سلام دوستان من مهدی هستم و ۳۳ سالمه ۶ ساله ازدواج کردم از روزی که با خانواده خانومم وصلت کردم رابطه خوبی با خواهر زنم (اسمش زینب متاهله و ۲ تا بچه داره و ۳ سال از خودم بزرگتره ولی بد سفید و گردن قشنگی داره)نداشتم چون کلا ادم فضولی بود و زیاد باهاش حال نمیکردم با وجود این شرایط بعضی وقتا متوجه نگاهای عمیقش میشدم و بعضی وقتا احساس میکردم میخواد بهم نزدیک بشه و رابطه شو با من نزدیک تر کنه خلاصه داستان سرتونو به درد نیارم رابطه ما بعد از ۵ ۶ سال بالاخره بهم نزدیک تر شد به حدی که باهم شوخی های سکسی میکردیم مثلا نیشگون میگرفتیم همدیگه رو یا از روی لباسش بند سوتینشو میکشیدم خلاصه کرم هردوتامون شروع به فعالیت کرده بود.😅 یه روز که تو آسانسور تنها شدیم همش حس میکردم دستشو از روی عمد میماله به دستم و همش سمت لبم نگاه میکنه به شدت تحریک شده بودم و میخواستم یه کاری بکنم تو اسانسور ولی جرات نکردم انجامش بدم تا اینکه جفتمون رسیدیم خونه هامون دیدم از واتس اپ پیام داده نوشته بود جنبه داری یه چیزی بهت بگم گفتم اره راحت باش
گفت امروز احساس کردم لبات خیلی خوردنیه منم یه علامت خنده فرستادم گفتم جدی میگی یا داری شوخی میکنی گفت نه جدی جدی ام
گفتم قابلتو نداره میتونی امتحان کنی گفتم من از روزی که با خواهرم ازدواج کردی میخواستم اون لبارو امتحانشون کنم گفتم باشه اگه دوست داری انجامش بدیم من مشکلی ندارم. خلاصه یه روز که میدونست خانومم خونه نیست پیام داد بیام امروز ببینمت گفتم کجا گفت همونجا تو خونه خودتون گفتم بیا، اومد و درو براش باز کردم تا اومد داخل جفتمون خنده مون گرفته بود ولی کم کم اروم شدیم و چسپیدیم بهم و شروع کردیم به لب گرفتن و اتیش شهوت تو وجود هردوتامون روشن شد تا به خودم اومدم دیدم تقریبا لخت کرده خودشو رفته رو تخت خوابیده و منتظر منه(منه ساده فکر میکردم قرارمون فقط برای لب گرفتن بود😅) رفتم رو تخت و بهش گفتم مطمئنی که میخوای این کارو بکنی گفت اره زود باش دارم دیونه میشه من بدن سفیدشو دیده بودم یه شدت شق درد گرفته بودم سوتینشو در اوردم و شروع کردم به خوردن سینه ‌و گردنش وقتی رسیدم به گردنش داشتم دیونه میشد از بس گردن بلندو نرم و خوش بویی داشت دیگه نتونستم کنترل کنم و شرتشو دراوردم و سر کیرمو کردم تو کوسش فکر کردم دردش بیاد دیدم اینقدر حشری شده که کوسش خیس خیسه منم دیدم سرش رفت تو بقیه شو با تمام وجود فشار دادم داخل کوسش و دیگه نفهمدیم داریم چیکار میکنیم یه ۲۰ دقیقه ادامه دادیم ولی ازبس عشق بازی قبل سکس مون داغ بود بعدش دیگه نتونستم ادامه بدم و کیرمو از کوسش دراوردم و کاندوم کشیدم روش و دوباره رفتم تو کار و ادامه دادم بعد از چند دقیقه ابم اومد و موقع ارضا شدن داشتم زیر دست و پام لهش میکردم واقعا اوج لذت بود هیچ وقت نمیتونم فراموش کنم اون روزو❤️‍🔥

نوشته: مهدی