رئالیتی شو سکسی پدرخوانده (۲ و پایانی)

1402/05/05

...قسمت قبل

صاحب جنده خانه به ایران با لایک نشان میدهد که میخواد در ساید سفید جنده خانه باشه.
با اشاره ایران نوید با نقش صاحب جنده خانه بر میگرده و در اتاقش بسته میشه.
بعد ایران اعلام میکنه نقش هر کسی که اعلام کردم در اتاقش باز میشه و از اتاقش میاد بیرون و لایک میده و برمیگرده داخل اتاقش.
رئیس جنده خانه
با فرمان من بیاد بیرون و در اتاق ۳ باز شد و آرام امد بیرون با ادای احترام جلو در اتاقش ایستاد.
حرام زاده جنده خانه
در اتاق ۹ باز شد و دایی اکبر با کیر کلفتش که بدست گرفته بود و داشت می‌مالید امد بیرون و جلو اتاقش ایستاد.
کس کش جنده خانه
در اتاق ۱ باز شد و علی آمد بیرون و با دیدن آرام و دایی اکبر که یاراش هستن لبخند پیروزمندانه بر لباش نقش بست.
بعد ایران اعلام کرد به ترتیب که اعلام کردم حالا برگردید داخل اتاقتان که هر کدوم از شما متوجه نقشتان بشه.
بعد که ۳ نفری که تو ساید سیاه جنده خانه قرار باشن همدیگر را شناختن و به اتاقشان برگشتن.
ایران اعلام کرد.
عمو جانی
در اتاق ۲ باز شد و ارسلان در حالی که داشت جق میزد امد بیرون و بعد ادای احترام برگشت داخل اتاقش.
جراح جنده خانه
در اتاق ۸ باز شد و حاج حسن در حالی که داشت ریش هاش مرتب میکرد امد بیرون و بعد ادای احترام برگشت داخل اتاقش.
کاندوم دار
در اتاق ۷ باز شد و مریم در حالی که داشت اشک چشماش پاک میکرد امد بیرون و بعد ادای احترام برگشت داخل اتاقش.
جر دهنده یاب
در اتاق یازده باز شد و زهرا در حالی که داشت دیلدو تو دستش را به کسش میمالید بیرون آمد و بعد ادای احترام برگشت داخل اتاقش.
خواجه های و ندیمه جنده خانه
در اتاق ۴ باز شد و سمیه امد بیرون و بعد ادای احترام برگشت داخل اتاقش.
در اتاق ۵ باز شد و حاج آقا محمدی با تسبیح تو دستش اومد بیرون و از ترسش ادای احترامی کرد و برگشت تو اتاقش
در اتاق آخر که باز اتاق ۱۰ بود که حاج جواد امد بیرون وبعد ادای احترام برگشت داخل اتاقش.
بعد چراغ های جنده خانه روشن شد و در تمام اتاق ها همزمان باز شد و ۱۱ نفر امدن بیرون اتاقاشون.
ایران اعلام کرد همه شما نقش هاتون دیگه شناختید و از این لحظه دیگه هیچ گونه تخلفی قبول نمیکنم.
سر صحبت اتاق شماره ۷ مریم شروع میکنیم به سمت عقب.
مریم گفت در دوره معارفه به کسی اتهام نزدم چون همه یک جورایی بهم خیانت کردید ولی الان بعد شنیدن حرفاتون به ارسلان ،دایی اکبر و علی اتهام میزنم.
نوبت به اتاق ۶ رسید نوید بلند و با فریاد داد زد هنوزم مثل قبل این مریم جنده میخواد با مظلوم نمایی همه را بدبخت کنه.
اتاق ۵ حاج آقا محمدی سعی کرد با آرامش شروع کنه و گفت از اونجایی که علی و ارسلان و آرام سن کمتری دارن و احتمال خطا تو بچه ها بیشتر هست من به این ۳ تا مشکوکم ولی اتهام و شک اصلیم به مریم هست.
اتاق ۴ سمیه گفت من رو اتهام های قبلیم هستم.
اتاق ۳
آرام با صدای شیوا و رسا بلند شد و گفت من مطمئنم تواین ۳تا حاجی ها تو جنده خونه حداقل یکیشون صد در صد ساید سیاه و جر دهنده هستن و من حاج آقا محمدی آخوند را گردن میگیرم اگر جرش دادین و انداختین بیرون و استعلام گرفتید جز جر دهنده ها نبود روز بعد خودم لنگام میدم بالا همتون منو جر بدید.

