بعد از گاییدن ناگهانی و برنامه ریزی نشده ی دبیر ادبیات در اتاق مشاور ، و بیحال بودنش در دفتر مدرسه ، چند پبامک براش فرستادم که رفتارت تابلوهست و همکاران مشکوک میشوند، برو آبدارخانه مدرسه و آبی به سر و صورتت بزن و برگرد . خوشبختاته زود رفت. وحالش بهتر شده بود. چند پيامک برام نوشت که عذاب وجدان دارم ،جوری شدم . هم خوشم هم بد.
یه کم دلداریش دادم و نوشتم که این جریانها در زندگی شیرینی و لذت خاصی دارند و اصلا خودت را نگران نکن . کم کم از اون حالت خارج و حالش بهتر شد ، اعتراف کرد که لذت زیادی از سکس صبح برده و بعد چند ماه ازضا شده. حتی گفت لذت این سکس از دوسالی که با شوهرم بودم ، بیشتر بوده.
گفتم خانم کریمی از سکس منوخودت هیچی به مارال دبیر ریاضی نگو. چون کنترل زبانش ندارد و از طرفی حسودهم تشریف دارد . آبرو دوتامون میبره .
گفتم یه سوال بپرسم ؟
گفت بگو
گفتم از چه قسمت سکس صبح لذت بیشتری بردی و برات جالب بود .
گفت . عارم میاد بگم .
گفتم نازت میکشم . لبتو می بوسم . بگو برام ، !!!
گفت .اول بزرگی و کلفتی آلتت که واقعا تمام دستگاه منو پر کرده بود و هنوز بعد از دوساعت احساس میکنم وسط پاهام هست،!!!
دوم ، لذت خاص سکس هیجانی و سرپایی و سریع
گفتم خانم خوشکله تو فقط ده درصد از سکس با من را تجربه کردی ، چون موقعیت مکانی و زمانی مناسب نبود.
گفت مگه قراره دیگه چکار کنی ؟
گفتم مقدمات سکس از خود سکس مهمتره .
گفت چطور ?؟؟
گفتم . اول نوازش ، ماساژ و بعد با زبانم کوس ات را چنان بخورم تا ارضا بشی .زبانرا تو کوس و کونت بجرخانم . سینه هات بخورم . و…
گفت آقا محسن توراخدا الان نگو…
گفتم باز آب کوست راه افتاد؟؟؟
گفت بی ادب …
گفت اینکارها که میگی فقط تو فیلم هاست وگرنه هیچ مردی کوس وکون زن را زبان نمیزند،!!!
گفتم . شرط می بندی برات انجام بدم.
گفت نمیدونم .!!!
گفتم فردا صبح کجایی بیکاری ،
گفت آره فردا کلاس ندارم ،
گفتم پس ساعت ۹ فردا صبح میام دنبالت که تا ظهر پیش هم باشیم و برات انجام بدم.
اولش گفت نمیشه و نمیتوانم. ، می ترسم ، ولی معلوم بود دلش داره می لرزه ،
گفتم تا شب بهم اطلاع بده منتظرم!!
شب رفتم خونه مارال . خوشبختانه آپارتمانش جوری بود که هیچ مشکلی برای رفت و آمد به خانه اش نداشتم .
سکس سبکی باهاش کردم .
گفت نمیدونم خانم کریمی امروز چش بود . مث هر روز سرحال نبود.
گفتم حتما شوهرش یا دوستش کوسش را جر داده !!!
گفت بی ادب .
خانم کریمی گفته از سکس با شوهرم راضی نیستم .
و هیچ دوس پسری هم.نداره!!
گفتم پس گناه داره ، بیارش تا سیرش کنم از سکس .
گفت بیخود دلت خوش نکن من اجازه نمیدم …
گفتم بخاطر خودش میگم . نره زیر کسی بخوابه که آبروش ببره . وگرنه من تورا دارم ،نیاز به کسی ندارم .
گفت آفرین !! شوهر با وفای خودم.
