه و کردنی در کار نباشه…بدون هیچ مقدمه ای بعد دیدنش از خود بی خود شدم …وای چه بدن سکسی داشت تو عمرم ندیده بودم چند تا لب گرفتم دیدم وای داغ و مست تو بغلمه … تا به خودم اومدم دیدم دراز کشیده تو پام جلو کیرم در حالی که خودشم لخته و یه شرت قرمز پاشه میگه برات بخورم من که از نوع حرکتش و دیدن بدن سکسیش لال شده بودم باورم نمیشد برخورد اول میخاد برام بخوره…
وای با چشم بش فهموندم بخور…انگار از رو هفت طبقه پرت شدم پایین تا خایه خوردشو در اورد و گفت بهبه چه خوشمزس از این حرفش دیونه شدم اخه تجربه نکرده بودم هر کسی برام خورده بود حتی اگر راضی بود این حرفو نزده بود حتی زن خودم…
بعد خایمو خورد خلاصه گفتم تورو خدا نمیتونم وایسم نخور دیونم کردی …گفت بیا ابشم برات میخورم عشقم …من که روم نشد ابمو بریزم تو دهنش گفتم نه پاشو بپاشم تو سینه هات…سینه که سینه نبود گنج بود…پاشوندم روش گفت …نوش جونت عشقم دوس داشتی گفتم حرف نداری …تو کجا و زن خودم کجا…کاش تو زن من بودی…اونم گفت منم دوست دارم تو شوهر من باشی … ولی افسوس تو یه پسر داری و منم دو پسر…باید بسازیم و بسوزیم
بعد اون یکی دو بار تو ماشین برام خورد ولی دیگه فرصت نشد مگه تو مهمونی خلوتی…جایی یه لب دزدکی از هم میگرفتیم…
داشتم دیونه میشدم میخاستم مال من باشه…زورم میومد این الماس مال کارمندم باشه…که بود!!🤣🤣
بعد یه مدت تو واتساپ شبها اسرار میکردم که با زنم بریز رو هم ازش در مورد گذشته و حال اعتراف بگیر شاید …چیزی ازش در اوردیم خابوندیمش زیر شوهرت منم راحت بدون ترس با تو باشم…مخالفت میکرد …حقم داشت ولی من نمیتونستم ازش بگذرم اخه…عوض میشدن من نفع میکردم …این خیلی تک ساک میزد الانم دارم مینویسم دارم دیونه اون لحظه میشم…
خلاصه نخ دادم به رن همکارم گفتم این زمانی دانشجو بود زنگ میزدم خوابگاه یکی از دوستاش میومد گوشیو ور میداشت میگفت این چیه عاشقش شدی…فقط چشماش درشته اونم مثل چشم گاو وگرنه چی داره پاش بو بد میده…عه عه… تازه لز بازه…و میخندید اونم میومد میگفت گوشی بده پتیاره کم زر بزن و از این شوخی ها…
گفتم به زن همکارم تو چند تا داستان خیانت دروغی و لز بش بگو ترسش ازت بریزه اگر کاری کرده باشه بهت لو میده…
چشمتون روز بد نبینه بعد این که دروغ های زن همکارم جواب داد بعد از هفت، هشت مهمونی …خانم لو داد که بله با خالم که فاصله سنی دو سال داشتم لز زیادی داشتم …برا زن همکارم میگفته وای چوچول خالم خیلی بزرگ بوده
این باعث شد من بییشتر به به زن همکارم گیر بدم بره تو کاره زنم
بره…
از اونجا که زن همکارم دیونه وار دوسم داشت خیلی وقتا علیرغم میلش پیش میرفت…
بعد به زن همکارم گفتم به بهونه لباس عوض کردن خودتو نشونش بده ببین چی میگه… اونم احرا کرد…میگفت گفته وای چه بدن سکسی داری کوفت شوهرت بشی چه نازی اومده جلو دستی یوا ش کشیده رو پوست بدنم …منم سریع پوشیدم…بعد گفته علاوه بر بدن سکسیت لبات خیلی ناز و خوشگله…
اینم بگم زن منم توپول تو پر گوشتی و سفید چشمای مشکی خوشگلی داره قدش از زن همکارم کوتاهتره من و همکارم هم تقریبا ریز و کوتاهیم ۱۶۵و ۱۶۷ ولی زن همکارم از همه بلند تر بود

این گذشت تا اینکه به زن همکارم گفتم من میدونم این چشمش تو رو گرفته تو هم الکی از بعضی جاهای بدنش تعریف کن بگو سفیدی ،چشمات سیاه ودرشته و خوشگله…بعد بگو شوهر من توپول دوس داره میگه کاش مثل فلانی تو پر بودی …اون طوری بیشتر حال میدای بهم واز این حرفها…اگه خوشش اومد بگو بیا بریم تو اتاق و اولین لب سکسیی لز رو ازش بگیر بریم تو کارشون …وای نقشمون گرفت خانم پرت شده بود بغل زن همکارم و گفته بود عاشق اون لباتم بیار بخورمش و خلاصه یه لب چه عرض کنم چند لب زن من از از زن همکارم گرفته بود…
اومدن بیرون …کونم در اومده بود ببینم موفق شده یا نه یواش تو اشپزخونه رفتم ظرف های شام رو کمکشون کنم گفتم چی شد اوکی شد…گفت اوکی اوکی…وای داشتم بال در میاوردم حالا تا رسیدن بدون ترس به زن همکارم فقط یه قدم فاصله داشتم…
ما هی شبها تو واتساپ نقشه میچیدیم چیکار کنیم ترسشون بریزه برن تو کار هم مثل ما…
تا اینکه زنم یه کسالت کوچولو پیدا کرد به همکارم گفتم زنت رو بفرست خونه ما پیش زنم امشب…‌‌‌‌‌ ماهم مجردی میزتیم تریاک کشیدن تو خونت پسر های تو هم که ماشالله بزرگن میمونن خونه…‌‌‌
ماجرا شروع شد با بدبختی و اعمال شاغه پسرمو خابونده بودن و به رن همکارم گفتم چراغ رو خاموش کن و یه فیلم سکسی از قبل دانلود کن بش نشون بده و رحم بش نکن شروع کن…
فقط یه پیام تو وات برام اومد نوشته بود جات خالی دستم الان رو کوس زنته…وای دیونه شدم گفتم تمامه داشتم سکس ضرب دری تو ذهنم تصور میکردم…
نفهمیدم چطور صبح شد منتظر بودم زن همکارم بره خونه خودشون و تل بزنم ببینم دیشب چی گذشته؟
بالاخره گیرش اوردم گفتم زود بگو چی شد گفت والا فیلم رو نشونش دادم دیدم اومد جلو رو تختتخوابتون و ازم تند تند تو تاریکی نسبی لب میگرفت تند تند میگفتم الان لبمو میکنی یواش…
گفت ممه هاشو انداخت بیرون از اون ممه هایی بود شوهرم دوس داره بش گفتم چه ممه هایی داری حیف ممه من مثل تو نیست شوهرم این طوری دوس داره یه بار میزاری شوهرم بخورتشون برات…گفت نگرفته منظورم چیه گفته برو… و گفت من که پریود بودم و فقط به خاطر تو رفتم تو کارشو از لز نفرت داشتم تو همان حالت دست کردم تو شلوارشو ارضا شد هیچی نگفت حتی از تخت پایین نیومد پتو کشید سرشو خابید…
شروع شد خوراک زنم شده بود دزدکی لب گرفتن از زن همکارم
نامرد بیشتر از من باش حال میکرد…
تصمیم گرفتم بیشتر برم تو کار زنم…
بقیه داستان بعد نظرات شما عزیزان 👍

نوشته: ن ف س ح


👍 16
👎 10
72801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

873922
2022-05-14 00:58:52 +0430 +0430

نوشته: ننه فاحشه سوراخ حربه‌ای

0 ❤️

873926
2022-05-14 01:06:21 +0430 +0430

آقای رئیس شرکت منقلی!! اول اینکه اسرار به معنی جمع رازه اونی که شما منظورته اصراره.
دوم اینکه از بس گفتی زن همکارم حالم بده شد خب کوسکش تو خونه زن همکارت رو چی صدا میکنن؟اسم نداره که بگی فلانی از اول تا آخر زن همکارم رو تکرار کردی؟
آخر داستان هم اصلأ معلوم نیست کی به کیه.
روی کونت بنویس عاقبت فرار از مدرسه.

4 ❤️

873936
2022-05-14 01:35:17 +0430 +0430

حیف نونایی که پدرت دادت

2 ❤️

874046
2022-05-14 19:45:27 +0430 +0430

داستانت برام جالبه‌ و بیشتر جالب میشه‌ كه‌ كارای زنت برات رو بشه‌ و از سكساش سر در بیاری . لطفا ادامه‌ بده‌ و به‌ جزئیات سكسی بیشتر برس نوشتن . دمت گرم .

0 ❤️

874070
2022-05-15 00:45:37 +0430 +0430

تکراری با کمی تغییرات

0 ❤️

969094
2024-02-01 04:17:01 +0330 +0330

دختر بایسکشوال بیاد پی وی

0 ❤️