میل جنسیمو برگردوند

1393/03/12

سلام من هستی ام 28 سالمه و نوزده سالگیم ازدواج کردم
چند سالیه که دیگه با شوهرم ارضا نمیشم ولی هنوز دوسش دارم برام مهم نیست در مورد این جریان چطوری در موردم قضاوت میکننی ولی چون ادم قابل اطمینانی ندارم برای شماها تعریف میکنم .
جریان ازونجایی شروع شد که من تصمیم گرفتم از روی تنهایی برم کلاسای مختلف و تو همین جریان کلاسا با حسین اشنا شدم ولی خیلی دو دل بودم باهاش ارتباط برقرار کنم یا نه
تو قرار اولی که باهم گذاشتیم حسین منو به یه رستوران خیلی شیک برد و بعدش برام تاکسی گرفت و تایه مسیری منو همراهی کرد
قرار بود که فردای این قر ار بود بهش جواب بدم که البته منم ازش استایل و رفتارای شیکش خوشم اومده بود
فرداش که دیدمش با یه لبخند ناز بهم نزدیک شد و بعد کلاس باهم یکم قدم زدیم و رفتیم تو پارک نشستیم رو نیمکت حسین بهم نزدیک شد طوری که نفساش بهم میخورد باورم نمیشد با یه نفس نفس یه مرد انقد دیوونه شده بودم چرا با نفسای شوهرم اینجورنمیشم خلاصه دوستی من و اون تا دو هفته دیگش به همین ر وال میگذشت که فقط همدیگرو تو رستوران و اینا میدیدم تا اینکه یروز منو دعوت کرد خونش و قتی وارد خونش شدم تازه متوجه شدم که اونم متاهله و از رابطه سکس با زنش لذت نمیبره
اولش پشیمون شدم اما بعدش که حسین بهم نزدیک شد و برای اولین بار منو تو بغلش گرفت همه چی یادم رفت وای که چقد گرمای دستای مردونشو دوست دارم . دستشو میکشید لای موهایم نازمو میکشید و اسممو بخاطر سفیدی پوستم صدا میزد سفید برفی من . منم خیلی حال میکردم وقتی به گردنم نزدیک میشد و اروم اروم لبامو میبوسید دیوونم میکرد . یواش یواش منم پروتر شده بودم و لباشو باولع میخوردم و گردنشو میخوردم .وای یییی که صدای نفساش یادم میافته اب کوسم را میفته .حسین همینجوری که داشت لبامو میخورد با انگشتاش با کمرم بازی میکرد وقلقلکش میداد و اروم اروم میومد سمت پستونام وقتی لباسامو از تنم در اورد صورتشو چسبونده بود لای پستونام و تنمو بو میکرد و انقدر نوک پستونامو میک زد که بزور از خودم جداش کردم که اونم سریع سرش و از لای سینم در اوردو شروع کرد بخوردن گردنمو گوشم شل شل شده بودم ازم اجازه گرفت که شلوارمو دربیاره منم با شیطنت کونمو قنبل کردم سمتش گفتم اره عشقم عاشق حالتای مردونشم شلوارمو از پام در اورد و بعد رفت سراغ کسم داشتم میمردم از شهوت خیلی باحال با کوسم بازی میکرد و شورتمو در اورد وقتی کوسمو دید فکر کرد که کوسمو پروتز کردم چون کس من یکم زیادی چاقه نسبت به اندامم استخر هم که میرم وقتی را میرم کنار استخر همه کوسمو نگاه میکنن تابلو گوشتیه خلاصه حسین کف کرده بود سرش کرد ایندفه لای پاهام چه لیسایی میزد وای خدا خیلی حرفه ای زبونش و میکرد تو سوراخم و در میاورد و با چوچولم بازی میکرد طاقت نداشتم چند سالی بود فکر میکردم که میل جنسیم از بین رفته داشتم زندگی میکردم با حسین جونم دستم انداختم تو شرتش و کیرش و گرفتم داغ و نازک و دراز مالیدمش داشت حال میکرد شرتشو از پاش در نیاوردم
فقط سر کیرشو کشیدم بیرون و شروع کردم به میک زدن و لیسیدن و یواش یواش شرتشو در اوردم . کل کیرشو میلیسیدم تخماشو میکردم تو دهنم و زبون میزدم که یهو طاقت نیاورد و لنگامو داد هوا با یه هول کیرشو کرد تو کوسم و تلمبه زد داشتم جر میخوردم من تا حالااز کون ندادم ولی اون لحظه انقد شهوتی بودم دلم میخاس یکی تو کسم بزنه یکی تو کونم ولی لذت کوس دادنم مانع پیشنهاد واسه کونم میشد عشقتم خیلی خوب به کسم حال داد و الان نزدیک یک ساله که باهم دوستیم و ماهی یکی دو باد منو میگاد از وقتی باهاشم رابطه سکسیم با شوهرم خیلی بهتر شده ولی بیشتر از عشقم لذت میبرم
اساتید از سکسای بعدیم بنویسم باز؟

نوشته: هستی


👍 2
👎 1
49825 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

420311
2014-06-02 01:52:06 +0430 +0430

ما با من سکس کن من داستانش ومی نویسم

0 ❤️

420312
2014-06-02 02:00:15 +0430 +0430
NA

باورم نمیشد با یه نفس نفس یه مرد انقد دیوونه شده بودم چرا با نفسای شوهرم اینجورنمیشم… ) من ميدونم جون شوهر نداري جون.اصلا زن نيستي يه مجلوق الهوية بيش نيستي. ديكه هم ننويس كسكش بي ناموس … اهل فن ميدونن برو مغزتو cip كن مجلوق

0 ❤️

420313
2014-06-02 03:29:36 +0430 +0430

از جقای بعدیت بازم بنویس

"عشقتم خیلی خوب به کسم حال داد "

میخوای بیا من بکنمت دیکته و زبان فارسی هم باهات کار کنم

0 ❤️

420314
2014-06-02 03:31:14 +0430 +0430
NA

اقا جون بنده با صراحت کامل از همین گوشی و با این وضع فجیع نظر دادن با گوشی اعلام میدارم.
شما جنده ای عزیزم.
یعنی از نظر پزشکی شما جندگی خفیف داشتی که دیگه الان کاملا ریخته بیرون و حاد شده.
مثل تومور مغزی فقط مال شما تومور کیر غریبه دوست داشتنه.
متاسفانه زنگ آخر دهنت گاییدس.
دیگه درمان هم نداری پس برو به شغل بدنام ولی پول ساز جندگی ادامه بده.
در ضمن نمیخواد به دخترا و زنا یاد بدی که اگه با شوهرتون سرد هستید برید کس بدید تا رابطتون با شوهرتون خوب بشه.
گفتم بگم نگی نفهمیدن.دوریالی عزیز

0 ❤️

420315
2014-06-02 06:02:49 +0430 +0430
NA

اشغاله خیانتکار
طفلی شوهرت.نه طفلی نه.وقتی داشتی از نفس نفس عشقت مستفیض میشدی اونم داشته یکی دیگه رو مستفیض میکرده.جنده حال به هم زن

0 ❤️

420316
2014-06-02 07:13:13 +0430 +0430
NA

هی…خو میرفتی دکتر خوب میشدی باید بری بدی تاخوب شی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

420317
2014-06-02 07:40:03 +0430 +0430

حالا همین رو میبینید؟اگه شورش بهش خیانت می کرد عالم و آدم رو پر میکرد که مردا پستن،خانوم خودش به شوهرش خیانت میکنه عیب نداره ولی رفته اونجا دیده پسره زن و بچه داره پشیمون شده خواسته برگرده

0 ❤️

420318
2014-06-02 10:23:44 +0430 +0430
NA

ما چقد اسکولیم ک داستان کیریه تو رو خوندیم اخه کسه مادر این داستان ب درد مادر جندت میخوره

0 ❤️

420319
2014-06-02 10:26:06 +0430 +0430
NA

خانوماهر کی شوهرش سرد شد بره بده گرم میشه=))

0 ❤️

420320
2014-06-02 14:37:12 +0430 +0430
NA

داستان باین قشنگی چرا فحش میدی؟
زیر هر داستانی که نظردادی فقط فحش نوشتی
توکه اهل فنی یبار قلم بزن ببینیم چکار میکنی
چرا همه رو بقول خودت مجلوق میبینی؟

0 ❤️

420321
2014-06-02 14:38:40 +0430 +0430
NA

آقای ای ریما جواب بدین لطفاً

0 ❤️

420323
2014-06-02 19:13:36 +0430 +0430
NA

shekasteh.00
به شخصه و تنهایی جندگیشو تکذیب میکنم
چون پسره نمیشه گفت جنده میشه بگی کونی و جلقی و… اینا
با یه لبخند نـــــاز بهت نزدیک شد؟! جلقی !

0 ❤️

420324
2014-06-13 13:13:33 +0430 +0430
NA

یه بار دعوت کن بیایم همچین بکنیمت تشتکت بپره

0 ❤️

420325
2014-06-28 08:54:32 +0430 +0430
NA

به نظر من داستانت باید حقیقت باشه و فقط احساس 1زنو 1زن میتونه درک کنه.ولی در کل از خائن و خیانتکار خوشم نمیاد ولی با وجود این همه داستانهای سکس با محارم که بدتر از خیانته داستان تو خوب بود و دوست دارم بازم بخونم.

0 ❤️

420326
2014-07-13 01:23:43 +0430 +0430
NA

بدک نبود. omid31_k هرکی میخواد ی داستان سکسیه واقعا توپ از محل کارم بشنوه اد کنه. ضرر نمیکنه ولی حال خواهی کرد میل خودته

0 ❤️