نفهمیدم چی شد

1401/11/21

سلام و عرض ادب اگه همجنسگرا نیستی پس داستان رو نخون .
من امیرا هستم پدرم ایرانی نیست و به این علت زبان خارجی رو مسلط هستم مادرم تهرانیه و حدودا فارسی رو از بچگی بلد بودم خاطره من برمیگرده به آخرین سال دبیرستان اونموقع قدم ۱۹۰ بود و وزن ایده‌آلی داشتم و اهل هزینه کردن هم بودم و خانواده ام مطلع بودن تا حدودی ولی به رو نمیاوردن .
بخاطر ژنتیک بد پدرم آلت بزرگی داشتم که واقعاً تا حدودی راضی نبودم
نمیخوام بگم خیلی هم بزرگ بود ولی ۲۳ ۲۲ سانت رو میرسید البته اونموقع ۱۹ بیشتر نبود ولی برای سن من اونم توی دبیرستان و اوج شهوت بچه ها زیاد بود .
بخاطر یه سری شیطنت های بچگی از مدرسه‌ اخراج شدم و به ناچار مجبور شدم به یه مدرسه دیگه برم .
اولش راحت با چند نفر دوستی برقرار کردم ولی یه پسر منو جذب خودش کرد.
یه قد ۱۷۹ سانتی حدوداً لاغر و موهای فرفری درشت و مشکی مثل نوه لولو خان تو هتل ترانسیلوانیا البته نسخه ۱۹ ساله اش.
من دیونه اون شدم ولی اصلأ نمیشد حدس زد که گی میتونه باشه یا نه!
چند روز گذشت و روابط کلاس کمی با من گرم تر شد .
مخ نبودم ولی درسم رو میخوندم و نظرش رو تونستم جلب کنم اسمش رو نمیتونم بگم میزارم علی .
علی از من خوشش میومد ولی زیاد به رو نمیاورد و خیلی وقتا هم اخمو بود .
خلاصه تو واتساپ گروه داشتیم و همه کلاس به جز چنتا آدم فروش کلاس عضو بودن .
یه شب یه نفر اومد پی وی علی بود خودشو معرفی کرد و گفت اگه میشه باهام علوم و فنون کار کنی ممنون میشم( بچه های ادبیات میدونن علوم و فنون چقدر تو ادبیات کاربردیه) نمیخوام جو بدم که بگم منتظر این لحظه بودم ولی قبول کردم و یه چشم گفتم که استیکر خنده فرستاد و قرارمون برای فردا ۵ عصر خونه اونا تنظیم شد.
( وضعیت مالی نسبتاً عالی ای هم داشتن که این مسئله باعث میشد حدوداً خودشو بگیره)
رسیدم اونجا یکم صحبت کردیم دیدم شلوارک رو کشیده زیاد بالا و معلومه شرت پاش نیست تیپ خونگی زده بود منم رسمی تا حدودی پوشیده بودم و معضب بودم و خجالت زیاد باعث گرمی تنم شده بود .
کم کم درس به آخرش رسید و چنتا تمرین حل کردیم که یهویی با لحن جدی گفت : تو نمیخوای رل بزنی؟
گفتم: از کجا می‌دونی ندارم؟
گفت: این اینکه روی این بدن زوم کردی
زر میزد من کلا از یاد برده بودم توی ذهنم چی بود
جدی بهش گفتم: اگر اینقدر از من غیر مطمئنی چرا از من کمک خواستی!
یهویی لب برچید و گفت: چون دوست دارم
دلم هوری ریخت گر گرفتنم تشدید شد
نرم نرم نگاهش کردم که دیدم لب زد: اشکال شرعی داره؟ تو که مسیحی هستی برای تو چه تفاوتی داره؟!
حدودا حرفش درست بود ولی آدم بی دینی هم نبودم
با خودم گفتم به درک حالا که خودش میخواد بزار بشه
لب زدم: از من چی می‌خوای؟

  • چیزی که توی شلوارت مثل لوله تانک زده بیرون
    نا خودآگاه از حرفش یه حال جالبی دست بهم داد بی اختیار لپشو کشیدم
    دستی تو موهام کرد و گفت: همه پرده ها باید با تپ دریده بشن…
    لباشو فشار داد روی لبام چنتا گاز از لباش گرفتم و افتادم روی زمین
    بوسه ها طولانی شد و دکمه های پیرهنم رو داشت باز میکرد
    ترس کل وجودم رو گرفته بود( اونا که سکس کردن میدونن دفعه اول خیلی استرس داره) ولی همزمان باهاش میخوردم
    شروع کردم لیس زدن گردنش تا بالای لاله گوشش و چند باری لاله گوشش رو مک میزدم موهامو آروم چنگ میزد و نرم نرم آه های کش و قوس داری می‌گفت.
    چشمامون سرخ شده بود و حرارت بدنی که حالا حفاظی نداشت خود نمایی میکرد
    موهاشو چنگ زدم و محکم گرفتمش توی آغوشم .
    واقعاً منتظر این لحظه بودم که با صدای خماری گفت: لطفاً امیرا سرپا وایسه
    چشم کش داری گفتم و کاری که خواست رو انجام دادم
    انگشت شصتش رو روی لبش کشید تا یکم از آب دهنش رو برداره
    بعد دوباره انگشت شصتش رو روی زبونش کشید تا سکسی تر نشون بده خودشو
    من بخاطر احترامی که به خودم قاعلم همیشه شیو میکنم و ادکلن میزنم
    بخاطر همین بوی عرق نمیدم … بگذریم
    صورتشو چسبوند به شلوارم و بوسه میزد منم از حالت عادی خارج شده بودم و فقط پلکام میپرید( تیک سکسی)
    تز روی شلوار بوسید و کمربندمو باز کرد و شروع کرد از شورت لیسیدن
    با ولع لیس میزد و گاهی با دندون میکشیدش چون نیمه خواب بود و میخندید منم موهاشو نوازش میکردم
    شورتمو در آورد و نوک کیرمو شروع کرد بوسیدن و لیسیدن
    بعد کم کم حدوداً تا ۱۰ سانت تو دهنش تلمبه میزد و ازم میخواست یکم زور به خرج بدن و منم بدم نمیومد و همین کارو میکردم
    بعد ۵ دقیقه بلندش کردم با موهاش ولی خیلی‌ آروم و نوک سینه هاش که حالا سیخ سیخ شده بود رو مک میزدم و اینقدر لذت بخش شده بود واسش که اشک چشماش میریخت و بی صدا گریه میکرد
    التماس کرد که دیگه سینه هاشو نخورم منم رفتم سراغ لباش و یه دل سیر لباشو خوردم که دیدم روی نافم خیس فهمیدم ازش مزی خارج شده
    ( همون پس آب) یکم کیرشو لیس زدم که زوری ۸ ۹ سانت میشد ولی گوشتی بود بعدش رفت شلنگ شو کرد و اومد. کونشو گذاشت رو مبل و با عشوه گفت: گشنمه امیرا میشه یکم بازم کیرتو بخورم
    گفتم بله که میشه
    آخ جونمی جونی گفت و زانو زد کیرمو بو کرد که منو بیشتر دیونه کنه و تخمامو گذاشت تو دهنش و برای کیرم جق میزد … پنج دقیقه ای تخم مک زد که حس کردم آب داره میاد در همین حس ها آبم پاشید روی ساعد دستش که جون کش داری گفت و بی توجه به حال من میخورد
    روشو بالا کرد و سینمو فشار داد و خمار گفت: دوستت دارم میشه منو ببری روی تخت خودم؟
    منم بغلش کردم و بردمش توی اتاق و لباسارو آوردم تو و درو بستم
    اومد بغلم و 69 شدیم من سوراخ اونو میبوسیدم و میلیسیدم و اونم کیر منو گرفته بود دستش و رگ زیری کیرمو ماساژ میداد و ساک میزد
    ( اینم بگم باسن همیشه یکم بو رو میده ولی شهوت دیگه قالب میشه)
    دیگه وقتش بود که دخول صورت بگیره
    خوابوندمش و بالشت رو زیرش جوری تنظیم کردم که سوراخ کونش مشخص باشه وقتی لیزی سوراخش که نبض میزد رو می‌دیدم حالم عجیب تر میشد
    چنتا اسپک زدم روش که بدونه بیشتر باید شل کنه که دیدم یه خنده ریزی کرد و گفت: آقای فاتح آروم
    جون کش داری گفتم و انگشتم رو آروم روی سوراخش بازی دادم تا برای ورود آماده بشه شروع کردم قربون صدقش رفتن تا درد رو تحمل کنه و آروم انگشت اول و دوم رو باهم وارد کردم( یهویی دومی رو مماس با اولی ورود بدی تا دیواره مقعد باز بشه) شروع شد لذتش که آلت من داشت میخوابید( آلتی که ختنه نشده دخول نشه خواب می‌ره و اصطلاحا سوزن سوزنی میشه) با دستم داشتم جق میزدم که ۲ دقیقه‌ ای میگذشت و وقت بود که سوراخش بی پرده بشه
    روش دراز کشیدم چنتا قربونت برم توی گوشش گفتم و آروم گردنشو با بوسه های کوتاه گرم میکردم ( به مفعولتون اجازه بدین لذت ببره ولی چگونه اون رو خودتون باید بکنید که بدونه دوستش دارید)
    آروم روش می‌مالیدم آلتمو و نبض زدن کونشو حس میکردم
    فهمیدم الان وقتش رسیده بزارم طعم کیرو با ژنتیکش حس کنه
    آروم گذاشتم دم سوراخش انگشتم رو تو دهنش کردم که درد شدت گرفت گاز بگیره و آروم بشه
    یهویی فرو کردم داخل یه آخی گفت و منم شروع کردم آروم تلمبه زدن
    دیدم فقط لذت میبره چون شلنگ شو رو کامل یاد گرفته بود تو بچگی
    بعد بلندش کردم سوراخشو کمی ماساژ دادم و دوباره ایندفعه داگی براش تلمبه میزدم( مفعولای عزیز اگه خودتون درست قمبل نکنید داگی براتون زجر آور ) در عین تلمبه زدن از خودش تعریف میکردم گاهی لاله گوشش رو مک میزدم و گاهی کیرشو میمالیدم تا بلاخره ارضا شدیم و از شدت جقی که براش زدم و فشار بالای منی اونم ارضا شد
    سه دقیقه ای در کنار هم با هم به صحبت عاشقانه پرداختیم و ساعت حدودا ۸ شب با خداحافظی من به خانه برگشتم
    و الان حدود یک سال هست که با هم رابطه خوبی داریم

ممنون که وقت گذاشتید نظراتتون رو میخونم

نوشته: پسر بد


👍 11
👎 2
13701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

914503
2023-02-10 15:03:44 +0330 +0330

مایوم نفهمیدم! عامو از من باهوشترا نفهمیدن ما که خلی کسخلم ها!

0 ❤️

914528
2023-02-10 19:23:19 +0330 +0330

اگر فقط کردی و علوم و فنون یادش ندادی خیلی نامردی.

1 ❤️

914567
2023-02-11 02:29:32 +0330 +0330

منم علوم و فنون میخوام یاد بگیرم

2 ❤️

915379
2023-02-15 14:31:39 +0330 +0330

جااان دلم کیر ختنه نشده میخواد

0 ❤️