وقتی سهیل منو کرد

1403/01/26

سلام به همگی شما عزیزان. ماجرایی که قصد دارم براتون تعریف کنم کاملا واقعی هست و همجنسگرایانه.
من سینا هستم 37 سالمه. 176 قد و 75 وزنم هست. رنگ پوستم روشنه. تحصیلکرده هستم و موقعیت شغلی عالی هم دارم، در سکس تمایلات متفاوتی رو دارم. دوجنس گرا هستم، دوست دختر دارم و با دختر سکس دارم اما از لحاظ همجنسگرایی هم سال هاست که مواردی رو تجربه میکنم تا بتونم از نظر ذهنی خالی باشم. در همجنسگرایی تمایلم بات هست و دوست دارم یک زن باشم و از این کار لذت میبرم. در ابتدا فقط سافت سکس میکردم، ساک میزدم و لاپایی و … اما الان با این ماجرایی که براتون تعریف میکنم بار 5 بود که سکس هارد رو تجربه کردم. اینم اضافه کنم که تمایل زیادی به پوشید لباس و لباس زیر زنانه دارم و در تمام تجربیاتی که داشتم این کار رو برای نفر مقابلم انجام دادم. بیشتر از این طولش نمیدم گفتم یک مقدار از خودم بگم تا آشنایی مختصری با من و تمایلات من داشته باشید.
و اما ماجرایی که تقریبا 1 ماه پیش برای من اتفاق افتاد.
دوستی دارم من به نام سهیل که حدود 5 سالی هست با هم آشنا شدیم. حتی تا الان 4 5 باری هم با هم سفر رفتیم. اون 42 سالش هست و 5 سالی از من بزرگتره و هر دو مجرد هستیم. من تنها زندگی میکنم و سهیل بخاطر یکسری مسائل با خانواده زندگی میکنه و نمیتونه تنهاشون بذاره. قدش تقریبا 180 میشه و بدن پری داره و ورزشکار هم هست. بخاطر زمینه شغلی که داشتیم خیلی زود با هم صمیمی تر شدیم و همونطور که براتون عرض کردم سفر هم رفتیم. هر دو هم خیلی حشری هستیم و در مسافرت ها که 2 بارش خارج از کشور بود ابراز نظر و … میکردیم درباره خانما، اما از تمایلات همجنسگرایانه هم خبر نداشتیم. من خیلی دوست داشتم که بدونم سهیل به مردها هم تمایل داره یا نه چون چندباری که شلوار عوض میکرد و یا در سفر استخر رفته بودیم حس میکردم کیر گنده و خوش فرمی داشته باشه (همینطورم بود). روم نمیشد ازش بپرسم چون میترسیدم نسبت به من دید پیدا کنه و کلا خودتون هم میدونید دیگه مخصوصا در روابط دوستانه و صمیمی ریسک بالایی داره.2 باری هم تصور سکس باهاش رو تو ذهنم کرده بودم. بگذریم.
یک روز بیرون بودیم، رفته بودیم رستوران، منو رو نگاه میکردم و غذا سفارش دادیم گوشیش رو داد دست من تا چند تا نمونه دستگاه مربوط به کارمون رو ببینیم خودش هم رفت تا سفارش بده. داشتم عکسا رو نگاه میکردم، عکسا در حالت بزرگ قرار داشت و من ورق میزدم. یهو از عکس خارج شدم و گالری در حالت تمام عکسا قرار گرفته یکم بالاتر چند تا عکس نظرمو جلب کرد، بیشتر دقت کردم دیدم فیلم هست، فیلم های کوتاه. حدود 10 تایی میشد. 4 5 تا از این فیلما ، بله درسته فیلم گی بود. خشکم زد، یهو استرس گرفتم و تو همین لحظات بود که سهیل اومد و من سریع دوباره روی عکس دستگاه قرار گرفتم. تمام این موارد که براتون شرح دادم شاید 3 4 دقیقه طول کشیده بود. یهو گفت چطورن؟ گفتم چی … گفت دستگاهها دیگه؟ گفتم آهان بد نیست برام بفرست که دقیق تر ببینم. تو ذهنم نمیدونستم خوشحال باشم که تمایلش رو فهمیدم یا اینکه تعجب کرده بودم گیج بودم بیشتر. اون روز گذشت و من ذهنم درگیر بود. حالا یه سوالی اینجا مطرح میشد اینکه تمایل داره مشخص بود چون چند تا فیلم بود اما اینکه بات بود یا تاپ؟ باید اینو متوجه میشدم چون قطعا بات بودنش بدرد من نمیخورد.