گفتم پس به فکرش باش .
گفت فعلا نه تا بعد …
گفتم حسوووود
مارال صبح کلاس داشت ولی من کلاس نداشتم . مارال گفت میشه اینجا بمانی و ناهار درست کنی .
گفتم کار دارم ، ولی سعی میکنم ناهار درست کنم .
گفت بخاطر من بمان . .
فردا مارال به مدرسه رفت . ساعت حدود ۹ به خانمکریمی پیامک دادم. داشت آماده میشد. رفتم دنبالش و آوردمش خانه مارال . همون دم درب همدیگر را حسابی بغل کردیم .
معلوم بود خیلی بی تاب هست و سکس دیروز حالش را خوب کرده.
مانتو و مقنعه اش را درآوردم . روبرو آیینه قدی تو هال از پشت بغلش کردم. چه هیکلی داشت . امروز برای بار اول لخت دیدمش. واقعا محشر بود .گفتم کوفت شوهرت بشه ابن بدن و این سینه ها و این کوس زیبا …
گفت هی هی ، اون اصلا بدن منو نمی بینه !!!
گفتم حتما لیاقتش نداره !!
در حالیکه زیر گردنش را میخورم بلندش کردم و بغلش گرفتم و بردمش تو اتاق خواب .اونجا کامل لختش کردم بدنش واقعا عالی بود . باسن رو به عقب ، سینه سفت وجلو آومده ، بدون شکم و ران های بزرگ .وخودش هم که جوان ، زیبا . دوس داشتنی و نرم و لطیف …اول گردن و لبش خوردم.
بعد بدنش ، شکمش نافش، همه خوردم. و صدای آی آی . آه آه خانم کریمی کل خونه را فرا گرفته بود .
پاهاش را باز کردم .کوس کلوچه ای زیباش پر آب شده بود . تا زبان رو کوسش کشیدم
گفت وای چکار میکنی.
مگه میشه اونجا را زبان بکشی .؟؟
.وقتی کوسش رو براش خوردم واقعا تاب و تحمل نداشت و مثمار بخودش می پیچید. من هم میخواستم لذت بیشتری ببره . هرچه توانستم رو کوسش مانور زبانی دادم . بلند داد و قال و سر و صدا میکرد وبا دستش سرم را یه کوسش فشار میداد .من هم زبانم را داخل کوسش کردم. پیچ و خم بزرگی به خودش داد و نفس بلندی کشید و ارضا شد.
گفت دیوانه ام کردی .!!!
اومد بالا و کیرم را بین پستانش قرار دادم. با آب دهانم کیرم را خیس کردم و از بین سینه هاش سر کیرم را به لب و دهانش میرساندم. کم کم دهانش را باز کرد. سر کیرم را وارد دهانش کردم و او هم مک میزد . با دست خایه هام گرفت .و شروع به لیس زدن کیرم کرد. من هم موهای سرش را گرفتم و تا انتها در دهانش فرو می بردم …چشاش تا آخر باز میشد و عوووق می زد . حدود پنح دقیقه اینکار را تکرار کردم و ته گلوش ارضا شدم . تمام آبم را قورت داد .
باهم رفتیم حموم و کامل بدن همدیگر را شستیم .اونجا حسابی بغلش کردم و کیرم را به باسنش مالیدم.. خوب که تحریک شد ، به اتاق خواب برگشتیم و شروع کردم به خوردن کوسش . کم کم حس دوباره گرفت .معلوم بود لذت زیادی میبرد. و من هم براش لیس میزدم. از پایین تا بالای چاک کوسش را خوردم.
با آه ووناله زیاد وپیچ وخم دادن بدنش ، گفت آقا محسن تورا خدا بکن تو کوسم . دارم می میرم !!!
کامل آماده بود . هر دو پاش را رو دوشم گذاشتم. کوسش جلو کیرم بود. سرکیرم را با آب کوسش خیس کردم، چند بار سر کیرم را توشیار کوسش کشیدم. در حالیکه چشماش بسته بود ، ناگهانی و یکضرب تا خایه هام در کوسش فرو بردم . کامل تو خودش جمع شد . وحشتناک فریادی کشید و ناخن هاش را در پشتم فرو برد . بدون مهلت شروع به تلمبه زدن در کوسش کردم . تند و سریع و تا بیخ کوسش تلمبه زدم .
زدم و زدم تا واقعا دیگه ، فریاد میزد و درد میکشید. هر دو عرق کرده بودیم. ولی واقعا لذت میبردیم
در حاليکه چشماش بسته بود گفت… واقعا خیلی قدرتمند و بی رحم هستی . واقعا زیر کیرت جرررر خوردم.
امروز معنی سکس واقعی را فهمیدم. ولی تلمبه بزن . من هم تند تند زدم … بی رحمانه وتند . جوری که کوسش کامل باز شده بود . گفت بریم جلو آیینه قدی تا سکس مان را ببینم .
جلو آیینه چهار دست وپا شد. در حالیکه تو آیینه به باسن خودش و کیر من نگاه میکرد . گفت وااااا جقدر کیرت بزرگه .ابن همه میره تو کوس من .
گفتمآره خانم خوشکله…
ار پشت، باسنش را گرفتم و بالا کشیدم و تا آخر در کوسش فرو بردم .در حالیکه باسنش تو دستام بود و با سیلی بهشون میردم ، رفت و آمد کیرم در کوسش ، صحنه ی زیبایی را تو آیینه خلق کرده بود. فشار کیرم سبب میشد بدنش را به سمت بالا جمع کند. گفت توراخدا دیگه تحملش ندارم ، تمامش کن. دارم پاره میشم . واقعا برخورد کیرم به رحمش را حس میکردم.
تلمبه زدن را تندتر کردم و بعد چند دقیقه باهم ارضا شدیم وتمام آبم را داخل کوسش خالی کردم …
بیحال و لش افتاده رو تخت و حدود نیمساعت خوابید. بلندش کردمو سر وضعش مرتب کرد و لباس پوشید که صدای زنگ درب خونه اومد . از آیفون نگاه کردیم ، مارال پشت درب بود .خدای من چرا دو ساعت زودتر برگشته بود . چه شانسی داشتم که صبح به بهانه بیرون رفتن و برگشتن دسته کلید خونه را ازش گرفته بودم . خانم کریمی استرس گرفت و دست وپاش را گم کرد . خانم کریمی را تو یکی از اتاق ها گذاشتم و گفتم من مارال را تو اتاق دیگه میبرم ومشغول میکنم، تو هم آرام و بی صدا برو .
آیفون را زدم . مارال بالا آومد . دم درب بغلش کردمو بردمش اتاق مجاور . و باصدای بلند گفتم چه خوب شد زود آومدی . دلم برای بغل کردنت تنگشده بود . حدود دوسه دقیقه باهاش عشق بازی کردم. در ابن فاصله خانمکریمی هم پيام داد که من رفتم .
خوشبختانه خونسردي من سبب شد متوجه چیزی نشود .
نوشته: محسن
اخه بی ناموس تر و دیوث تر از شما هست مخ اینو زدی خونشون کردی هتل هم خودشو میکنی هم یکی دیگه رو
جالبه ابت رو میریزی تو دهنش ولی بهش میگی خانم کریمی، اونم به تو میگه اقا محسن. همینجوری ابت رو میریزی تو کوس همه هیچکسم نمیگه چرا؟
بابا یکی اینو از شارژ بکشه ،جانی دپ اومده مدرسه همه زنا عاشقش شدن
آقا محسن، این داستان های شما فقط و فقط تبلیغ تفکیک جنسیتی است. خجالت بکش. هر جا یک مرد و چند زن باشند، حتمی کار به سکس خواهد کشید. این تفکر آخوندی است. این مسخره بازی را تمام کن.
کل دبیرارو گاییدی دیگه اصلا از وزیر تا کل پرسنل اموزش پرورش و دبیرا و ابدارچی نکنه اقایونم گاییدی
اینم برای خودش یه زری میزنه شماها چرا باور میکنید ؟
کفش خانم کریمی کجابود این وسط اقامعلم کیرکلفت بکن که دیگه فقط مدیرمونده بکنیش
آقا ما رو نکنی ما داشتیم از اینجا فقط رد میشیدیم
با توجه به این لحن و نگارشت فکر کنم دبیر ادبیات خودت بودی و کردنت
اینجور که تو تعریف کردی فکر کنم خانوم های اون مدرسه تا حالا مرد از نزدیک ندیده بودن که تا تو رو دیدن شروع کردن به دادن
اینقدر طرز نوشتن و ادبیاتت داغون بود که ترجیح دادم نخونم مگه افغانی ای که اینجوری نوشتی
یحتمل مادر نویسنده بعلت ضیق وقت و همچنین حضور برادران گشت ارشاد مقداری اسپرم گراز وحشی را وارد اندام تنلسلی خودش نموده و با دسته هاون اونو کوبیده که نتیجه اون محصولی ناخلف و بچه کونی به نام نویسنده این کشعرها در اومده .
کلا کیر آقای ناظم کلاس اولت تو کونت
نمی دونم چرا تمام زنان این کشور از سکس با شوهراشون راضی نیستن و میان به امثال تو کسکش میگن منو بکن
جوووووووون قربون این جندهخانمهای متاهل بشم چه کس و کونی میدن 😍😜🤤🤤
کیرم دهن اون دبیر ریاضی و ادبیات که به این نمره ندادن و باعث شدن اینجا بیاد تلافی کنه😂😂😂
فقط میشه این ۳ قسمت رو ب عنوان ی داستان ک بازم ک/صشر خالصه باور کرد ن حقیقت و گرنه مگه ج/نده خونس
تو واقعا زنا زاده یا حروم زاده ای که با زن شوهر دار سکس میکنی کیرم تو ناموست
بنظرم بعد کریمی نوبت معلم علووووومه😁
ینی سراغ کس دیگ ای بری ناراحت میشم از بس درس تخمی بود
اخه اوسکول چرا فک میکنی همه مث خودت اوسکولن و بدون شعور؟
تو اتاق مشاور آی بلندی کشیدن هر دوی اینایی ک گاییدی؟
حالا تو خونه هاشون کردی شون ی چیزی
اینو ب این خاطر میگم چون خودم برا کامپیوترای مدرسه دخترانه رفته بودم دبیر علومشون ازین کون طاقچه ای ها بود تور کردم ب بهانه تردمیل خرابش تو خونه خودش کردمش نع ک بگم اره تو اتاق انفورماتیک مدرسه دخترانه کردمش
تو مدرسه ب این جهت ک تعمیر کار الکترونیک بودم شمارمو گرفت ما بقی ماجراها همه بیرون مدزسه
عجب!! عمو جانی احتمالا از تو یاد گرفته🤣🤣
کاشکی سایت گزینه ای داشت که می شد هزار تا دیسلایک داد به این انگل اجتماع
از آنجایی که اتاق مشاوره پرونده خصوصی دانش آموزان در آنجا بایگانی می شود هیچ کس غیر از خود مشاور حق ورود به آنجا را ندارد حتی رئیس مدرسه
کیرم در دهان مادرات با این کس و شعر نوشتنهایت
با تشکر
اقای ناصر شیرم دهنت چی میگی تو ؟ چرا فاز شیری میدی اینجا داستانه فقط ما میخونیم و باهاش جق میزنیم مثل فیلم سوپر، مثلا خلبان تو پرواز مهماندارو میکنه قرار نیست اتفاق بیوفته ، حالا این وسط هم یک نفر میخواد به غریبه بده مثلا میره به برادر شوهر یا شوهر خواهرش میده شما الان فازت چیه؟