سکس من و پدربزرگم

1402/11/20

سلام دوستان این داستان واقعیه و تازه واسم پیش اومده میخواید باور کنید می خواهید باور نکنید هر جور دوست دارید.
اسم من مائده است قدم ۱۶۰ وزنم ۹۰ تپل هستم و سفید و۳۲ سالمه
بابا بزرگم هم قد ۱۹۰ وزنش نمیدونم حدود ۷۰ سالش هست
و اینکه ازدواج کردم به خاطر یه سری مشکلات جدا شدم و دیگه قصد ازدواج کردن ندارم .
من بخاطر اینکه عاشق برفم زمستونا که میشه میرم روستا پیش پدر بزرگ و مادر بزرگم و یکی دوماه میمونم اونجا ولی امسال با سال های قبل خیلی فرق داشت
چون که بابا بزرگم رو من زوم کرده بود مثله هیزا نگام می‌کرد و من اینو
متوجه بودم بخاطر همین یکم فکرم درگیر شد .
روزی که رسیدم روستا کمک مامان بزرگ شام پختیم و خوردیم و نشستیم یکم به صحبت کردن دیگه من همش خمیازه میکشیدم به خاطر اینکه خسته راه بودم خوابم میومد مامان بزرگ گفت جاتو کجا بندازم گفتم مامان بزرگ من تو اون اتاق مهمون میخوابم گفت تنهایی نمیترسی گفتم نه قرص خواب میخورم تخت میخوابم وقتی اینو گفتم دیدم بابا بزرگم گوشاش تیز کرد در صورتی که قرص نمیخوردم الکی گفته بودم خواستم بفهمم دلیل هیزی بابا بزرگم چیه رفتم جامو انداختم و یکم رفتم تو گوشیم اونا هم خوابیدن که دیدم صدا پا میاد یواش گوشیم خاموش کردم خودم زدم به خواب دیدم پتو از روم رفت کنار ۲ بار بابا بزرگم صدام زد مائده بیداری هیچی نگفتم به جاش صدا خرو پف درآوردم ک یعنی سِرِ خوابم دیدم فوری شلوارم و کشید پایین لا پام و باز کرد با چراغ قوه یکم نگاه کصم کرد بعدش دیدم شروع کرد به لیس زدن کصم و هی میگفت نوه عزیزم ببین چه کص تپل و سفیدی داره من خیلی خودم کنترل کردم ک صدا از خودم در نیارم یهو دیدم یه چیزی بزرگ داره میکنه تو کصم اولش فکر کردم شاید یه شی باشه بعد که یکم لا چشام باز کردم دیدم کیرشه باورم نمیشد کیرش خیلی بزرگ بود و کلفت باورتون نمیشه منم تنگ اصلا کیرش تو کصم نمی‌رفت هی تف میزد سر کیرش تازه بزور نوک کیرش رفت تو بعدش یواش یواش داشت همش و فرو می‌کرد توش ک یه آخ گفتم و چشام باز کردم گفتم بابا بزرگ چیکار میکنی دیدم گفت دخترم دست خودم نبود ببخش خواستم بگم پاشو از روم دیدم محکم دهنم گرفت تا ته کیرشو کرد تو کصم آنقدر تلمبه زد که هم من ارضا شدم هم خودش ارضا شد ریخت رو شکمم ابشو و این شد شروع کردنا بابا بزرگ تو دوماه کامل من و گایید و بهم گفت باید هی تند تند بیای اینجا سر بزنی گاهی هم من میام کصت دیگه ماله منه واقعا باهاش لذت میبرم اینم از خاطره سکس من با بابا بزرگم امیدوارم خوشتون اومده باشه

نوشته: مائده


👍 9
👎 28
38701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

970271
2024-02-09 23:23:39 +0330 +0330

خدایی بگید شما چی میزنید یا از کجا میگیرید بگید ما هم بریم از اون متاع بزنیم


970278
2024-02-09 23:50:40 +0330 +0330

خدایی داستان ها خیلی کیری شدن … رسما دارن مخاطب هارو ب کیرشون میگیرن … این چ طرز نوشتن هست … این سایت بزرگتر نداره … نمیتونه ببینه ک چی میزارن …


970280
2024-02-09 23:55:20 +0330 +0330

افرین پسر خوبه کونی

0 ❤️

970307
2024-02-10 01:20:50 +0330 +0330

د آخه کوووووونی بابابزرگت؟ بعد اومد صدا کرد دید جواب نمیدی کشید پایین گذاشت درت؟۷۰ سالش بود؟لاشی ۷۰ ساله با عصا بزور راه میره حتی عصاش به سفتی اون چیزی که تو ازش توصیف کردی سفت نیست بعد دویید اومد در اتاق صدا کرد دید جواب نمیدی زارت زارت؟ من ریدم سردر این زندگی 😕

2 ❤️

970310
2024-02-10 01:28:54 +0330 +0330

بیچاره ننه بزرگ چی کشیده از دست این شوهر خودش می دونست مباد سراغت که دوست نداشت تو اتاق بخوابی

0 ❤️

970330
2024-02-10 03:33:11 +0330 +0330

کاری به هیچیش ندارم فقط قد 160 وزن 90 تپل نیست عزیزم چاقه حداقل 15 کیلو با تپل فاصله داره

0 ❤️

970331
2024-02-10 03:47:40 +0330 +0330

کص پدر یه شئ حس کردی؟
کیر مغز از لای چشمت نکا کردی کیری که تو کصت بود دیدی، کص میدونی کجاس اصلا کص ندیدیه جقی

1 ❤️

970340
2024-02-10 05:03:54 +0330 +0330

۳۲سالته یعنی بابابزرکت حداقل ۷۰ سالشه
تو اون سن کیر بزور راست میشه که نتونه جلو خوپشم لگیره اخه

0 ❤️

970354
2024-02-10 07:39:35 +0330 +0330

جایزه ی بزرگ فستیوال جهانی کیر طلایی تعلق میگیره به پدر بزرگت

آخه پیر مرد ۷۰ ساله !!!

0 ❤️

970363
2024-02-10 09:28:53 +0330 +0330

نوش حونت

0 ❤️

970394
2024-02-10 14:11:56 +0330 +0330

نوش جان تو و بابابزرگت و عشق و حال کنید ولی خواهش میکنم اصراف نکنید چون در دین مبین اسلام اصراف کردم گناه کبیره و نیمه کبیره بحساب می آید مراقب باشید بیخودی گرفتار آتش جهنم نشوید

0 ❤️

970401
2024-02-10 15:05:26 +0330 +0330

ببین سکس برای پیرمرد مثل این میمونه با طناب بیلیارد بازی کنی، حالا با این کاری ندارم ، بعدش مگه داستان کوتاه مینویسی ؟ این داستانا نظارت نمیشن؟ طرف میاد دو خط مینویسه : من بودم و فلانی، با هم سکس کردیم ، پایان! یعنی در همین یکی دو خطه ، باید در برابر این داستان دو خطی ها انقلاب کنیم!!!

0 ❤️

970555
2024-02-11 12:50:26 +0330 +0330

مائده میشه منم بکنم توش قول میدم خوب کیف کنی

0 ❤️

970599
2024-02-11 19:10:20 +0330 +0330

خواستم بگم پاشو محکم دهنمو گرفت تا ته کرد تو کصم آنقدر تلمبه زد ک من ارضا شدم…🤔🤔🤔🤔
انصافا دخترا چقدر راحت و سریع ارضا میشن تو داستان هاشون
تو رابطه نیم ساعت یا بیشتر یکسره تلمبه میزنی اصلا انگار نه انگار

0 ❤️