من، نسیم، نوید

1402/06/25

سلام دوستان من حامد هستم 35 سالمه و این داستانی که براتون تعریف میکنم واقعی هست اگر کسی نمیتونه باور کنه به خودش مربوطه . خب حدود دو سه سال پیش بود که با یکی اشنا شدم تو همون زمانی که کرونا وجود داشت این قضیه شروع شد راستش رفته بودم واکسن بزنم و خب اگر یادتون باشه برای واکسن زدن صف می کشیدند تا نوبت بشه و بریم داخل و بقیه ماجراها . خب اون زمان همه واکسن میزدن دیگه همینطوری که توی صف منتظر بودیم و کم کم میرفتیم جلو یه زن و شوهری هم جلوی من ایستاده بودن تقریبا حدس میزدم که یا هم سن باشیم یا یکمی اختلاف کمی داشته باشیم چون راحت میشد از حالتشون و صورتشون و حدس بزنم که خیلی اختلاف سنی نداریم دیگه خب مثل همه صفها که مردم با هم کم کم سر صحبت را باز میکنند ما هم با هم کم کم شروع کردیم از وضعیت روز کشور و سیاست و این چیزا حرف زدن بعد هی این آقا بیشتر و بیشتر باهام گرم میگرفت و دیگه از کار و کاسبی و این چیزا حرف میزدیم که اون گفت توی یه شرکتی کار میکنه و منم گفتم منم تو یه شرکتی مشغولم توی این حرف زدنها باهاش بودم که دیدم زنش برای چند ثانیه ای ماسکشو داد پائین و تونستم کامل صورت خوشگلشو ببینم وای لامصب مثل عروسک بود البته وقتی هم که ماسک رو دماغ و دهنش بود میشد حدس زد که باید خوشگل باشه چون چشمهای خیلی گیرائی داشت دیگه اون ( یعنی مرده) اسم منو پرسید منم خودمو بهش معرفی کردم اونم خودش و زنشو بهم معرفی کرد اسمهاشون نوید و نسیم بود دیگه همینطوری که کم کم میرفتیم جلو توی رابطه دوستی تازه مون هم داتشیم هی گرمتر و صمیمی تر میشدیم خود نوید هم چندباری ماسکشو داد پائین منم برای اینکه اونها هم منو بهتر بشناسند ماسکمو دادم پائین تا چهره همدیگرو دیده باشیم دیگه با هم رفتیم داخل و واکسن زدیم و با هم اومدیم بیرون که خب مشخص بود قراره از هم خداحافظی کنیم من دیگه گفتم خب نوید جان از آشنائیتون خیلی خوشحال شدم دیگه انگار باید از هم خداحافظی کنیم نوید هم گفت ما هم از آشنائی با تو خیلی خوشحال شدیم من دستمو دراز کردم که با نوید دست بدم و ازشون خداحافظی کنم که نوید هم با من دست داد و گفت حامد جان اگر میشه شمارتو بده تا با هم در ارتباط باشیم راستش خیلی ازت خوشم اومده اگر موافق باشی که دوستیمون رو ادامه بدیم منم خب راستشو بگم از دیدن زن خوشگلش خیلی خوشم اومده بود گفتم اینکه خیلی عالی میشه منم شمارمو بهش گفتم نوید هم از گوشیش بهم زنگ زد گفت شمارمو سیو کن منم شمارتو سیو میکنم تا بیشتر با هم در ارتباط باشیم منم اسمشو با شمارشو سیو کردم دوباره با نوید دست دادم نسیم هم دستشو به طرفم دراز کرد و با نسیم هم دست دادم و دیگه با روی خوش و لب خندون از هم خداحافظی کردیم و هر کدوممون رفتیم پی کار خودمون ولی من همش تو فکر این بودم که این زن و شوهر عجب با حال بودن و چه زود این رابطه شکل گرفت باورم نمیشد که برای واکسن زدن بیام و با یه زوج لارج و این مدلی آشنا بشم همش صورت خوشگل و جذاب نسیم جلوی چشم بود . از نوید و نسیم بگم نوید قدش حدود 175 یا شایدم 178 اینا بود هیکلشم معمولی صورتش خوب بود نسیم هم قدش یکمی از نوید کوتاهتر بود شاید 170 اینا بود هیکلش بالا تنه نسبتا مانکنی داشت یعنی سینه هاش تقریبا کوچیک بود ولی از کمر به پائین خیلی متفاوت بود جوری که باسن گرد و خوشفرمی داشت و معلوم بود پاهاش هم باید خوش فرم باش یه شلوار تنگی هم پاش کرده بود میشد قشنگ حجم رونهاشو دید ده سانت از بالای مچ پاهاش هم کاملا لخت بود توی دید بود یه مچ مبند طلائی هم به پای انداخته بود ، خلاصه یه زن جوان و خوشگل و سکسی به نظر میرسید ، همینجا از خودمم بگم که منم قدم 181 هست هیکل تو پری دارم ورزشکاری نیستم ولی بنیه بدنی خوبی دارم سایز کیرم هم 19 سانت و کلفت هست و اینکه مجردم ولی خب یکی دو باری سکس داشتم ولی اینطوری نبوده که سکس زیاد کرده باشم . خب بعد از اون روز که از هم خداحافظی کردیم من رفتم سر کارم و یه چند ساعتی گذشته بود که دیدم گوشیم زنگ خورد و دیدم اسم نوید افتاده و سریع جواب دادم و سلام و احوال پرسی با هم کردیم و نوید گفت حامد جان راستش بهت زنگ زدم که اگر موافقی اخر هفته اگر حالمون خوب بود بریم بیرون از شهر یه هوائی بخوریم نظرت چیه منم گفتم نمیدونم والا چی بگم میگن بعد از واکسن احتمال داره تب و بدن درد داشته باشیم نمیدونم چی میشه نوید گفت خب تا اون موقع اگر خوب بودیم که بزنیم بیرون اگر هم تب کردیم خوب نمیریم گفتم باشه بعد من گفتم حالا چرا به این زودی ؟نوید گفت والا نسیم پیشنهاد داد منم گفتم باریکلا به نسیم خانم نوید هم خندید و گفت اره نسیم بهم گفت که این آقا حامد مرد خیلی خوبی به نظر میاد دوست خوبی منم گفتم برنامه بزاریم تا بیشتر با هم آشنا بشیم ، منم گفتم نظر لطف نسیم خانومه نوید هم گفت اره نسیم خیلی خوب میتونه آدمو بشناسه بعد نوید گفت پس ببینیم چی میشه امیدوارم که حالمون خوب باشه بتونیم بریم بیرون منم گفتم امیدوارم بعد نوید گفت راستی ما یه باغچه داریم بیرون تهران میریم اونجا منم گفتم خیلی عالی میشه و نوید گفت پس فعلا تا فردا پس فردا اگر حالت خوب بود بهم خبر بده برنامه رو بچینم گفتم باشه و خداحافظی کردم . همش برام هی علامت سوال شده بود که اینا قصدشون چیه ؟از یه طرف یه ترسی هم داشتم که نکنه مثلا کلاه برداری چیزی هستن ولی خب به تیپشون و طرز برخوردشون هم نمیومد که کلاهبردار باشن گو اینکه کلاهبردار به تیپ و قیافه نیست ولی هم یه حس ترس و اضطراب داشتم هم یه حس کشش و لذت از دوستی باهاشون داشتم خلاصه یکی دو روزی از اشنائیمون میگذشت که یکمی تب و بدن درد گرفتم و خوب شدم و نوید هم زنگ زد بهم و گفت در چه حالی گفتم این دو روزه یکمی حالم بد بود ولی الان بهرتم ازش پرسیدم شما چطورید اونم گفت ما هم مثل تو بودیم و الان حالمون خوبه گفتم خب خداروشکر بعد نوید گفت خب برنامه رو بچینم برای پنجشنبه شب ؟گفتم نمیدونم هر طور خودت صلاح میدونی گفت پس برای پنجشنه شب حاضر باش گفتم باشه بعدش گفت تو ماشین نیار ما میائیم دنبالت و با یه ماشین میریم گفتم باشه و دیگه راستش دل تو دلم نبود از اون حس ترس و اضطرابم هم دور شده بودم یه جورائی لحظه شماری میکردم تا بریمو با هم خوشبگذرونیم . دیگه عصر پنجشنبه شده بود که منم رفته بودم حمام و حسابی به خودم رسیده بودم تر تمیز و اصلاح کرده و عطر و ادکلن زده منتظر بودم تا نوید بیاد و با هم بریم که نوید هم به موقع اومد و زنگ زد منم رفتم پائین و دیدم به به نسیم خانم بدون ماسک نشسته تو ماشین و نوید هم همینطور من ماسک زده بودم نوید تا منو دید گفت بابا اون ماسک لامصبو بردار منم ماسکمو برداشتم نسیم پیاده شد که بره عقب بشینه منم گفتم نه نسیم خانم شما بفرما جلو بشین خلاصه یکمی تعارف بازی کردیم و بلاخره نسیم را راضیش کردم بشینه جلو دم دست شوهرش و راه افتادیم دیگه توی ماشین حسابی گفتیم و خندیدیم و موزیک گوش کردیم و رسیدیم به باغچه نوید که سمت کردان کرج بود جای با صفائی بود نوید بهش میگفت باغچه ولی یه ویلای شیک و قشنگی بود من به نوید گفتم اینکه خیلی شیکه نوید جان نوید هم گفت مرسی حامد جان امیدوارم بهت خوش بگذره داداش نسیم که دیگه وقتی رسیدیم ویلا دیگه شالشو از سرش برداشت دیگه به قول معروف حجاب رو رها کرد البته ازش هم میشد انتظار داشت که کلا باید این مدلی باشن دیگه منو نوید یکمی وسایلی که مهیا کرده بود را بردیم توی ویلا . ویلا هم فلت بود دو تا اتاق بزرگ داشت و یه سالن مربعی بزرگ یک طرفش هم که بعدا دیدم یه استخر سر پوشیده داشت زیاد بزرگ نبود ولی خیلی خوب بود دیگه خب منم راستش اصلا فکرشو نمیکردم بخواهیم بیاییم ویلا فکر میکردم مثلا میریم مثل پیک نیک و فوقش میریم یه رستوران و برمیگردیم به نوید گفتم راستش منو غافلگیر کردین فکر نمیکردم بیام چنین جایی وگر نه که منم یه چیزهائی با خودم میاوردم اینطوری خیلی بد شد که من دست خالی اومدم نوید نسیم با هم گفتن این چه حرفی میزنی ما دوست داریم با هم خوش بگذرونیم گفتم اخه من اینطوری الان معذب شدم پیش شما نوید گفت ای بابا از این حرفها نزن حامد جون دنیا دو روزه خوش بگذرون خوش باش کیف کن نسیم هم گفت آره بابا باید از زندگیمون لذت ببریم بعد با دستاش موهاشو گرفت و پشت سرش جمعشون کرد و یه کلیپس هم زد به موهاش لامصب از اون روزی هم که دیده بودمش و هوش از سرم پرونده بود خوشگلتر و جذابتر شده بود . نسیم به نوید گفت دیگه همه کارها با خودته نوید جون من میخوام این دو روز را حسابی استراحت کنم و لذتشو ببرم نوید هم گفت به روی چشم عزیزم شما تاج سرید خانوم نسیم هم گفت آفرین پسر خوب . احساس کردم نسیم روی نوید یه سلطه ای داره . نوید گفت نسیم جون شما برو حاضر شو من به همه کارها میرسم منم گفتم نوید جان به منم بگو چکار کنم نوید خندید و گفت نه حامد جونم تو مهمون مائی مهمون که نباید کاری کنه نسیم هم گفت اره حامد جون نوید خودش همه کارهارو انجام میده تو کاریت نباشه عزیزم اولین باری بود نسیم اینطوری راحت خیلی خودمونی باهام حرف میزد راستش یه جورایی ته دلم قلقلک اومد نوید گفت اره حامد جون تو و نسیم جونم راحت باشید من همه کارهارو انجام میدم . خیلی برام جای تعجب بود ولی خب خیلی هم راضی بودم از این وضعیت جدید مثل یک مهمون قرار بود راحت توی یه ویلا بشینم و بخورم لذت ببرم دیگه چی از این بهتر ؟ نسیم گفت بیا اتاقتو بهت نشون بدم بعد منو نسیم بلند شدیم و رفتیم تو یکی از اتاقها دیدم یه تخت دو نفره داره اتاق روبروش هم یه تخت دو نفره دیگه بود نسیم گفت حامد جون این اتاق خوبه گفتم عالیه نوید هم دیگه مشغول کارها شده بود وسایل رو را جابجا میکرد نسیم گفت منو نوید هم اتاق روبروت هستیم گفتم خیلی خوبه این طرف رو هم بهم نشون که استخر بود گفت اینم استخر که بعدا میریم یه تنی به آب بزنیم باروم نمیشد اینارو از دهن نسیم بشنوم بعد نسیم گفت مایو داری بعد خودش گفت حتما نداری چون نمیدونستی میایی اینجا گفتم اره خب نمیدونستم نسیم گفت عیبی نداره عزیزم مایو هست نگران نباش بعد گفت خب برو لباسهاتو در بیار و راحت باش منم برم لباسمو عوض کنم راحت شم . لامصب وقتی هم حرفم میزد دلمو میبرد . دیگه منم که هیچی با خودم نیاورده بودم یکمی رو تخت دراز کشیدم و استراحت کردم بعد دوباره نسیم و در زد و در را باز کرد دید من هنوز با همون لباسها هستم گفت چرا هنوز لباستو عوض نکردی؟ راستش اولش که دیدمش هنگ کردم ولی زودی به خودم اومدم و گفتم خب چیزی با خودم نیاوردم ، نسیم رفت و از اتاقش یه تیشرت یه شلوارک اورد داد بهم و گفت بیا اینارو تنت کن ازش گرفتم و دیدم باید لباسهای نوید را تنم کنم که معلوم برام یکمی باید تنگ باشه ، گفتم نسیم خانم نیازی نیست من راحتم نسیم گفت نه بابا میخواهی دو روز با این لباسها باشی ؟ منم گفتم باشه میپوشم . از نسیم بگم لامصب رفته بود لباسشو عوض کرده بود ولی چی پوشیده باشه خوبه؟ یه تاپ حلقه ای که نافش قشنگ بیرون بود و توی دید با شورتک خیلی کوتاه که رونهای خوشگل شو انداخته بود بیرون کیرم با دیدنش داشت سیخ میشد بهش گفتم اجازه بده در را ببندم و لباسمو عوض کنم اونم خندید و گفت خجالت میکشی ؟ منم گفتم نه ولی فکر کنم اینطوری بهتر باشه نسیم هم خندید و گفت باشه ولی به این فکر کن قراره بریم استخر منم خندیدم گفتم باشه حالا بعد نسیم رفت بیرون و منم لباسهامو در اوردم و تیشرت و شلوارک نوید تنم کردم که برام یکمی تنگ بود و رفتم بیرون وقتی نسیم و نوید منو دیدن گفتم ووووااااوووو گفتم چیه خب برام تنگه دیگه نوید خندید و گفت اره هیکل تو کجا و هیکل من کجا ولی بازم خوبه حسابی اندامت رو نشون میده منم خندیدم و نسیم گفت واقعا هیکل به این میگن نوید خان ببین هیکلش چه خوبه یاد بگیر نوید هم گفت خب چکار کنم هیکل من همینه دیگه . بعدشم دیگه نشستیم پیش هم . منکه همش چشمم رو اندام نسیم میچرخید لامصب زن به این خوشگلی و خوش هیکلی ندیده بودم بدنش سفید و مرمری پر و پاچه بدون یه لک و خال و مو مثل برف سفید و حتما نرم لطیف و خوردنی سینه هاشم که قربونش برم مثل دوتا انار تپل و ابدار بودن . یکمی که نشسته بودیم کم کم متوجه شدم که انگار سوتین هم نداره سینه هاش خیلی خوب ایستاده بودن و واقعا از روز اولی که دیده بودمش زمین تا آسمون فرق میکرد اون روز به نظرم سینه هاش کوچیک میومد ولی الان نه ، خلاصه که نسیم هوش و حواس برام نذاشته بود نوید مثل یه نوکر گوش به فرمان نسیم بود و هرچی نسیم بهش میگفت چشم میگفت و سریع براش انجام میداد . نسیم هم مثل یه شاهزاده نشسته بود و لم داده بود رو مبل و اون پر و پاچه خوردنیشو به رخ میکشید مگه میشد ازش چشم برداشت ؟ به نوید که نگاه میکردم هرچی بیشتر بهش فکر میکردم بیشتر به این نتیجه می رسیدم که نوید غلام حلقه به گوش نسیم هست خلاصه دیگه کم کم هوا هم تاریکتر شده بود و نسیم به نوید گفت کباب رو درست کن نوید هم بازم گفت چشم عزیزم و رفت سراغ کباب منم گفتم بهش کمک کنم که نسیم گفت نه ولش کن خودش بلده درست میکنه تو بشین منم نشستم پیش نسیم و نوید رفت توی حیاط تا کباب درست کنه . راستش تا وقتی نوید هم پیشم بود حرفی برای گفتن داشتم ولی وقتی نوید رفت و منو نسیم تنها شدیم انگار حرفی برای گفتن پیدا نمیکردم و ساکت نشسته بودم نسیم خودش سر حرف را باهام باز کرد و یکمی الکی از کار زندگیم پرسید منم بهش جواب میدادم بعد پپرسید تو چند سالته ؟گفتم 32 نسیم هم گفت چه خوب منم پرسیدم تو و نوید چند سالتونه که نسیم خندید و گفت از یه خانم که سنشو نمیپرسن منم گفتم اره ولی خب بگو دیگه نسیم گفت من 30 سالمه و نوید 34 منم گفتم ولی به نوید نمیاد فک رمیکردم از من کوچیکتر باشه نسیم هم گفت نه 34 سالشه بعدش هی حرف تو حرف میومد بعد نسیم پرسید ورزش میکنی هیکلت اینقدر خوبه گفتم نه ولی قبلا ورزش میکردم که دیگه الان وقتشو ندارم نسیم گفت واقعا هیکلت خیلی خوبه گفتم مرسی نسیم جون بعد پرسیدم این نوید از اول اینطوری زن ذلیل بوده یا تو زن ذلیلش کردی نسیم هم یه خنده بلندی کرد و گفت خب راستشو بخواهی نه از اول اینطوری نبود ولی خودشم دوست داره اینطوری بهم خدمت کنه منم خب بدم نمیاد گفتم مثل اربابش باهاش رفتار میکنی نسیم هم گفت اره میدونم ولی اونم لذت میبره گفتم اره معلومه گفت تو چی دوست دختر نداری گفتم راستشو بخواهی داشتم ولی الان ندارم گفت چی شد جدا شدی گفتم هیچی اون یهوئی غیبش زد و دیگه همدیگرو ندیدیم گفت عجب کسخولی بوده منم با شنیدن این کلمه زدم زیر خنده انتظارشو نداشتم نسیم چنین حرفی بزنه نسیم هم گفت چیه چرا میخندی گفتم نسیم راستش از اینکه گفتی کسخول خنده ام گرفته نسیم گفت چرا چیه مگه شماها بگین کسخول خوبه ولی ما بگیم غیر عادیه؟منم گفتم نه بابا ولی خب انتظارشو نداشتم چون هنوز زیاد از آشنائیمون نگذشته نسیم گفت حامد راستش این که منو نوید به این زودی با تو وارد رابطه دوستی شدیم نظر من بود و به نوید وقتی تورو دیدم گفتم که باهاش حرف بزن و نوید توی صف با تو شروع کرد حرف زدن گفتم پس از اول منو زیر نظر داشتی نسیم هم گفت اره گفتم خب برای چی ؟نسیم گفت از قد و هیکلت خوشم اومده بود وقتی باهات حرف زدیم از شخصیت و رفتارتم خوشم اومد گفتم خب این یعنی چی نسیم جون نسیم هم گفت اگر توهم دوست داشته باشی میتونیم بیشتر از اینا با هم خوش بگذرونیم نظرت چیه ؟منم گفتم یعنی چی بیشتر از اینا ؟نسیم هم بلند شد و اومد نشست روی پای من و قشنگ نشست توی بغلم و لبشو گذاشت رو لبم یه لب حسابی بهم داد اولش شوکه شده بودم ولی وقتی نسیم داشت حسابی لب میداد و زبونشو میکرد تو دهنم منم دیگه رام شده بودم کیرم داشت سریع شق میشد نسیم هم هی بیشتر و بیشتر لب میداد منم کاملا توی بغلم گرفته بودمش با دستام بدنشو لمس میکردم واقعا یه حس فوق العاده خوبی بهم میداد ولی یهوئی ترس اینو داشتم نکنه یه موقع نوید بیاد تو و مارو اینطوری ببینه یکمی که از همدیگه لب گرفتیم نسیم رو از روی خودم بلندش کردم گفتم نسیم چیکار میکنی ؟نسیم هم خندید و گفت ترسیدی ؟گفتم دیونه یه موقع نوید بیاد تو چی داریم بهش بگیم نسیم گفت اونو ولش کن تو حال میکنی با هم باشیم ؟ نمیدونستم چی بهش بگم همه وجودم داشت تمناش میکرد ولی با وجدانم باید چطوری کنار میومدم و جواب نوید را چی میدادم و چطوری باید تو چشم نوید نگاه میکردم ؟؟؟ نسیم که کنارم نشسته بود دستشو آورد و کیرمو که داشت شق میشد گرفته بود توی دستش و کیرمو میمالید و جون جون میگفت هی محکمتر کیرمو فشار میداد و میمالید مونده بودم چکار کنم از یه طرف از شهوت داشتم میمردم براش از یه طرف هم میترسیدم نوید بیاد داخل و خر بیار باقالی بار کن . گفتم نسیم جان تورو خدا ول کن یه موقع میاد تو و دیگه نمیشه حرفی و توجیهی کرد نسیم که اونم حشرش زده بود بالا و چشماش داشت از شهوت خمار میشد گفت حامد تورو خدا من کیر میخوام کیر میخوام یالا بلندشو درش بیار منم که کلا هنگیده بودم نمیدوستم باید چه غلطی بکنم نزدیک ده دقیقه ای بود نوید مارو با هم تنها گذاشته بود یه لب حسابی از زنش گرفته بودم و کیرم شق شده بود زنش داشت بهم حال میداد از پنجره یه نگاهی به حیاط انداختم دیدم نوید پشتش به پنجره هست دیگه منم زده بودم به سیم اخر سریع کیرمو از شلوارک کشیدمش بیرون نسیم تا کیرمو دید یه جووووننن بلندی گفت و کیرمو گرفت توی دستش و برام جق میزد و سر کیرمو میلیسید و مک میزد یکمی سر کیرمو مک زد گفتم نسیم جون یالا هر کاری میخواهی بکن زودتر مبلی که نشسته بودیم روش کنار پنجره بود من نشسته بودم رو مبل پشت به پنجره به نسیم گفتم مواظب باش بیرون رو بپا یه موقع غافل گیر نشیم نسیم هم خندید و گفت نترس عشقم قربون این کیر نازت بشم بعد بلند شد ایستاد و اون شورتکو از پاش دراورد وای چی میدیدم یه کس تر تمیز و خوشگل و خوردنی که دیدنش حالم و جا اورد بهش گفتم لامصب این کسمو دوست دارم بخورمش نسیم هم خندید و گفت بیا بخورش عشقم بعدش اومد رو مبل و بالا سرم ایستاد گفتم دیونه چکار میکنی اینطوری ببیندت که دهنمون سرویسه گفت ولش کن بیا کسمو برام بخور و کسشو اورد و چسبوند رو دهنم منم از پاخاش گرفته بودمش و داشتم کسشو میخوردم و زبونمو کرده بودم تو کسش نسیم هم شروع کرده بود اه و اوه کردن انگار اصلا خیالش راحت بود یکمی براش خوردم دیدم این داره خیلی راحت و با سر صدا اه و ناله میکنه بهش گفتم نسیم جون تورو خدا یواشتر نسیم هم هی میگفت کسمو بخور عزیزم کسمو بخور قشنگ داشت بلند بلند میگفت کسمو بخور دیگه راستش ترس همه وجودمو گرفته بود وتوی وضعیت بدی گیر افتاده بودم هر لحظه میگفتم الانه که نوید بیاد تو و مارو اینطوری ببینه و چی دارم که بهش بگم ولی هر چی من میترسیدم نسیم عین خیالشم نبود قشنگ رو بروی پنجری بالا سرم نیم خیز بود و کسشو داده بود توی دهنم منم که بد جور قاطی کرده بودم سرم رو به پشتی مبل گذاشته بودم نسیم هم دیگه با کس نشسته بود رو دهنم زبونم تا جائی که جا داشت تو کسش بود داشتم با کون خوشگلش بازی میکردم دیگه منم انگار یکمی خیالم راحت شده بود چون چند دقیقه ای بود که نسیم اه و ناله میکرد و از نوید هم خبری نبود دیگه نسیم خودش کسشو از دهنم برداشت و کیرمو گرفت و اومد نشست رو کیرم و همه کیرمو کرد تو کسش وای که چه حالی داد وقتی کیرم رفت تو کسش . یه کس داغ و خیس و تنگ و با حال ، دیگه نسیم هم داشت حسابی آه و اوه میکرد و رو کیرم بالا و پائین میشد منم بیکار نشسته بودم و دستامو کردم زیر تاپش و داشتم با پستونای نرم و خوردنیش بازی میکردم هر چی بیشتر میگذشت نسیم هم داشت بیشتر رو کیرم حال میکرد و صداش قشنگ توی سالن میپیچید . واقعا نمیدونستم چرا نوید با این همه سر صدائی که زنش میکرد نمیومد ببینه چه خبره ؟گاهی میخواستم ببینم نوید چیکار میکنه ولی تا میخواستم سرمو بچرخونم ببینم بیرون چه خبره نسیم لبشو میزاشت رو لبم و حسابی هم کس میداد و هم لب میداد منم واقعا بینهایت داشتم ازش لذت میبردم دیگه نمیدونستم چقدر شده که داریم سکس میکنیم که دیگه منم داشت آبم میومد و نسیم هم که گویا سه چهار باری رو کیرم ارگاسم شده بود منم نزدیک بود دیگه ابم بیاد که داشتم آه و ناله میکردم و نسیم هم داشت حسابی به کیرم حال میداد که تا میخواستم بگم نسیم ابم داره میاد بلند شو که دیگه آبم فوران زد تو کسش و نسیم هم با من بازم ارضا شد و اونم دیگه کامل نشسته بود رو کیرم و تا بیخ کرده بود تو کسش و توی بغلم ناله میکرد و نفس نفس میزد . راستش هردومون بینهایت حال کرده بودیم دیگه نسیم یه لب دیگه بهم داد و از رو کیرم بلند شد و گفت برو دستشوئی منم سریع پرید و رفتم دستشوئی و خودمو شستم و اومدم بیرون دیدم نسیم هم رفته حمام و دو سه دقیقه بعدشم نوید با کبابهایی که درست کرده بود اومد داخل وای نمیتونستم تو چشمش نگاه کنم داشتم از شرمساری میمردم ولی نوید انگار که از هیچ چیز خبر نداشته باشه خیلی عادی بود باهام خوش و بش کرد و گفت نسیم کجاست گفتم نمیدونم بعد گفت انگار حمومه منم گفتم نمیدونم شاید دیگه نسیم هم دوش گرفته بود از حموم اومد بیرون اونم انگار اصلا اتفاقی نیوفتاده باشه هردوشون خیلی عادی بودن فقط این وسط من بودم که هم از نوید خجالت میکشیدم که با زنش سکس کرده بودم هم سر سفره شون نشسته بودم خیلی حس بدی داشتم ولی اون دوتا باهام مثل قبل رفتار میکردن دیگه بعد شام هم بساط مشروب را نوید اورد و نشستیم و نوشیدیم و گفتیم و خندیدیم تا نیمه های شب شد که نوید گفت بخوابیم که صبح بریم تو اب و تنی به آب بزنیم دیگه منم گفتم پس منم برم بخوابم و شب بخیر بهشون گفتم و رفتم توی اتاقم تا بخوابم ولی از اتفاقی که چند ساعت قبل با نسیم داشتم مگه خوابم میبرد ؟همش به نسیم فکر میکردم چطور بدون هیچ استرسی داشت بهم کس میداد و آه و ناله میکرد تو حال و خیالات خودم بودم که دیدم در اتاقم باز شد و بازم نسیم بود که اومده بود سراغم سریع از جام بلند شدم و اروم بهش گفتم چرا اومدی اینجا ؟نسیم هم یه خنده ای کرد و منو هول داد رو تخت و خودشم اومد تو تخت و نشست روی کیرم و گفت یالا حامد جونم فدای کیر خوشگلت بشم امشب باید درست و حسابی بهم حال بدی گفتم دیونه شدی دختر؟ شوهرت اتاق روبروئی هست نسیم خوابید روی من و گفت عشقم دیونتم دیونه کیر کلفتتم دوست دارم کسمو برام جر بدی و دیگه نزاشت من حرفی بزنم بازم لبهاشو گذاشت رو لبم و شروع کرد لب دادن همزمان کسشو رو کیرم میمالید منم بازم بدنشو نوازش میکردم دستم رو کمر و کونش میمالیدم عجب کونی هم داشت لامصب گرد و قلمبه نرم نسیم هم هی کسشو رو کیرم فشار میداد دیگه گفتم به درک حالا که این جنده خانم خودش کس و کونش میخاره چرا من ادا در بیارم ؟