اتاق ۲ ارسلان با خنده مرموزی رو به آرام کرد و گفت منم دور معارفه اتهامت بودم ولی الان ۳ تا حاجی های جنده خانه اتهامت شده جالبه برام ولی با این حال چون از اخوند خوشم نمیاد بخاطر تو کیرم فرو میکنم تو کون آخوند کونی.
اتاق ۱ علی آمد و گفت منم چون حرف آرام برام سند هست و به هوش آرام اعتماد دارم چون که یکبار اعتماد کردم و منو به کس و کون مامان مریمم رسوند اینبارم اعتماد میکنم و کیرم تو کون حاج اقا محمدی میکنم.
اتاق ۱۱ زهرا هم گفت ترجیح میدم با جریان جنده خانه همراه بشم تا مخالفشون، منم صبرم نیست که با این دیلدو کون آخوند کونی پاره کنم.
اتاق شماره ۱۰ حاج جواد گفت ول کنید آخوند بدبخت رو همتون از آخوند دل سیری دارید همه آخوندها هم که بد نیستن من به خود آرام و مریم و علی مشکوکم.
اتاق شماره ۹ دایی اکبر بازم میگم تا وقتی ۴ تا شاه کس تو این جنده خانه هستن که میشه جرشون داد و لذت برد کی کیرش میکنه تو کون گوهی آخوند.
اتاق ۸ حاج حسن من مطمئنم حاج آقا محمدی چون فقط آخوند هست همه براش تیز کردید منم به نوید که کلا بهش میخوره ذاتش سیاه باشه مشکوکم.
بعد اینکه همه حرف زدن رای گیری انجام شد و حاج آقا محمدی ۶رای آورد بستنش به میز وسط سالن که از خودش دفاع کنه.
حاج محمدی گفت میدونم خیلی از آخوندها با حرفاشون و کاراشان کس و کون شما را پاره کردن ولی من از اون اخوندهای حرام زاده نیستم اگر منو کردید و جرم دادید انداختید بیرون و استعلام گرفتن و من جز ساید سفید بودم بعد من آرام که منو گردن گرفت جر بدید و بندازید بیرون.
با اعلام ایران هرکسی که رای به اخراج حاج آقا محمدی از جنده خانه میخواد بده حاج آقا آخوند مدرسه آماده جر خوردن هست.
اولین نفر آرام آمد و یکی زد تو گوشش حاج اقا محمدی و گفت آخوند کونی دهنت باز کن که میخوام جوری دیلدوم بکنم تو حلقت که خفه بشی و تا دهنش باز کرد ی تف کرد تو دهنش و یکباره دیلدو سیاه که به کمرش بسته بود فرو کرد تو دهنش و حاج اقا داشت دست و پا میزد اما حریف آرام نشد و مجبور شد چنگ بندازه به سینه های آرام و فشار داد تا آرام مجبور شد دیلدوش را در بیاره.
دوم نفر ارسلان امد و کیر رو سیخ کرد و خشک خشک کرد تو کون حاج اقا محمدی که از درد دادش بلند شد.
نفر سوم علی امد و با تف انداخت در کون آخوند مدرسه شون و کیرش فرو کرد تو کونش
نفر چهارم نوید آمد و همچین کونش کرد که سوراخ کونش خونی شد.
نفر پنجم زهرا هم آمد و دیلدو کرد تو کون آخوند بدبخت و بعد در اورد و مجبورش کرد دیلدوش را بکنه تو دهنش و تمیزش کنه.
نفر ششم دایی اکبر امد و گفت هر چند شاه کون و شاه کس نیست ولی بالاخره سوراخ که هست و کیرم راضی نمیشه ی کون لخت جلوم باشه بگه بیا منو بکن من نکنم.
ایران اعلام کرد که حاج آقا محمدی آخوند حسابی جر خورده و فعلا باید بیاد کارت حرکت آخر بکشه.
کارت شماره ۲ را انتخاب میکنه
سکوت جنده ها هست یعنی
دو نفر انتخاب کن فردا اجازه حرف زدن تو روز نداشته باشه.
زهرا و ارسلان را انتخاب کرد.
و فعلا کف سالن جنده خانه رهاش کردن تا از درد به خودش بپیچه.
با اعلام ایران شب میشه و همه داخل اتاقاشون میشن و چشماشون با نقاب بسته میشه.
با اعلام ایران در اتاق کاندوم دار باز شد و مریم از اتاقش اومد بیرون و بعد یکم فکر کرد و گفت حداقل حاج حسن بهم تجاوز نکرده بود و حیف هست جرش بدن بعد کاندوم را گذاشت در اتاق حاج حسن و رفت تو اتاقش.
با اعلام ایران در اتاق مافیا باز میشه.
آرام و علی و دایی اکبر میان از اتاق هاشون بیرون
دایی اکبر کیر اندازه خری که داره گرفته تو دست و میگه زود مشورت کنید کی را جر بدم براتون.
آرام که نقش رئیس جنده خانه داره یک اخم به اکبر میکنه و میگه من این آخوند کونی را گردن گرفتم صبح بشه استعلام بگیرن متوجه میشن که این کونی ساید سفید هست و بعد باید من لنگم بدم بالا و همه می ریزن رو من و چنان جرم میدن که جانی تو تنم نمونه.
علی گفت خوب چیکار کنیم؟
آرام گفت باید خود زنی کنیم و امشب یکی از خودمون را جر بدیم که تو استعلام اعلام بشه یکی از ساید سیاه و یکی از ساید سفید.
اکبر گفت مگر کس خول هستی خودمون را جر بدیم که کم بشیم بعدم به کیرم که فردا تو را جر میدن میخواستی این آخوند کونی گردن نگیری .
آرام باز اخمی کرد و گفت توی کیر تیز چی میفهمی، به نظرم امشب اکبر تو را جر بدیم فردا کاری میکنم شب جراح کس و کون دوباره بیارتت تو بازی.
اکبر عصبانی میشه و مخالفت میخواد بکنه که علی میگه منم با آرام موافقم و ۲ به یک رای ما این هست.
تصمیمشان را به ایران اعلام میکنن و وارد اتاق دایی اکبر میشن.
علی با نیش خنده مسخره آمیزی به دایی اکبر میگه اون روز که دیدم چطور مامان مریم را چطور با این کیرت جر میدادی که اشکش در آمد آرزو کردم روزی برسه منم جوری کیرم را خشک خشک بکنم تو کونت که از درد گریه کنی و الان وقتش شده، زود باش قمبل کن که یک عمر همه را جر دادی الان قراره دو تا جوان پر انرژی کونت پاره کنن که تازه یکیشونم دختر هست.
آرام رفت پشت کون دایی اکبر که قنبل کرده بود و دیلدو سیاه کلفتش یکدفعه فرو کرد تو کون دایی اکبر.
دایی اکبر که از درد اشکش در آمد میخواست فریاد بزنه علی سریع کیرش کرد تو دهنش و یک سیلی بهش زد و گفت یادته همچین سیلی به مامانم زدی و گفتی خفه شو اینقدر کیرمو میخوری که آبم بیاد و میل کنی.
دایی اکبر همینجور که از کونش که پاره شده بود خون میومد اتاق شماره ۲ که ارسلان بود به ایران اعلام میکنه و در اتاق ارسلان سیم خاردار زده میشه.
با اعلام ایران اتاق ساید سیاه بسته میشه.
و در اتاق زهرا باز میشه که جر دهنده یاب میخوای از توانایت استفاده کنی که زهرا جواب منفی میده و در اتاقش بسته میشه.
با دستور ایران در اتاق شماره ۲ عمو جانی که ارسلان کیر به دست آماده هست باز میشه که متوجه میشه در اتاقش توسط حرام زاده مافیا سیم خاردار کشیده شده و نمیتونه بیاد بیرون.

با اعلام ایران در اتاق ۸ حاج حسن که جراح کس و کون هست باز میشه که آیا میخواد حاج اقا محمدی آخوند که آش و لاش با کون پاره بیرون هست جراحی کنه بیارتش داخل جنده خانه یا نه؟
حاج حسن اشاره میکنه نه نه.
با اعلام ایران یک دفعه تمام چراغ ها روشن و در تمام اتاق ها باز میشه.
ایران از رو صندلیش بلند میشه و میگه دیشب اتفاقات جالبی افتاد که ثابت کرد هنوزم اتفاقات گذشته رو تصمیمات هرکدام از شما تاثیر داره.
همین جور که متوجه شدید دایی اکبر کونش پاره شده توسط ساید سیاه و از جنده خانه فعلا باید خارج بشه.
خوب الان با علمه به اینکه ۲ نفر بیرون هستن استعلام میخواین کیر یا دیلدو هاتون را به حسگرهای جلوی اتاقتان بزنید.
رای میاره از ۲ نفر که بیرون هستن
یک نفر از ساید سفید و یک نفر از ساید سیاه.
صحبت را شروع میکنیم از اتاق شماره ۱۰ حاج جواد
اتاق شماره ۱۰
حاج جواد ابراز خرسندی میکنه که دیروز آخوند را جر دادیم و الان یکی از ساید سیاه بیرون هست.من نسبت به نقشی که دارم ترجیح میدم فعلا سکوت کنم و با ساید سفید همراهی کنم.
اتاق شماره ۱۱
زهرا که توسط حاج اقا محمدی کاندوم رو میکروفنش کشیده و سکوت جنده ها هست.

