…:
سلام به همه دوستان
خاطره ای که میخوام براتون تعریف کنم یکی از بهترین اتفاقهای زندگیم هستش
روزی که معنی واقعی سکس و لذت رو فهمیدم
اسمم شراره هستش ۲۵ سالمه ۴ ساله ازدواج کردم امیر
شوهرم آدم خیلی خوبیه هم دوسش دارم هم واقعا از وجودش لذت میبرم
ولی خب متاسفانه خیانت کرد و باعث شد منم جبران کنم
این خاطره مربوط میشه به سال پیش که با شوهرم رفته بودیم گرجستان.
اینم بگم من خیلی شهوتی و داغم به خاطر نوع شغل شوهرم زیاد تنها میمونم همین باعث شده بعضی وقتا شیطونی کنم
با چند نفری سکس داشتم ولی چیزی که بیشتر از همه دوست داشتم سکس با چند تا مرد بود،حس اینکه چند نفری تن منو لمس کنن خیلی شهوتیم میکرد.
تا اینکه یه روز بعد از اینکه از ماموریت برگشت،امیر بهم گفت دوس داری بریم مسافرت منم که عاشق مسافرت از خدا خواسته گفتم اره گفت پس یه بلیط میگیره واسه گرجستان من کلی خوشحال که باز میریم سفر و کلی خوش میگذره بهمون
چند روز بعد موعد سفرمون رسید،قبلش من رفتم اپیلاسیون که اونجا حسابی تمیز باشم بعد وسیله هامون رو جمع کردیم و راه افتادیم خلاصه میگم اینجاهارو که حوصلتون سر نره
وقتی رسیدیم هتل شب بود جایی رو ندیدم ولی خود هتل خوب بود دوس داشتم
به امیر گفتم خسته ام میرم دوش بگیرم وقتی برگشتم دیدم امیر وسیله امون رو مرتب کرده
گفتم امیر بسه خسته شدی برو دوش بگیر
امیر که رفت یکم به خودم رسیدم رفتم تو تخت امیر اومد بیرون خودشو خشک کرد اومد پیشم
یه سکس خیلی عاشقانه و خوب داشتیم بعدشم خوابیدیم
صبح پاشدیم بعد آماده شدن رفتیم صبحونه خوردیم رفتیم داخل شهر واسه گشت و گذار،نهار رو بیرون خوردیم و چند جای دیگه رفتیم برگشتیم سمت هتل
وارد که شدیم امیر رفت کارت اتاقمون رو بگیره رزروشن هتل باهاش صحبت کرد چون امیر به خاطر شغلش انگلیسی رو خیلی خوب بلده،اومد گفتم چی میگفت
گفت داشت میگفت که ماساژور آقا و خانوم دارن اگه دوس داشتیم گفتم وای من میخوام امیر گفت باشه بریم بالا برمیگردیم
امیر به شوخی گفت من میخوام ماساژورم زن باشه ها گفتم اشکالی نداره ولی واسه منم باید مرد باشه شوخی شوخی جدی شدیم و قبول کردیم که هر کدوم جنس مخالفش باشه البته خیلی طول کشید تا قبول کنه
برگشتیم پایین امیر باهاشون صحبت کرد راهنمائیمون کردن سمت اتاق ماساژ،از هم جدا شدیم امیر رفت سمت چپ منم راهنمایی کردن سمت راست یه اتاق رو نشون دادن رفتم تو ولی کسی نبود منتظر موندم
سوتین نپوشیده بودم تاپ و شلوارک تنم بود
یه آقایی وارد شد وایی مردم چه هیکل خوبی داشت قد بلند معلوم بود ورزشکارم هست (منم واقعا هیکلم خوبه فقط قدم یکم کوتاهه)کلی ذوق کردم انگلیسی صحبت کرد ولی متوجه اش کردم که بلد نیستم بعدش با ایما و اشاره گفت تیشرت و شلوارکت رو دربیار بخواب رو تخت
بعدش رفت سمت کمدی که اونجا بود منم سریع نشستم رو تخت تیشرت و شلوارکم رو در آوردم و دراز کشیدم یکم حس خجالت داشتم نمیدونم چرا چون خب من هم دریا رفته بودم با بیکینی هم کلا شخصیت راحتی دارم ولی جذبه این مرد خوش هیکل گرفته بود منو .
رو شکم خوابیدم اومد کنارم تا اون لحظه اصلا به اینکه دوست داشته باشم بهش بدم فکر نکرده بودم،روغن ریخت رو کل بدنم بعد دستش رو گذاشت رو ساق پام تا شروع کنه یهو کل بدنم انگار گُر گرفت،حس شهوتم بیدار شد همینجور که ماساژ میداد داشتم تصور میکردم که میخواد حسابی من رو بکنه،دستاش که به رونم رسید بدنم لرزید یکم ولی اون ادامه داد تا آروم شدم تا بالای باسنم دستش میومد کم کم داشت شهوتم میزد بالا فکر کنم فهمید چون اروم دستش رو به سمت کسم میبرد ولی نرسیده برمیگشت،دیگه خیسه خیس شده بودم دوست داشتم دستشو ببره سمت کسم وقتی داشت باز دستشو میبرد سمت کسم کونمو دادم عقب دستش خورد به کسم
خندش گرفت ولی فکر کنم کار خودم و اونو راحت کردم با اینکار
دیگه راحت شروع کرد به مالیدن کس و کونم منم داشتم میمردم دیگه یه چیزایی گفت متوجه نشدم فقط سرمو تکون دادم
بعد از اینکه یکم مالید اومد بالاتر کمر و سرشونه هام رو مالید تو حال خودم نبودم اصلا‌.
یه چیزایی داشت میگفت که متوجه نمیشدم،زد رو شونم برگشتم دیدم اشاره میکنه به شورتم کونمو دادم بالا شورتمو آروم از درآورد
دوباره رفت سراغ کس و کونم وایییی خیسه خیس بودم دوس داشتم بکنه منو
باز زد رو شونم برگشتم اشاره کرد بهم که برگردم
منم با چشمایی که معلوم بود حالم خرابه برگشتم دوباره روغن ریخت رو سینه هام و بدنم شروع کرد به مالیدن سینه هام چشمامو بسته بودم و از شهوت داشتم میمردم باز رفت سراغ کسم واییی وقتی میمالید احساس میکردم الانه که ارضا بشم
یهو همینجوری که کسمو میمالید شروع کرد لیس زدن سینه هام
دیگه مُردم،دستمو بردم سمت کیرش راسته راست بود از رد شلوارش شروع کردم به مالیدن
معلوم بود کیرش بزرگه بعد شلوارشو داد پایین لحظه عجیبی بود خیلی کیر خوشگل و کلفتی داشت رگش معلوم بود آورد سمته دهنم سرشو میکرد تو دهنم و در میاورد همزمان هم کسمو میمالید
یهو در باز شد یه مرد اومد تو هر دوتامون شکه شدیم سریع شلوارشو کشید بالا
شروع کردن با هم حرف زدن
منم لخت رو تخت خوابیدم فقط چشمامو بسته بودم،هیچی به مغزم نمیرسید یهو صدای پا اومد که رفت سمت در و باز و بسته شد در بعدش با کلید قفلش کرد فکر کردم مرده رفت چشمامو باز کردم دیدم دوتاشون تو اتاق هستن با اشاره بهم فهموندن که اکی هستم البته برداشت من این بود
با سر گفتم اره(یکی از آرزوهام همچین سکسی بود که یهو پیش اومده بود)
یکیشون اومد جلوم شروع کرد مالیدن سینه هام اون یکی رفت سراغ کسم اول حسابی مالیدن بعد شروع کردن خوردن طاقت نیاوردم ارضا شدم احساس کردم انداره یه استکان آب ازم اومد بیرون
اونی که بعدا اومده بود لباساشو دراورد اومد جلوم کیرشو که یکم کوچیکتر از اون یکی بود داد دستم منم شروع کردم خوردن کیرش اون یکی هنوز داشت کسمو میخورد
یکم بعد اشاره کردن که بلند بشم از رو تخت بغلم کرد یکیشون اون یکی تشک تخت رو برداشت گذاشت رو زمین منم نشوند روش اونیکی هم لباساشو دراورد اومدن جلوم شروع کردم به خوردن کیراشون نوبتی میخوردم براشون بعد یهو کل کیرشو کردم دهنم(مال شوهرمو همیشه تا ته میخوردم واسه همین بلد بودم چجوری تا ته بخورم)معلوم بود حسابی دارن لذت میبرن
یکم که خوردم براشون اشار کردن که برگردم منم برگشتم یکیشون اومد جلوم اونیکی نشست از پشت لیس زدن کسم یکم لیس زد برگشتم کیرشو گرفتم دستم مالیدم به کسم
بعد آروم کرد تو وای آتیش گرفتم از لذت رفتن کیرش تو کسم باعث شد کیر اون یکی رو جوری بخورم که صداش دربیاد از لذت
یکم که کرد جا به جا شدن این کیرش کلفتر بود آروم کرد ولی انقدر خیس بودم که تا ته رفت تو منم شروع کردم از لذت خودم عقب جلو کردن
یه کیر تو کسم بود یه کیرم تو دهنم لذت از این بالاتر نیس
با دستاش داشت کونمو میمالید که گفتم نه دیگه دست نزد به کونم
پوزیشن رو عوض کردن من خوابیدم و پاهامو دادم بالا اومد جلوم کیرش رو کرد و شروع کرد به عقب جلو کردن
اون یکی هم سینه هامو میمالید و میخورد
جابجا شدن منم غرق در لذت خودمو به طور کامل در اختیارشون گذاشته بودم
یهو تندتر کرد حس کردم داره آبش میاد
کیرشو کشید بیرون یه عالمه آب ریخت رو سینه هام.اون یکی رفت کرد تو کسم یکم کرد اونم ابش اومد ریخت رو سینه هام بلندم کردن یکم کیرشونو خوردم بعد دستمال اوردن منو تمیز کردن

بهترین سکس عمرم رو تجربه کرده بودم.

رفتم سمت اتاق دیدم شوهرم هنوز نیومده امیدوار بودم اونم یه سکس خوب انجام داده باشه
رفتم دوش گرفتم و ولو شدم رو تخت
یکم بعد امیر اومد بغلم کرد و لبامو بوسید
بهش گفتم دوسش دارم اونم همین رو گفت رفت دوش گرفت اومد خوابیدیم
مرسی که خوندین امیدوارم که دوست داشته باشین
ببخشین اگه خوب نتونستم تعریف کنم
وسطای نوشتن کلی دوباره با یادآوری اون روز خیس شدم😝☺️

نوشته: شراره