آقا سلام من امیرم این داستانی که میخوام براتون بگم مربوط میشه به 1 ماه پیش
لطفا اگه خوشتون نیومد فحش ندین ممنون.
شروع
من امیرم 20 ساله تو تهرانم و این داستان کاملا واقعیه تو یک شب از بیکاری گفتم برم تو این گروه های تلگرامی دختر پسر بگردم اینا از ساعت 12 شب شروع کردم تا 7 صبح بعد کلی گشتن گروه فش خوردنو یک عالمه کسشعر تو یه گروه رفتم اسم تلگرامم جان سیناس کشتی کج کاره بعد به دخترا میگم آشنا شیم پی وی این حرفا یکی بود اسمش بهار بود 19 سالش بود و تهران بود بهش گفتم بیام پی وی گف نمیدونم بعدی یکی از پسرای گروه گف به جان سینا افتخار نمیدی دیگه دختره گف بیا رفتم پی ویش 1 عکس داشت 40 درصد گفتم واقعیه خیلی خوشکل سکسی چشا آبی لب خوردنی بعد یکم چت کردیم اینا اول برای شروع از هم یک سری سوالای کسشعر پرسیدیم بعد دادن تعدادی عکس از خودم اونم داد انقدر سکسی بود که نگو بعد اصلا طرز چت کردنش با دخترای دیگ تو مجازی با اون قیافه های کیری واقعا فرق داشت همچون قیافی شیطانی یک باطن مهربون بعد کلی قربون صدقه رفتن همدیگه گفتم چنتا تا کلیپ برا هم بفرستیم من براش فرستادم یه مردی بود سینه های بزرگی داش اونو دید بعد گف وای سینه هاش اندازه منه دیگه بحث شروع شد ویس می‌دادیم اینا بعد 3 ساعت چت کردن گفتیم که بیایم همه دیگرو ببینیم قبول کرد یه پارکی قرار گذاشتیم فردا فلان ساعت من فکر نمیکردم بیاد ولی به خودم خیلی رسیده بودم نشسته بودم سرم تو گوشی یهو بهار جذاب منو اومد جلوم گف آقا امیر من سکته کردم دیدمش هیکل توپ عین اروسک چشام داش درمیومد این اولین نفری بود که از مجازی بیاد خضوری همو ببینیم راستی منم یه زانتیا داشتم اومد کنار هم نشستیم 2 ساعتی صحبت کردیم واقعا 2 ساعت خیلی زود گذشت بعد که اعتماد به هم داشتیم گفتم اگه اشکالی نداره با ماشین بریم یه کافه ای فلان جا ها چن جا رفتیم توضیح بدم طولانی میشه آخرش کلی ازم تشکر کرد منم همینطور رسوندمش خونه خودمم رفتم خونه 3 هفته ای همینجوری باهم چت می‌کردیم بیرون میرفتم چتایی سکسی میکردیم ولی تو حضوری بعد 2 هفته فقط تو ماشین لب می‌گرفتیم بعد 1 ماه بهم پیام داد شب بود دوس داری بیای خونمون منم ذوق کردم گفتم اره عزیزم گفت فردا از فلان ساعت تا فلان موقع خونه خالیه منم خودمو اوکی کردم گفتم اگه سکس بکنیم اماده باشم پشمامو زدم کاندوم خریدم اماده شدم رفتم درو که با کرد یک لباس سکسی قرمز چسب پاها تا نزدیک زانو لخت دستت ها لخت سینه ها بدون سوتین نوکش از زیر لباس معلوم بود رفتم تو کلی خوراکی ایوا آورد خوردیم باهم فیلم دیدیم لب گرفتیم کلی چون تایم زیاد بود از صبح اونجا بودم تا آخرای شب خانوادش رفته بودن باغ یکی از فامیلاشون این گفت نمیام که منو بیاره خونه منم هیچ وقت خونه خالی نمیشه بگم بیاد بعد هم میترسیدم ناراحت شه خلاصه که اینطوری گذشت 3 ساعتی فقط بود که تایمم تموم شه برم که خانوادش میان بعد فیلم رفتیم تو تخت مامان باباش 2 نفره بود دراز کشیدیم خودش بعد 10 دقه پرید تو بغلم لب گرفتیم کلی بعد من کیرم شق شد اون فهمید زیرش گف به این زودی گفتم هرکی دیگه تورو داشت اینطوری بود بعد گفتم اگه واقعآ دوس نداری اشکالی نداره انجام ندیم گف دیوونه بخاطر سکس خونه موندم منم با این حرفش شق مرگ گرفته بودم دیگه بعد لبو لب بازی تیشرت چسبشو درآورد 2 تا سینه نوک سفید 75 اومد بیرون تا میتونستم خوردمو مالیدم و حشریش کردم که دست میزدی به نوکش دردش میگرفت مینم تیشرتو درآوردم خودش اومد پایین کمربمدمو با کرد کیر شقم اومد بیرون از رو شورت باهاش بازی میکرد بعد درآوردش گف وای چقد بزرگه گفتم نه معمولیه واس تو که 1 با فقط لای کونت گذاشتن بزرگه گف شاید بعد الکل آورد زد به کیرم گرم شدم بعد شروع کرد ساک زدن خیلی حال داد بعد ازش تشکر کردم شلوارشو درآورد یه شورت سکسی بود از روشگرت مالیدمش دستو کردم تو شورتش بهشت بگو انگار بعد کلا 2 تامون لخت شدیم یک کص تقریبا کلوچه ای سفید بدون مو جلوم بود باورم نمیشد چون اون سن سن سکسی شدن بدنه شاید تو 30 سالگی بدنش خیلی زشت تر بشه خلاصه میخواست الکل بزنه من بخورم گفتم نه این از همجا تمیز تره هم سرمو بردم یه لیس زده یه اه کشید تاحالا کصشو کسی نخورده بود داشت حال میکرد و حشری میشد برای میمالوندم رفتم سراغ کونش سفید کوچیک سوراخ کون صورتیش چه‌ چیزی یکم انگشتش کردم بعد گفتم پرده داری نه گف اره ولی میخوای بزنش برام مهم نیس چون تورو واقعا دوس دارم من پشمااام ریخته بود تو حرکتای اول طرف اینو بهت بگه گفتم نه شاید بخوای ازدواج کنی اینا گف من تورو میخوام اینا ازدواج نکنیم من مجرد میمونم پشمااام ریخته بود خلاصه گفتم از کون میکنمت گف دردش زیاده گفتم مراقبم گف باشه عشقم تا میتونست خم شد یه کرم بهم داد انگشتمو سوراخشو چرپ کردم مالیدمو انگشتش کردم اولی رو که کردم چیزی نگفت 2 دومی یکم دردش گرف 3 ومی رو بزور نصفش کردم تو گفتم واسا یکم گشاد شه 2 دقه که گذاشت دیگه داشتم منفجر میشم کشیدم بیرون کیرمو و کونشو دوباره چرپ کردم گذاشتم دمش فشار دادم با جیغ اینا آخرای کیرم بود رف تو یکم تلنبه های یواش میزدم که گشاد و حشری شه بعد دیگه جیغاش به اه اه تبدیل شده بود دیگه تلنبه رگباری میزدم بعد داش آبم میومد گفتم بریزم تو کونت گف هرجا میخوای بریز ریختم تو کونش گف چه گرم شدم بعد یکم کیرمو رو کصش مالیدم و یکم از سرشو کردم تو واقعا کص یه یه چیز دیگست خلاصه دراز کشیدم از هم تشکر کردیم قربون صدقه هم رفتیم بعد گفت بریم حموم گفتم خونه میرم دیگه اصرار کرد 2 تایی باهم رفتیم اونجا باز دوتا مون حشری شدیم زیر اب گرم شامپو زدم کرمو و یکم تو سوراخ کونش ریختم و دورش قشنگ نرم شده بود دوباره اونجا گایدمش و گف آبتو میخوام بخورم دیگه داشت میمود کشیدم بیرون خورد گفتم که مزه ای بود گف مزه نکردم کیرمو خورد اینا منم کصشو مالیدم خلاصه شتستیم همدیگرو اومدیم بیرون 1 ساعت مونده بوده تا پدر و مادرش بیان لباسامو پوشیدمو خدافظی کردم رفتم دیگه بقیه سکسامونم اینطوری بود و اون از من خیلی خوشش میاد و منم همینطور میگه باهم ازدواج کنیم منم فکر کردم واقعا دختر خوبیه شاید باهاش ازدواج کردم انشاالله برا همتون اتفاق بیوفته

نوشته: امیر