سلام دوستان
من فرهادم و با اسم pesarake barde اینجا فعالم
ادامه ی داستانو براتون بگم
صدای پسره که اومد بدنم به لرزه افتاد
یهو مریم خانوم برگشت با لحن تندی گفت: فرزانه این کیه؟ قرار نبود کسی اینجا باشه!!!
+دوستمه میخواستم بیاد مراقب باشه و این سگه را بکنه_
یا بیرونش کن یا ما میریم…این بدبخت بدون اجازه من آبم نمیخوره چه برسه که برات مشکلی پیش بیاد اگه اون نمیره ما بریم
+باشه باباصبرکن بفرستمش بره
مریم خانوم نشست جلوم با اون صورت ظریف و چشمای باریکش و گونه های برجستش نگام کرد بهم دست کشید زید گردنم گفت نترس سگه من مراقبتم و قرار نیست کونی کسی بجز من بشی…البتهههه شایدم بد نباشه اینجوری تحقیرت کنیمااا یه مرد کونت بذاره و منی اونو بخوریییی😂😂😂
+سرورم من فقط به دستور شما عمل میکنم و هرجوری دوست دارید دستور بدید
_😂😂😂مادر کسده شانست گفت بجز این هیچ جوابی ندادی وگرنه واقعا میگفتم کونت بذاره
منو برم گوشه اتاق و پسره رفت
فرزانه خانوم اومد وقتی دیدمش دوباره شق کردم فوری
+بچه ها نمیدونستم چیکار کنم برا احتیاط آوردمش و ببخشید…خب بریم سر کار خودمون…الان این حیوون ماست؟ سگه؟
_بله عزیزم در خدمت ماست اصلا مال تو هر کاریش میخوای بکن
+سگه…گرسنته؟
_هاپ هاپ
ناهید خانوم گفت البته فرزانه این بی ناموس حق حرف زدن نداره
همشون بلند خندیدن و استخون بدن من میلرزید از حقارت و سر خوردگی
هواسم به اینننهمه حقارت بود که یه استخون افتاد جلوم
بلند تر خندیدن
فرزانه خانوم گفت ببین سگه…دوست دارم ببینم چطوریه که میگن تو جقی هستی؟
مریم خانوم گفت سرییییع بااااش
فوری شروع کردم به جق زدن و یکم آبم اومد ریختم تو دستمو خوردمش
فرزانه ماتش برد
فرزانه گفت چقدر خوبههه صداش قوی شده بود
خس کردم سادیسمش داره میزنه بالا
سرشو آورد بالا ونگام کرد
زل زد بهم
ببین حیوون من کلی فیلم دیدم و همممشو دوست داشتم
خارتو میگام امشب
اشتباهی مرتکب بشی با کون لخت میندازمت تو کوچه…واحد روبه رویمم یه پیر زنه که یهو مجبور میشی کسشو بلیسی پس خوووب گوش میدی به حرفام دیگههه
مریم خانوم گفت فرزانه جان گلم ببرش تو اتاق که تنها باشی و نافرمانی کرد فقط بگوووو
+باااشهههه…بدینش به من تا درستش کنم…
بلند شد و قلادمو کشید برد تو اتاق
درو بست و نگام کرد
دوباره شق کردم از استرس
+ببین…من که ولت نمیکنم…تازه خوشم اومده…هروقت گفتم باید بیای اینجا…خارتم میگام…
چشم ملکه…
+خبببب بلندشو وایسا و واهاتو باز کن
بلند شدم
جوری با لگد زد توی تخمام که داااد زدم
مریم دویید تو اتاق محکم زد تو گوشم و گفت زرررر نزن بی ناموس
_فرزانه چیکارش کردی
+هیچی بابا یه لگد زدم تو تخماش
_ آروووم باااش نابودش نکن مال خودتهههه…همسایه ها نفهمننن
+باشه مریم کنترلم دست خودم نبود فیلم زیاد دیدم
مریم رفت و درو بست
فرزانه زل زد تو چشمام و تخمامو گرفت تو مشتش و گفت فقققط دلم میخواد صدات در بیاد و فشار داد از ترس داد نزدم و میییپیچیدم به خودم
میزد تو گوشم
توف میکرد تو صورتم و میخندید و اذیتم میکرد
سادیسمش خیییلی بالا بود
یکم که خسته شد گفت بتمرگ رو تخت میخوام مداد بکنم تو کیرت
خیییلی ترسیدم و خودمو جمع کردم
واقعا مانع شدم که مریم خانومو صدا کرد
مریم اومد و گفت : چی شده دوباره؟
فرزانه دندوناشو رو هم فشار میداد و با قیض گقت+ این حرومزاده نمیذاره سوندش کنم
_ وااای😂 سوند؟ فرزانه تو چه زود پیشروی کردی
میخندیدن
قلمو عقب جلو میشد تا یکم روون شد
مریم گفت وااای ببییییین رفت توووو عااالیه و بلند شد از روم
وقتی دیدم ترسیدم
تقریبا ۵_۶ سانتش رفته بود تو و همینجور عقب جلو میکرد
وا دادم دیگه
یواش یواش کرد تو حدود ۱۵ سانت بود
کااامل توی رگای بدنم حسش میکردم
اونا میخندیدن و من وحشت زده و درد کشیذه افتاده بودم
یهو قلمو کشید بیرون و گفت خبببب…مریم خییییلی حال داد
شماها برید بچه ها
رفتن و درو بستن
فرزانه نشست بالا سرم
مثل اینکه تخلیه شده باشه آروم گرفته بود و گفت دهنتو باز کن
یه توف کش دار کرد توی دهنمو نشست رو صورتم و اشاره کرد
منم شروع کردم به لیسیدن و دوباره ارضا شد
خیس شدم
نوشته: فرهاد برده
عالیه ، فقط خواهشا زود بزود بنویس و طولاکی تر بنویس.
ریدم تو کوس مادرت و کسایی که به این چرنیدات علاقه دارن مادرتون رو گاییدم
حتما ادامه بده. در ضمن افرادی که دوس ندارن خب اولش گفتن موضوع ارباب و برده هست و لازم نیست حتما بخونن و فحش بدن! نخون
حالم بهم خورد خارکصده
لیاقت صگم نداری
کصخل برده ی افغانی شدی؟؟
قاتلام اینجوری مجازات نمیکنن ملتو ک مداد بکنن تو رگاش
خیلی چندشی
ضربه ای که این داستان به ایران و ایرانی زد امریکا و اسرائیل تو این ۴۳ سال نزدن