فاطی جون دختری که برده شد

1401/01/07

با سلام خدمت دوستان
از اونجایی ک خیلی از داستانای سایتو‌ خوندم
اکثرا تواشپزخونه یهو چسبیدن طرفم وا داده😂
یه سریام که رفتن بگن سلام دختره گفته بیا بکن😂
کص شعر زیاد خوندم
داستانمو از جزئیات متفرقه دور کردم که سریع تموم شه و وقتتون‌گرفته نشه.امیدوارم لذت ببرید
من امیرعلی هستم و 30سالمه ساکن تهران
داستان از جایی شروع شد که من تو تلگرام با یه خانمی اشنا شدم و ایشون منو اورد تو گروه های واتس اپ و هی اینور اونور ادد شدیم و از یه گروهی سر دراوردیم که مهمونی میگرفت…مام تیکت خریدیمو رفتیم مهمونی دوسه نفرو شناختم براساس چتایی ک باهاشون تو گروه داشتم دیگ پیش همونا نشستم…یکم گذشت میز شلوغ تر شد و چندتا پسر و‌دخترم اومدن که ییکیشون اسمش فاطی بود که دوست همون بهاری بود که من باهاش تو گروه چت داشتم و سلام و علیک کردیم و مشروب ریختیم خوردیم و حسابی مست شدیم رفتیم وسط رقصیدیم که دیدم فاطی از کنار من جم نمیخوره موقع رقص خب منم خوشم اومد نم نم رو به روی هم شدیم و رقصیدیم کلی. رفتیم توحیاط من یکم هوا بخورم مست مستم بودم کنارش وایسادم حرف میزدیم یهو لپ کونشو بی مقدمه گرفتم و یکم تلو خوردم دیدم دوس داره و میخنده و‌ چیزی نمیگه دیگ ما مهمونیو تموم کردیم شماره گرفتیمو و چندتام عکس گرفتیم یه هفته گذشت و قرار گذاشتیم رفتم دنبالش.

یکمم از مشخصاتش بگم قد حدود 175 بدن گوشتی توپ سینه 75 پوست سفید فیس معمولی رو ب بالا.
خلاصه رفتم دم مترو دنبالش ساعت7 از سرکار میومد رفتیم خونه و قرار شد قلیون فقط بکشیم خخخ بعد از کمی قلیون و اینا گفتم مشروب بزنیم گفت بزنیم منم بساطو چیدم نشستیم نفری 5.6 پیک خوردیم و من‌چسبیدم بهش اخخ چه تن نرمی داششت دیوس بعد نم نم لب بازی کردیم و شروع کردم به مکیدن لباش و خوشش اومد دستاشو دور سرم گذاشت و محکم لبامو خورد منم دستامو گذاشتم رو لپ کونش اروم در گوشم گفت جاده قزوین نداریما حواست باشه گفتم ای کیر تو این شانس

دوباره لب بازی کردیم اروم لباساشو دراوردم لخت شدیم فقط لباس زیر تنمون بود.شروع کردم ب خوردن سینه هاش اوووممم اروم اه و‌ناله هاش شروع شد دیگه منم محکم تر خوردمو لیس زدم نوکشو لای لبام فشار میدادم بعد زبونمو به سوراخ نوک سینش فشار مبدادم میگفتم اخخ فاطی شیر میخام میگفت ندارییییم محکم بمک درار ازش منم بدتر تحریک‌میشدم و‌میخوردم بعد نشستم شروع کرد ساک زدن اووووووف ساکی زد که کیف کردم کیرمو لای لباش فشار میداد بعد تاته میکرد درمیاورد بعد تخمامو بازی داد اخخ اووووف جوووووووون بهت بیاد فاطی چه میکنی با این کیر.
بعد اومد بشینه گفت کاندوم بکش منم یکی از کشو دراوردم کشیدم روشو اولین راندو نشست سواری داد کصش تنگگگ یه گرم چربی شکم هم نداشت تخت تخت شروع کردن بالا پایین و میگفت اخخ چه کلفته واااای پاره شدم اااخخ نمیتونم تاته بشینم اما منم تاتونستم سینشو فشار دادم و زدم روش یکم تندتند بالا پایین کرد و خودمم تاته فشار میدادم یهو دیدم لرزید روم دراز کشید نزدیک 6.7 دقیقه شد ابم اومد.

دوباره بغل هم ولو شدیم و شروغ کردیم لب بازی رفتم ی چیز اوردم نوشیدنی زدیم و یه ربع بعد راند دوم با خواستن من شروع شد گفتم میشه هرکار خاستم بکنی و اعتراض نکنی یکم جا‌خورد گفت یعنی چی گفتم میخام هرچی میگم بگی چشم گفت باش حالا مگه چی میخای گفتم برده شی گفت تجربه ندارم گفتم هرکاری باهات میکنم هیچی نگو و بگو چشم همین و اونم اوکی داد.

اوردمش پایین تخت موهاشو‌کشیدم تازه فهمید چ خبره کیرمو کردم دهنش تاته اوق میزد من درنمیاوردم تفاش از بغل دهنش درمیومد و میخورد منم میزدم توصورتش یکم تعجب کرده بود اما ادامه میداد ااخ اوووم اووم هااام اخخ ای نزن دیونه واییی اخخخ میک میزد چجور بردمش رو تخت قمبل شد کاندوم رو کشیدمو یه پام‌ پایین تخت بود یه پام بالا کنار خودش و به سرعت برق تلمبه رو با فشار وارد میکردم توکوصش اخخخخخ ااااایییی اینجووووری نزن امیر ااااخ منم گوشم بدهکار نبود موهاشو میکشیدم و تلمبه محکم میزدم اونم جز اخ و ناله هیچی‌نمیگفت
پامو بردم جلو تر از کنار رونش گفتم سرتو ببر پایین انگشتمو بخور یهو هنگ کرد گفتم برده ای خب گفت باشه شصتمو کرد دهنش میک زد منم محکم تر تلمبه کردم توکوصش که دیگ اشکاش سرازیر شد تخمام با شدت میخورد ب کصش و جز ناله و اخ هیچی نمیگفت اخراش دیگه گفت بسسسسه اخخخ ای امیر بسه لعنتی ااااخ توروخدا بسه خواهش میکنم ااخ اههه منم حشری تر از قبل پوزیشنو عوض کردم.
دمرش کردم نشستم رو کونش و با ضرب میکردم توکوصش و تندتند میزدم دستمو گرفت لیس زد گفت خواهش میکنم بسه توروخدا تمومش کن منم دیگ ابم داشت میومد از کاندوم دراوردم ریختم رو کمرش تموم شد و رفتیم توپذیرایی و غذا سفارش دادم تا غذا بیارن گفتم فک نمیکردم پرده نداشته باشی اخه گفتی مجردی
گفت من 22 سالگی بهم تجاوز شد
گفتم خب ب چ نتیجه ای رسید
گفت هیچی طرف اومد گرفت سه سال بعد طلاق داد
گفتم کارت چیه و… دیگه صحبتای عادی شد
بعد دیگ حس بردنشو نداشتم ساعت11شب شده بود
اسنپ گرفتم رفت
اما دیگ سکسی نداشتیم و‌تموم شد اما هنوز شماره همو داریم و‌گاهی باهم حرف میزنیم اگه بازم اوکی شد و‌برنامه ای زدیم داستانشو‌مینویسم

ممنووون از وقتی که گذاشتید سال نو همگی مبارک♥️🌹

نوشته: Id tel:Amirali021021


👍 6
👎 17
88601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

865644
2022-03-27 02:07:43 +0430 +0430

بابا بکن. بابا ارباب. برده کش. کون دادی بابا خبر نداری.

4 ❤️

865686
2022-03-27 04:34:46 +0430 +0430

سلام
سکس کردی باهاش ننویس
ممنون

1 ❤️

865711
2022-03-27 07:25:15 +0430 +0430

برگرفته از کتاب «شتر در خواب بیند پنبه دانه»

1 ❤️

865724
2022-03-27 09:07:25 +0430 +0430

وای فاطی شیر میخوام

حاجی ریییییییییدم 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

2 ❤️

865725
2022-03-27 09:45:29 +0430 +0430

از مرحله شربت گذر کردیم و به مرحله قلیون رسیدیم
اینا پیشرفت نیست پس چیه لامذهب!؟

1 ❤️

865741
2022-03-27 13:28:08 +0430 +0430

Nsn

1 ❤️

865789
2022-03-28 00:22:51 +0430 +0430

کسخل سلام نکرده فاطی گفت بیا بکن ؟

2 ❤️

865973
2022-03-28 23:22:05 +0430 +0430

نامرد

1 ❤️

866281
2022-03-30 16:17:41 +0430 +0430

اگه خلاصه داستانو میخواین همون سطر اولو بخونید و بس
((اکثرا تواشپزخونه یهو چسبیدن طرفم وا داده😂
یه سریام که رفتن بگن سلام دختره گفته بیا بکن😂))

کصکش حتی جنده هاهم ی نازی دارن تو سر ضرب کردیش

1 ❤️

868933
2022-04-15 08:55:12 +0430 +0430

این الان کجاش برده بود ؟

1 ❤️