با سلام حسین هستم.۳۳ سالمه بلندقدم حدود ۱۸۰ وزن ۹۰ کیلو گوشتی و زنونست.اندامی زنونه و سفید و همیشه شیو که خودم حشری میشم وقتی تو آینه خودمو میبینم.علاقه زیادی به پوشیدن لباسهای زیر سکسی و فانتزی زنونه دارم و بیشتر. وقتا که خونه تنهام میرم از جاساز درشون میارم و میپوشم و آرایش میکنم.بعدش شماره محمد و اونم میاد و حسابی از خجالتم در میاد.امروز یعنی ۹فروردین ۱۴۰۳ حدود ۵ ساله باهاش آشنا شدم.و چون قدرمو میدونه و واقعا تو سکس منو به اون چیزی که. میخوام میرسونه…منم واسش سنگ تموم میزارم وخداییش به هیچ عنوان تو اين ۵سال. بجز محمد زیر کسی نخوابیدم.چون هم عالی میکنه هه ۱۷ سانت کله قارچی و رگدار و شقه کیرش.هم آبرو.خودش هم من براش مهمه…خلاصه اونیه.که. میخوام. و بابتش شکر گزارم. از روز تحویل سال تا امروز خونشون خالیه. منم که دیگه. زنش شدم و ثابت از فرصت بدست آمده نهایت استفاده رو میکنم.امروز خونه بودم زنگ زد گفت بیا.منم رفتم با شورت و سوتین آرایشم کردم و کلاه گیس مصنوعی زنونه و ماه.حسابی کوس شده بودم رفتم دستشویی خودمو تمیز کردم و اومدم تو رختخوابش.ما دقیقا زن و مردیم و خیلی ریلکس و عاشقانه میریم یه ساعتی لب گیری و سرم روی بازوش و یه چرت کوتاه میزنیم همیشه.و سریع نمیریم سر اصل مطلب…امروز بهم گفت ساک حسابی بزن گفتم چشم سرورم حسابی براش خوردم اینم بگم اینقدر خوش تراشه که دوست نداری از دهنت درش بیاری.خیلی واسش خوردمش و پُرتف گفت بسه بیا بالا همونجور روبروش بودم رفتم آینه بزرگ اتاق پذیرایی رو آوردم چون همیشه با آینه حال میدم بهش که خودمم نمایشی که قراره انجام بدم رو ببینم…خلاصه قرار دادم آینه رو سر جای مورد نظر…و نشستم روی شکم محمد سیر دلم زبونشو خوردم و اونم وحشیانه لبامو می‌خورد و بیشتر لب زیریمو که میدونه از جاهای حساسمه.منم رفتم سینه هاشو خوردم و سینه های سفید و زنونمو گذاشتم رو سینش که پر از موی آرامبخشه…تمام بدنم مور مور میشه تو این حالت مخصوصا وقتی گوشم و پشت گوشمو میخوره و لیس میزنه…دوباره رفتم پائین‌تر و کیرشو خوردم تا شق شد و آروم آروم نشستم روش و تا جا باز کنه همیشه روال سکسمون اینجوریه.محمد جونم این اختیارات رو بهم داده که خودم همه کاره باشم تو سکس و فقط آخراش که دیگه من خسته میشم اون میاد ادامه میده تا ارضا میشه.نشستم روش و بالا پائین آخرت حال هم واسه من هم واسه محمد جونم.نزدیک به یه ربع این پوزیشن بهش میدم و بعدش به بغل میخوابم که هم پوزیشن عوض کنیم هم با اینکار ارزاشدن محمد به تعویق میفته.حدون ۵ دقیقه به بغل و بعدش بالش میزارم زیر کمرم تا لنگامو وقتی بالا میدم و ميندازم دور کمرش تا توان داره واسم تلمبه میزنه و صدای شالاپ شلوپ سکسمون و آه و آوه و جیغ و عشوه و ناز بازی و ناله و هرچیزی که بلدم براش اجرا میکنم مثلا امروز میگفتم محمد عشقم داری زنتو چکار میکنی اونم میگفت دارم از کون میکنمش. منم صدامو زنونه و با حس خیلی زیبا که محمد عاشق این حرکت همه نفسم بکن همش واسه خودته.سندشو زدم به نامت چون فقط تویی که جوابگوی این کون قلمبه و زنونه ای…بکن مرد من…بکن منو که مردی جز تو نمیبینم این کونو بگاد.وقتی لنگامو میدم بالا واسش جوری اصولی و با کیفیت کارو پیش میبره که من فقط چنگ میزنم پتو هارو فحشش میدم و ازش تشکر میکنم چون واقعا از درونم حسش میکنم این ۱۷ سانت دیوونه کنندشو چجوری عقب جلو میکنه و قربون صدقم میره.بعدش که آخرای سکسمونه و هردومون عاشق این پوزیشنیم داگ استایل قمبل میکنم سمتش و اینقدر گود میکنم کمرمو که کون سفید و بدون مو و زنونم خودشو به بهترین شکل نمایان کنه.محمد بعد چنتا تعریف و تمجید از کونم دهنشو آورد و با لب و زبون سوراخمو لیسید همیشه نمیخوره فقط بعضی وقتا که حشرم بالاست و دیوونش میکنم اوکی میشه .بهم گفت برگرد بساک برام.منم حرف گوش کن و مطیع شوهرم محمدم واسش خوردم تا گفت بسه برگرد…منم طبق معمول برگشتم و قمبل و محمد سرشو گذاشت در سوراخم و یواش یواش تا دسته کرد تو و مثل همیشه نگه داشت.وقتی نگه میداره منتظر میمونه که من ریزه کاری رو انجام بدم.تمام سوراخمو از داخل و بیرون تنگ میکنم دور کیرش و بعد چند ثانیه ولش میکنم.چند بار اینکارو براش میکنم و با این کار بهش میگم آماده ام تا جر بخورم زیرت.محمد تو سکس خیلی رمانتیک اصلا چیزی که دوس ندارمو بهم تحمیل نمیکنه.مهربون و خواستنی…فقط قرارمون آینه دوسه دقیقه آخر سکسمون با تمام قدرت تلمبه بزنه البته از یواش به سفت نه یدفعه هارد بشه سکسمون.منکه قمبل در اختیارش و اونم محکم میزد تا ته ولی بدون اینکه اذیت بشم چون قبلش آماده میکنه منو و از حال خودم خارج میشم و بی درد و در اوج لذت در اختیارشم تا آخر سکس که اونم باز انتخاب منه.که بیشتر میگم بریزه لای پام و بریزه رو باسنم و با کیرش همه آبشو بماله به لمبرای کونم.ولی وقتاییم هست که میگه کجا بریزم و منم چون دوسش دارم میگم هرچی تو بخوای.اونم کیرشو از اعماق وجودم درمیاره و میاد میریزه تو صورتم.منم با اینکه زیاد رو صورت و خوردن آبو دوس ندارم ولی چون محمد رو بعنوان تک پر دوسش دارم باهاش اوکی هستم و هرجور بخواد بهش نه نمیگم…قبل از محمد سکسای زیادی داشتم ولی الان نزدیک به پنج ساله فقط با محمد به اون لذتی که میخوام و در تصوراتم هست میرسم…از وقتی باهاش آشناشدم دیگه احساس پوچی و سرزنش کردن خودم بهم دست نمیده.اینو قبول کردم که این حس زنونه که دوست دارم زن می بودم رو بپذیرم و تا جایی که دلم میخواد و این حسو دارم ازش لذت ببرم.خداروشکر میکنم محمد هست و به بهترین شکل ممکن منو ارضا میکنه…شاید باورش سخت باشه یه کم ولی من وقتی حس میگیرم و زیرش آه و ناله میکنم بدون دست زدن به کیرم ارضا میشم درست مثل یه زن.محمد جونم مرسی که هستی…بمونی برام نفسم

نوشته: حسین