چند روزی گذشت و دوباره رفتیم بیرون، بیرون تو یکی از مال ها قدم میزدیم، که گفتم بذار یکم سر صحبت رو باز کنم. یهو گفتم سهیل بعضی از این پسرا رو دیدی انگار دخترن مثلا اونو ببین، گفت آره خیلیم هستن، گفتم پس تو هم توجه کردی. گفت آره لامصب بعضیاشون خیلی خوبن از نظر بدن و پوست و … خندیدم گفتم نکنه تجربه کردی باهاشون اینقدر نظر کارشناسی میدی. خنده الکی کرد و گفت نه بابا. گفتم حالا اگه یروز یه دختر بذارن و یدونه از این پسرای مامانی ترتیب کدوم رو میدی؟ یکم فکر کرد و گفت بدم نمیاد تجربه جدید داشته باشم ترتیب پسره رو بدم. گفتم اوه اوه و دوتایی خندیدیم. اینجا بود که میشد فهمید تمایلش چی هست و اینکه اون فیلما هم الکی نبود و درست بود. سهیل هم تمایلاتی داشت و حتی ممکنه تجربیاتی هم داشت (که بعدا مشخص شد مثل من داشته).
امیدوارم که تا اینجا حوصلتون سر نرفته باشه، سعی کردم کلی توضیح بدم تا براتون قابل درک و تصور باشه. خیلی تو صحبت ها و موارد ریز نشدم.
حالا همه چیز رو بعد از تقریبا 5 سال متوجه شده بودم اما چطور میتونستم کاری کنم که با من سکس کنه. این خیلی سخت بود. مستقیم بهش میگفتم، خب قطعا نمیشد. چیکار باید میکردم و این ذهنم رو درگیر کرده بود. دلم کیس جدید میخواست، تجربه جدید مخصوصا اینکه استایل بدنش و مردونه بودنش و کلیتش منو حشری میکرد. شروع کردم سرچ کردن، ماجرای گی خوندن، فیلم دیدن تا بلکه راهی به ذهنم برسه. اما خیلی هاش توهمی بود و نمیشد. تا اینکه تصمیم گرفتم صبورتر باشم و نرم نرم بتونم نزدیکتر بشم. برای شروع یروز گفتم پاشو بیا خونه خیلی وقته نیومدی و گفت باشه. من بدنم مو داره اما هرچند وقت یکبار و مخصوصا زمانهایی که دلم بخواد اون حس رو خالی کنم فول شیو میکنم و حالا کیس مورد نظرم رو هم از تو اینترنت یا گروهها پیدا میکنم و … رفتم کامل شیو کردم، برق انداختم همون روز صبح هم رفتم تا حسابی برق بزنه. لوسیون و کرم مخصوص هم که همیشه دارم زدم. باید کاری میکردم که بیشتر از قبل جلب توجه کنم. یه شلوارک تا روی رونام پوشیدم و کاملا جذب، تیشرت هم کوتاه پوشیدم که کونم بیرون باشه و برجستگی خودش رو نشون بده.
خب غروب بود که اومد و اومد بالا، روبوسی و بغل کردیم و اومد نشست. منم مقابلش نشستم و پامو رو پام انداخته بودم و سعی میکردم کلا جلب توجه کنم. یکم حالت حرف زدن و خنده هام رو تغییر داده بودم. برای چیزی آوردن و غذا و اینا هم بلند میشدم سعی میکردم غر بدم. تو آشپزخونه که بودم داشتم پای گاز همبرگر سرخ میکردم صداش کردم گفتم بیا اینجا بشین نزدیک و اونم اومد. من جایی بودم که پشتم بهش بود و حرف میزدم. صفحه شیشه ای گاز که خب به دیوار بود رو نگاه میکردم و دیدم که هر از گاهی رو به پایین و رو هم نگاه میکنه هم کونم هم ساق پاهام. خلاصه اون شب گذشت و طولانیش نمیکنم و سهیل رفت. خیلی حشری بودم اون شب یکم با خودم ور رفتم و دوتا فیلم دیدم و خودمو ارضا کردم.
چند روز بعد بهش زنگ زدم گفتم سهیل خیلی وقته پیک نزدیم، من میگیرم شب جمعه بیا که راحتم باشیم، بعدشم شب بمون دیگه، گفت بذار من میگیرم گفتم نه من میگیرم و خلاصه اوکی شد. تصمیمم رو گرفته بودم و نقشم رو هم ریخته بودم که در ادامه متوجه میشید.
ساعت حدود 8 بود که اومد. منم مجدد برق انداخته بودم و یه شلوارک دیگه و بازم جذب و بازم قابل توجه پوشیده بودم. تنها راهی که به ذهنم برای شروع رسیده بود همین داغ شدن طرف بود، شروع کردیم آروم آروم خوردن و حرف زدن. داغ شده بودیم و سهیل بیشتر چون اون 2 تا هم از من بیشتر خورده بود. از قبل چند تا فیلم گی از پسرای همسن و سال خودمون ریخته بودم تو گوشیم و آماده کرده بود، خیلی داغ و حشری شده بودم. رو کاناپه بودیم و کنار هم و میز هم جلومون. منم سعی میکردم ناز و عشوه بیام. 1 ساعتی گذشته بود و قشنگ داغ بودیم. یهو شروع کردم حرف اون روز درباره پسرارو وسط کشیدن، گفتم سهیل