دیگه کامل لختش کردم و نسیم هم معلوم بود خیلی خوشحاله که دیگه بهش گیر نمیدم اونم منو لختم کرد و هر دومون کاملا لخت شده بودیم خوابوندمش رو تخت و دهنمو چسبوندم به کسش و زبونمو کردم تو کسش دیگه حالا نیست کی بلیس داشتم برای کسش خودکشی میکردم از بس کسش تر تمیز و خوشگل و خوردنی بود بعد از ظهر اونطور که دوست داشتم نتونستم کسشو براش بخورم ولی حالا لخت مادر زادش کرده بودم داشتم کس نازشو میخوردم و نسیم هم هی آه و ناله میکرد هی میگفت آخ وای عشقم قربونت بشم کسمو بلیس کسمو بلیس هم کسشو میخوردم هم سوراخ کونشو میلیسیدم هم رونهای خوردنیشو میلیسیدم و مک میزدم بعدش بلند شدم رفتم روش و سینه هاشو مک میزدم کیرم دم کسش بود نسیم هم با دستش سر کیرمو هدایت کرد به کسش و کیرمو کردم تو کسش که صدای ناله ای زد که گفتم الانه که نوید بیاد تو اتاق و مارو ببینه ولی بازم از نوید خبری نبود . بعضی وقتا با خودم میگفتم این مردک کره نمیشنوه زنش چطوری داره ناله میزنه؟ولی دیگه میگفتم کون لقش وقتی زنش اینطوری داره جنده بازی میکنه بیخ گوشش چرا من نگران باشم ؟ داشتم تو کس نسیم تلمبه میزدم و نسیم هم اتاقو گذاشته بود رو سرش و چه آه و ناله های میکرد منم هی محکمتر میگائیدمش که دیگه نسیم داشت جیغ و ناله میکرد هی میگفت کسمو جر بده حامد جون کسمو جر بده فدات بشم اخ محکمتر محکمتر محکمتر تلمبه بزن اخ وای جون کسم کسم کسم وای بکن بکن هی ناله میزد منم داشتم تند تند تو کسش تلمبه میزد صدای شلپ شلپ و آه و اوه نسیم از اتاق که هیچی حتما از بیرون ویلا هم شنیده میشد دیگه داشتم بازم ارضا میشدم و با خیال راحت همه ابمو تو کسش خالی کردم و افتادم روش و نفس نفس میزدم و نسیم هم زیرم نفس نفس میزد وای که چه حالی میداد لعنتی خودش که یه تیکه جواهر ناب بود سکسی و خوشگل و داغ و حشری و اینکه داشتم بیخ گوش شوهرش میگائیدمش بیشتر حال میداد بعد از اینکه یه دور گائیدمش و کیرمو از کسش دراوردم خوابیدم کنارش هر دومون خسته و بی رمق بودیم یکمی کنار هم خوابیدیم بعد نسیم بلند شد گفت بریم یه چیزی بخوریم جون بگیریم دوست دارم تا صبح زیرت حال کنم ، بهش گفتم دختر تو سیر نمیشی هم عصر سکس کردیم هم الان ولی بازم میگی تا صبح سکس میخام نسیم گفت اره عزیزم من تشنه کیرتم عشقم تو هم که معلومه از من تشنه تری عزیزم نگو که نه که مطمئنم دروغ میگی منم خندیدم و گفتم آره حق با توئه منم دیونتم نسیم جون ولی همش میترسم یه موقع شوهرت بیاد بالا سرمون و بگا بریم نسیم خندید و گفت اونو فکرشو نکن اون الان خوابه خوابه گفتم تو مطمنئی اخه اینطوری که تو جیغ و داد زدی مطمئنم بیداره نسیم گفت نه خوابه میخواهی بریم خودت ببین منم راستش گفتم برم مطمئن بشم با نسیم دوتائی لخت و عور رفتیم تو اتاقی که نوید خوابیده بود دیدم نوید خوابه و یکمی هم خرناس میکشه نسیم گفت نوید نوید گفتم چکار میکنی دیونه نسیم گفت دیدی بهت گفتم خوابه حالا خیالت راحت شد عزیزم منم گفتم اره بیا بریم بیرون . با نسیم اومدیم بیرون و رفتیم یه چیزی خوردیم وای باورم نمیشد با زن دوستم توی ویلای خودشون به این راحتی سکس کرده باشم یکمی با هم حرفهای چرت و پرت زدیم و نسیم گفت حامد جون موافقی بریم یه دور دیگه حال کنیم گفتم راستش نمیدونم چی بگم من تا الان سه بار پشت سر هم سکس نکرده بودم ولی دروغ چرا هنوز ازت سیر نشدم نسیم جونم بریم که دارم میمیرم برات خوشگله . دوباره رفتیم توی اتاق خودم و من خوابیدم رو تخت و نسیم هم اومد نشست بین پاهام کیرمو گرفت توی دستش هی قربون صدقه کیرم میشد کیرمو میبوسید و میلیسید و تخمهامو میکرد توی دهنش مک میزد کم کم بین رونهامو میلیسید زبونشو میبرد لای کونم فهمیدم انگار دوست داره سوراخ کونمو بلیسه منم کامل پاهامو دادم بالا تا لای کونم بیشتر باز بشه و نسیم هم سریع زبونشو کشید روی سوراخ کونم که چه حالی داد انگار بهترین لذتی بود که تا اون موقع تجربه کرده بودم نسیم حسابی سوراخ کونمو میلیسید و هی قربون صدقه ام میرفت و کیرمو ساک میزد کیرم مثل سنگ شده بود دیگه نسیم پاهامو اورد پائین و اومد و نشست رو کیرم و بازم داشت خودش کسشو رو کیرم میگائید و آه و ناله میکرد منم با پستوناش بازی میکردم و فشارشون میدادم یا نوک پستوناشو بین انگشتم میگرفتم و فشارش میدادم تا هم کسش که داره گائیده میشه هم نوک پستونش درد بگیره و اینطوری هم من حال میکردم هم خودش کلا زن خیلی سکسی و حشری بود دوبار کسش با کیر کلفتم گائیده شده بود ولی هنوز تشنه گائیده شدن بود منم که دوبار آبم اومده بود دیگه راستش کیرم هیچ حسی نداشت فقط شق و سیخ بود یه کس داغ داشت روش بالا و پائین میشد فقط دیگه از دیدن حال کردن نسیم داشتم لذت میبردم که چطوری داره کنار شوهرش گائیده میشه و آه و ناله میکنه فقط این خیلی بهم حال میداد . دیگه سری سوم بود که داشتیم سکس میکردیم منم که گفتم دیگه حس شهوتی نداشتم تا زود ابم بیاد فقط مثل یه ماشین داشتم تو کسش تلمبه میزدم نسیم بارها و بارها ارگاسم شده بود و دیگه هر چی دوست داشت آه و ناله میکرد راستش دیگه خسته شدم و کیرمو از کسش دراوردم و افتادم رو تخت و نفس نفس میزدم ابمم دیگه نمیومد یا شایدم دیگه آبی نداشتم که بخواد بیاد ولی بد مصب کیرم همچنان سیخ و سفت مونده بود خودمم باورم نمیشد کیرم اینطوری باشه نسیم هم بی حال و خسته افتاده بود بغلم هردومون حسابی خسته شده بودیم . یکمی که بغل هم استراحت کردیم به نسیم گفتم دختر بسه دیگه نه تو دیگه میتونی کس بدی نه من میتونم بکنمت بلند شو برو کنار شوهرت بخواب یکمی جون داشته باشیم صبح بیدار بشیم نسیم گفت نمیشه پیش تو بخوابم ؟گفتم دیوونم نکن نسیم جون تا همینجاشم خیلی زیاده روی کردیم نمیتونم صبح تو چشمای نوید نگاه کنم یالا بلند شو برو تو اتاقت بگیر بخواب منم بخدا دیگه جونی برام نمونده نسیم بالاخره بلند شد و فرستادمش تو اتاقش و منم دیگه فقط تونستم شورتمو پام کنم و دیگه بیهوش شدم از بس سکس کرده بودم باهاش . صبح با نور آفتابی که افتاده بود تو صورتم بیدار شدم اصلا گیج بودم نمیدونستم کجام وقتی کامل بیدار شدم یهو همه اتفاقای دیشب و دیروز را یادم اومد شوکه شده بودم نمیدونستم باید چیکار کنم دیگه کاری بود که شده بود و منو نسیم سه بار توی یک روز با هم دم دست شوهرش سکس کرده بودیم یکمی نشستم و فکر کردم ولی خب بی نتیجه بود و دیدم یکی داره در میزنه گفتم بله نوید بود گفت میتونم بیام تو ؟گفتم اره نوید جان بیا تو ، نوید اومد داخل اتاق از دیدنش خجالت میکشیدم چون زنشو دیشب حسابی کرده بودم . نوید اومد نشست و گفت خب خوب خوابیدی حامد جون ؟ گفتم اره نوید جون خیلی عالی بود همه چیز گفت نسیم هنوز خوابه گفتم حتما خیلی خسته هست گفت آره شاید . تو دلم گفتم بایدم خیلی خسته باشه اونطور که ما دیشب با هم سکس کرده بودیم برای منم جونی نمونده بود چه برسه به نسیم . نوید گفت اگر موافقی تا نسیم بیدار میشه بریم صبحونه را آماده کنیم منم گفتم باشه بریم . این اولین باری بود که داشتم به نوید کمک میکردم ، دیگه داشتیم بساط صبحونه را آماده می کردیم که دیدیم نسیم خانم هم از اتاقش اومد بیرون وای این زن داشت رو مخم راه می رفت لامصب با یه لباس خواب تور که تنش بود و سینه هاش لخت از زیر لباسش پیدا بود و فقط یه شورتی پاش کرده بود از اتاق اومد بیرون منو نوید داشتیم تماشاش میکردیم منتظر بودم ببینم نوید بهش چی میگه چون شب قبل که من حسابی گائیده بودمش و من راحت همه جاشو مورد عنایت قرار داده بودم ولی برام مهم بود که نوید الان چه واکنشی نشون میده که دیدم نوید خیلی عادی به زنش صبح بخیر گفت و دعوتش تا بیاد سر میز صبحونه نسیم هم به من و شوهرش صبح بخیر گفت و اومد سر میز نشست . منم نمیدونستم چی بگم فقط یه نگاه به نوید کردم نوید هم گفت حامد جون حتما تعجب کردی از دیدن نسیم که اینطوری اومده خیالی نیست داداش زنه من دوست داره راحت باشه تو هم که دیگه غریبه نیستی دوست خوبمون هستی پس کم کم عادت کن به این رفتار ما منم گفتم باشه منکه مشکلی ندارم و یه نگاهی به نسیم کردم خندیدم نسیم هم خندید حتما هردومون داشتیم به این فکر میکردیم که دیشب چقدر با هم خوشگذرونده بودیم . دیگه منم پیش نوید داشتم احساس راحتی میکردم چون اگر بقول معروف دوست نداشت زنش جلوم لخت بچرخه از قبل نمیزاشت این اتفاق بیافته . دیگه نسیم که جلوی منو شوهرش تقریبا میشه گفت کامل لخت بود و اون پستونای خوشگلش که شب قبل حسابی مکشون زده بودم داشتن جلوی چشم دلبری میکردن و کیر منم داشت سیخ میشد بعد از صبحونه و گپی که با هم زدیم نسیم گفت یه ساعت دیگه بریم استخر که منو نوید هم باهاش موافق بودیم نسیم به نوید گفت بره قلیون درست کنه نوید هم بازم اطاعت امر کرد و رفت تو حیاط تا قلیون را آماده کنه و بازم منو نسیم با هم تنها شدیم و نسیم با همون لباس خوابش اومد توی بغلم نشست و گفت حال میکنی جلوی شوهرم بهت حال دادم لخت اومدم پیشت گفتم نسیم تو واقعا خیلی داغی لعنتی اخه دیگه جلوی شوهرت چرا منو تحریک میکنی ببین کیرم بازم برات سیخ شده نسیم هم گفتت من فدای کیرت بشم حامدم قربون بشم از دیروز تا حالا همش دوست دارم زیر کیرت کسمو بکنی ، اینارو با یه حالت پر از شهوت بهم میگفت اینقدر شهوتی که منو هم دیگه داغ کرده بود ازش لب گرفتم و با پستوناش بازی میکردم شاید یک ربع منو نسیم داشتیم با هم عشق بازی میکردیم که صدای نوید اومد که قلیون حاضره بیائید با هم بکشیم انگار نوید اینطوری میخواست تا منو نسیم به خودمون بیائیم . به نسیم گفتم این شوهرت خیلی خوبه قدرشو بدون نسیم هم گفت میدونم عشقم بیا بریم تا نیومده تو بعد با هم رفتیم بیرون و به نوید ملحق شدیم و نشستیم به قلیون کشیدن و گفتن و خندیدن نسیم هم که نشسته بود رو پای شوهرش انگار دوست داشت یکمی هم به شوهرش حال بده هی رو کیر نوید کونشو میمالید و از قلیون کام میگرفت نوید هم که زنه نیمه لختش داشت رو کیرش قر میداد نسیم رو از کمر گرفته بود به من گاهی نگاه میکرد منم نگاهشون میکردم صحنه عجیبی بود من از شقی کیرم داشتم میمردم و نسیم و نوید هم داشتن جلوی چشم با هم لاس میزدن بعد نوید گفت نسیم جون بسه دیگه یه موقع کار به جای حساس میرسه نسیم هم با عشوه بهش گفت کار به جای حساس برسه چکارم میکنی؟ نوید گفت عشقم پاشو بسه دیگه جلوی حامد نمیشه که نسیم هم از رو کیر شوهرش بلند شد و اومد نشست کنار من قلیون هم رو میز بود سر شلنگ قلیون را نسیم اورد و گذاشترو لبم و با یه حالت شهوتی گفت بکشششش منم یه پک زدم حالا نوبت من بود که با نسیم جلوی شوهرش لاس بزنم یه پک من میزدم یه پک نسیم دستم روی رونهای نسیم بود اونم جلوی چشمای شوهرش نسیم دیگه یه جوری انگار خودشو انداخته بود توی بغلم جلوی نوید نمیدونستم چکار کنم نوید بهمون نگاه میکرد ولی چیزی نمیگفت منم نمیتونستم بیشتر از این با زنش ور برم به نسیم گفتم بهتره تو یکمی دراز بکشی فکر کنم قلیون گرفدتت نسیم رو روی صندلی گذاشتمش و از کنارش بلند شدم تا بیشتر از این دست بهش نزنم جلوی نوید چون واقعا داشتم بدجور تحریک میشدم یکمی دیگه نسیم ادامه میداد حتما دستم میرفت رو کس و سینه هاش و نمیخواستم جلوی نوید این اتفاق بافته حداقل یکمی حریم بینمون باقی بمونه درسته که با زنش حسابی سکس کرده بودم ولی اینکه جلوی چشمش زنشو بکنم هنوز نمیتونستم هضمش کنم . بعد از اینکه من از کنار نسیم بلند شدم انگار یکمی به نسیم برخورده باشه اخمش رفت تو هم که نوید جو رو عوض کرد و گفت یه موزیک بزاریم حالمون بهتر بشه رفت یه موزیک شاد ایرانی گذاشت از اینائی که برای رقص هست به نسیم گفت بلند شو برامون برقص عزیزم ، نسیم هم بلند شد و شروع کرد به رقصیدن قر دادن کس و کونش و لرزوندن سینه هاش هی میومد جلوی منو سینه هاشو میگرفت جلوی چشم میلرزوندشون یا کونشو می کرد طرف من قر میداد و سینه هاشو جلوی شوهرش میلرزوند همینطوری که میرقصید همون لباس خوابشو هم از تنش کند و پرتش کرد دیگه تصور کنید زنی که سه بار گاییدنش الان داره فقط با یه شورت اونم شورتی که فقط کسشو پوشانده باشه داره جلوی منو شوهرش قر میده و دلبری میکنه دیگه باید بدونید کیر من در چه حدی سیخ شده باشه . به نوید نگاه میکردم اونم منو میدید و می خندید منم خوب داشتم از این وضعیت جدید لذت میبردم با اینکه حسابی گائیده بودمش ولی این حرکات تحریک کننده اش هم خیلی لذت بخش بود . نسیم دیگه با سینه های لخت چنان داشت بهمون حال میداد که نگو و نپرس . تو همین حالت رقصش رفت و نشست رو کیر شوهرش و هی کونشو میمالید رو کیر نوید ، نوید هم معلوم بود حشری شده و داره از حرکات زنش لذت میبره نسیم توی چشمای من نگاه میکرد و با انگشت سبابه اش که گوشه لبش گذاشته بود و با چشمای خمارش بهم نگاه میکرد منم دیگه دستم رو کیرم بود و کیرمو میمالیدم یکمی نسیم رو کیر شوهرش همینطوری بهش حال داد و از رو کیرش بلند شد و همینطوری که بازم میرقصید اومد سمت منو پشتشو کرد به من روش به نوید بود و با قر دادن کم کم شورتشو میکشید پائین وای من که داشتم میمیردم از شدت حشر ولی بازم یکمی هنوز مثلا میخواستم رعایت کنم دست به نسیم میزدم دیگه نسیم کاملا خودشو جلوی منو شوهرش لخت لخت کرده بود نوید رو میدیدم که داره میخنده و منو نسیم رو نگاه میکنه اصلا انگار نه انگار که زنش داره جلوش جندگی میکنه دیگه نسیم هی کونشو داد عقبتر و عقبرت و کونشو چسبون به دهنم منم دیگه گفتم به جهنم اینا که دارن خودشون فاحشگی میکنند من چرا باید رعایت کنم دیگه منم دستمو دور کمرش گرفتم و دیگه شروع کردن لیسیدن کس و کون نسیم جلوی شوهرش که صدای آه آه نسیم بلند شد دیگه وقتی مطمئن شدم شوهرش یه بیغیرت هست که از دیدن سکس زنش لذت میبره منم خوب کس و کون زنشو جلوش لیسیدم و نسیم هم حسابی آه و ناله میکرد جلوی شوهرش هی میگفت قربونت بشم حامد جونم فدات بشم عشقم آخ کسمو بخور کسمو بخور وای آی جون جون جون ف بعد بلند شدم و جلوی نوید شلوار و شورتمو با هم درش اوردم و نسیم رو دولاش کردم رو صندلی یکمی لای پاشو باز کردم و کیرمو کردم تو کسش و شروع کردم گائیدن کس زنش همچین محکم میزدم تو کسش نسیم پرت میشد جلو و میومد و هی اینطوری محکم کسشو میگائیدم و گاهی هم یه نگاهی به نوید میکردم و میدیدم راحت نشسته و داره کس دادن زنشو با لذت تماشا میکنه با کیرش بازی میکنه منم که اینقدر حشری شده بودم نمیدونم چرا ولی نتونستم زیاد کسشو بگام فکر کنم چون داشتم جلوی چشم شوهرش میکردمش زودی به اوج رسیده بودم و دیگه همه ابمو ریختم تو کس نسیم و همینطوری که در حال ارضا بودم چندتا تلمه محکم تو کسش زدم و دیگه نهایت ارگاسمم رو تجربه کردم همه ابمو تا قطره آخرش تو کس نسیم خالی کرده بودم البته نسیم هم حسابی حال کرده بود موقع گائیده شدن کسش چقدر آه و ناله میکرد جلوی شوهرش و اونم چند بار ارگاسم شده بود دیگه کیرمو از کسش دراوردم و به رمق نشستم رو یکی از صندلیها و نفس نفس میزدم نسیم هم که دولا داشت کس میداد وقتی کارم باهاش تموم شده بود یکمی دیگه همونطوری دولا مونده بود بعدش بلند شد و رفت سمت شوهرش گفت دهنتو باز کن بیغیرت نوید هم یکمی خودش جابجا کرد جوریکه نسیم بتونه بشینه رو دهنش و دهنشو باز کرد و نسیم هم کسشو که از اب من پر شده بود را گذاشت رو دهن شوهرش و گفت بلیس کسش بلیس کسمو بلیس آب حامد جونم تو کسمه بلیسش بدبخت نوید هم داشت کس نسیم رو میلیسید و مک میزد نسیم هی کسشو رو دهن شوهرش فشار میداد و میمالید رو دهن و صورتش منم داشتم میدیدم نوید چطوری داره آب منی منو از کس زنش میلیسه و میخوره با دیدن این صحنه کیرم دوباره جون گرفته بود دیگه نسیم حسابی کسشو با دهن و زبون شوهرش تمیز کرد و برگشت اومد سمت منو نشسته توی بغلم منم نسیم رو جلوی شوهرش بغلش کرده بودم و دستم رو کسش بود و داشتم با کس خوشگلش که بارها گائیده بودمش جلوی چشم نوید باهاش بازی میکردم نسیم به نوید گفت خوشت اومد نوید جون دیدی عشقم چطوری کس زنتو جلوت گائید ؟ نوید هم گفت آره عشقم من عاشق دیدن کس دادنتم دلم میخاد حامد همیشه تور چشم همینطوری بکندت و من ببینمت و کیف کنم نسیم هم روکرد به من و گفت دیدی که شوهرم خواسته اش چیه تو باید به خواست شوهرم جواب بدی حامدم ، منم رو کردم به نوید و گفتم از این لحظه به بعد دیگه منم که صاحب زنتم و تو باید بهمون خدمت کنی نوید هم گفت چشم حامد جون تو و نسیم جون صاحب و ارباب من هستید نسیم هم برگشت و یه لب حسابی بهم داد و گفت دیگه من مال توام عشقم دوست دارم هر کاری عشقت میکشه باهام بکنی منم گفتم فدات بشم عشقم باور کن تو خوابم نمیتونستم چنین روزی رو ببینم که زن نازی مثل تو نسیبم بشه . دیگه سرتونو درد نمیارم که چقدر با نسیم سکس داشتم و چقدر از کس و کون جلوی نوید گائیدمش .

نوشته: حامد


👍 48
👎 11
79901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

947798
2023-09-17 00:09:31 +0330 +0330

عالی بود
بعضی جاها خودم رو جای نوید تصور میکردم

1 ❤️

947802
2023-09-17 00:20:59 +0330 +0330

بعدش از خواب بیدار شدی؟

4 ❤️

947824
2023-09-17 01:48:04 +0330 +0330

خوب بود و سر و ته داستان مشخص بود
راضیم ازت

0 ❤️

947834
2023-09-17 02:53:11 +0330 +0330

وتقعا این زوج ها هستن؟ از کجا میشه پیداشون کرد؟ 😒

0 ❤️

947906
2023-09-17 13:26:38 +0330 +0330

دمت گرم باحال بود 🤗🤗🤗

0 ❤️

947937
2023-09-17 17:31:45 +0330 +0330

کیرم تو داستانت نخوندم فقط اومدم پایین نظر بدم یه ساعت طول کشید برسم آخر
کلا دیگه هرکی یه جغ میزنه یه چیزی روش میزاره میاد مکنتش داستان.اخه لامصب ها گفتن داستان ونویسنده نه تعریف از جغ با ریکا

1 ❤️

947942
2023-09-17 17:38:47 +0330 +0330

دنبال یه رابطه خاص هستم
@Seradoo

0 ❤️

947944
2023-09-17 17:42:27 +0330 +0330

دمت گرم عالی بود لذت بردم کیرم شق شق شد دوست داشتم جای حامد بودم

0 ❤️

947955
2023-09-17 19:40:13 +0330 +0330

قطعا بردنت باغ و چند نفری به کونت سلام کردن
بعد الان درباره زن نوید توهم کیری زدی ملجوق😄😄😄😄

0 ❤️

948297
2023-09-19 09:28:31 +0330 +0330

والا هرچی زوج ما دیدیم گزینه اول گفتن ساپورت کن

0 ❤️

948361
2023-09-19 19:11:00 +0330 +0330

خوب بود ادامه بده

0 ❤️

948372
2023-09-19 20:54:28 +0330 +0330

خیلی عالی بود. ب نظر من ک زن باید آزاد باشه

0 ❤️

948391
2023-09-19 23:47:01 +0330 +0330

Khili ha nemifahman motevajeh nistam chera en sabk dastanao chera bozorgani k eteghad nadaran mikhonan va bad shero ver migan , har kasi k koso sher mige khodesho gol mizane chon tahe zehnesh bavar dare en alayegho ama mikhad sar posh bezare be ghole marof mese kabk sar to barf

0 ❤️

948524
2023-09-20 23:07:39 +0330 +0330

خیلی عالی بود با زنم خوندیم اساسی حال داد

0 ❤️

948778
2023-09-22 05:37:44 +0330 +0330

خوب بود حداقلش واقعا شهوانی بود
البته جدا از موضوع و وقت به دید داستان

0 ❤️

949198
2023-09-24 02:20:38 +0330 +0330

یکی از دوستان پرسیده بود واقعا چنین خانواده هایی هستن
باید بگم بله، البته در سطوح مختلف
اتفاقا مردهای زیادی هستن که از دید زدن دیگرا به زنشون لذت میبرن، اینا در سطح های مختلف بی غیرتی هستن(کاک اولد).
دوست خودم زنش فوق العاده سکسی هست، در اون حد بی غیرت نیست که دوست داشته باشه زنش با دیگران سکس کنه، اما وقتی میبینه مردها دور زنش جمع میشن هیچ مشکلی نداره، حتی در اون لحظه قشنگ معلومه که خوشحال هست. خط قرمزش سکس زنش یا لمس زنش در مقابل چشم خودش هست، من با زنش خیلی دوست هستم، حتی فکر کنم میدونه که من زنشو میکنم

0 ❤️

949387
2023-09-25 02:37:02 +0330 +0330

اولشو خوندم به قد و وزن و سایزت رسیدم آخرشو خوندم دیدم گوه های کلانی خوردی
حدس زدم الان گرسنه نشسنپتی گوشه انباری داری جق میزنی کوسشعر تلاوت میکنی

0 ❤️

950284
2023-09-29 19:01:20 +0330 +0330

عالی بود

0 ❤️

951785
2023-10-08 10:05:46 +0330 +0330

دهنت سرویس این همه رو از کجات دراوردی حداقل یکبارسکس جمعش میکردی بیشتر باورکردنی تر میشد.دهنت سرویس فک کنم خودتو ترکوندی اینقدر جق زدی

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها