میلف با کلاس پولدار دیوانه ام کرده

1402/12/28

درود خدمت شهوانی های عزیز
بنده سالهاست شهوانی رو دنبال میکنم و خیلی داستان مطالعه میکنم تایمهای ازادم و این شد ک بعد سالها تصمیم گرفتم اولین داستانم رو بنویسم و امیدوارم رضایت کاربران که وقت با ارزش شونو میزارن برای مطالعه داستان من جلب کنم/.

اسمها کاملا عوض میکنم و این کاملا واقعیت هست
بنده سهند هستم الان 33 سالم ساکن یکی از شهرهای از غرب کشور و مجرد هستم مردی خوش‌تیپ هستم و خشگل نیستم سبزه روشن و موها پر پشت و چارشونه ام و اندام تو پر دارم و ورزیده با قد 181 وزن 90
داستان برمیگرده به پاییز سال 99، وقتی که من 30سالم بود/ با خانمی 55 ساله متاهل آشنا شده بودم که اسمشون( آمنه ) بود با قد بین 170 تا175 و وزن 80ایشون ساکن شمال تهران هستن ک دو بچه دارن یک پسر بزرگ و یک دختر بزرگ شوهرشون از خودش حدود 14 سال بزرگتره و به گفته خودشون چون وضع مالی خیلی عالی دارن خونه خیلی بزرگی دارن و کلا شوهرشون رابطه جنسی ندارن این چند سال اخیر و اتاق خوابش کاملا جدا هست/ من بر حسب شغلم خیلی به تهران و شهرمون رفت آمد دارم با اتومبيل شخصیم/ خیلی اتفاقی آشنا شدیم و واقعا از لحاظ وضع مالی سطح بالایی دارن و سطح شغلی بالایی شاید خیلی از عزیزان بگن دروغه یا چیزی ولی بنده بر روی وجدان خودم حقیقت رو مینویسم. از اونجای ک من مردی کاملا سالم با شخصیت بدون حاشیه و با اخلاق خاص و متعهد و خوش قول هستم خیلی زود ارتباط خیلی عاشقانه ای پیدا کردم با آمنه جان و روزها تماس صوتی زیادی داشتیم و تایم شب ویدئو کال و باعث شد خیلی علاقه مند بشن و متاسفانه بسیار محدود بود بخاطر یک پسرش و یک دخترش که بزرگ بودن این شکلی مدتی ادامه پیدا کرد که دی ماه 99 بعد گذر چند ماه پیشنهاد سفر به کیش رو دادن ک اونجا منزل شخصیشون بود و به بهانه تهیه کردن تحقیقات شغلی به خانواده‌ش گفت میرم کیش و یک هفته ای خونه خودمون میمونم، ما بلیط جداگانه گرفتیم و من بعد یک روز از رسیدن ایشون عصر بود ک رسیدم کیش واقعا منزل زیبایی بود و بسیار لباس زیبا و آرایش عالی کرده بودن آمنه جان قد بلند و اندام خیلی عالی دارن و واقعا مثل یه خانم 40 ساله هستن و بسیار به خودشون میرسن. بعد از رسیدن یه دوش گرفتم و تا من از حمام دراومدم سفره شام آماده بود، شام که میل شد روی کاناپه نشستیم و بغل هم قرار گرفتیم و خیلی زود لبامون به لبهای همدیگه گره خورد و دیونه وار با تمام احساس لبهاشو مکیدم و اون هم همینطور و همزمان آروم با سینه ها سایز 90 سفتش ور میرفتم و خیلی زود آه ناله اش بعد 5 مین دراومد و من یواش یواش گردن و لباشو میخوردم و همزمان بالا تنش لخت کردم و وقتی سوتیش صورتی خیلی تنگشو دیدم واقعا شوکه شدم خیلی سفید و سفت بودن سینه‌اش و بدون یه لکه و یه تار مو و دیونه وار از سوتین درشون آوردم و شروع ب خوردنشون کردم انقد طولانی ک به دیوانگی رسوندمش و ناله هاااااش خیلی بلند بود و شروع کرد به لخت کردن من و من شلوارکشو درآوردم همراه با شورتش ک اینجور شد وقتی کسشو دیدم برا بار اول تعجب کردم با این سن ججور انقد زیبا و خوب مونده اول من سرمو بردم لای پاهای گوشتی و کشیده اش ک کس طلاش لای پاهاش زد بیرون و شروع به خوردن کس و چوچولش کردم خیلی حساس و آرام آرام چون بار اول بود خواستم جوری لذت بدم بهش ک برای بار اول به دیوانگی برسونمشون ک از دستش ندم هرگز چون واقعا خیلی با ارزش هست خیلی خیلی. بعد چنددقیقه زبون زدن داخل کسش و لب های کسش مک زدن حالت 69 گفتم بشیم و شروع کرد به مکیدن کیرم ( ک 17 سانتی‌متر و کولوفتیش زیاده ) خیلی عالی و با احساس میخورد کیر و تخمام