یادته اون روز رو و … چون داغ بود گفت آره تو هم خوب یادته ها. یکم حرف زدیم ذهنش آماده بشه و بازم تو حرفا مطمئن شدم که تمایل به فاعل بودن داره. یه پیک دیگه زدیم. موزیک گذاشتم و گفتم آخ سهیل کاش دوتا دختر اینجا بودا اما تنهایی هم خوش میگذره گفت آره عزیییییزم و عزیزمش رو یه جوری گفت (بعدا فهمیدم که بهم و به حرفام شک کرده بوده) پا شدم و با آهنگ قر دادم و رقصیم و سعی میکردم با کونم حشریش کنم. یهو دل رو زدم به دریا موزیک رو کم کردم رفتم کنارش نشستم و گفتم سهیل راستی بیا اینا رو بهت نشون بدم، و فیلمایی که گرفته بودم رو پلی کردم. همونطور که گفتم پسرای تو فیلم تقریبا همسن و سال ما بودن، اولش نخواست خیلی خودش رو نشون بده، گفت اینا رو برای چی گرفتی گفتم بخاطر حرفای اون روز درباره پسرا و … یهو الان یادم افتاد ببین. یکم راحت تر شد و چند دقیقه ای بود که داشتیم میدیم و بینش دیدم یجاهایی میگه جون، گفتم اوه اوه دلت میخوادا زد زیر خنده، شلوارک داده بودم پوشیده بود و قشنگ متوجه شدم کیرش تکون خورده خودش حواسش نبود.
پامو چسبوندم با پاش و یکی دیگه پلی کردم، گفت بازم داری که، گفتم دوست نداری بیخیال بشم، گفت نه باحاله. یهو دستم رو گذاشتم رو کیرش، چش تو چش شدیم و گفت چیکار میکنی؟ گفتم دلم میخواد. سکوت کرد، گفت مطمئنی؟ گفتم آره از اون روز که فیلماش رو تو گوشیت دیدم. خشکش زد. بین حرفا داشتم کیرشو میمالیدم و پامو انداخته بودم رو پاش. دستش رو گذاشت رو پامو گفت جون باشه. گفت من فقط میکنما. گفتم اینم فهمیدم. گفتم تجربه داشتی؟ گفت خیالت راحت.
شلوارکش رو کشیدم پایین و کیرش رو درآوردم، 16 17 سانتی میشد، کلفت بود و نیم خیز، سرش توپول بود. میدونستم همیشه شیو و تمیزه. شروع کردم خوردن و اونم آه میکشید، گفت سینا جون میبینم که تو هم تجربه اولت نیستا از یه دختر بهتر میخوری. صدام رو با ناز و عشوه بیشتر کردم و گفتم بله سهیل جون. گفت جوووووون . همینجوری میخوردم، داغ بودم و حال میکردم. همدیگرو لخت کردیم و رفتیم داخل اتاق رو تخت. دوست داشتم هیکلش گنده تر از منه. شروع کرد مالیدن من و گفت عیبی نداره راحت باشم یسری حرفا بهت بزنم؟ گفتم راحت باش. گفت باشه جنده من. همینجوری منو میمالید و رونا و کونم و … جون جون میکرد. بازم کیرشو گذاشت دهنم و گفت بخور سینا کونی من. قشنگ متوجه شدم کارش رو بلده. روغن بدنم و کرم دادم بهش. شروع کرد با سوراخم ور رفتن. اصلا عجله نمی کرد، می گفت چه کونی داری تو، چشمم گرفته بود اما نمیشد کاری کنم. با حرفاش بیشتر حشریم میکرد. شروع کرد انگشت کردن منم آه میکشیدم، حسابی حال میداد. داگ استایل شدم، باز باز کردم، گفتم بکن بکن. کیرمم میمالید. کیرشو گذاشت دم سوراخ و آروم فشار داد خوب لیزش کرده بود. یه آه کشیدم. خیلی بلد بود، آروم و با حوصله و در نهایت کاملا جا کرد. شروع کرد آروم تلمبه زدن منم رو هوا بودم. اونم میگفت سینا جنده من.
پوزیشن رو تغییر داد، ایستاده اینبار و تلمبه میزد. داغ داغ بودیم و حسابی کیف می کرد. رفتم لب تخت و باز قمبل کردم، باز تلمبه زد، فکر کنم کل تلمبه زدنش 10 دقیقه ای شد. آبش اومد و ریخت روی کونم و پشتم. چند دقیقه بعد رفتیم دوش گرفتیم تو حموم هم براش خوردم. گفت جون چه کونی دارم من باورم نمیشد بکنمت. گفتم پس تو هم دو جنس گرایی. گفت آره چند سالی هست تجربه میکنم اما کم و با کیس خوب. تو این سنت سینا خوب چیزی هستی. هر وقت سفر میرفتیم طوری حشریم میکردی که تو حموم بخاطرت جق میزدم. کاش زودتر فهمیده بودما. گفتم خوب شد اون روزا گوشیت رو دادی.
امیدوارم خوب تونسته باشم براتون توصیف کنیم. موفق باشید.

نوشته: سینا جون


👍 24
👎 6
22401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

979741
2024-04-14 23:47:30 +0330 +0330

خیلی بد

0 ❤️

979751
2024-04-15 00:38:50 +0330 +0330

مثلا اروم اروم میخواستی پیش بری ؟

0 ❤️

979770
2024-04-15 02:04:12 +0330 +0330

فقط یه سوال ؟دسته بندی بایسکشوال چه ربطی به این داستان داشت این داستان گی بود دیگه

0 ❤️

979773
2024-04-15 02:12:54 +0330 +0330

دوست عزیز از نوع نوشتارتون معلومه آدم باهوشی هستین چون با جزئیات دقیق و رسا نوشتید ولیکن این جا مجله ی راه زندگی نیستش ،این جا شهوانی هستش و باید جذابیت های سکسی در داستان نمود بیشتری داشته باشه تا شرح چگونگی مخ زدن ، درهر حال موفق و پاینده باشید

0 ❤️

979788
2024-04-15 04:14:32 +0330 +0330

خیلی بیشتر از تخمی😂

0 ❤️

979820
2024-04-15 14:00:59 +0330 +0330

سینا جونم عالی بود گلم حشری شدم دوس دارم یکی مثل تو نصیبم بشه

0 ❤️

979860
2024-04-15 21:59:21 +0330 +0330

عالی بود کاش یه اهوازی مثل دوستت پیدا بشه

0 ❤️

980002
2024-04-16 22:59:01 +0330 +0330

واقعا دادن به دوست صمیمی کیرکلفت عالیه!‌ من هنوز تو کف کیر یکی از دوستان قدیمم هستم که چرا مخش رو نزدم بخوابم زیرش کونمو خوب بگاد! اکثرا جلوش پروپاها و بدنم شیو و وکس و تمیز بود و خیلی جلوش با شورت توری لاکونی چرخیدم یا کون لخت کلا ولی با اینکه عاشق کون بود فکر کنم خجالتی بود سمت کونم نیومد! یه سفر باحال هم رفتیم مایورکا سواحل مدیترانه اونجا بهترین موقعیت بود بهش کون بدم چون کس هم نداشتیم تو کف بودیم هردو 😛 🤤 🤤

0 ❤️