پسرخاله کیر کلفت من

1402/11/11

اسم من آریاست
الان سی سالمه
پسرخالم ده سال از من کوچیکتره
این خاطره مال سه سال پیشه…من همیشه از بچگی عاشق کیرای کلفت بودم…تو بچگی هم خیلی کیر ب سوراخم مالیده شده و فک کنم بخاطر همینه که عاشق کون دادنم…بریم سر اصل داستان …پسر خالم اسمش حمید هست…از وقتی هفت سالش بود زیر نظر داشتمش …کیرش نسبت ب بقیه بچه های همسن و سال خودش بزرگتر و خوش تراش تر بود… 😇
هر وقت با هم تنها می شدیم با کیرش بازی میکردم و براش ساک میزدم اونم خیلی خوشش میومد…بگذریم…
سه سال پیش یه چند شبی خونه یکی از اقوام که رفته بودن مسافرت دستم بود …حمید رو خبر کردم که شبا بیاد اونم همیشه اوکی بود…شب اول که اومد من کاری نکردم یعنی گذاشتم خودش بیاد جلو…ساعت حدود دو بود که احساس کردم یکی چسبیده بهم …خودمو زدم ب خواب ببینم چکار میکنه…از زیر پتو بلند شد و چند ثانیه بعد باز اومد زیر پتو…دستش از زیر شلوار رسوند لمبرای گنده ی کونم و بعدش ب سوراخ کونم با سوراخ کونم بازی میکرد یواش یواش دستشو رسوند به کیرم که حالا سفت شده بود…البته کیر من پیش مال اون هیچی نبود…فهمید که بیدارم دستمو گرفت و گذاشت رو کیرش…منم یکم با کیرش بازی کردم دیگه تحملم تموم شده بود برگشتم کیرشو چپوندم تو دهنم و شروع کردم به ساک زدن براش…اینقدر خوردم که سرمو گرفت بین دو دستش و محکم نگه داشت،میدونستم چه خبره پس شروع کردم مک زدن تا یهو کیرش تو دهنم شروع کرد ب نبض زدن و دهنم از آب داغش پر شد…نذاشتم یه قطره ش هم از دهنم بریزه بیرون همه رو نوش جان کردم …و همینطوری ب ساک زدنم ادامه دادم تا باز کیرش شد مثل سنگ سفت و کلفت و دراز…یکم روغن زیتون خوراکی ب سوراخ کونم زدم،کیر خوشگل حمید کلا روغنی کردم…نشستم رو حمید و کیرش رو با سوراخ کونم تنظیم کردم و یواش یواش سرشو دادم داخل کونم…همیشه اولش یکم درد داره ولی بعدش تبدیل میشه ب لذت…تقریبا نصف کیرش تو کونم بود که دیگه شروع کردم ب بالا و پایین کردن و چپوندن کل کیرش تو کونم…تو اسمونا بودم …چند دقیقه ای ب همین طریق گاییده شدم که خسته شدم،خوابیدم رو کمر و بالشت گذاشتم زیرم و حمیدم اومد فرغونی کیرشو کرد تو کونم و شروع کرد ب تلمبه زدن و همزان برام جلق میزد…یه ده دقیقه ای اینجوری گاییده شدم و بعد داگی شدم و باز کیر مبارک حمید خان رفت توی کونم و شروع کرد ب گاییدن من،تقریبا یه ربع هم اینجوری منو کرد که دیدم پهلوهامو سفت گرفته یهو تموم کونم داغ شد از شیره ی وجود حمید…ولو شد کنارم …منم واسه خودم جلق زدم تا آبم اومد و کنار هم خوابیدیم…اگه داستانم خوب بود بگین براتون بقیه اتفاقات سکسی زندگیمو بنویسم…ممنون

نوشته: ممد


👍 28
👎 11
34501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

969044
2024-01-31 23:44:48 +0330 +0330

ممل فشفشه هرکی راست نگه کو.کشه میدونی که فقط خونه فامیلت در اختیارت بود درست حمید اومد پیشت موند هم باز قبول فقط زیر پتو ساعت دو روغن زیتون خوراکی رو از کجات درآوردی مفعول جقی

1 ❤️

969053
2024-02-01 00:22:43 +0330 +0330

یه داستان به تمام معنا،زیبا،رمانتیک،اسکلت بندی صحیح در ساختار…حتما ادامه بده…البته بخش کودکان شنگول ومنگول 😂 😂 😂

5 ❤️

969146
2024-02-01 16:53:05 +0330 +0330

دادن ب کوچیک تر از خودت واقعا لذت بخشه

5 ❤️

969453
2024-02-03 23:03:26 +0330 +0330

بیا بخولش

0 ❤️

969507
2024-02-04 02:41:48 +0330 +0330

اوف من ی کیر میخام فقط بخورمش

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها