سکس با همکارم نسترن

1401/03/31

سلام دوستان شهوانی این اولین داستانیه که می نویسم . این داستان واقعیه و دقیقا همونطوری که اتفاق افتاده دارم تعریفش میکنم.به یاد آوردن این سکس همیشه برام جذاب و شیرینه امیدوارم شمام خوشتون بیاد و اگه ضعفی داره بهم کمک کنین تا در داستان های بعدی برطرفش کنم …

من اسمم امیده سه سال پیش ازدواج کردم . زنم رو دوست دارم و زندگی خوبی هم داریم ولی چون همسرم شاغله سکسمون خیلی کمه . بنده خدا خستس همیشه و تو هفته به زور یک بار سکس داریم با هم.ولی من خیلی حشرم بالاست نمیدونم چه مرگمه واقعا! شاید اگه بتونم هر روزم میخوام سکس کنم.
من قبلا تو یه شرکتی کار میکردم طبق عادت یسری از همکارام رو تو اینستاگرام فالو کرده بودم.یکی از همکارام که اسمشو اینجا میزارم نسترن همیشه تو شرکت باهام صمیمی تر از بقیه بود.با هم در مورد کار زیاد صحبت میکردیم و رابطه خوبی داشتیم البته اینو بگم یه رابطه معمولی نه سکسی و بی جنبه بازی.نسترن خانوم اون موقع متاهل بود منم همیشه چون دور زن متاهل خط قرمز کشیدم هیچوقت نگاه جنسی ای رو نسترن نداشتم.مثل یه همکار و دوست بودیم.ولی واقعا جذاب بود اگه فرصتی پیش میومد حتما یواشکی دید میزدم هیکلشو.
چند ماه گذشت تا من از اون شرکت اومدم بیرون.رابطه من و نسترن به همون کامنت و ریپلای کردن استوری های هم محدود شده بود.تو یکی از همین ریپلای ها پیام دادیم و حال و احوال کردیم.از زندگی و شوهرش پرسیدم که یهو درددلش باز شد! گفت خیلی وقت بود مشکل داشته با همسرش و ازش طلاق گرفته من تا شنیدم طلاق گرفته یهو یه حسی بهم دست داد.من همیشه متوجه نگاهای خاصش میشدم ولی به خودم اجازه نمیدادم بحث سکسی کنم باهاش.اینجا بود که با خودم گفتم امید دلو بزن به دریا و برو تو کارش…البته بگم من اصلا آدم قابل تعریفی نیستم هیکل خیلی معمولی و حتی یکم شکم گنده مثل بقیه دوستان شهوانی ام کیر 30 سانتی ندارم کاملا معمولی ولی همیشه به خودم میرسیدم و سعی میکردم خوش لباس باشم . نسترن هم تقریبا لاغر ولی تو پر با ممه های درشت و جذاب . همیشه هم لباساش تو شرکت کوتاه و تنگ بود.
خلاصه سرتون رو درد نیارم داشتیم پیام میدادیم که بحث یهو رسید به یکی از همکارای همون شرکت که گندش درومده بود که با رئیس شرکته سکس میکرده.دیگه دلو زده بودم به دریا گفتم خوش به حاله یارو چه حالی کرده . کاش منم رئیس یه شرکت بودم میتونستم حال کنم!
با شوخی و خنده گفت حالا اگه تو رئیس شرکت بودی اولین نفری که میخواستی باهاش باشی کی بود منم که منتظر فرصت بودم گفتم قطعا تو!
گفت من ؟؟؟ جدی ؟؟؟ گفتم اره من هروقت میدیدمت دیوونه میشدم از تو سکسی ترم مگه بود اونجا؟
اونم با خنده گفت منم همیشه تو نخت بودم اگه بهم میگفتی با هم باشیم در جا قبول میکردم!!!
من که دیگه دیدم داره جور میشه گفتم خب الان بهت میگم!خیلی دوست دارم باهات باشم.الانم که طلاق گرفتی دوست دارم به آرزوم برسم.
گفت واقعا من آرزوت بودم؟!
گفتم آره من همیشه با حسرت نگاهت میکردم و به شوهرت حسودیم میشد.
قلبم داشت میترکید . پر از هیجان و شهوت بودم . منتظر جوابش بودم. همونی که میخواستم شد.گفت باشه منم پایه ام!!!هر وقت تو بگی!
گفتم "من واقعا طاقت نمیارم. همین الان میای خونمون؟من مرخصی میگیرم میرم خونه توام بیا با هم باشیم."گفت مگه زنت نیست؟گفتم نه سرکاره آمارشو دارم بخواد بیاد خونه باید خودم برم دنبالش.یکم مردد بود ولی انقدر اصرار کردم که راضی شد.آدرس و لوکیشن رو فرستادم . خودمم سریع رفتم خونه دوش گرفتم و منتظرش تا بیاد.