خیلی خیلی لذت‌بخش بود و بلعکس من دیونه وار داشتم کسشو و سوراخ باسنش میلیسیدم و خیلی زود ارضا شد بعد 10 مین خوردن ازونجایی من قوای جنسی بالایی دارم و خیلی کم خودارضایی داشتم ابم بین ۲۰ تا ۱۵ تلمبه زدن میاد و ازخودم مطمئن بودم ب محض اینکه متوجه شدم ارضاشد دیونه وار و وحشی خوردم براش حدود 5 دقیقه بعد بلافاصله دراز شدم روش و پاهاش انداختم رو شونه هام و کسش به طرز دیونه کننده ای زد بیرون و کلاهک کیرم گذاشتم لای لبا کسش و یکی دوبار بین کسش بالا پایین کردم و آروم یهو سر کیرم فشار دادم و رفت داخل ک صدای عجیب و نعره و ااااااه بلند ازش بلند شد و به جرات میگم هرچی کس تااون تایم کرده بودم کس آمنه جان از همه بهتر بود چون تنگگگگگ بود و خیلی زیبا بود و آروم آروم تا چنددقیقه اول تلمبه میزدم و اون سینه های دیونه کنندش رو داشتم میخوردم و دو دستم زیر گردنش برده بودم و قشنگ جوش خورده بودم بهش و وقتی دیدم جا بهتر باز کرده خیلی شیک فشار دادم و تا تخمام رفت داخل ک ناله هاش بیشتر شد و من به مرز جنون رسیده بودم از لذت واقعا اعتراف میکنم این خانم 55 ساله انقد بدن ب این خوبی و تنگی داشته باشه، با تمام توان داشتم تلمبه میزدم که صدای شالاپ شولوپ گوشت تنمون به همدیگ پیچیده بود تو اتاق و لذت‌بخش بود این حالت شاید 5تا7 دقیقه طول کشید که پوزیشن عوض کردیم من دراز شدم اومد روی من که صحنه زیبایی شد وقتی نشست رو کیرم و تا ته کرد تو کس خودش سینهاش داشت دیونم میکرد وقتی داشت پالاپایین میشد که شانس بد من زود خسته شد و من زیرش بودم به سختی تلمبه میزدم ک این حالت یکبار دیکه ارضا شد/ مت برعکس همجنسام از کردن کون متنفرم و خوشم نمیاد و فقط مالشش و ور رفتن باهاش رو دوسدارم/ پوزیشن ک عوض کردیم قمبل کرد این حالت موهاش باز کرد و انداخت رو کمرش ک تا نزدیک باسنش میومد و خیلی صحنه لذتبخشی بود چون کس گوشتی زیباش لا پاهاش زده بود بیرون و پهنای باسنش دیونه کننده بود و من کیرم تنظیم کردم وسط کس زیباااش و با قدرت زیادم تلمبه میزدم و دو دستی پهلوهاش گرفته بودم و هر چندلحظه یکبار میزدم رو باسنش خیلی ناله هاش بهم لذت میداد بخصوص وقتی ک قمبل بود و یه دستم از زیر کس و چوچولش میمالیدم ک همزمان این حالت من تلمبه هام سریعتر میکردم و اعتراف میکنم بعد حدود 5 دقیقه این حالت گاییدنش بدجور حس کردم دارم ارضا میشم و دوست نداشتم اصلا جلوی خودم بگیرم، ک با تمام قدرتم وقتی خواستم ارضا شدم بی حرکت وایسادم و تا قطره آخر خالی کردم تو کس سرحال و سرزنده آمنه جان و این حالت دراز شدم و گذاشتم شل بشه کیرم و بی حرکت روش افتادم و خیلی نوازش و محبت کردم و تشکر کردم.
4 روز کیش موندم و برای من کار اداری پیش اومد زودتر از ایشون پرواز کردم به سمت تهران. این 4 روز خیلی روزهای خوبی بود برامون و به گفته خودشون سکس ها و لحظاتی بهشون داده بودم ک این همه سال از جانب شوهرش تجربه نکرده بود، با گذر3 سال هنوز رابطه رو حفظ کردم چون عقلم میگه اینجور بانو میلفه عزیز رو نباید از دست داد چون زیبا و خوش اندام و با سواد و سطح شغلی و سواد و مالی عالی دارن.
دوستان امیدوارم اولین داستانم بدک نبوده باشه
سعی میکنم هر ده روز یکبار داستان‌های تو کل زندگیم رو نشر بدم.
اینم بگم به همجنسای خوبم همیشه تو رابطه صبور باشید و با شخصیت و وفادار ک اون خانم در کنار شما لذت روحی عاطفی ببره و در آخر لذت جنسی بهش بچسبه که جوری بشه که اگر جدا هم شدید از همدیگه باز اون خانم ب یاد شما باشه با خوبیاتون نه با بدی هاتون.
ممنون میشم نظرات و لایک هاتون ببینم که رابطه ها مختلف با آمنه جان رو تایپ کنم و سکسهای دیگه ام.

نوشته: Best Sniper


👍 14
👎 12
47801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

975693
2024-03-18 23:25:50 +0330 +0330

احسنت… فقط کتابی ننویس…

1 ❤️

975706
2024-03-19 00:31:07 +0330 +0330

چطووو هنووو بتوووو فحش ندادن

5 ❤️

975734
2024-03-19 02:36:26 +0330 +0330

یجا 40 سالش بود بعد شد 55 سال آره ارواح کص عمت کسکش

2 ❤️

975736
2024-03-19 02:50:57 +0330 +0330

گفته خودشون سکس ها و لحظاتی بهشون داده بودم ک این همه سال از جانب شوهرش تجربه نکرده بود، ب

پایه ثابت جملات هرشب لایشه های شوهردار در داستانها
که دقیقا تایید میکنند،داستانها کس شری بیش نیستند!!!

1 ❤️

975748
2024-03-19 06:32:08 +0330 +0330

احسنت بر تو ، تو فقط حق داری کون بخوری و لیس بزنی ولی اجازه کردنش نداری ، احسنت بر تو که حد خودت می‌دونی و متنفری از این که پات از گلیمت دراز تر کنی ، آفرین پسر خوب تو فقط کونش لیس بزن ، تو میتونی استاد .

0 ❤️

975756
2024-03-19 08:20:16 +0330 +0330

بسيار كسشعر مكتوب فرموديد استادپروازي

0 ❤️

975763
2024-03-19 09:48:30 +0330 +0330

این دوستانی که توهین میکنن درکشون نمیکنم!!! 😊😊 امیدوارم روزگار ب کامتون باشه و بهترین خانم بیاد تو زندگیتون ک بتونه از عقده هاتون کم کنه… سال ۴۰۳ میتونه شروع خوبی باشه براتون عزیزان .

4 ❤️

975767
2024-03-19 10:09:58 +0330 +0330

خوشحال میشم ایرادات نوشتاریم رو دوستان بگن ک بتونم داستانهای بعدی رو به نحو بهتر تایپ کنم. دوستان لطفا توهین نکنین منوشما هیچ شناخت از همدیگ نداریم پس دلیلی نیس فحاشی کنین ن خودتون آزار بدید ن روحیتون بنده اینجا داستانهای واقعی زندگیم رو میخوام بنویسم، امیدوارم دوستان پرخاشگر یه روزی به آرامش برسن و فوشی ندن❤️

1 ❤️

975775
2024-03-19 11:28:18 +0330 +0330

قوای جنسی بالا داری!!! ولی ۱۰_۲۰ تلمبه بزنی میاد؟؟ چجوری پس این همه مدت کردی نیومده؟!؟!
قوای تخیلت قوی تره

0 ❤️

975777
2024-03-19 11:54:30 +0330 +0330

حاجی جان منظورم ۱۵ تا ۲۰، مین ( دقیقه ) منظورم بود

0 ❤️

975781
2024-03-19 12:15:26 +0330 +0330

اووووووووووستاد
میفرمودییییییه

1 ❤️

975782
2024-03-19 12:37:56 +0330 +0330

پسری که از کون خوشش نیاد کونیه🤣🤣🤣

0 ❤️

975783
2024-03-19 12:44:55 +0330 +0330

دیس 6 رو بهت دادم چون خیلی خیلی لفظ قلم نوشتی وداستان باید محاوره ایی و سلیس و روان باشه گزارش اداری نوشتی

0 ❤️

975784
2024-03-19 12:52:09 +0330 +0330

تشکر آقای eagle5000
بهرحال اولین داستان نوشتاریم بود با گذر ۸ سال عضویت ایراداتی مسلما داره و باید دفعات بعد رفع شه ولی داستانهای واقعی رو از بنده از این ب بعد خواهید خوند در سایت

0 ❤️

975802
2024-03-19 14:48:01 +0330 +0330

خوب جزئیات بیشتر به درک داستان کمک می کنه
مراحل مختلف داستان از یکنواختی درش میاره
و توصیف احساسات اولیه و ثانویه …
نقل قول‌ها می تونه جذاب باشه

1 ❤️

975807
2024-03-19 15:13:25 +0330 +0330

اگه این داستانا دروغ نیست پس چرا همه‌شون کلی قسم و آیه میخورن که راسته و حقیقت داره؟
ضمنا خاطره نویسی قاعده و قانون خودشو داره و نباید از نثر ادبی توش استفاده بشه،
اگه بلد نیستید قبلش چنتا از داستانای نویسنده‌های پرمخاطب سایتو بخونید بعد بیاید خاطره‌تونو بنویسید.
اینم بگم که ۹۰ درصد داستان‌هایی که اینجا نوشته میشه آرزوهای نویسنده‌هاشه و هیچوقت دستیابی به زن چه متاهل چه مجرد به این راحتی نیست

0 ❤️

975813
2024-03-19 20:15:44 +0330 +0330

چهارشونه ضعیف، گردن کلفت شیره ای

0 ❤️

975857
2024-03-20 01:49:55 +0330 +0330

دمت گرم من خیلی حال کردم. چون خودم تجربه داشتم میدونم که واقعیته

1 ❤️

975953
2024-03-20 21:58:12 +0330 +0330

کلا اینجا هرکی داستان مینویسه یک مشت منگل عقده ای کص ندیده دست به کیر میان میگن دروغه و …نمیدونم اصلا اینا تو سایت چکار دارن وقتی یا نمیخونن یا جز چرت و پرت گفتن کار دیگه بلد نیستن.
اینجا میگی پسرم کص کردم میگن کص ندیده جلقی
میگی‌دخترم کص دادم میگن این پسر و کص ندیده جلقی
هرچی بگی یک مشت ادم کف کرده که تو سایت دنبال سوژه جلق هستن اوقدهاشونو خالی میکنن.

1 ❤️

978115
2024-04-03 17:16:23 +0330 +0330

حالا ۵۵ سالشه یا ۴۰ سالشه🤭
بعدشم ایشون میچر نه میلف

0 ❤️

978527
2024-04-06 07:31:02 +0330 +0330

دوسدارین الکی گیر بدید هااا، ۵۵ سالشه، ولی اینقد خوب و بخودش میرسه و سرزندس مثل ۴۰ سالس

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها