سلام.کاوه ام،۱۷ سالمه ،پوستم سبزس و هیکل معمولی دارم.این خاطره کون کردن ما واسه مرداد ماهه،موقعی که از طرف بسیج بردنمودن استخر.یه پسره ۱۶ ساله سفید خوشگل چشم رنگی تو مدرسه ما بود که عضو بسیجم شده بود تازگی.همه تو کف کون این پسر بودن تا اینکه ما رفتیم استخر.تو استخر همه حواسم بهش بود ، عینک شنامو میذاشتم میرفتم زیر اب و کونشو دید میزدم.این خوشگل پسر شنا بلد نبود و فقط راه میرفت تو کم عمق.منم یه اشنایی باهاش داشتمو رفتم جلو و سر صحبتو باز کردم درباره شنا یاد گرفتن که خیلی راحته.خلاصه قرار شد بهش شنا یاد بدم.به روشای مختلف میمالوندمش حین شنا یاد دادن.تا اینکه مثلا به بهونه شوخی کردن و آب دادن از پشت چسبیدم بهش و کیر ۱۵ سانتیمم شقه شق بود و چسبید رو کون خوشکلش.همونجوری محکم از پشت چسبیده بودم بهش و کونشو میگاییدم از رو شرت.اونم هیچی نمیگفت.انقد حشری شدم که لپ کونشو گرفتم تو دستم و فشار دادم بعد ولش کردم.وسط اینکارا الکی میخندیدمو میگفتم اگه راس میگی فرار کن تا شک نکنن بقیه.بعد اینکه کونشو گرفتم دستمو ولش کردم دیدم هیچی نگفتـ.گفتم دانیال بیا بریم جکوزی.تو جکوزی هیچکس نبود منم نشستم پیشش و دستمو بلافاصله گزاشتم رو رونش و شروع کردم مالیدن.بعد از پشت دستمو بردم تو شورتش کونشو میمالیدم.دیگه اونم داغ کرده بود کیرمو دراوردم از شرت دادم دستش و گفتم ببینم چه میکنی.اونم کم کم راه افتاد و کیرمو قشنگ میمالید و جق میزد برام.گفتم پاشو بریم دسشویی.بردمش تو دسشویی و مایوشو کشیدم پایین از پشت سوراخشو لیس زدم…وااای چه سوراخ کونی داشت…بعد انگشتمو فرو کردم توش و عقب جلو میکردم.بعد دوباره یکم لیس زدم سوراخشو و گفتم خم شو.تف انداختم رو کیرم گذاشتم رو سوراخش و با فشار زیاد کردم تو کونش،یه ای گفت اولش و دیگه صداش درنمیومد.بزور عقب جلو میکردم تو کونش ،چه حالی میداد لامصب تنگ بودا.دیگه جا باز کرده بود تند تند میکردم تو کونش که دیگه دیدم آبم داره میاد محکم تا ته فشار دادم توش چسبوندمش به دیوار و آبمو خالی کردم تو کونش.بعد دراوردم کیرمو برش گردوندم سمتم یه بوس از لبش کردم گفتم خیلی باحالی.گفت چرا ریختی توم؟گفتم دست خودم نبود ببخشید.مایوشو پوشید رفت بیرون.منم بعد ۱ دقیقه رفتم بیرون و پریدم تو استخر و تا آخره سانس پیشش بودم و هی دست به کونش میزدم.
نوشته: کاوه
بسیج و حوضه علمیه رو از اول برای همین کارا درست کردن بحثی درش نیست اما خودت میگی از طرف بسیج بردنتون بعد میگی خلوت بود و هیچ کس نبود از طرف بسیج تورو تنهایی برده بودن اونجا بکننت؟؟
بيايد از امروز به هم قول بديم كه بسيجى هاى كونى رو مسخره نكنيم 🙄
؟؟؟؟::::::::؟؟؟؟؟؟؟؟؟
واقعا نمیدونم چی بگم تخیلی بود
به نظر من که داستان برعکسه و کون همین بسیجی گذاشتن…هر چند بسیجی ها همشون کونین…شایدم شماهاروبردن و بقیه کونتون گذاشتن،نمیدونم!ولی وضع خودتم خرابه ها!
گوش گیر شنا داشتی دیدی چقدر کوچیکه همون فقط .فکر کنم خوشت بیاد امتحان کن…
خارکونی ننه جنده کص شعراتو لوله کن بکن تو کصی اول و آخرت
بسیجی کردی ? ولی یه چیزی…میگم کیرت قطرش اندازه خلال دندونه که وقتی کردی توش هیچی نگفت؟؟
بچه ها اینو میشناسم با 8 نفر دیگه تو استخر بردیمش سنا بخار عین سگ گاییدیمش تا دیروز نمیتونست راه بره
اگه از این موضوع که کیر آدمیزاد تو آب سرد استخر بلند نمی شه و سنا بخار اینقدر خر تو خر نیست که تو کیرت را دربیاری و یه نفر سوراخش تنگه و تو دالاقی کردی توش جیک نزده و توالت استخر اینقدر خلوت نیست که بشه یه نفر را شرق شرق توش گایید و … ما هم الللللاغ تشریف نداریم بگذریم همینقدر که انگیزت گاییدن بسیجیه بهت ایول می گیم …
لایک.ولی کون دختر بسیجی چیز دیگست.فوق العادم حشری ان.
خیلی عجله ای نوشتی.داستان خوبی بود که با تعریف بیشتر لحظات خاص سکسی میتونستی داستانتو عالی ترش کنی
خوب بود ولی پر و بال له داستانت ندادی … زود تمومش کردی انگار شاش داشتی