سکسِ سرد

1400/09/26

قشنگ میتونم حسش و به خاطر بیارم
آدم پولدارا همیشه اینجورین؟
من ازشون متنفر نیستم من از یک قشر متوسط حرف میزنم خونه ما همیشه گرمه اتاقم خیلی گرم و حس عمیقی داره گربه ی نرم و نازم جاش کنار منه لبخندامون، گریه هامون، حتی دعواهامون
اتاق سردش و یادمه پنجره ای که باز بود توی هوای آلوده و سرد اواخر آبان
آبان تلخ من، آبان بی آب ما
پشت پیانو…
از حق نگذریم اون موقع عاشق شخصیتی بودم که پشت پیانو بود شخصیتی که با هر بار فشردن کلید های پیانو یکبار میمرد و دوباره زنده میشد…
چرا که من عاشق موسیقی بودم، عاشق نوشتنم، عاشق کشیدنم بگذریم هی از موضوع اصلی دور میشم
من روی کاناپه سبز رنگش توی خونه لوکس و سردش گوشام به دست مرد آکاردئونی ارضا میشدند چرا که اون فردی بود که من بخاطر هنرش رفته بودم
کاری ندارم که شیو کردم کاری ندارم که بهترین ستم و پوشیدم بهترین لوسینم و در عین حال تینیجری لباس پوشیدم…
پارادوکس واقعی رو یه چیز و زیر یه چیز…
زیر پتوی گلبافتی که گرمایی به بدن سرد و نا آروم من منتقل میکرد به صدای سازی که دیگه برام معنایی نداشت گوش میدادم به چهره ای که دیگه برام هنری نبود به انگشتای کشیده ای که دیگه جذاب بنظر نمیرسیدن اونم خیلی خوب متوجه این تصنعی بودن من شده بود…

با دختر بچه مثل پرنسس رفتار نکرد دستاش خوب به من نپیچید زیادی سرد بود مرد اکاردئونی عزیز من مثله خونه لوکس و سردش سرد بود
یه سکسه سرد بود، یه سکس سرد بود
منی که رفته بودم تا با هنر سکس کنم تا با هنر بخوابم تا ببینم چجوری بلده مثله ساز زدن مثل نگاه کردن هنرمندانه در آغوش بکشه
همین شد که خداروشکر من اون لحظه مجسمه مایکل انجلو نبودم اگر چکشی بزرگ دستش بود من در نهایت سردی خرد میشدم…
دقیقا مثله همون روز که روح من هزار تیکه شد تیکه های کوچیک و لب پر که بهم نمیچسبن نگاهم زیادی گویا بود
چرا دیگه زبان بچرخه؟
من توی دست هاش چرخیدم یه چرخش فراری
لبایی که نمیخواستم ببوسم مثله یه نفر دیگه توی تخت با چنگ و دندون تقلابرای نفس کشیدن برای عقب نکشیدن و نا امید نکردن تو
تخت قصال خانه بیشتر شاید بگیم،
مرد آکاردئونی عزیزم خیلی وقت پیش من و کشتی از اون کشتنا که بی رحمانس کاش یه خفگیه ساده بود کاش سلاخی نبود
چون دیگه هرگز گرم نشدم حتی تو خونه خودمون پیش اونایی که دوسم داشتن کاش هرگز تجربت نمیکردم سرمای تو شبیه به سرمایی که ندیده بودم همون اوقیانوسی که جک توش یخ زد
به اون صورتی که الان صدای موزیکت هر جایی پلی بشه من ازش فرار میکنم
من یدفه توی سیاه چاله میفتم ماشاالله کم هم معروف آخه نیستی
لعنتیه سرد عزیزم نباید هر جا میرم حرفی ازت باشه موزیکت زنگ گوشی یه ترم بالایی توی راه رو های خلوت دانشگاه پلی نشه
نزدیک ترینام ازت نگن اونا نمیدونن تو باعث تجربه چه مرگی توی درون من شدی
شیطان وحشی درونم شده یه بیچاره یه خجالتی حتی نمیتونم تو چشمای یه پسر مستقیم خیره بشم نمیتونم دووم بیارم زیادی از دست رفتنی
و اونم کی عزیزم همونی که قدم زدن عادیش فقط اگه میخواست یه شکارچی بود
یه شکاری مثل خودت
البته نمیدونستم که خودم شکارم و
خواهش میکنم از اطرافم برو صدای سازت رخت ببنده و بره بوی لعنتیت که تا مغز استخونم میره اون اتاق خواب اون پتوی گلبافت
کاش همچیز تو نیم ساعت اول می ایستاد توی باغ کوچیکت زیر نور افتاب پاییزی گرم تهران آلوده صحبتای ساده و دوستانه
سرمایی که هنوز من و مریض نکرده بود
سیگار و همون سادگی
کاش با نگاه اول به دختر بچه ۱۹ ساله میفهمیدی که من چیم
نه دنبال پول و دنبال رابطه عاطفی
کاش میفهمیدی واسه چی اومدم و من و تبدیل نمیکردی به این روح هزار تیکه
تا آخر عمرم از اون منطقه متنفرم :)
تقدیم به تو مرد آکاردئونی…

ببخشید خیلی سکسی نبود متاسفانه خواستم بنویسمش نخواستم تو دلم بمونه زیادی رو دوشم سنگینی میکنه

نوشته: پیونی


👍 1
👎 7
11101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

848308
2021-12-17 05:00:28 +0330 +0330

سلام
بسیار متن دل نشین و درد دل کردن واقعی بود،در کلمات و جمله بندی های متن شما چه بخواهیم و چه خواهیم حس پشیمانی و ندامت از انچه وصف کردی کاملا به من منتقل میشه .
اگر انچه وصف کردی زاییده خیال باشه باید اعتراف کنم که عالی وصف کردی حال پشیمان را و حتم دارم از اتفاقی خاص به این متن رسیدی و اگر احساس انچه در واقعیت برای تو رخ داده را وصف کردی باید بگم خیلی دلی و عمیق و اشنا برای هرکسی وصف کردی و در هر حالت ،
دل نوشته زیبا و تلخ و پراز حرف های ناتمام و ناگفته که شاید هیچ کسی جز خودت به عمق ان اگاه نمیشود .
این ذات عاشقانه جنس مونث در تاریخ بشر همواره او را در مرز خواستن و افسوس سرگردان و ،،،،،،،،،

0 ❤️

848374
2021-12-17 18:51:22 +0330 +0330

ماکه نفهمیدیم چی گفتی وات دفاز؟؟

2 ❤️

848405
2021-12-17 22:43:00 +0330 +0330

چاقال خودت فهمیدی چي نوشتی؟؟
خب وقتی بلد نیستی نیازی نیست ادبی بنویسی مث ۹۰ درصد داستان نویسا شروع کن بگو من ۱۰۰ کیلو وزنمه ۲ متر قدم و ديشب دختررو کردم چرا این شکلی مینویسی

3 ❤️

848521
2021-12-18 08:23:45 +0330 +0330

شما خیلی مهارت دارید درنوشتن ومیتونیدبه جای نوشتن این خاطرات تلخ وازاردهنده.اوناروفراموش کنی ویک نویسنده خوبی بشی وصف وبیان کلماتت فوق العاده ادم رومیبره به اینکه بیشتربخونه.یه بارگفتی بارسنگینی رو امیدوارم کمی تخلیه کرده باشین.
کاربه اینکه کجام واینکه مثلا یه داستان سکسی میخواستم بخونم ندارم.چون من خودم نویسنده وشاعرم ولی گمنام شاید روزی خونده شم.موفق باشید دوست عزیز

0 ❤️

848524
2021-12-18 08:35:04 +0330 +0330

دوستانی که میگن میدونی چی نوشتی و اصلا چی گفتی.
همیشه که نباید داستان ببخشید کیر و کوس کون باشه که چرندمیگن.درسته اومدین اینجا همینارو بخونیین ولی یه همچین نوشته هایی رو دلی باید خوند ودرکش کرد اونوقت میفهمی چه داستان سکس وحشت ناک واجباری درواقع تجاوزی به نویسنده شده.که بازهم باروح ارام وکلمات متین اوج تجاوزی که بهش شده رو بازگوکرد اما شکل مودبانه دیگه کیرشو دراورد وگزاشت اول درکونموازاین حرفانزده ببخشید.البته شاید فقط افراد همفکر خودش این داستان رو درک کنن.ولی امیدوارم یه کوچولو برابقیه دوستان توضیحات تکمیلی داده باشم

1 ❤️

848583
2021-12-18 17:32:38 +0330 +0330

چرت و پرت که نوشتی
یه کوث لیسم اومده حمایتت کرده تو کامنتا دیگه بدتر هم شده.
با آرزوی موفقیت در آینده برات

0 ❤️