مشاور حشری

1392/03/08

با سلام خدمت دوستای گل شهوانی
اول از همه بگم که داستانم واقعیه و هیچ لزومی نمی بینم که بخوام دروغ بگم.
داستان برمیگرده به پارسال که من 18 سالم بود.
اول از خودم بگم که من امیر حسینم . هیکلم چهار شونس و قیافمم معمولیه.
تابستون بود و هوا گرم. یه نفر پشت سر هم روی گوشی بابام اس ام اس می داد. بابامم که خسته بود به من گفت ببین این کیه . منم گوشیو برداشتم و چند تا مسیج که داد فهمیدم طرف دختره. سریع شمارشو حفظ کردمو رفتم با گوشی خودم بهش مسیج دادم که شماره خودم اینه و اون شماره محل کارمه. اونم شروع کرد به مسیج دادن که منو با حسین اشتباه گرفته بود. می گفت چرا پول مشاوره ای که بهت دادمو نمی دی؟ بعد فهمیدم که خانوم مشاور تشریف دارن. دیگه خسته شدم. مسیج دادم که من حسین نیستم و تا حالا مشاوره ای از شما نگرفتم ولی نیاز به مشاوره دارم. خلاصه اون شب مشخصاتشو گرفتم. اسمش مژگان بود. 28 سالش بود (که کف بر شدم 10 سال ازم بزرگ تر بود) تا ساعت 1 شب با هم اس بازی می کردیم که دیگه خسته شدم. گفتم من خسته شدم می خام بخابم. اونم اس داد بخواب عزیزم. انشااله که یه روزی باهم بخوابیم! برق از سرم پرید!!! فوراً اس دادم درست اس فرستادی؟ حالت خوبه؟ جوابمو داد که دیگه ساعت که از 1 رد میشه آدم باید حرفای زیر ناف بزنه . با خودم فکر کردم این میخواد تیغ بزنه و سر کاریه. دیگه جوابشو ندادم. فرداش اعصابمو خورد کرده بود از بس زنگ می زد. آخر جوابشو دادم. گفت مگه مشاوره نمیخواستی پس چی شد؟ منم خودمو زدم به اون راه و گغتم باشه بعداً بهت زنگ می زنم. شب که رفتم خونه بهش اس دادم که می خوام ببینمت. فوراً اس داد دوشنبه بیا جلو پارک شهید رجایی (اصفهان). روز موعود فرا رسید. رفتم سر قرار. دیدم یه خانم چادری با هیکل فوق سکسی (سایز سینه و قد و اینچیزارو بلد نیستم) ولی قیافش تخمی بود. خلاصه رفتیم تو پارک و از شانس کیری ما اونروز تو پارک اردو بود و پر بچه. خلاصه رو یه صندلی نشستیم و شروع کردیم با هم صحبت کردن. صحبتامون که تموم شد مسیجشو نشونش دادم. گفت این حرفا ما ساعت 1 به بعده الان فقط مشاوره. منم دلو زدم به دریا و دستمو گذاشتم روی رونش و گفتم من مشاوره جنسی می خوام. فوراً دستمو کشید و گفت اینجا مردم دارن رد می شن زشته. حدود یک ساعت نشسته بودیم و حرفای سکسی می زدیم که دیگه می گفت بسه دیگه. کسم خیس شده. دلم داره درد می گیره. بلند شدیم رفتیم دسشویی رفت دسشویی و اومد. منم همش تو این فکر بودم که یه جا خونه جور کنم که نشد. ساعت 12 ظهر شده بود و باید می رفت. همینجور که از پارک بیرون می رفتیم چشمم افتاد به کاخ هشت بهشت(اصفهانیا می دونن چه جوریه) یه لحظه یه جرقه خورد به ذهنم که خود مکانه! گفتم بیا بریم تو اون کاخ کارت دارم. خانمم که فهمیده بود چه خبره خوشهال و با استقبال اومد. رفتم دم در 2 تا بلیط گرفتم و مثل این دانشجو های معماری به در دیوار نگاه می کردیم و رفتیم طبقه بالا کاخ. خلوت خلوت بود و پر اتاق. همینجور که داشتم راه می رفتم دستشو گذاشت رو کیرم و شروع کرد به مالیدن. منم سریع بردمش تو یکی از اتاقا. چادرشو در اورد. حالش خیلی خراب بود. شهوت زده بود به چشماش. سریع مانتوشو باز کردم. یه تی شرت نارنجی تنش بود. از رو تی شرت نوک سینه های بزرگشو گاز گرفتم. صدای آه و اوهش در اومده بود. تی شرتشو دادم بالا و شروع کردم به خوردن سینه هاش. خیلی خوشمزه بود. اومدم پایین. شلوار و شرتشو باهم کشیدم پایین. یه کس تپل و نرم افتاد جلوم. خودش میگفت که دخترم ولی از قیافه کسه پیدا بود هفته ای یه کیرو میخوره. شروع کردم زبون زدم و انگشت کردن. همینجور این کارو کردم که یه لحظه پاهاشو بهم فشار داد و تکیه داد به دیوار و ارضا شد. آبش ریخت رو دستم. منم سریع کیرمو در اوردم . خودش گرفت دستشو کرد تو دهنش. بلد نبود ساک بزنه. دندوناش میخورد به کیرم. کیرمو از دهنش در اوردمو رفتم پشتش. یکم مالیدم در کوسش که لیز بشه . بعد گذاشتم در کونش و یکم باش بازی کردم و یهو سرشو کردم تو کونش. یه آه خفیفی کشید و گفت جوووووووون تا ته بکن. منم که تعجب کرده بودم نه اینجور. با یکی دوتا تلمبه تا تهش رفت تو کون گشاد خانوم. خیلی داغ بود. انگار تو بهشت بودم. حدود 2 دقیقه آروم تلمبه زدم. احساس کردم جونم از تو کمرم داره میاد نوک کیرم. در اوردم که بریزم روی کونش ولی آبم برگشت و هرچی کیرمو مالیدم آبم نیومد. دیدم برگشت و دوباره سینه هاشو در آورد و کیرمو گذاشت لای سینه هاش و بالا و پایین می کرد. چند بار که این کارو کرد دیگه آبم اومد. کل آبمو خالی کردم رو سینه هاش. سریع شلوارمو کشیدم بالا و اونم لباساشو پوشید. کارمون که تموم شد چشمم افتاد به دوربین مدار بسته بالا سرمون. نفهمیدیم چه جوری از تو پارک بریم بیرون. ظرف یک دقیقه از هم جدا شدیم. شبش اس داد که عذاب وجدان گرفتم که به دوست پسرم خیانت کردم. منم همین حسو داشتم. واسه همین اس دادم هرجور میلته. اونم دیگه اس نداد.
همین!!!
خواهشاً ناموساً فهش ندین. خواهش کردما.
اگه بد نوشتم بزازین پا حساب ناشی بودنم.
دوستون دارم. بای

نوشته:‌ AMIR HO3EIN


👍 0
👎 1
132562 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

383267
2013-05-29 13:26:26 +0430 +0430
NA

باشه فحش نمیدیم
التماس نکن دیگه

0 ❤️

383268
2013-05-29 13:37:01 +0430 +0430
NA

اخه نمیشه فهش نداد

0 ❤️

383269
2013-05-29 13:53:23 +0430 +0430
NA

مرسی جالب بود دوربین جالب بود :-)

0 ❤️

383271
2013-05-29 15:09:40 +0430 +0430
NA

وای شانس آوردین حراستش نیومده توکون توبازبذاره!!!

0 ❤️

383272
2013-05-29 15:40:27 +0430 +0430
NA

اخه خدایی نمیشه فحش نداد یکم صب کن به خودم مسلط بشم
.
.
.
.
.
.
.
کثااااافففففط
.
.
.
اخییییییش داشتم میترکیدم
نصیحت : ادامه نده

0 ❤️

383273
2013-05-29 16:18:31 +0430 +0430
NA

اخه کونی منم اصفهانی هستم کس چرا میگی تو کاخ کون کردی طبقه دوم پر از اتاق بود رفتی تو اب ریختی رو سینه هاش بیا جایی قرار بزار خودم بکنمت تا بفهمی که این کس شعرا نگی
بعدشم چرا همه اب کس زنا میریزه بیرون اخه کله کیری اول بدون 100 نفر یکی اب میپاشه مگه کیره اب داشته باشه اب زن فقط مخصوص داخل مهبل نه با فشار بپاشه بیرون این حرفا که میزنید ادم میفهمه تا حالا کس ندیدی فقط پاش جق زدی ای ول ادامه بده اب کیرت بخوشکه

0 ❤️

383274
2013-05-29 16:19:24 +0430 +0430
NA

اخه کونی منم اصفهانی هستم کس چرا میگی در تو کاخ کون کردی طبقه دوم پر از اتاق بود رفتی تو اب ریختی رو سینه هاش بیا جایی قرار یزار خودم بکنمت تا بفهمی که این کس شعرا نگی
بعدشم چرا همه اب کس زنا میریزه بیرون اخه کله کیری اول بدون 100 نفر یکی اب میپاشه مگه کیره اب داشته باشه اب زن فقط مخصوص داخل مهبل نه با فشار بپاشه بیرون این حرفا که میزنید ادم میفهمه تا حالا کس ندیدی فقط پاش جق زدی ای ول ادامه بده اب کیرت بخوشکه

0 ❤️

383275
2013-05-29 20:04:52 +0430 +0430
NA

دیگه از اسم داستان هم میشه تشخیص داد کسشعره
راستی مشاوره نگرفتی ازش؟
حسابی واسه فهش جا داره بخدا ولی حیف که قسم دادی.
ولی دیگه ننویس

0 ❤️

383276
2013-05-30 04:43:11 +0430 +0430
NA

کس اگر شعر داشت دم کون تو یکی با این داستان تخمیت یه واشر فنریه گنده داشت
خاک بر سرت با این داستان کیریت

0 ❤️

383277
2013-05-30 05:06:38 +0430 +0430
NA

قسمت باحالش اونجاست كه شروع كرديم به اس بازي تا شد ساعت 1 يه دفعه واي حرفاي زير نافي درحالي كه خانوم دوس پسر دارن 10سال از شما بزرگترن سپس شماررو بايكي اشتباه گرفته بودن به علاوه به صورت اتفاقي جدا اتفاقي نميخام بگم دروغه ولي اخه فقط يه اپسیلون مشكوكه فقط يه اپسیلون به جانه تو

0 ❤️

383278
2013-05-30 05:20:10 +0430 +0430
NA

دیگه زنم خوشش اومده حرفی ندارم 8}
مسخره نمیکنم :>

0 ❤️

383279
2013-05-30 06:54:13 +0430 +0430
NA

خیلی مسخره بود ارزش خوندنو نداشت ولی خب چند خطی رو خوندم ولی بیشتر شبیح عقده بود تا داستان…

0 ❤️

383280
2013-05-30 07:09:07 +0430 +0430
NA

عجب تخیلی داری پسر ;البته زیاد فحش نخوردی ; اینش خوبه

0 ❤️

383281
2013-05-30 07:11:22 +0430 +0430
NA

1چیزی یادم رفت اسم خانومو عوض میکردی بهتر بود کسی که 28سالش باشه بیاد شلوارشو برا 18ساله پایین بیاره خب خودت بهتر میدونی اسمشو چی میشه گذاشت هر چند میدونم اینا تخیلات ذهن عقده ای تو هست…

0 ❤️

383283
2013-05-30 15:03:00 +0430 +0430
NA

قربون ادم چیز فهم. اینا کلا کسخلن شاش زنا را با ابشون اشتباه میگیرن

0 ❤️

383284
2013-05-30 16:52:40 +0430 +0430
NA

معلومه اصفهانی هستی اخه خره به همین راحتی میشه یکی رو تو جایی عمومی کرد

0 ❤️

383285
2013-05-30 17:15:26 +0430 +0430
NA

درکون واز دیگه کسشعر ننویس

0 ❤️

383286
2013-05-30 19:48:03 +0430 +0430
NA

گفتنيها گفته شد!
فقط يه جمله:
كير تو رويات

0 ❤️

383287
2013-05-31 02:14:43 +0430 +0430

تخمی بود دیگه ننویس . . . . . . . .
میدونی چرا اکثر نویسندگان در اینجا فحش میخورن؟ چون که خیلی کُس شعر مینویسن. اگه فحش ندیم که اوضاع داستانهای تخمی اینجا خیلی بدتر میشه. کله کیری، مگه خر کونت گذاشته که این داستان کیری رو اینجا مینویسی؟ دیگه ننویس. از این تریبون به همه کُس مغزهای کُس شعر نویس میگم، هرکی دوست نداره فحش بخوره لطفا داستانهای تخمی تخیلی و کیری و مزخرف ننویسه. کیر تو مغز و اندیشه کیریت، دیگه ننویس.

0 ❤️

383288
2013-05-31 04:41:39 +0430 +0430
NA

تنهایی ریشه تمام گناهان و دردهاست

“چوپان"را تنهایی"جقي” کرد…! :V

0 ❤️

383290
2013-05-31 09:53:40 +0430 +0430
NA

;) پسر جون واسه تو زوده بری همون مشقاتو بنویسی واست بهتره

0 ❤️

383291
2013-05-31 11:37:09 +0430 +0430
NA

کیرم تو کس ابجیت البته بطور اتفاقی کاملآ اتفاقی.اصفهانی هستم کیر خواستی ادرس بدم بیای بخوری ضد توهم هستش برات خوبه.

0 ❤️

383292
2013-05-31 16:30:01 +0430 +0430
NA

DOOSTE AZIZ ZANA HAM ABESHOON MIPASHE.BORO RAJEBE SQUIRT TAHGHIGH KON.G SPOT.AVAARIIN.

0 ❤️

383293
2013-05-31 16:37:12 +0430 +0430
NA

داشم وقتی داستان نداری اصلا واجب نیست یه چی بنویسی وایسا بزرگ شدی داستان بنویس.

0 ❤️

383295
2013-05-31 20:19:45 +0430 +0430
NA

ارادت خدمت جناب رد.
آب زن هم میریزه یا میپاشه بیرون؛ولی نه اون صورت تخمی که اندامش توپه؛ راستی کجاست نمیبینمش!

0 ❤️

383296
2013-06-01 00:11:42 +0430 +0430
NA

اصفهانی خسیس بادوربین بیچارت میکنن دروغ بهتر بنویس

0 ❤️