سلام دوستان این داستان را مینویسم تا شما لذت ببرید و فحش ندین من سال ۹۵ ازدواج کردم و یه خواهر زن دارم و سه تا برادر زن و یک مادر زن ک همه جوره هوامو داره من قدم ۱۷۱ کیرم ۱۷ سانت هست و مادرزنم سایز سینه ۸۵ و سبزه و کون خیلی بزرگی داره بعضی مواقع لباسایی ک میپوشه وسط باسن گیر میکنن صحنه جذابی میشه من از سال ۹۵ تو فکر کردن این کون بودم ب فکر قرص خواب و همیشه باهم روبوسی میکنیم دست میدیم منم همیشه دیدش میزنم و عکس فیلم میگیرم ازش خودم ارضا میکنم البته دخترش هم مث خودش هست ولی سایز کوچکترش ولی از کون معرکه هست تا اینکه یه روز من داخل خونه شون دراز کشیده بودم و مادر زنم جلو منودراز کشیده بود و خواهر زن و زنم کنار هم حرف میزدیم خواهر خانمم رفت حیاط همسایه صدا زد و خانمم رفت سرویس مادرخانمم طوری دراز کشیده بود باسن مبارکش طرف من بود آمد بچرخه بلند شه باسنش اومد بغل من من گفتم کشتیش گفت چیو کشتم گفتم خیلی چاقی ترکونده شدم گفت بدت ک نمیاد بترکونمت سرم انداختم پایین و سریع رفتم خونه جق زدم آبم ریختم ولی شماها بگین چطوری بکنمش راه حل و چاره چیست آیا با قرص جواب میده
نوشته: شقی
یه دیته بیل بمون توی کونت حالشو ببر که اینقدر کس مغزی
قرص ندی بهش این مادر سگت هم کونش با خون پره بخوابه پنچر میشه و دیگه کردنی نیست
همسن وسالای تودارن توخیابونامیجنگن اونوقت توعه کونی کونتو انگشت میکنی
بیشرف مادرزن همون مادرته کوصکش
از قدیم گفتن در دیزی بازه حیای گربه کجاس🤣🤣🤣
پس سرت گیج نره😂😂
کون مادر زن منم محشره. کلا خونوادکی کون خوبی دارن از زنم گرفته تا خواهر زنم و مادرزنم همه کونشون محشره
جون تو خیلی لذت بردیم اصلا از لذت مردیم و الان از بهشت دارم برات نظر مینویسم
تنها راهش اینه زنتو جررررر بدم وقتی دیدی زنت جرررر خورده بری مادر زنتو بکنی اما اون تورو جرررر بده
کوس مغز بجای انتشار این متن توی داستان ها
برو توی انجمن مطرح کن تا بهت مشاوره بدن
ادمین هر کسشعری رو بعنوان داستان منتشر نکن