اتاق شماره ۱
علی بلند میشه و اشاره به آرام میکنه و میگه خیلی خوشحالم که بازم بهت اطمینان کردم و الان یک آخوند کونی از جنده خانه بیرون کردیم.الان وقتشه بقیه شما هم اگر میخواین شانسی برای برنده شدن داشته باشید هم به آرام ایمان بیارید و پشت دستش بازی کنید.

اتاق شماره ۲
ارسلان هم توسط حاج اقا محمدی کاندوم رو میکروفنش کشیده و سکوت جنده ها هست.
اتاق شماره۳
آرام اینگونه صحبت هاش را شروع میکنه از دوستانی که به من اعتماد کردن ممنونم و جواب اعتمادشان هم گرفتن.
من اول از جراح کس و کون خواهش میکنم اگر تو بازی هست دایی اکبر را امشب جراحی کنه بیاره داخل جنده خانه چون حس میکنم نقش مهمی میتونه داشته باشه و با تعریف هایی که علی جان از کیر بزرگ دایی اکبر کرده فکر میکنم تو جر دادن ساید سیاه خیلی میتونه کمکون کنه.
من نسبت به حرف هایی که تا اینجا شنیدم حاج جوادم برام مشکوک شده و اتهام دوم من هست به نظرم میخواد خیلی موذیانه خودشو سفید نشان بده.
اتاق شماره ۴
سمیه میگه دایی اکبر اتهامم بود و چون کشته شب بوده پس ساید سفید میتونه باشه.
ولی نسبت به نقشی که دارم هنوزم حسی به ارسلان اتهام میزنم چون ازش کس کشی میباره که حتی به عمه خودشم رحم نداره و میکنتش.
و سکوت بره هایی که حاج محمدی به ارسلان داده هم میتونه حرف های منو اثبات کنه یک نفر از ساید سیاه میاد برای اینکه حداقل یکی از یاراش سفید کنه همچین کاری میکنه.
اتاق شماره ۶
نوید بلند میشه طبق شواهدی که من در جریانش هستم و دارم میبینم وقتی دایی اکبر سفید بازی بدونیم و پس ساید سیاه بین مریم و آرام هست از اونجایی که آرام حاج محمدی گردن گرفت و جرش دادیم و ساید سیاه بود من اتهام اصلیم همچنان مریم هست.
اتاق شماره ۷
مریم یک نفس عمیق میکشه و صداش بلند میکنه که چرا شما به این نکته توجه نمی کنید که شاید حاج اقا محمدی ساید سفید بوده و دیشب عموجانی کون دایی اکبر را پاره کرده باشه.
و یک نکته دیگه نوید خان اگر هم حاج اقا محمدی ساید سیاه بدونیم چرا به این شک نمیکنید که آرام چطور روز اول گردنش گرفته از آرام این حرام زادگی ها بر میاد که یار خودش را فروخته باشه.
همین طور که تو داستان ماجراهای علی و مامانش اعتماد من را جلب کرد و در اخر منو به پسرم فروخت و کاری کرد که پسرم منو بکنه.(اگر فراموش کردید داستان قسمت ۵ سرگذشت من و مامانم تو سایت شهوانی بخوانید)
اتاق ۸
نفر اخر حاج حسن
با یک آرامش خاصی بلند میشه و به مریم میگه حرفات شاید درست باشه و بهت حق میدم که بخاطر کارهای آرام بهش مشکوک باشی ولی خیلی سخت هست فرض کنیم حاج محمدی سفید بوده و تو شب کاندوم دار درست تشخیص داده ساید سیاه کی را میخواد جر بده و کاندوم تو اتاقش گذاشته باشه و بعد عمو جانی تو شب اول تونسته باشه دایی اکبر از ساید سیاه را تشخیص داده باشه و کونش را پاره کرده باشه حتما این فرضیه با احترام به تو مریم جان عزیزم خیلی کم هست.
با اعلام ایران رای گیری شروع میشه.
و طبق رای گیری افراد جنده خانه پشت دست آرام به حاج جواد رای دادن و دیلدو که موجب جر خوردن حاج جواد شد را مریم میکنه تو کون حاج جواد و بهش میگه حدس میزنم ساید سفید باشی و تصمیم گرفتم بخاطر تمام باج هایی که ازم گرفتی (تو قسمت دوم داستان سرگذشت من و مامانم حسابی منو کردی) تلافی کنم و خودم کونت پاره کنم.
کارت شماره ۳ بر میداره که قلاده جنده هست و قلاده را میندازه دور گردن مریم و میزنه تو گوش مریم و بهش میگه توانایت را حداقل امشب ازت گرفتم جنده خانم

