اولین بار که زوری کونم گذاشت

1400/06/13

سلام اسم من سحره، من ۵۴ کیلوام با ۱۶۷ قد، سینه هام ۷۵ و باسن واقعا درشتی دارم. ماجرا مربوط به ۲۵،۶ سالگیمه. یه دوست خیلی صمیمی داشتم که حدود دو سالی با یه پسری دوست شده بود رابطشون خیلی خوب بود و به نظر پسر خوبی میومد. هر از گاهی میرفتن بیرون منم میبردن دور میزدیم تعریف میکردیم همش میگفت باید برای توهم استین بالا بزنیم و یه پسر خوبی مث خودت جور کنیم واست. من اصلا فکرشم نمیکردم که به من نظر داشته باشه دوستمم (که اسمش سمیرا هستش) شدیدا بهش اعتماد داشت. گاهی که میلاد (دوس پسر سمیرا) میخواست دوستمو سوپرایز کنه از من کمک میگرفت، یکی دوبارم خرید رفته بود از من خواست برم کمکش و انتخاب کنم و خلاصه یه دوستی خیلی معمولی باش داشتم.

اواخر خرداد ماه بود و نزدیکای تولد دوستم. هوا گرم بود و من رفته بودم استخر، کارم تقریبا تموم شده بود و اماده شدم که برگردم خونه که دیدم میلاد بم زنگ زد. احوالپرسی کردیم و گفت میخواد یه تولد حسابی براش بگیره و حتما باید برم کمکش که منم خوب استقبال کردم. پرسید کجایی الان و من گفتم فلان استخرم گفت وایسا بیام دنبالت وقت زیادی نداریم واسه برنامه ریزی. منم زود اماده شدم و رفتم بیرون دیدم دم در پارک کرده (پرشیای نقره ای داره). سوار شدم و واسه اولین بار بام دست داد یه خرده جا خوردم ولی به روی خودم نیاورم. یه موزیک ملایمی گذاشت و کولر ماشینشو روم تنظیم کرد چون هوا خیلی گرم بود. نمیخواستم زیاد باش بچرخم با اینکه دوستم بود ولی حس خوبی از فضا نداشتم واسه همین خواستم زود برم سر اصل مطلب، گفتم خب میلاد برنامت چیه و چیکار کنیم. گفت وایسا من یکم ابمیوه بگیرم بیام مردیم از گرما. ابمیوه رو گرفت و خوردیم و در حینی که رانندگی میکرد شروع کرد تعریف کردن از برنامه های سوپرایزش و نظر میخواست و چندتا تم پرینت گرفته بود داد دستم و منم نظر میدادم. اصلا حواسم نبود کجا میره و چیکار میکنه چون اعتماد کامل بهش داشتم. یکم احساس گیجی و منگی داشتم و همینطور حس کردم داغ کردم. گفتم وای تو گرمت نیست که ماشینو نگه داشت گفت اینجا کسی نیست روسری و مانتوتو درار، منم یکم منگ بودم روسریمو دراوردم ولی چون زیر مانتو فقط سوتین داشتم فقط یکی دوتا دکمشو باز کردم. شلوار پامم یه دامن شلواری نازک سفید بود. دیدم اونم دکمه های پیرهنشو باز کرد و اولین بار بود تنشو میدیدم و اولین بار بود با خودم فک کردم چقدر جذابه برام. از حس و حالی که یهو پیدا کردم با خودم فک کردم توی ابمیوه چیزی بوده که وقتی بهش گفتم خندید و دستشو گذاشت روی رون چپم و شروع کرد مالیدن و من عصبی شدم و دستشو پرت کردم و گفتم خجالت بکشه. از ماشین پیاده شدم و همونطور گیج راه افتادم و دیدم وسط ناکجا ابادم. اومد دستمو گرفت و اروم برد سمت ماشین و من نتونستم مقاومتی کنم و فقط گفتم ولم کنه درحالیکه از اینکه بهم دست میزد خوشم میومد. منو برد صندلی عقب و مانتومو باز کرد و بعدش سوتینمو و گفت جووووون چه پستونایی قایم کردی. شروع کرد به خوردن و میک زدن سینه هام. اولش شروع کردم هوار داد که خجالت بکش به سمیرا (دوست دخترش) فک کن، من مث خواهرتم و اینا و از دستش دررفتم و دوباره منو گرفت و این دفعه شورت و دامن شلواری رو باهم سریع دراورد و دید واااای خیس خیس بودم. گفت توله تو خوشت اومده این اداها چیه. من کاملا لخت در حالیکه هم حشری بودم هم سعی میکردم مقاومت کنم در اختیار میلاد بودم که هیکل درشتی هم داشت و حالا کیر شق شده ش رو کاملا از روی شلوارش میتونستم ببینم و اون داشت با کس آبدار من ور میرفت که اولین اشتباهو کردم و یه آهههه عمیق کشیدم. روانی شد شورت و شلوارشو دراورد و کیرش مث فنر پرید بیرون و من واقعا خوشم اومده بود چون کیرش کلفت بود و منم عاشق کیر کلفت. شروع کرد مالیدن کیرش به کس آبدارم. اورد جلو دهنم گفت بخورش ولی هرچی اصرار کرد نتونستم. منو صندلی عقب به پشت دراز کرده بود و پاهامو تا میتونست جمع کرده بود توی سینم تا خودش جاش بشه تو ماشین. صندلی های جلو هم داده بود جلوتر.کیر چاقشو میمالید به کسم اروم سرشو میداد تو که گفتم نکن توروخدا دخترم. گفت جوووون نترس من از اولشم تو کف کون گوشتیت بودم. سمیرا کون نمیده میخوام تلافیشو سر تو دربیارم عزیزم. من تا قبل از اونروز چندباری کون داده بودم و بدم نمیومد ولی اینکه عشق دوست صمیمیت به زور بذاره کونت خیلی فرق داره منم تحت تاثیر دارو بودم و واقعا حشری شده بودم. پاهامو کامل داد بالای بالا که زانوم اومده بود تو حلقم تا سوراخ کونم نمایان بشه. ژل رو اورده از پشت شیشه و شروع کرد ور رفتن با کونم و اروم اروم انگشتاشو دونه دونه فشار داد و من ناله میکردم که میلاد ولم کن توروخدا خفه شدم جام تنگه منو ببر خونه بکن فقط اینجا نه. گفت تو ماشین کیف داره چون نمیتونی در بری. یهو کونم شروع کرد به سوزش سر کیرشو داده بود تو و در حینش میگفت “جوووون ببین چه تنگی، وای ببین چه آبی داره از کست میره، دوس داری اینجوری زیرم داری له میشی؟ دوس داری بالاخره کونتو باز کردم؟ میدونی کون چندتا جنده گذاشتم با فکر اینکه دارم تورو میکنم. فک کردی من اجازه میدادم بدون اینکه کونتو به گا بدم در بری؟ کونی خودمی از این به بعد.” و واقعا حرفاش حشریم میکرد و دیگه تا خایه گذاشته بود توم. یکم نگه داشت توش، عرقش میریخت رو بدنم، کسم باد کرده بود، و من زیر اون همه فشار نفسم به زور درمیومد، دیگه تلنبه هاش بیشتر شده بود و عمیقتر، ک جیغم درومد هم از درد کون دادن ،هم از تنگی جام تو ماشین. کیرشو کشید بیرون و گفت روبه شیشه عقب بشو و کمی کونتو بده عقب. زانوشو گذاشت اینور و اونورم و کیرشو دوباره چپوند تو کونم و ناله هام باز شروع شد در حینش سینه هامو میمالید و گردنمو میخورد و پر قدرت تلنبه میزد تو کونم. خیلی حشری شدم و هیچی دیگه برام مهم نبود و بین ناله هام میگفتم" بگا، بکن، کونم مال تو، منو کونی کن میلاد،جر بده کونم پارم کن، گشادم کن،" اونم بدتر وحشی میشد و میکوبید تو کونم صدای شالاپ شلوپ برخورد خایه هاش با کونم و خیس شدنشون از آب کوسم با ناله های هردومون تمام ماشینو پر کرده بود چند ثانیه محکم کوبید تو کونم که باعث شد با جیغ چندباری بگوزم اخرش با یه عربده و خیلی پر قدرت تمام آبشو ریخت تو کونم و ارام گرفت ولی درش نیاورد. اینقدر توی اون حالت صبر کرد ک کوچیک شد و خودش درومد. من هنوز از کسم اب میریخت و همینطور از کونم آب کیر میلاد روان داشت میریخت رو صندلی. صندلی ماشینش از اب کس و اب کیر و عرقمون خیس شده بود و مقداری هم گوهی شده بود ولی زیاد نبود. خودشو تمیز کرد و من همونجور توی اون همه کثیفی نشسته بودم و مات و مبهوت، اثر دارو داشت از بین میرفت، حس اینکه زوری کونم گذاشته بود، حس اینکه اون کسی ک منو گاییده بود در واقع دوستم بود، حس اینکه به سمیرا خیانت کردم و بدتر از همه از این کون دادنه لذت بردم داشت دیوونم میکرد. خودش با دستمال مرطوب منو تمیز کرد ازم چندتا لب داغ گرفت و کمکم کرد لباسامو بپوشم و منو رسوند خونه. تا مدتها نمیخواستم ببینمش حتی واسه مهمونی دوستم نرفتم و خودمو زدم مریضی ولی واقعا خیلی دلم میخواست بهش کون بدم. چندباری بازم سرراهم سبز شد و بهم گفت ک سمیرا کون نمیده و چقدر از من خوشش اومده و منم واقعا از بدنش و کیرش خوشم اومده بود و لذت بردم. بخاطر همین واقعا خرش شدم و اینبار با میل خودم ، چهار، پنج بار دیگه بازم منو از کون کرد با اینکه هیچ باری منو ارضا نکرد ولی از اینکه میذاشت کونم لذت میبردم ولی بعد از مدتی دیگه بخاطر سمیرا نتونستم و ارتباطمو خیلی کم کردم باهاشون.

نوشته: سحر


👍 14
👎 13
91201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

829889
2021-09-04 00:36:36 +0430 +0430

این پسر بچه های چاقال اوبی هر روز بیشتر میشن
ننگ بر تو ای خایه منی چلاق برای نسل از خودت اوبی تر

6 ❤️

829905
2021-09-04 00:51:48 +0430 +0430

کیره نلسون ماندلا تو کونت هر چی داستان میخونیم همش کس شعره ننویسین خب

1 ❤️

829924
2021-09-04 01:13:06 +0430 +0430

خوبه تو مال دورانی هستی ک میگفتن فرزند کمتر زندگی بهتر اگه توصیه به توش ریختن میشد چند میلیون تا مثل تو میداشتیم

0 ❤️

829944
2021-09-04 01:46:31 +0430 +0430

کسخل همچین داروی جادویی که میگی وجود نداره

2 ❤️

830029
2021-09-04 09:36:06 +0430 +0430

این یه داستان واقعیه چون خودش که تلاشی نکرده برای مخ زدن ، و مورد تجاوز قرار گرفته. حالا اگه خوشت اومده میتونی روی من حساب کنی بکنمت

0 ❤️

830149
2021-09-04 18:19:27 +0430 +0430

حمال داری میگی واسه اولین بار بهت جا کردن
باز تو داستان میگی قبلا چند بار داده بودی کیرم تو این داوری😐

0 ❤️

830201
2021-09-04 23:58:51 +0430 +0430

کجا میبرن میننتون؟ من نمیتونم یه مکان پیدا کنم دو مین با خیال راحت واسم ساک بزنه!!!

0 ❤️

830298
2021-09-05 07:16:42 +0430 +0430

اصلا هم معلوم نبود پسری

0 ❤️

830314
2021-09-05 09:34:47 +0430 +0430

بازگشت مقتدرانه ی ابمیوه به شهوانی را تبریک میگویم🥳

0 ❤️

830541
2021-09-06 12:38:56 +0430 +0430

خوب بود.آفرین.اما تو هنوز طمع سکس واقعی رو نچشیدی

0 ❤️

901768
2022-11-06 10:54:04 +0330 +0330

صدردصد خودتم کرمی ریخته بودی ک برد توبیابون کونت گذاشت نوش جونت همچین کونی هرلحظه قسمت بشه فیض ببریم

0 ❤️

940323
2023-08-01 14:31:52 +0330 +0330

چاقال مگه به گراز دادی که عربده کشیدو ابشو ریخت 😐

0 ❤️