سلام چیزی که میخوام تعریف کنم یکی از بهترین اتفاقات زندگیمه اسم مهیا از مشخصاتم بخوام بگم 24 سالم رنگ چشمام عسلی موهام بلند مشکی رنگ پوستم سفیده 53 کیلوام قدم 168 به شدت دختر hot هستم سعی میکنم خیلی خلاصه اش کنم چون خیلی زیاد ولی برای اینکه حوصلتون سر نره جاهای مهم رو میگم ^^ رشته ام کامپیوتر است و تو بزرگترین شرکت نرم افزاری کار میکنم . جونم براتون بگه شرکت به چهار بخش تقسیم میشه که هر بخشی رئیس داره برای مدیریت کار اعضا. آقای آشور رئیس بخش ما بود که از اول که وارد شدم اخلاق سگ شو برام رو کرده بود خیلی ازش کفری بودم ولی دخترای کادر عاشق این آقا بودن جوری ک هر سری میرفتن مسافرت براش سوغاتی میاوردن ولی من چون خیلی تو جلسه ها و کارهایی که میکردم ضایعم کرده بود ازش کفری بودم ولی بی شرف خیلی خوشگل بود و گه اخلاق از دختری که میزش کنارم بود فهمیده بودم که یکی از قدیمی ترین افراد این شرکت و دوست صمیمی صاحب شرکته. خیلی روی نظم کار حساس بود و دقت براش مهم بود سر همین خیلی با هم به مشکل خورده بودیم و یه بارم سر اینکه چند تا کد رو اشتباه وارد کرده بودم بهم اخطار بدی داده بود که البته خودم میدونستم که گند زدم ا.ین وسط یه سری اتفاقات افتاد که من از این آقا خوشم اومد اصلا احساس میکردم خیلی بی نقصه. سر پروژه یکی از بانک ها که داشتیم براشون سایت طراحی میکردیم و فردا هم جلسه ارائه بود که خیلی برای آینده شرکت مهم بود تا دیر وقت مجبور شدم کار کنم. ساعت هشت شب بود داشتم یه دور سایت رو بررسی میکردم که سرورش خطا داد بعد زنگ زدم به آشور مشکل رو گفتم. بهم گفت لپتاپم و فلشی که اطلاعات اولیه سایت روش بود رو بردارم برم خونش تا ببینه مشکل چیه. اولش که گفت بیا خونم یکم دو دل بودم ولی بعد به خودم گفتم همه دخترای شرکت با اصرار میخوان بهش بدن محلشون نمیزاره تو بیخودی نگرانی. پاشدم حاظر شدم یه شلوار لی مشکی پوشیدم با یه مانتو تقریبا کوتاه لی. شالم رو هم انداختم رفتم آدرسی که برام پیامک کرده بود وقتی خونشو دیدم برگام ریخت از جایی ک میشینه ولی سر اینکه ندید بدید بازی در نیارم خیلی سنگین رفتار کردم . یه شلوار مشکی معمولی با تیشرت معمولی سفید تنش بود نشستیم سایت رو درست کردیم ساعت سه نیمه شب تموم شد. فردا صبح همه چی عالی پیش رفت و بعد اشور من رو برای تشکر از زحماتم به شام دعوت کرد و بهم کارت رو خوب انجام دادی. هفته بعد تولدش بود تصمیم گرفتم کادو بخرم ببرم خونه اش بهش بدم. دوست داشتم به این بهانه برم خونش نمیخواستم مثل دخترای دیگه تو شرکت بهش هدیه بدم. کلی به خودم رسیدم یه عینک گرون قیمت با یه ادکلن گرفتم براش بردم .وقتی دیدمش از بوی الکل احساس کردم حسابی مسته . دستم با پاکت گرفت کشید تو داد زدم که چیکار میکنی؟ ولی عین خر ذوق کرده بودم برام یه فنجون چایی آورد خوردم بهش گفتم مثل اینک مستی یه دفعه دستشو انداخت دور کمرم کشید سمت خودش یکم جا خوردم خیلی ناگهانی بود. بهم گفت برای کی اینجوری آرایش کردی؟ نمیدونم چجوری حس اون لحظه مو توصیف کنم قلبم تند تند میزد. و هیجان زده بودم ، خیلی آروم گفتم برای تو! گفت پس همه چیت باید برای من باشه خیلی آروم لبام رو نزدیک کردمم ببینم اوکی است یا نه که یه بوسه زد رو لبم دستشو برد زیر باسنم بلندم کرد برد تو اتاق پرتم کرد رو تخت چراغ رو خاموش کرد نمیدیدم کجاست دقیقا ولی خیلی احساس خوبی داشتم شالم که دور گردنم بود رو برداشت گذاشت کنار بند مانتو ام رو باز کرد اونم پرت کرد کنار. روی گردنم بوسه های ریز میزد آروم دم گوشم گفت میدونی قرار امشب مال من بشی هروقت یاد اون حرفش میوفتم قند تو دلم آب میشه! کراپم رو از تنم در اورد تو اون تاریکی صورتش رو نمیدیدم سوتینمو باز کرد افتاد به جون سینه هام یه گاز گرفت نوک سینم گز گز میکرد دستشو برد پایین تر طرف شلوارم داشت دکمشو باز میکرد یکم استرس گرفتم ولی مقاومت نکردم شلوارم رو در آورد. تیشرت خودشم با شلوارش من براش در آوردم از روی شورت انگشتشو روی چوچولم میکشید داشتم از لذت جون میدادم شورتم در آورد یه تف انداخت وسط خط کصم محکم گاز میگرفت میخورد درد و لذت رو همزمان حس میکردم . شهوتم حسابی زده بود بالا فقط میخواستم زیرش جیغ بزنم آه و نالم کل اتاق رو گرفته بود کیرشو گذاشت رو کصم نمیدیدمش ولی کلفتیش رو حس میکردم به خاطر اینک کیرش خشک نباشه نشستم براش ساک بزنم لبم رو روی کلاهکش کشیدم یه بوسه رو سر کیرش زدم بعد دورشو هی لیس زدم کردم تو دهنم عین چی میک میزدم موهامو گرفت بود محکم میکشید به سمت جلو داشتم خفه میشدم کل کیرش تو دهنم بود که یهو ول کرد کیرشو درآوردم از زیر زانوم گرفت کشید به سمت خودش که کمرم محکم به تخت خورد جیغ زدم ولی اهمیت نداد. کیرشو رو خط کصم بالا پایین میکرد باکره بودم میترسیدم یکم ولی اونقدر شهوتم زده بود بالا که فقط میخواستم بکنه توش همش التماس میکردم بکن توروخدا بکن توش میخوام از درد زیرت جیغ بزنم که گفت یه جوری میکنمت ک صدات تا سر کوچه بره اول آروم سر کیرشو گذاشت تو کصم یه دفعه تا آخر کرد توش کل وجودم درد گرفت یه جیغ بنفش کشیدم که صداش واقعا تا سر کوچه رفت اشک تو چشمم جمع شد زیر شکمم درد میکرد شروع کرد وحشیانه تلمبه زدن. هر چی میگفتم آروم دارم از درد میمیرم اصلا صدام رو نمیشنید. حسابی داخلم تلمبه زد. بعد برم گردوند یه تف انداخت روی سوراخ کونم یکم بازی بازی داد بعد یهو کرد تو داشتتتتتتتم از درد میمردم هی جیغ میزدم اونم میگفت جانم زیرم داری پاره میشی نه؟ بعد از پنج دقیقه دیگه دردم تموم شد و داشتم لذت میبردم صدای تلمبه زدنش کل اتاق رو گرفته بود محکم میزد همش میگفتم آره بکن منو جرم بده پارم کن بالاخره آبش اومد با هم رفتیم حموم کصم رو شستم مستیش پریده بود. زیر آب سرد یکم بیشتر به خودش اومده بود داشت چوچولم رو ماساژ میداد. وقتی تو بغلش بودم تو وان ازش پرسیدم بین این همه دختر که از من خوشگل تر و سکسی ترن و همشون منتظر یک اشاره از طرف تو هستند چرا منو انتخاب کردی؟ سر جوابش باز دلم ریخت… گفت تو یه جور دیگه به دلم نشستی از وان اومدیم بیرون خودمو خشک کردم. رفت لباساشو پوشید اومد برام کصم رو لیس زد به بهترین شکل ممکن ارضا شدم. بعدش خودم رو تمیز کردم تا صبح تو بغلش خوابیدم. البته ساعت پنج بود یعنی کلا دو ساعت تو بغلش خوابیدم فردا اول رفتیم دم خونه ما لباسم رو عوض کردم بعدش رفتیم شرکت اصلا یه ذوق خاصی داشتم حالم خیلی خوب بود ولی اون باز به اخلاق سگیش برگشته بود. دوس داشتم بین من و بقیه فرق بذاره ولی اصلا اینجوری نبود فقط سر ناهار مقنعه ام از سرم افتاد فوری بهم پیامک داد بکش سرت اونو توله سگ… الان سه ماه از اون قضیه میگذره ، نامزد کردیم و هر شب ترتیبمو میده!!

نوشته: مهی