یک ساعت بعد رسید.خیلی با احتیاط و حواس جمع که همسایه ها نباشن دم در اومد بالا.تا در خونه رو بستم زل زدم به چشماش چنان آرایشی کرده بود و لباس تنگ پوشیده بود که کیرم همون لحظه شق شد! سریع بقلش کردم و لباشو بوسیدم . انگار سال ها بود سکس نکرده بودم.بردش تو و نشستیم رو مبل و عین وحشیا لب همو میخوردیم.نسترن هم چون طلاق گرفته بود دو سه ماهی سکس نداشته بود و خیلی هات بود.داشتیم لب میگرفتیم که ممه هاشو شروع کردم به مالیدن همیشه آرزوم بود که این ممه ها رو یه روز بمالیم.باورم نمیشد که الان تو دستامن.محکم تو دستام میمالیدشون داشت از لذت میمرد نسترن.یه دستم رو ممه اش بود یه دستم رو شلوارش.داشتم کصشو میمالیدم.خوابید رو مبل.منم همینطور که داشتم لباشون میخوردم دستمو از شلوار جینش بردم رو از رو شرت کصشو مالیدم.دستم سوخت واقعا.انقد که نسترن داغ و حشری شده بود عین کوره شده بود کصش.منم شق کرده بودم دیگه طاقت نداشتم بلندش کردم ببرش تو اتاق.تو راه هم دست از لب گرفتن برنداشتیم کونشو چنگ میزدم هنوزم صدای خنده های حشریش تو گوشمه…
رفتیم رو تخت . عین وحشیا تو دو ثانیه جفتمون لباسای همو دراورده بودیم . حالا نسترن لخت کنارم خوابیده بود.چیزی که تا دیروز یک درصدم احتمال نمیدادم…
دست زدم به کصش خیسه خیس بود.داشت میمرد از شهوت.رفتم بین پاهاش.واقعا نمیشد از این کص گذشت شروع کردم به خوردن و لیس زدن کصش.من خیلی دوست دارم کص خوردنو . بیشتر از همه اون حس خوبی که به پارتنرم میده واسم شیرینه.داشتم با حوصله کصشو میخوردم.چوچولشو با زبون میلیسیدم و با انگشت میکردم تو سوراخش داشت دیوونه میشد ولی سعی میکرد جیغ نزنه صدامون درنیاد تو خونه.تو همون حال چشماشو که نگاه میکردم دیوونه میشدم .واقعا لذت داشت دیدن شهوت ناب تو چشماش واقعا داشت حال میکرد.گفت امید منم میخوام بخورم واست گفتم من که از این کص نمیگذرم گفت پس 69 شیم.بلندشد و دراز کشید تا اونم بتونه برام ساک بزنه . از حال و هواش هرچی بگم کمه.بعد چند دقیقه خوابوندمش به پشت.تو چشماش نگاه میکردم داشت با چشماش التماس میکرد که بکنمش . آروم کیرمو گذاشتم رو کصش یکم مالیدمش با کیرم دیگه داشت روانی میشد آروم کردم توش.وای من خودمو تو بهشت دیدم واقعا عالی بود.انقد داغ و خیس بود که تا اخر کیرم رفت تو کصش.یکمم کصش تنگ بود بی نظیر بود.تلمبه هامو شدیدتر کردم دیگه دست خودم نبود هیچی . تا ته میکردم تو کصش کیرم تخت زیرمون داشت جوری تکون میخورد که استرس شکستنشم داشتم!!
بعد یکی دو دقیقه تلمبه احساس کردم دارم ارضا میشم ولی نمیخواستم الان آبم بیاد.کیرمو درآوردم و گفتم برگرده.حالا نسترنی که همیشه تو کفش بودم جلوم قمبل کرده بود و کصش التماس کیر منو میکرد.تو حالت داگی کمرشو میگرفتم با دستام کمک میکرد تلمبه هام محکم تر بشه حالا دیگه صدای ناله اش مثل جیغ شده بود.هیچی برام اون لحظه مهم نبود.خوابوندمش رو شکم خوابیده بود و کصش باز بود باز رفتم بخورم واسش.کصش پر آب بود.زبونمو داشتم میکردم توش.دیگه گفتم این باید پوزیشن آخر باید باشه همه توانمو باید بزارم تا این کص حال بیاد.خوابیدم روش کیرمو کردم تو کصش انقد که خیس و لیز بود که بدون هیچ مقاومتی کیرمو تو کصش میدیدم.تلمبه های محکمم امونشو بریده بود دیگه جونی نداشت زیرم پاهاشو میچسبوند به هم که تنگ تر شه. داشتم میمردم دیگه نمیتونستم جلوی آبمو بگیرم سریع کیرم دراوردم که تو کصش خالی نکنم رو کمرش همه آبمو ریختم.کل بدنم خیس شده بود از عرق.با این که هوا سرد بود!
صدای نفس نفس زدن نسترن هنوز تو گوشمه . با دستمال کمرشو پاک کردم و برگردوندمش خوابیدم کنارش سریع اومد بغلم و سرشو گذاشت رو سینه ام.گفت امید عالی بود.لباشو بوسیدم و گفت بالاخره به آرزوم رسیدم…
آره واقعا به آرزوم رسیده بودم…

نوشته: امید


👍 32
👎 6
86401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

880691
2022-06-21 02:12:57 +0430 +0430

ببین فقط اولش گفتی بخاطر شغل همسرت سکس کم دارین و تو هر روز میتونی بکنیش، سخت در اشتباهی، کلا زندگی متاهلی از لحاظ سکس خیلی شیریه، اون ادم های غریبه و جدید هستن که تو میتونی هر روز بکنی نه اینکه یک فرد ثابت

3 ❤️

880694
2022-06-21 02:21:23 +0430 +0430

امید قشنگ بود ولی خیانت نه امیدوارم رییس شرکت خانومت زنت نگاد

2 ❤️

880696
2022-06-21 02:23:42 +0430 +0430

اون تو فکرت بود توهم تو فکر اون😉😉
تا گفتی بیاد اومد 😂

2 ❤️

880703
2022-06-21 02:44:04 +0430 +0430

سلام خوبی میدی بکنم آره چرا که نه بیام کجا بکنیم

آخه کوس کشا مجلوق چی بنویسد با عقل جور دراد

0 ❤️

880717
2022-06-21 04:09:07 +0430 +0430

+سلام.خوبی ؟
_سلام ممنون.
+میدی بکنیم؟من واقعا دوست داشتم بکنمت.
_عه جدی؟اره میام.
+توروخدابیا.
_باشه خب میام بکن منو.
+نه التماس میکنم بیا بکنمت.
_خب بااااااش.میام بکن منو.
+وااای چقدر هاتی تو.دستم سوخت از بس داااااغ بودی.تاول زده.نود درصد سوختگی داره.
+وای مرسی عزیزم.من چون کوس نداده بودم سه ماهه.کوسم کوره ذوب اهن اصفهان شده.داغ داغه.

یعنی ریدم تو نسلت ادمین با این اپلودای کیریت.😂😂😂😂😂

6 ❤️

880738
2022-06-21 07:47:38 +0430 +0430

ایران اینا کجاست؟

1 ❤️

880743
2022-06-21 08:36:18 +0430 +0430

نوش جون جفتتون

2 ❤️

880784
2022-06-21 14:36:18 +0430 +0430

دستم سوخت. برو کس لیس

1 ❤️

880797
2022-06-21 16:49:26 +0430 +0430

یعنی خوشم میاد از داستانهاتون
ما هر کی را کردیم چند ماه طول کید و صدجای خشتکمون پاره شد تا مخ طرفو زدیم و جند جلسه طول کشید که کار به سکس برسه
راسپوتین هستین همه اماده اند بپرن سر کیرتون و وحشی از کص و کون جرش بدین؟
بعدشم از تو بیتر خوشم میاد که خط قرمز داری منتهی دیدتو از اونور خط قرمز می زنی
کمتر جق بزن داداش مخت تعطیل شده

0 ❤️

880801
2022-06-21 17:50:41 +0430 +0430

بیچاره زنت تاوانشو یکجا پس میدی

2 ❤️

880804
2022-06-21 18:31:02 +0430 +0430

هیچوقت نگاه جنسی بهش نداشتی ولی دید میزدی!!! ؟
چرا یه داستان تخیلی رو تخمی تخیلی می‌نویسید؟؟

0 ❤️

880815
2022-06-21 20:41:39 +0430 +0430

شغب زنت بهونه نکن داداش زنت یا سره یا باکسی هست از این دو خارج نیست

0 ❤️

880828
2022-06-21 23:34:18 +0430 +0430

اسم این فیلم که دیدی چی بود ؟

0 ❤️

880842
2022-06-22 00:57:00 +0430 +0430

قشنگ بود

0 ❤️

880903
2022-06-22 06:11:55 +0430 +0430

خیانت بد هست مرد زن دار درست نیست احمق

0 ❤️

880969
2022-06-22 18:51:52 +0430 +0430

اما ریدم بهت که اون زن داره برا زندگی تو تلاش میکنه و خسته وکوفته میاد خونه تو برا کیرت این زحمتاشا نادیده میگیری و چشمت پی این و اون
خب قرمساق خودت بیشتر تلاش کن تا نیاز نباشه بره سرکار بیین از سر و کولت میره بالا و پایین یا نه لاشی کون گشاد

1 ❤️

881564
2022-06-26 01:52:28 +0430 +0430

اینقدر که کامنت بچه ها زیباست دیگه لازم نیست داستانو بخونی

1 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها