سلام اسمم امیره
قد ۱۸۴
وزن ۷۰
سن ۱۷
داستان از اونجایی شروع میشه که یکی از فامیلامون اومده بودن خونمون .
اونا یه پسر به اسم رضا داشتن که به فوتبال علاقه زیادی داشت و سنشم ۱۵ میشد .از قضا منم یه توپ توی پارکینگ داشتم . رفتم نشستم پیشش آروم گفتم رضا خیلی وقته نرفتیم پارکینگ کیرم دیگه طاقت نداره ،بیا به بهونه توپ بازی بریم پارکینگ یکم حال کنیم .اونم گفت بزار مامانمو راضی کنم بریم .
با هزار زحمت مامانشو راضی کرد که بریم پارکینگ .سوار آسانسور شدیم و رفتیم پایین .ما یه انباری داشتیم که کلیدشو داشتم .باز کردم رفتیم تو موکت انداختم .(قبلا هم کرده بودمش چن باری )پرسیدم معطل چی هستی ؟
البته یادم رفت بگم این رضا جون ما پسر معمولی بود ولی کون خوبی داره.جواب داد اگه قراره مثل دفعه پیش یهویی بکنی تو من فقط ساک میزنم .
با هزار بهونه راضیش کردم که یواش میکنم .
زیپش رو باز کردم و کشیدم پایین (کیر کوچیکی داره ۸سانتی میشه )
ولی کونش خیلی نرمه
منم کشیدم پایین و دادم دهنش(کیرم ۱۷ سانتی میشه ،)شروع کرد میک زدن
خیلی حس عجیبی داشت انگار کل وجودت داره از کیرت مکیده میشه .
پنج دقیقه نمیشد که ابم داشت میومد ولی بهش نگفتم و آخر سری سرشو به زور گرفتم و ریختم دهنش ،اونم مجبور شد بخوره .
وقتی کشیدم بیرون منصرف شده بود و میخواست بره که باز دوباره با هزار زحمت راضیش کردم .
اینبار داگ استایل شدیم و کاندومو در آوردم و کشیدم سر کیرم و ژل روان کننده زدم روش و مالیدم به سوراخش یه دقیقه ای همین کار ادامه داشت که سرشو هل دادم تو و رضا یه آه بلندی از درد کشید.میخواست به جلو خم بشه که کیرم در بیاد ولی محکم گرفتمش که درنره
چون اگه نمی گرفتم تا اخر نمیذاشت فرو کنم و هی میگفت درد داره .
سرش که رفت تو یه یک دقیقه ای وایستادم تا جا باز کنه و ادامه دادم ،یکم که بیشتر فشار دادم تا نصفه رفت و و رضا داد میزد و دست و پا میزد تا در بره ولی محکم گرفتمش تا در نره ‌.
عقب جلو کردنو شروع کردم و داشتم حال میکردم که یکدفعه تا دسته کردم توش و محکم چسبیدم بهش و محکم بغلش کردم و دهنشو گرفتم تا کسی صدامونو نشنوه .
حالا دیگه خایه هام چسبیده بود به کونش
برگشت گفت کی تموم میشی دارم پاره میشم .
منم با لبخندی گفتم تازه اولاشه .
شروع کردم به تلمبه زدن و داشتن با سرعت متوسط تلمبه میزدم ۳ دقیقه ای گذشت و منم سرعتمو بیشتر کرده بودم .
با هر تقه ای که میزدم رضا یه اخ میگفت .حالا دیگه ۱۰ دیقه ای میشد که داشتم تلمبه میزدم .کم کم داشت میومد که سرعتمو بیشتر کردم و داد رضا رفت ها .
با تلمبه ای محکم بغلش کردم و کیرمو تا تا کردم تو و نگه داشتم وبا آه بلندی ارضا شدم و ریختم تو کاندوم .زود دراوردم تا کیرم نخوابیده بود (اگه میخوابید کاندوم گیر میکرد تو ).
ازش تشکر کردم و انباری رو مرطب کردیم و درو بستیم و سوار آسانسور شدیم و رفتیم خونه .
قسمت بعدی سکس با مامان مذهبی همین رضا رو براتون تعریف میکنم .

نوشته: amirsmart