سلام دوستان داستانی که امروز میخواهم براتون تعریف کنم همش سرگذشت خودمه پیشاپیش معذرت میخواهم به خاطر اشتباهات چون این اولین داستان منه.

اسم مریمه و این داستان مربوط به 18 سالگی منه. اون موقع من پرده نداشتم(اگه براتون جالبه بگید تا اون رو هم براتون تعریف کنم) قدم 190 و وزنم 81. خیلی سینه یا کون بزرگی ندارم ولی از 5 سالگی شنا و کاراته رفتم و بخاطر همون کاراته انعطاف بدنی زیادی دارم. 18 سالم بود و داشتم برای کنکور میخوندم، تو تلگرام با یک نفر آشنا شده بودم ولی این چند وقت اخیر به علت کنکور خیلی کم میتونستم برم پیشش و بیشتر چت می کردیم. یک روز 24 خرداد بود امتحاناتم تمام شده بود و داشتم برای کنکور میخوندم که پیام داد بیا خونمون همه رفتن مسافرت و اون مونده(هر دو هم سن بودیم و اونم کنکور داشت) من با کلی نه و این حرف ها آخر به خاطر التماس هاش گفتم باشه فقط 1 ساعت. تاکسی گرفتم و رفتم خونشون ساعت 3 بعدظهر بود. وارد که شدم دیدم یک تیشرت شلوارک آبی روشن پوشیده و منتظر منه بعد سلام علیک گفت راحت باش و رفت برام شربت بیاره. منم مانتوم رو در آوردم و تیشرت سوسنی رنگم که چاک سینم قشنگ معلوم بود نشستم. شربت رو اورد ولی فقط برای من !!! و گفت من قبلا خوردم. تازه شربت تموم شد که حس کردم کم کم دارم گر میگیرم واقعا حال خوب نبود. بهش گفت حالم خوب نیست و برم پاشدم مانتوم رو بردارم که یهو از پشت چسبید بهم.(ما قبلا هم با هم سکس کرده بودیم و اون میدونست من عاشق ویبراتورم.)

دهنش پشت گوشم بود و داشت گوشم رو میخورد و من هی داشت حالم بدتر میشد و اون هی خشن تر. هر کاری میکردم نمیتونستم از خودم دورش کنم انگار دستام قفل شده بود تو همین حین یک دستش از روی شلوار شروع به مالیدن کس من کرد و من دیگه واقعا وا داده بودم. یواش یواش بردم تو اتاق و گفت اگه یک کلمه حرف بزنی همچین میکنمت که هیچوقت یادت نره(نمی دونست که من دیگه وا دادم) از تو کشو یه دونه ویبراتور درآورد (تو نت گشتم عکس همون مدل رو پیدا کردم پایین میزارم) روشنش کرد رو دور کند و گذاشت رو کسم چند ثانیه اول خوب بود که یهو سرعتش رو برد رو دو. شرتم دیگه خیس خیس شده بود و ناله هام قطع نمی شد که یهو ویبراتور رو ورداشت و یه اسپنک نسبتا محکم زد روی کس و گفت اگه یک بار دیگه ناله کنی بازم میخوری.(دیوث خوب میدونست چجوری خیلی حشریم کن) بعد اسپنک دوباره ویبراتور رو گذاشت و خودش شروع به خوردن سینم کرد. از اینور از ترس درد نمیخواستم ناله کنم و یک طرف دیگه واقعا خیس خیس شده بودم و اون همچنان داشت ادامه میداد که من دیگه تحمل تموم شد و گفتم : زود باش منو بکن. به به چه عجب جنده خانوم تازه داره رام میشه. ویبراتور رو برداشت و با یه حرکت شورت و شلوار من رو دراورد وقتی دید شرتم چقدر خیسه یه اسپنک دیگه روی کسم زد و گفت : تو مگه نمیگفتی امروز نه و حالم خوب نیست چی شد؟ حتما این آبم به خاطر حال بدته!! (خود کثافتش تو شراب یه چیزی ریخته بود) کیرش رو که دیگه کامل کامل سفت شده بود در آورد و گذاشت جلوی دهنم منم شروع کردم به خوردن. اول سرش رو لیس زدم بعد با دستم شروع کردم به مالیدن خایه هاش. کم کم کیرش رو میکردم تو دهنم و اون تو همین هین در حال گاییدن من با انگشت هاش بود(قشنگ یادمه بعد خوردن کیرش وقتی اومد بره پایین دستشو کامل تو کس کرده بود با اینکه به شدت درد میکرد ولی واقعا لذت بخش بود) بعد یک چند دقیقه کیرش رو از دهنم من بیرون کشید ، همه تف من روش موند رفت پایین پام قرار گرفت کسم رو که تا چند لحظه پیش داشت با انگشت گشاد میکرد یواش یواش شروع به گاییدن با کیرش کرد. اصلا فکرش رو هم نمیکردم ولی بعد یک ربع با چند لرزش شدید حجم آبی ازم خارج شد که تا اون موقع به این سرعت یا با این حجم ارگاسم نشده بودم. بیحال افتاده بودم رو تخت ازم خواهش کرد که داگی شم و از کون یکم بکنه که اونم ارضا بشه. بعد یک ده دقیقه اونم ارضا شد و آبش رو با فشار تو کونم ریخت و بدون اینکه کیرش رو دربیاره اومد بغلم کرد و نیم ساعتی تو بغل هم بودیم. من بعد از اینکه یکم جون گرفتم گفتم : دیگه واقعا باید برم دیرم شده. که باز با اصرار اون رفتم حموم که وقتی تو حموم بودم خودش هم اومد تو و دوباره یک دور هم اونجا من رو ارضا کرد من شل و ول از حمام امدم بیرون. لباس پوشیدم و کلی بازم ازم عذرخواهی کرد که بدون اجازه خودم شروع کرده و موقع رفتن یک دونه دیلدو تو یه جعبه بنفش روشن بهم داد و ازم قول گرفت تا نرسیدم خونه بازش نکنم. تاکسی گرفتم و ساعت 8 شب با بدنی کبود و اش لاش رسیدم خونه. بعد کلی جر و بحث با پدر و مادرم به خاطر حروم کردن این همه وقت رفتم تو اتاقم و نشستم پای درس که ساعت های 9:30 دیدم گوشیم زنگ میخوره.
جواب دادم دیدم دانیاله :
سلام – سلام – رسیدی؟ – آره نه پس تو راه گیر کردم – کادو تو باز کردی ؟ – نه یادم رفت – برو الان بازش کن
باز کردم دیدم یه دونه دیلدو صورتی براق کلفت با ریموتشه تو جعبست.
گفتم : تو آدم نمیشی؟ نمیگی بابام اگه این رو دستم میدید و میگفت چیه من به گا میرفتم؟ واقعا تو اصلا فکر میکنی این از ظهرت اینم از کادوت؟
دانیال : بابا بسه دیگه الان که ندیده میشه یه خواهش کنم
من : بگو.
دانیل : میشه بزاریش و ازش یه عکس بگیری بفرستی؟
من : یعنی تو واقعا بچه پررویی هستی یا؟ یعنی چی؟ اصلا برای چی میخوای؟
دانیال : دوست دارم اون رو تو کست ببینم. لطفا جون دانیال.
من : لعنت به تو باشه میفرستم.
از جعبه درش آوردم و روش یه کم روغن زدم آروم کردمش تو کسم واقعا حسی خوبی داشت دیلدو. دو تا عکس گرفتم و فرستادم برا دانیال و ازش قول گرفتم که برا کسی نفرسته. گذشت کنکورم رو دادم و دانشگاه فردوسی مشهد قبول شدم. بعد اون ماجرا دو سه بار دیگه هم با دانیال سکس داشتم که وقتی رفتم مشهد دانشگاه دیگه ندیدمش. این سکسم با اینکه یک جورایی خودم نمیخواستم ولی بهترین سکس عمرم شد.

لطفا اگه انتقاد یا پیشنهادی دارید حتما در نظرات بگذارید و اگه دوست داشتید براتون بگم که چجوری پردم رو از دست دادم حتما بگید تا داستانش رو بزارم.

ممنونم از اینکه وقت گذاشتید.

نوشته: مریم