همکلاسی که همبسترم شد (۳)

1402/10/06

...قسمت قبل

سلام

بعد از سکس من و امید توی حموم امید یکم رفتارش فرق کرد
دیگه دوستانه نبود منم میدونستم چیه
خوب اون منو یه کونیه بی‌غیرت میدید دیگه هیچ احترامی برام قائل نبود
دیگه میدونستیم که توی حمام کسی مزاحم نمیشه هر وقت حشری میشد می‌گفت بریم حمام و اونجا منو از کون میگایید
توی طول سکس هم گوشیم دستش بود و توی گالری عکسهای خواهرم رو باز میکرد گوشی رو می‌گرفت دستش و با فکر فاطمه خواهرم کون منو میگایید
همش هم بهم فحش میداد که کونی هستی و خواهرت جنده است و کونیه باید برام جورش کنی که هم تو هم فاطمه کونیم شید

منم همراهیش میکردم برام مهم نبود
یه روز که داشتم مثل بقیه وسایلم رو جمع میکردم که برم خونه
امید صدام کرد گفت بیا کارت دارم

رفتیم توی نمازخانه خوابگاه تو نمازخانه کسی نبود تا رسیدیم بغلم کرد و شروع کرد لب گرفتن منم لباشو میخوردم کم کم داغ شدم
گفت برگرد برگشتم رو به دیوار تند شلوارم رو تا زانو کشید پایین
شلوار خودشم کشید پایین از پشت چسبید بهم
کیرش چسبید به چاک کونم
گرمای کیرش رو حس کردم لای باسنم یه آه کشیدم
گفت جوون خارکسه خوشت اومد
گفتم آره عزیزم
دستش رو اورد جلو دهنم گفت تف کن منم کردم بعد مالید به سوراخم و شروع کرد انگشت کردن
یکم که کونمو با انگشت گایید و دید دارم آروم نفس نفس میزنم و ناله میکنم
گفت علی امروز منم میام خونتون
گفتم چی؟
گفت به خانوادت زنگ بزن بگو دوستم باهام میاد این چند روز مهمونمه
تو هم این چند روز باید هم خودت جندگیم رو کنی هم خواهرت رو بیاری زیر کیرم

فکرکردم مثل دفعه ها قبل فقط حرف میزنه تا حشری تر شه
گفتم چشم می‌برمت خونه تا خواهرم و خودمو با هم بکنی

گفت جوووون خم شو کیرمو بخور
منم برگشتم رو زانو نشستم و شروع کردم ساک زدن
با دل و جون کیرشو میخوردم
اونم چشاشو بسته بود می‌گفت کیرمو دهن فاطمه
خواهرتو گاییدم
بعد از چند دقیقه آبش اومد همشو خوردم
وقتی برگشتیم بریم تو اتاق گفت زنگ بزن
گفتم مگه همش حرف نبود گفت نه بابا خونمون شلوغه می‌خوام این آخر هفته بیام پیشت هم فاله هم تماشا گفتم باشه
تماس گرفتم و به مامانم اطلاع دادم
ما هم سوار ماشین شدیم رفتیم خونه
رسیدیم اونجا مامانم فقط خونه بود درو باز کرد ما هم رفتیم تو بعد از سلام و احوال پرسی ناهار خوردیم که متوجه نگاه سنگین امید روی مامانم شدم(مامانم یه زن میانسال معمولیه با پوست سفید فقط یکم سینه و باسنش بزرگه که اونم طبیعیه تو اون سن اغلب زنا همین شکلین)
بعد از ناهار رفتیم تو اتاقم به مامانم گفتم میخوایم استراحت کنیم و در اتاق رو به دستور امید بستیم
تا نشستیم گفت پس خواهرت کجاست گفتم رفته خونه ی خالم فردا میاد
گفت اتاقش کجاست گفتم بغلیه گفت بریم اونجا
گفتم نه مامانم می‌فهمه یکم اصرار کرد گفتم بزار نگاه کنم رفتم بیرون دیدم مامان نیست رفتم یکم سر و گوش آب دادم دیدم تو اتاق خودش دراز کشیده خوابیده
رفتم گفتم بیا مامانم تو اتاقش خوابیده گفت بریم
رفتیم تو اتاق فاطمه درو بستیم تا رسیدیم رفت سر وقت کمد لباسا و شورت و کرست فاطمه رو در میاورد و بو میکشید می‌گفت جووون این بوی کس و کون و سینه های فاطمه است
بعد می‌مالید به کیرش می‌گفت یه روز کیرمو جای شرت خواهرت میکنم توی کونش

بعد یه شرت و کرست برداشت اومد پیشم گفت لخت شو اینارو بپوش

گفتم نه ولکن میخوای بکنی همینطوری بکن گفت نه همین یه بار بپوش دیگه اذیت نکن
منم لخت شدن شورت فاطمه رو پوشیدم گفت جووون برگرد
برگشتم شروع کرد کونم رو از روی شرت خواهرم بوسیدن
می‌گفت جوون فاطمه عجب کونی داری
بعد کرست رو تنم کردم اون از پشت بستش تو آینه نگاه کردم واقعا سکسی شده بودم
نشست رو تخته فاطمه گفت برام بخور منم نشستم و کیرشو کردم دهنم

چشاشو بست و شروع کرد فحش دادن به خواهرم
می‌گفت کیرم دهنت فاطمه آخرش زیر خوابم شدی
منم پر تف براش ساک میزدم بدجور حشری شده بودم
بعدش گفت بلند شو قمبل کن رو تخت فاطمه جونم
منم همین کارو کردم اول یکم از روی شرت به کونم مالید و قربون صدقه کونم رفت
ولی همش میگفت ببین شرت خواهرتو پات کردم
خواهرت تو همین شرت به کل محلتون کون میده
بعد آروم کشید پایین شورت فاطمه رو
تف زد به سوراخ کونم و کیرش
بعد آروم فرستاد تو و ملایم تلمبه میزد
رو ابرا بودم همش میگفت کیرم تو کونت فاطمه
بیا ببین برادر کونیتم زیرمه
کاش خواهرت اینجا بود کون جفتتون رو میکردم

منم زیر کیر امید ناله میکردم
یکم که داگی کونم گذاشت گفت برگرد رو پشت بخواب لنگاتو بده بالا
منم همین کار کردم یکم کرم از تو وسایل ابجیم برداشت و زد به کیرش و کونم و باز کرد تو کونم و شروع کرد عقب جلو کردن

آروم کونم میذاشت و می‌گفت کیرم تو کون خواهرت
کیرم تو کون فاطمه کون گنده

پاهام بالا بود و کیرش تو کونم

توی اوج شهوت بودم
مادرم توی اتاق بغلی بود توی اتاق خواهرم داشتم به بکنم کون میدادم
آروم پاهام رو زد کنار و یکم روم خم شد تو چشام نگاه میکرد و به فاطمه فحش میداد و کونم میذاشت
کیرش رو میکشید به مقدار بیرون می‌گفت کیرم تو کون خواهرت بعد می‌فرستاد تو کونم
منم تو اوج شهوت بودم
بعد یکم تند تند کرد تلمبه اش رو و تو کونم خالی کرد آب کیرش رو
منم یکم کیرمو مالیدم و آبم پاشید رو شکمم

اون بلند شد رفت دستشویی منم زود با دستمال خودمو تمیز کردم لباسا فاطمه رو گذاشتم سر جاش
ولی رو شرت فاطمه چند قطره آب ریخته بود
پیش آبم بود فک کنم
یا آب امید بود
لباسام پوشیدم رفتم بیرون

امید دو روز خونمون بود اگر خواستید ادامه اش رو براتون میگم

نوشته: علی


👍 54
👎 15
62601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

964077
2023-12-28 00:15:34 +0330 +0330

تو یک کونی هستی کونییییی

2 ❤️

964083
2023-12-28 00:30:50 +0330 +0330

بزار

0 ❤️

964087
2023-12-28 00:48:05 +0330 +0330

خب یکم بییشتر بنویس . بازم مث قبل خیلی خوب توصیف کردی ولی یکم کوتاهه

0 ❤️

964097
2023-12-28 02:31:12 +0330 +0330

من چیزی نمیگم منتظرم آقا احمد بیاد

1 ❤️

964103
2023-12-28 03:06:42 +0330 +0330

ننویس بیناموس. بابا خروس که حیونه روی مرغی که زیرش میخوابه تعصب داره و بخاطرش میجنگه اونوقت تو بیشرف با اب و تاب از کون دادن خودتو کص و کون خواهرت میگی. باید با چرخ گوشت شما رو ریز ریز کرد

5 ❤️

964112
2023-12-28 05:38:27 +0330 +0330

خوب بودمنتظر ادامه اش هستیم

0 ❤️

964128
2023-12-28 08:35:03 +0330 +0330

کس‌نگو ملجوق کونی

0 ❤️

964152
2023-12-28 14:29:54 +0330 +0330

علی جان تو یک اوبنه ای تمام عیار هستی!

0 ❤️

964161
2023-12-28 18:36:49 +0330 +0330

خیلی وقته که هروقت میای تو سایت و میخوای یه داستان بخونی،بجای داستان کصشر پیدامیکنی!
چندخط اول رو که خوندم پشمام ریخت و حدس زدم قسمت های قبلی هم باید مثل این یکی کصشر محض باشه.
بیناموسی که اینو نوشتی؛انقدر کاربران سایت رو مثل خودت حرومزاده و پَست و احمق فرض نکن.اگه خواهرت جنده اس که هیچی،خوش بحال اونی که میکنش.اما اگه این فانتزی رو داری که خواهرت زیر کسی دیگه بخوابه،کسی اصلا علاقه ای به شنیدن فانتزی تخمیِ توعه کونی نداره پس بهتره بجای دست به قلم شدن بری با همون فانتزیا جق بزنی و انقدر هم اون خواهر بدبختت رو بدنام نکنی.
اسم گی و همجنس گراها رو هم به لجن کشوندید شما حروم لقمه ها

2 ❤️

979348
2024-04-11 16:28:14 +0330 +0330

چرا دیگه ادامه ندادی؟

0 ❤️