اولین سکس مهندس مملکت
سلام من عادت ندارم زیاد طولش بدم میرم سر اصل قضیه راستش دانشجو بودم در یکی از شهر های جنوب (من خودمم اهل جنوبم)اسمم کسری اس رشته مهندسی مواد درس میخونم تازه رفته بودم دانشگاه یه دختری بود که اهل شهرهای نزدیک بود اسمش فاطمه بود .قد کوتاه داشت ولی تا دلتون بخواد خوشکل و با اندامی زیبا.با هم دوس بودیم ولی من تقریبا روزی نبود که به یادش جلق نزنم .روزای امتحان ترم بود شیمی داشتم و من ضعیف بودم .بهش گفتم میتونی بهم شیمی یاد بدی گفت باشه .قرار گذاشتیم دانشگاه ولی بچه ها اینقد سر و صدا کردن که هیچی نفهمیدیم .گفتم نمیشه باید یه جای دیگه بریم .گفت کجا.گفتم خونه ی داداشم .با اصرارمن قبول کرد.
اون روز رفتم خونه و همه جا رو تمیز کردم بالاخره نوبت من شد در زد رفتم درو باز کردم مث همیشه خوش تیپ .تعارف کردم نشست.شروع به درس دادن کرد .ولی من همش به اندامش فکر میکردم.که یه دفعه دستم و گذاشتم رو دستش .نگاهم کرد ولی چیزی نگفت.من دیگه گفتم اگه دستمو برداشتم نمیتونم کاری کنم.دستشو بالا اوردمو بوسه زدم نگاهم کردو چیزی نگفت.بهش گفتم خیلی دوست دارم و یواش یواش به سمت بازوش رفتم با بوسه.جلوش نشستمو از چشماش بوسه میزدم هیچی نمیگفت.بوسه هام به نوک دماغش و بالاخره به لبش رسید بازم چیزی نمگفت یواش مانتوشو باز کردمو سینه هاشو مالیدم.تیشرتشو دادم بالا و خودش کمک کرد تا در بیاد.واییییییییی چی میدیدم کرستشو که باز کردم دو تا سیب افتاد به نظرم هرکدومش دو کیلویی بود.شروع به خوردنش کردم.دیگه داشت بی حال میشد خوابوندمش و شلوار تنگشو به زور در اوردم.شرتشو دادم پایین .چی میدیدم انگار میدونس اینجا چه خبره تمیییز تمیییز.رونشو بوسیدم و زبون زدم پاهاشو باز کرد منم شروع به خوردن کسش کردم هنوز هیچی نگفته بود .اوپن نبود .با چوچولش بازی کردم کسش قرمز شده بود واز کونش هم که انگشت خیسم توش بود حرارتی بهم دست میداد که وصفش برام سخته به هر حال بلندش کردم و به صورت سگی کیرم گذاشتم دم کونش یکم فشار دادم خودشو سفت گرفت گفتم نه شل بگیر و چند تا بوسیدمش .شل کرد و باز فشار دادم اینبار کیرم تا نصفه تو بود وقتی تو چشاش نگاه کردم دیدم داره درد میکشه.گفتم دربیارم لاپایی بزنم اخه خیلی دوسش داشتم سرشو به عنوان نه بالا برد.و من یه فشار دیگه دادم که اینبار کیرم تا ته رفت تو کونش.چند دقیقه گذاشتم همین جوری بمونه.و بادستم نوک پستونشو بازی میکردم و بعد یواش شروع به تلمبه زدن کردم.تقریبا 5دقیقه شده بود که داشت ابم مییومد گفتم بریزم تو گفت نه گفتم چکارش کنم گفت وقتی اومد خبرم کن .متعجب بودم .داشت ابم میومد گفتم عزیزیم اوووووووووووومد چی کنم که برگشت محککم سرکیرمو مک زد طوری که بدنم لرزید و تموم ابمو خورد من متعجب از این کارش چون اثلا حرفی نزده بود ولی بعد اینکه ابمو خورد با هم رفتیم حموم اونجا براش لاس زدم و اونم ارضا شد و منم یه لاپایی خشکل دیگه تو حموم زیر دوش زدمش .بعد از اون جریان یه چند بار دیگه حال کردیم.الان هردومون مهندس مملکتیم برام نظر بدین ممنون میشم.
نوشته: ؟
خب خبرت بیارن دوست عزیز
رها1368 راست می گه . کدوم دختری اینکارو می کنه . والا فاحشه هم اینکارو نمی کنه.
توهم زدی.
این رو میگی تازه
ما اینجا یه مهندس داریم که هنوز سکس نکرده ولی
کون خیلیا رو دریده وخیلیا هم از ترسش بخودشون ریدن
البته خیلیا هم مثل خودم دوسش دارن
زرشک…مهندس مملکت رو بپا
مهندس مملکت که جلقی باشه دیگه وای به حال افراد عادی
میگم طرف جنده بوده یا برای اولین بار سکس داشته؟
آخه متوهم …عقده ای …چلقوز خان چرا دروغ مینویسی؟
چرا فکر میکنی ماهم مث خودت خریم؟
من نمیدونم آخه چرا دخترا اینجوری زود پا میدن …چرا زود کیر طرف رو میکنن تو دهنشون …چرا کیر طرف تا دسته تو پشتشون هست و مجددا کیر گهی رو میکنن تو دهنشون
اه عقده ای دیگه ننویس حالم به هم خورد
چرا آبروی دخترا رو میبرید با این خزعبلات
من نمیدونم چرا دخترا فقط به شما جلقی ها پا میدن
من 25سالمه و بهترین زندگی رو دارم …از لحاظ مالی هیچ مشکلی ندارم …خوشپوش و خوش تیپ هم هستم …به دنبال یه دختر واسه ازدواجم هنوز پیدا نکردم اون وقت تو میای میگی تو دانشگاه یه دختر بود به اسم فاطمه باهم دوست شدیم و بردمش تو خونه داداشم
عجب!!! پسر جان دخترای این دوره زمونه 100تا پسر مث تورو حریف هستن …دیگه دهه 60 70 نیست که دخترا ساده باشن و غول بخورن
دخترا دیگه میدونن که ذات پسرا خراب می باشد پس هیچوقت نمیاد با اصرار یه پسر خودشو بدبخت کنه و تن و بدنش رو در اختیار هر بی سر و پایی قرار بده
به خدا ارزش زن خیلی بالاست نکنید این کار رو
اه حالم به هم خورد خاک بر سرت مهندس قلابی
در عجبم مهندسای خارجی به دنبال پیشرفت هستن و مهندسای ما البته بلا به نسبت بعضیا به دنبال ترویج سکس و بردن دختر به خونه داداششون و تبلیغ در سایت شهوانی هستن
متاسفم برای مملکتی که سرانش عقده ای و مهندسانش جلقیی بیش نیستن
هه
نمیدونستم اصلأ و اثلأ مینویسن … یا شایدم مهندسها اینجوری مینویسن
شایدم مهندس نیستی … در کل میتونم بگم ریدی …
برادرما هلو هندوانه آلو بهشتی شنیده بودیم اما دیگه سیب اونم دو کیلو ن :O
“چی میدیدم انگار میدونس اینجا چه خبره تمیییز تمیییز” احتمالا شورت نخ در بهشت پاش نبوده ؟؟؟ :?
در کل ریدی به مهندسین عزیز
دوباره مجبورم اعدام صادر کنم …
فكركنم اشتباه ميكنى مهندس موادغذايى نيستى.تومدرك مهندسى جلق كون دادن كس كشى جاكشى توهمى گرفتى.اين سايت پرشده ازنويسندهاى بچه كونى توهمزا مثل اين مهندس جاكش.خواهشن ديگه ننويسيد.كجايى پريچهر كجايى كفتارپيرواقعأ جاى داستانهاتون خاليه
مرد تنهای شب خیلی قشنگ گفتی داداش =))
به نظر منم فقط همین بدردت میخورد مهندس جون :))
کیرم تو این داستانت اصلا معلوم نشد چه طوری دختره اومد بهت داد
بردیش هیچی نگفت. خوردیش هیچی نگفت. کونش گذاشتی هیچی نگفت…
نکنه دانشگاه “جبار باغچه بان” درس می خونده؟!!
عجب!
آهاي كون بلبليه كون خرمايي الان اومدي بگي مهندسي؟
الاغ تو حلقت استفراغ كنه چرا اسم مهندس رو تو اسم كسنوشتت آوردي؟
سازمان نظام مهندسي مركزي از پهنا 3بار تو كونت چرا كس ميگي؟
اميدوارم از كيرت بگوزي تا تو باشي ديگه كسشعر نسرايي
تخم شاش مهندسا
تخم اسپرم مهندسا
تخم شاش كسي كه اتوكد رو درست كرد
تخم گوز كسي كه ايتبس رو درست كرد
شارژر سوني اريكسون(ازون بزرگاش) تو سوراخ كيرت ديگه ننويس…
اميدوارم خايه هات خشك بشن و بيفتن ديگه ننويس…
اميدوارم دودولت كچلي بگيره ديگه ننويس…
اسهال خوك تو قلبت ننويس…
(اه اه عجب كامنت حال بهم زني شدا :-D )
محککم ؟
اثلا؟
بابا مهندسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس ابروریزی شد رفت :D
ای ول این تیکه رو خوب اومدی؛سیب هرکدوم 2کیلو[قهقهه][قهقهه][قهقهه]
اقای مهندس ابرو مهندسا رو بردی
اخه دخترای عقب افتاده هم دیگه پا به پسرا نمیدن؛خیال کنم این دختراز اسکول هم اسکول تر بوده که به تو عقب افتاده پا داده
ای ول این تیکه رو خوب اومدی هیچی نگفت؛به نظرم دختره لال بوده؛سیب هرکدوم 2کیلو[قهقهه][قهقهه][قهقهه]
اقای مهندس ابرو مهندسا رو بردی
اخه دخترای عقب افتاده هم دیگه پا به پسرا نمیدن؛خیال کنم این دختراز اسکول هم اسکول تر بوده که به تو عقب افتاده پا داده
به نظرم دختره لال بود؛سیب هرکدوم 2کیلو[قهقهه][قهقهه][قهقهه]
اقای مهندس ابرو مهندسا رو بردی
اخه دخترای عقب افتاده هم دیگه پا به پسرا نمیدن؛خیال کنم این دختراز اسکول هم اسکول تر بوده که به تو عقب افتاده پا داده؛مهندس گل پسر توکه حال همه رو بهم زدی؛اما ایول باکامنتت حال کردم[قهقهه]
pary-bala راست میگی آخه بعضـــــی از دخترا خودشون کمر همت بستن دنبال پسرا هستند. نمیخوان پسرا اذیت بشن . هرچند این سختی پایان شیرینی داره
ye hafte omadam to shahvani, arezo be del moundam ke ye dastan bekhounam,na ein kos sherato.
اینقئر با این قسم مهندسا حال میکنم ! ایران رو شماها آباد میکنید ! دمتون گرم :D
داستانت که فقط 4خط اولش رو خوندم…آخه خواهر خراب! چرا فاتحه ی مهندسا رو می خونی؟خوبه هنوز فارق التحصیل هم نشده بودی و به کون پارت مهندس بستی!
در آخر:کیر ما هم نیستی(انجمن حمایت از آبروی مهندسان)
اصل داستان اینه: آقا یه دختری بود دسته بیل کردم تو کوسش هیچی نگفت کردم توکونش هیچی نگفت تو کون وکوسش همزمان کردم باز هیچی نگفت هرکاریش کردم هیچی نگفت التماس کردم هیچی نگفت چراهیچی نگفت آخه لامصب چرا هیچی نمیگی خب یچی بگو دیوس لب بازکن یه چیزی بگو ده بگو لامصب.ولی هیچی نگفت میدونیدچرا چون دختری درکار نبوده طرف داشته جلق میزده باکف دستش،دست که نمیتونه چیزی بگه پس آخرش سیری جلق زد ودست هیچی نگفت.
الان كه گفتي مهندسي اونم از نوع مملكتيش ومثلا يه ليسانس كيري از دانشگاه دنقزآباد اوليا گرفتي حالت بهتر شد . شرط ميبندم ترم يك يا دو باشي اونم مقطع كارداني .
داداشی خلاصه نویسیت از ریه داستان خیال پردازی یا یه رمان بدک نیس . اگه همین جوری پیش بری یه چی برا خودت میشی نه برا مملکت .
نظرات جدید داستان‌ها
- مهتاب جون ریدی بااین داستانت مرگ مادرت ننویس کسی مجبورت نکر...
- با اینکه غلط املایی زیاد داشتی اما خوب بود اونایی هم که میان...
- چیزی ب اسم انتقام انگار تو مرام این بی غیرتا نداریم...
- الله خصوص رو یکی ترجمه کنه، بقیهش پیشکش خود کسکشش...
- عالییییی بود عزیزم
- بابا این عمه ها بیچارن بکشید بیرون ازشون کم فحش میخورن حالا ...
- داداش هیچی فقط کاری کردی بعد چند سال وارد حساب کاربریم یشم ب...
- والا واسه منی که سالی یه بار میام شهوانی و فقط داستان‌های پر...
- عالی بود
- ببخشید ولی نظرمه دیگه چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ایی ک...
- هیچ زنی تا کرم نریزه مردی جراَت نزدیک شدن بهش رونداره امابعض...
- یارو شیمیل بوده و دوتا دختر داشته یعنی غزل و مهسا از یه ما...
- من ریدم تو مغزت دروغگو. تو پادگان عقیدتی و رکن داره تو پادگا...
- چرا نوشته مینویسی که نظرات رو به فحاشی به خودت جلب کنی اول ...
- عالی بود
- مزخرف
داستان‌های تازه
- ازدواج با بیوهی سرهنگ
- تری سام ناخواسته
- دوستی تلفنی امیر و زهرا
- خاله حمیده و زن حشری من (۱)
- بهترین شیمیل دنیا (۱)
- جنگ قدرت (۱)
- پدرشوهر و نازگل (۲)
- رابطه مخفی من و نسیم همسر برادرزنم (۱)
- بی جنبه تو پارتی
- مرده ها و زنده ها (۴ و پایانی)
- عاشقی در دبیرستان (۲)
- سقوط یک ستاره (۱)
- بوی عطر پای دختر همسایه
- سوتین قرمز زندایی
- شانس یا مهارت (۲)
- ساره،یک شیطان (۳)
- ادامه سکس با مادرزن سابق
- قبلش گاییده بود زنمو
- ورود به بهشت
- کون دادن عاشقانه به پسر خالم سعید
- فروشنده لباس زیر
چرا اینقدر عجله داری …
آدم تپش قلب میگیره داستانتو بخونه. یکم با ارامش بنویس بابا!!
من که دو تا قرص پروپرانولول 40 خوردم تا داستانتو خوندم