با اعلام ایران شب میشه و چراغ ها خاموش و همه تو اتاق هاشون هستن و درها بسته.
با اعلام ایران در اتاق کاندوم دار باز میشه و مریم این دفعه کاندوم رو تو اتاق خودش میزاره (شک ندارم امشب میان تو اتاق زهرا که اون را جر بدن حدس میزنم زهرا نقش مهمی داره و به علاوه دوست خوبی برام بوده)
در اتاق کاندوم دار بسته میشه.
و با اعلام ایران در اتاق ساید سیاه باز میشه.
آرام و علی میان بیرون بعد آرام به علی میگه امشب بجای اینکه من کسی را جر بدم بکنیم از جنده خانه بیرون تو سمیه مامانم را جر بده.
حدس میزنم مامان سمیه ندیمه جنده خانه باشه و میتونیم اگر حدسم درست باشه با جر دادن مامانم توسط تو مامان سمیه هم بیاریم تو تیم خودمان.
وای که چقدر دلم میخواست موقع کس دادن و ناله زدن های مامانم زیر کیر یک غریبه ببینم.
اگرم زنده از اینجا بریم بیرون و ازدواج کردیم. همزمان من و مامان سمیه را باهم جر بدی.
برق شهوت تو چشم های علی نمایان شد و با اشتیاق رفت سمت اتاق سمیه که شانسش را امتحان کنه که اگر سمیه ندیمه باشه در اتاق براش باز بشه.
در اتاق سمیه که باز شد باعث ذوق زدگی آرام شد و شهوت علی دو چندان شد و رفت لب هاش را گذاشت رو لب سمیه و شروع کرد به خوردن لباش،ماسک رو صورت سمیه را برداشت و به سمیه گفت زود باش کیرم بخور که قراره کست را پاره کنم و تو را یکی از خودمان کنم.
سمیه با دیدن علی و آرام بدجور شوکه شده بود و به آرام گفت اخه چرا من چطور دلت اومد من مامانتم؟
آرام نشست پایین پای مامان سمیه و شروع کرد و کس مامان جونش خوردن،مدام زبونش میکرد تو کس مامانش و بیرون میاورد کم کم صدای ناله های سمیه بلند شد و کسش را بیشتر فشار میداد به دهن آرام و میگفت بخور دختر کس مامانت را بخور و آمادش کن که بیان جرش بدن.
با اشاره آرام علی کیرش را کرد تو دهن سمیه و آرام گفت مامان جون خوب براش ساک بزن که داری کیر داماد آینده ات ساک میزنی قراره هردوتامون بعد از این زیاد به این کیر سرویس بدیم.
تو کس مامان جونم کیر دامادش که آشنا هست بره بهتر هست یا کیر یک کیر غریبه خودت بگو مامانی.
آرام پاهای مامان سمیه را میده بالا و به علی اشاره میکنه بیا که کس مامان جونم حسابی آب انداخته و آماده جر دادن هست.
وای مامانی چقدر دیدن جر خوردنت زیر کیر علی تحریک کننده هست کاش میشد منم الان کس میدادم.
بعد از اینکه علی آبش را میده سمیه بخوره،سمیه هم جز ساید سیاه میشه و علی و آرام برمیگردن تو اتاقشان.
با اعلام ایران در اتاق عمو جانی باز میشه.
ارسلان میاد بیرون و بی مقدم میره سمت اتاق مریم و زمزمه میکنه من این همه روی بی غیرت کردن علی کار کردم که بتونم مامان مریمش را بکنم آخرم خود کونی علی مامانش را کرد و من نکردم.
وارد اتاق مریم که میشه وقتی چشمش به کون طاقچه ای مریم میفته زیر لب میگه خدا می دونه چقدر کیرم انتظار کردن این شاه کون مذهبی را کشیده.
یک تف میزنم دم سوراخ مریم یک تف رو کیرش و یکدفعه کیرش را تا دسته فرو میکنه تو کون مریم که اشک مریم در میاد و شروع میکنه وحشیانه تو کون مریم تلنبه زدن و مدام می گفت علی کجایی که ببینی چطور کون مامان مریم مذهبیت را پاره کردم که اشکش در امده.
حتم دارم اگر این صحنه را میدیدی حتما آب بی غیرتیت شلوارت را تا به الان خیس کرده بود.
ارسلان که از اتاق میاد بیرون چون اشتباه ساید سفید که مریم بوده را جر داده بود به دستور ایران چوب دو سر میکنن تو کونش که آش و لاش میشه و دیگه نتونه از فردا تو جنده خانه بمونه.
ایران دستور میده چون مریم به اشتباه توسط عمو جانی جر داده شده بوده دستور میده کس و کونش را جراحی کنن.
با اعلام ایران در اتاق جراح کس و کون باز میشه.
حاج حسن میاد بیرون و پیش خودش میگه با اینکه از دایی اکبر دل خوشی ندارم چون دخترکم مریم را حسابی اذیت کرده و بهش تجاوز کرده تو داستان ولی چه کنم چون کشته شب بودی و احتمالا ساید سفید هست و توانا بالایی برای کردن داره به ایران اعلام میکنه دایی اکبر را جراحی میکنه که از فردا به جنده خانه برمی گردونه.
با اعلام ایران در اتاق جر دهنده یاب باز میشه.
زهرا از اتاق میاد بیرون و میگه واقعا حیف هست نرم سراغ اتاق آرام این دخترک شاه بانو منو یاد جوانی مریم میندازه.
زهرا با دیلدو مشکی بزرگی که به کمرش بسته در اتاق آرام باز میکنه و آرام که اصلا فکرشم نمی‌کرد راحت خوابیده بود وقتی زهرا دیلدو را خشک خشک فرو کرد تو کسش یکدفعه از درد و سوزش کسش مثل برق گرفته ها بلند شد.
و شروع کرد به فحش دادن که پرده ام را پاره کردی این کیر خر هست یا کیر آدم اگر بفهمم کی هستی که همچین جرت میدم که صدای سگ بدی ،بکش از کسم بیرون پاره شدم،
اما انگار زهرا گوشش هیچ چیز نمی شنید و شروع کرد با دستاش سینه های مثل هلو آرام را فشار دادن و همزمان با شدت شروع کرد به تلمبه زدن جوری که آرام با این همه ادعا افتاد به التماس و گوه خوردن که هرکاری بگی میکنم سگت میشم فقط از کسم بکش بیرون دیگه جانی برام نمونده.
بالاخره زهرا خسته شد و بیخیال کس و کون آرام شد و برگشت به اتاقش.
با اعلام ایران تمام چراغ های سالن روشن و در تمام اتاق ها باز شد و همه امدن بیرون.
ایران اعلام کرد دیشب ساید سیاه تصمیم گرفته بودن کسی را جر ندن و توسط کس کش جنده خانه یار برای خودشون پیدا کنن.
ولی دیشب یک جر خورده داشتیم و یک متولد که جراحی شده
ارسلان که می بینیت آش و لاش افتاد دیشب جر خورده و چون جراح کس و کون دیشب کارش را انجام داده پس ارسلان و حاج اقا محمدی و حاج جواد را از جنده خانه بندازید بیرون چون دایی اکبر توسط جراح کس و کون جراحی شد و به جنده خانه برگشته با قدرت.
صبر کنید بازم دیشب خبرایی بود با هوشیاری جر دهنده یاب آرام با ساید سیاه و بکن های جنده خانه خودش توسط جر دهنده یاب جر خورده و نیمه جون الان تو جنده خانه نشسته.
ایران بلند میشه و میگه با توجه به اینکه در حال حاضر در سالن جنده خانه ۸ نفر حق رای دادن دارن و با توجه به اتفاق هایی که دیشب افتاده تعداد ساید سیاه جنده خانه با ساید سفید جنده خانه برابر شده پس ساید سیاه پیروز هستن و لیاقت انجام ماموریت خطیر سازمان را دارن.
ایران میگه با اعلام من اسم هرنقشی را میگم بلند میشه و میتونه وارد ویلا بشه.
با اعلام من رئیس جنده خانه به ایسته: آرام که جانی تو تنش نمونده بود به سختی بلند میشه و با کمک مامورین وارد ویلا میشه.
کس کش جنده خانه:
علی بلند میشه و خیلی خوشحال به سمت ویلا میره تا به آرام برسه و کمکش کنه.

حرام زاده جنده خانه که تازه متولد جنده خانه هم هست:
دایی اکبر خیلی عصبانی بلند میشه و میگه اینم از شانس گند من هست تازه میخواستم تک تک این شاه کس ها را جر بدم.
و اما بکن خریداری شده جنده خانه:
سمیه بلند میشه و میگه از تمام ساید سفید عذرخواهی میکنم ولی هیچ وقت فکرش هم نمیکردم کس دادنم اونم در حضور دخترم باعث کامیابی و سعادتمندیم بشه و با شوق به وارد ویلا میشه.
ایران بعد اعلام میکنه
ارسلان که عمو جانی جنده خانه بود و به اشتباه مریم که کاندوم دار جنده خانه بود جر داد و خودش توسط چوب دو سر کونش پاره شده
حاج حسن هم که جراح کس و کون بود که به اشتباه دایی اکبر که تو ساید سیاه جنده خانه بود جراحی کرد.
نوید هم که صاحب جنده خانه بود و داشت با ساید سفید هم بازی می کرد نتونست یاراش را خوب راهنمایی کنه.
زهرا هم که جر دهنده یاب بود فقط خوب تونست کارش را درست انجام بده که خیلی دیر شده بود و بخاطر اشتباه ارسلان و حاج حسن تشخیص درستش به درد سیاه سفید جنده خانه نیومد و محکم به عذاب و شکنجه میشین.
در آخر باید بگم ساید سیاه بخاطر هوش و زیرکی آرام نجات پیدا کردن هرچند که در آخر خودش هم شناسایی شد و جر خورد.

دست نوشته ای از:Moban

نوشته: موبان دختر آریایی


👍 5
👎 2
24001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

939641
2023-07-28 00:10:10 +0330 +0330

عالی بود

1 ❤️

939713
2023-07-28 16:08:26 +0330 +0330

قشنگ بود کاش ادامه داشت

1 ❤️

939998
2023-07-30 15:28:19 +0330 +0330

سپاس که نظر دادید

1 ❤️

941545
2023-08-10 07:04:32 +0330 +0330

موبان عزیز
دوباره مثل سری علی و مادرش بنویس
یکی از خوبایی
شخصا از این بازی چیزی سر در نمیارم
اما جالبه

0 ❤️